کبوتر ایرانی‌ در کانادا

اصول علمی پرورش و مدیریت کبوتر بلندپرواز ایرانی

کبوتر ایرانی‌ در کانادا

اصول علمی پرورش و مدیریت کبوتر بلندپرواز ایرانی

توضیحی بر شگردهای تکثیر از روش همخون

 به‌قلم: مجید ز.

 

در پیام‌های یادداشت پیشین، آقای سعید از کهنوج چنین مطرح کرده‌اند: 

 

«... جسارتا برای چندمین بار سوال می نمایم از جوجه های همخون چه خبر آیا قصد دارید مسئله را باز نموده و گسترش دهید در کل وضیعت جوجه های همخون چطوره؟» [لینک]  

  

از آنجا که دوستان دیگری نیز با بازدیدها و پرسش‌های خود پی‌گیر مبحث "تکثیر از راه همخون" هستند، بر آن شدیم تا به فرازهایی از نقطه‌نظرات خود در این باره اشاره کنیم. در این یادداشت، مواردی را به اشتراک خواهیم گذاشت که ما در مسیر تکثیر همخون لحاظ و رعایت می‌کنیم. 

 

×      ×     ×   

 

آشکارکردن ژن‌های نهفته و شناخت دقیق کبوتران

در باب مبحث همخونی، بارها توضیح داده‌ایم که پروسه‌ای طولانی‌مدت است و باید همه‌ی مراحل خود را طی کند و آزمون‌ها و خطاهای متعددی را پشت سر بگذارد ... و قطعاً یک‌شبه جواب نمی‌دهد. این درست همان اصلی است که به فرموده‌ی عالینجاب سعدی، قبل از ورود به این مراحل بایستی فراراه خود قرار دهیم:  

"نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود.... مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد"!  

ما در یادداشت‌ها و پیام‌هایی منطق تکثیر از راه همخون را توضیح داده‌ایم و پشتوانه‌ی مطالعاتی خود را دست‌آوردهای چشمگیر علم در گستره‌ی دامداری مدرن معرفی کرده‌ایم. در دامداری امروزی، چه در حیواناتی که منبع غذایی به‌شمار می‌آیند (چون گاو و گوسفند و غیره) و چه حیوانات اصیل مسابقه‌ای همچون اسب و اخیراً کبوتر و نیز در پرندگان زینتی چون طوطی‌های مختلف و پرندگان آوازه‌خوان، ارتقای نسل از راه همخون موضوعی محوری است و در این باره کتاب‌ها و مطالب‌ بی‌شماری به‌رشته‌ی تحریر درآمده است. این‌که در ایران این موضوع هنوز بین کبوترپروران جا نیافتاده، از درجه‌ی اهمیت جهانی آن نمی‌کاهد.

همچنین مشخصاً تاکید کرده‌ایم که برای ورود به این‌ وادی، بایستی به حد کافی مطالعه و تجربه داشت تا یک‌وقت نتیجه‌ی عکس ندهد. دلیل هم این است که تکثیر همخون، در وهله‌ی اول ژن‌های نهفته‌ی کبوتر در نسل‌های پیشین خود را آشکار می‌سازد و ما را از بنیان ژنتیکی کبوتر آگاه می‌کند. چنانچه ما برای مثال، کبوتری که پیشینه‌ی بندی دارد را با جوجه‌اش تن کنیم،‌ در واقع ژنی معیوب را تقویت کرده‌ایم. این یعنی نتیجه‌ی عکس و متعاقبش سرخوردگی زودهنگام، در صورتی که قبل از هر چیز و هر کس، تقصیر به گردن ناآگاهی خود ما است. از این روست که تنها افراد خبره شایستگی تکثیر از راه همخون دارند، نه عموم کبوترداران.  

 

در مبحث تکثیر از طریق همخون، اندیشه‌ی راهنما در ساده‌ترین تعریف به این شرح است: با زدودن ژن‌های معیوب یعنی کنارگذاشتن جوجه‌های مشکل‌دار و در مقابل، انتخاب بهترین جوجه‌ها برای تکثیرهای بعدی به قصد تقویت و تثبیت ژن‌های مورد نظر، نسلی یک‌دست و پالوده از کبوتر تولید خواهیم کرد. این مشی، کاربردری‌ترین روش برای پاکسازی کبوتران از مشکلات ژنتیکی‌ و بهینه‌سازی ماهوی آنان است

  

دست‌آورد دورکردن کبوتران از ریشه‌ی ژنتیکی خود چیزی نیست جز پنهان‌ساختن بیش از پیش ژن‌های نهفته‌ی آنان.  به همین خاطر است که گاه نتیجه‌ی تکثیر دو کبوتری که اصلاً بازی ندارند، جوجه‌ی بندی می‌شود که اغلب ما چنین تکثیرهایی را تجربه‌ کرده‌ایم. پس به تکرار، با دورکردن نسل‌ها از همدیگر، شناسایی ژن‌های معیوب و رفع آن‌ها بسیار مشکل و گاه ناممکن است. بر خلاف آن، تکثیر همخون راهی است به‌سوی کشف ژن‌های نهان و متعاقبش، رفع نقائص ژنتیکی کبوتران در نسل‌های بعدی. این دقیقاً ترجمان ارتقای کیفی و راهِ عملی برای پایه‌گذاری خانواده‌ای شناسنامه‌دار از کبوتر است. 

 

استانداردهای فراسو برای همخونی 

پیش از ورود به مراحل تکثیر از راه همخون، بایستی استانداردی مشخص برای خود تعیین کنیم تا بتوانیم مسیر پاکسازی ژنتیکی کبوتران را به آن سمت هدایت نماییم. مبنا برای خود ما، موارد اشاره‌شده در جُستار "استانداردهای کبوتر پرشی ایرانی" در همین سرا است. یعنی ما کبوتری می‌خواهیم تولید کنیم که کمی تیزتر بپرد، زود مایه‌گیر شود، عمده‌ی پرش خود را در مایه بکند، در جوجه‌گی زود راه بیافتد، دیر بازی بیافتد، زودساز باشد، پربازی و نمایشی نباشد، باهوش باشد با توان بالای حرکات آکروباتیک برای فرار از خیل پرندگان شکاری، بازگشت‌پذیری بسیار قوی داشته باشد (سو) و نیز ساعت پرواز آن هر چه بیشتر باشد طبعاً بهتر است. ریزه‌کاری‌های دیگری نیز هست که در جایش اشاره خواهیم کرد.  

بر اساس این توضیح، عملاً کبوتران پربازی و نرم‌پر و کوتاه‌پر را از گردونه‌ی تکثیر خود حذف کرده‌ایم. جوجه‌هایی نیز که ژن نهفته‌شان در حالتی منفی بروز می‌کند، مثلاً از جفت‌هایی آمده‌اند که خود جفت مایه‌رو هستند اما جوجه کوتاه می‌پرد، هم جوجه‌ها و هم والدین را از گردونه‌ی تکثیر حذف می‌کنیم تا روزه‌ی شک‌دار نگیریم. کبوتران هرزنشین با کیفیت پروازی مطلوب را به بام‌های دیگر انتقال می‌دهیم تا مشخص شود اشکال از نوع تربیت کبوتر بوده یا موقعیت بام و یا این‌که پایه‌ی ژنتیکی دارد. جوجه‌های سفید مهر و زال را زیر ذره‌بین می‌گذاریم تا در آن‌ها اگر مشکل ضعف چشم یا سو و دیگر گره‌های ژنتیکی باشد شناسایی کنیم. از لحاظ قواره، سعی‌مان این است که جثه‌ را به متوسط برسانیم، بنابراین کبوتران درشت و تیزه‌بلند را کلاً حذف کرده‌ایم و کبوتران کشیده‌ی باکیفیت را فقط با جوجه‌های کوتاه خود تن می‌کنیم تا حاصل سایز متوسط بشود. البته سلیقه نیز در انتخاب این مسیر سهم دارد.  

 

 

شایسته‌سالاری در جوجه‌کشی و شناسایی ترکیب‌ ژنتیکی در جفت‌ها

در یک مدل همخونی، ما یکی از بهترین ماده‌های خود را یکبار با پدرش تن کرده‌ایم و یک‌بار با پسرش. قابل ذکر است که هر دوی این پدر و پسر قبلاً خود را اثبات کرده بودند. حاصل کار این شد که جوجه‌های این ماده با پدرش کیفیتی نازل‌تر داشتند. نتیجه‌ای که می‌شود گرفت این است که جفت ثانویه ماده که از آن پسرش تولید شده،‌ از کیفیت مناسب‌تری با ماده‌ی مورد نظر برخوردار بوده و کارکرد ژن‌های دو کبوتر با هم جواب بهتری نسبت به جفت قبلی داده است. سپس جوجه‌های نسل سوم را یکی با مادر و یکی با پدر تن می‌کنیم (بهترین آن‌ها را) تا در نسل چهارم مشخص شود کدامیک از والدین کیفیتِ بهتری داشته است. آن‌وقت، فقط یکی از والدین را (آن‌که بهتر است) مبنای تکثیرهای بعدی قرار می‌دهیم. اگر کیفیت جوجه‌های نسل چهارم ضعیف‌تر از نسل سوم شد، جوجه‌کشی را از همان نسل سوم و از مسیری دیگری ادامه می‌دهیم.  

توضیح: دو کبوتر نر می‌توانند از لحاظ ساعت پرواز و سو تقریباْ یکسان باشند، اما وقتی با ماده‌ای جفت شدند، جوجه‌های یکی بهتر از دیگری از آب درآید. این نکته‌ی ظریف به ما می‌گوید که یکی از اصل‌ها در تکثیر، شناسایی کبوترانی است که ترکیب ژنتیکی بهتری با هم می‌سازند. تکثیر از طریق همخون کاربردی‌ترین روش برای کشف تلفیق ژنتیکی کبوتران و میانبری برای ارزیابی درون‌مایه‌ی جفت‌ها است. در اصطلاح، کارکرد بهینه‌ی ژن‌های دو کبوتر با هم یا جوربودن ژنتیکی آن‌ها را "دهن‌جور" می‌گوییم که اصطلاح بامسمایی است.   

 

 

یک‌دست‌کردن کبوتران، تضمین پرواز سالم در مسابقات 

در مبحث همخونی، هدف دیگر این است که روحیه و جنس کبوتران یکدست بشود. تنها کسانی می‌توانند در مسابقات با خیال راحت شرکت کنند و معدل قابل قبولی به‌دست آورند که علاوه بر کیفیت بالا و ورزیدگی کبوتران و به‌کارگیری تمرینات صحیح، تیمی یک‌دست (یا خیلی نزدیک به هم) داشته باشند. فرآورده‌ی دورکردن نسل‌ها از یکدیگر و روش‌های التقاطی از این دست،‌ تولید کبوترهایی ناهمگون با کیفیت‌های کاملاً گوناگون است، یعنی همین وضعی که در اکثر بام‌ها شاهد هستیم. البته رسیدن به تیمی یک‌دست از راهی غیر از همخون ناممکن نیست، اما بسیار طولانی‌تر است.  

 

به‌یاد دارم که سال‌ها پیش، پیشکسوتی بزرگوار استانداردی را برای محک‌زدن یک کبوترپران خوب لحاظ کرده بودند: می‌گفتند موقعی می‌توانیم ادعا کنیم که کبوترپران هستیم که وقتی سی کبوتر پراندیم، یکی از آن‌ها زودتر از سه ساعت به بام پا نزند. این شرط شاید در ظاهر بسیار ساده به‌نظر بیاید و هر کسی مدعی اجرای آن باشد، اما در عمل می‌بینیم که از توان خیلی از کبوتردارانی که سابقه‌ی گروبندی حتا دارند خارج است. این موضوع دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد، مثل دشواری خاص تعداد سی تا چهل عدد و نیز ضعف تکنیکی کبوترپرانی مربی ...، ولی دلیل عمده‌تر آن عدم یکدستی کبوتران و به‌تبع آن فقدان شناخت کافی از سرشت تیم پروازی است. بدون تیمی همسنگ که ساعت‌ها شانه به شانه‌ی هم و هم‌بال پرواز کنند، نتیجه‌ای شایسته عاید نخواهد شد، برای این‌که تعدادی از کبوتران همان ساعات اولیه می‌ریزند و بارشان بر دوش بعد از ظهری‌ها می‌افتد.  

 

در این باب گفتنی فراوان است که در جستارهای دیگر آن‌را پی خواهیم گرفت. ضمناً پیام‌های کارشناسی دوستان می‌تواند به این گفتار غنا ببخشد و بحث را بارور کند.  

 

:: در همین رابطه: اصلاح نژاد و ارتقا ژنتیکی کبوتر

 

                                                       ×        ×       ×

 

 

در پایان دوستان را به تماشای تصاویری زیبا از کبوتران آقای حسین کاشی دعوت می‌کنیم که در تورنتو کبوترداری می‌کنند. امیدواریم که لذت ببرید. 

 

 

۱۲۳۴۵۶
۷۸۹۱۰۱۱۱۲
۱۳۱۴۱۵۱۶۱۷۱۸
۱۹۲۰۲۱۲۲۲۳۲۴
۲۵۲۶۲۷۲۸۲۹۳۰
۳۱۳۲۳۳۳۴۳۵

نظرات 59 + ارسال نظر
مسعود سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:20 ب.ظ

با سلام
من مسعود از تهران هستم
30 ساله و فوق لیسانس در ضمن با کفتر بزرگ شدم
و میتوانم به نسل کله دارهای اشاره کنم که از 60سال پیش توسط پدرم پرورش داده شده و به جرات میگم از لهازسو و پرش وزیبای نظیر ندارن و هیچ وقت همخون تن نشدن
لطف کنید با این حرفا نسل کفترهای ایران و خراب نکنید
فقط کافی ی عده شرو به این کار کنند تا نتایج جبران ناپزیری به بار بیاد

ﻣﺴﻌﻮﺩ ﻋﺰﻳﺰ ﺳﻼﻡ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ ﺷﻤﺎ ﻓﻮﻑ ﻟﻴﺴﺎﻧﺲ ﺩاﺭﻳﺪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻛﺒﻮﺗﺮاﻥ ﭘﺪﺭﺗﺎﻥ اﺯ "ﻟﻬﺎﺯ " ﭘﺮﺵ و ﺳﻮ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺑﺪﻫﻴﺪ. ﺑﺎ ﺳﭙﺎﺱ.

سعیدازکهنوج سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 06:24 ب.ظ

باسلام خدمت دوعزیز گرامی امیدوارم ایام بکامتان باشد وپاینده باشید دوسوال از محضرتان داشتم


1++یکی ازدوستان حقیر که کبوتر نقش وبلند نگهداری مینماید یک جفت از کبوترانش به بیماری چشمی مبتلاشده به تازگی جفت دیگرش هم بیماری را گرفته بیماری به اینصورت میباشد که مردمک چشم سفید وابی رنگ میشه هیچگونه عفونت وابریزش ندارد و کبوترهم حرکاتش طبیعیه فقط موقع خوردن ارزن گردن خودرا کج میکنه از قطره چشمی وپماد تتراسایکلین که دامپزشک تجویز کرده بود هم فایدهای نداشت لطفا راهنمایی بفرمائید <این مطلب را به درخواست دوستم نوشتم >؟؟

2++تازگی متوجه مورد خاصی در رابطه با کبوتران خودم شدم .فضله کبوتران خیلی ابکی یعنی دارای اب فراوان میباشد اما کبوتران اسهال نمیباشند حرکاتشون طبیعیه بعضی وقتها یک کمی خودشان راد باد میکنند بقول معروف پوخ میکننددلیلش چیه ایا موردخاصی وجوددارد غذای کبوتران ارزن گندم وذرت میباشد ؟؟


باتشکر سعیداز کهنوج

ﺳﻌﻴﺪ ﺟﺎﻥ ﺳﻼﻡ
ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ اﻳﻦ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ اﻭﻝ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻧﺪاﺭﻡ. ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻣﻴﺸﻨﺎﺳﻢ ﺁﺏ ﻣﺮﻭاﺭﻳﺪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺩﺭ ﺳﻨﻴﻦ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻭﺯ ﻣﻴﻜﻨﺪ. ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ ﺑﺎ ﺩاﻣﭙﺰﺷﻚ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﺷﻮﺩ. ﻣﻊﻤﻮﻻ ﺩﺭ اﻳﻦ ﻓﺼﻞ ﻣﺪفﻮﻉ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻥ ﻛﻤﻲ ﺁﺑﮕﻴﺮﻱ ﻣﻴﺸﻮﺩ. ﻣﻘﺪاﺭ ﮔﻨﺪﻡ ﺭا ﻛﻢ ﻛﻨﻴﺪ و اﺭﺯ.ن و ﺟﻮ ﺭا ﺯﻳﺎﺩ. ﺩﺭ ﺿﻤﻦ ﭘﺮﻭﺑﻴﻮﺗﻴﻚ ﻫﻢ ﺑﺪﻫﻴﺪ. ﻣﻮﻓق ﺑﺎﺷﻴﺪ

م.ک دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1391 ساعت 04:00 ب.ظ

سلام،

می خواستم بدون چطوری میشه کبوتر رو از ایران به کشوری دیگری مثل کانادا انتقال داد.

برای انجام این کار می شه خود کبوتر رو منتقل کرد یا باید تخم کبوتر را به همراه خودمون ببریم؟

احمد جمعه 17 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 08:08 ب.ظ http://kabootar-e-mosabeghe.blogsky.com

مجید عزیز جسارتا در مورد بیماریهایی نظیر هموفیلی یا کوررنگی و ...، ژنهای این نوع صفات بر روی کروموزومهای جنسی قرار دارد و به ارث رسیدن آنها با مابقی صفات، کمی تفاوت دارد؛ بطوریکه در لوکوسهای این نوع صفات وابسته به جنس، در مقابل یک آلل معیوب، آلل دیگری در روی کروموزوم جنسی متقابل وجود ندارد که بتواند اثر آنرا خنثی نماید در نتیجه با به ارث رسیدن یک آلل، فرد (فردی که تعیین جنسیت می کند که در انسان مردان و در پرندگان جنس ماده می باشد که دارای کروموزومهای جنسی متفاوت می باشند) بیمار می شود( در واقع فراوانی افراد بیمار در جنسی که تعیین جنسیت می نماید بیشتر است). معمولا ژنهای صفاتی که ما نیاز به اصلاح آنها در کبوتر داریم، بر روی کروموزومهای بدنی قرار دارند و امکان اینکه در مقابل آلل مغلوب، آلل غالبی وجود داشته باشد که بتواند اثر آلل مغلوب را خنثی نماید (رابطه غالبیت کامل) بسیار زیاد است. پس این نوع صفات را نمی توان با صفات وابسته به جنس مقایسه نمود؛ زیرا صفات مد نظر ما اغلب جز صفات کیفی بوده و توسط تعداد کمی ژن کنترل شده و قابلیت وراثت پذیری نیز ندارند و فقط اثر آنها هنگامی مشخص می شود که ژنوتیپ، در هنگام لقاح در نتاج بسته شود و این امر هم کاملا تصادفی است؛ یعنی ممکن است هر دو آلل در برخی از نتاج (معمولا در نسلهای دوم و سوم که ژنوتیپها در اثر تلاقی همخون بصورت هموزیگوت مغلوب در می آیند) بصورت مغلوب باشد که اثر آن در فنوتیپ ظاهر گردد و منجر به اثرات نامطلوب شود و یا اینکه برخی دیگر از نتاج بصورت هتروزیگوت و یا هموزیگوت غالب باشند که در این دو حالت، اگر ژن مغلوب اثر نامطلوب داشته باشد، نمی تواند اثر خود را در فنوتیپ ظاهر سازد؛ بنابراین همیشه تعدادی از نتاج زنده می مانند، ضمن اینکه نباید اثر کراسینگ اوور را نیز در تنوع فراموش کرد. در کل اگر پرورش همخون وجود نداشت، به احتمال زیاد اصلاح نژادی هم در کار نبود. دوستانی که تمایل به کسب اطلاعات بیشتر در این مورد دارند، می توانند مباحث اصلاح و تولید لاینهای خالص در مرغان تخمگذار و گوشتی را مطالعه نمایند. بطور کلی علم اصلاح نژاد مبحث سنگینی است و نیاز به مطالعه فراوانی دارد.

احمد پنج‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:08 ب.ظ http://kabootar-e-mosabeghe.blogsky.com

با عرض سلام خدمت تمام دوستان و عرض تشکر از حمید و مجید عزیز.
پرورش و تلاقی، بصورت همخون در نسلهای اول تا سوم نتاج، بعلت تشکیل تصادفی گامتها و آشکار شدن ژنهای مغلوب بصورت هموزیگوت و بروز آنها در فنوتیپ، ممکن است کبوتر دار را خسته کند؛ زیرا فنوتیپ اکثر ژنوتیپهای هموزیگوت مغلوب، بصورت ایجاد نتاجی معیوب بوده و یا اثر آنها در فنوتیپ بصورت کشنده می باشد، اما اگر کمی تحمل نمایید تا به نسل 5 تا 6 برسید، اثر این نوع ژنوتیپ از گله حذف خواهد شد و همینطور که نتاج بسمت خلوص پدری یا مادری (بسته به شایستگی و انتخابی که انجام شده) پیش می روند این نوع ژنوتیپ، بصورت مغلوب درآمده و نمی تواند اثر خود را ظاهر سازد.

با درود و تشکر فراوان. دکتر احمد عزیز واقعا لطف کردید که به سرای خودتون سرزدید و این سرا را با دیدگاه متخصصانه خودتان نورباران فرمودید. امیدوارم آن دسته از دوستان گرامی ما مثل گیله مرد عزیز که مخالف این امر هستند با دیدی متفاوت به این امر نگاه کنند. به نظر بنده تقبل برتری یک روش علمی‌ حتی اگر به آن به هر دلیلی‌ مبادرت نورزیم نشانگر جرات و پیشرفت علمی‌ ماست. دوباره از شما بخاطر گذاشتن وقت و نوشتن این کامنت تشکر می‌کنم. پیروز باشید.

مهران از اردبیل سه‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:42 ق.ظ

با سلام خدمت شما دو بزرگوار و عرض خدا قوت
چند وقته که تعدادی از کبوتران من دچار بیماری خاصی شده اند بالهایشان اویزان شده و وقتی از دست رها میشن بدون بال زدن به زمین میفتن،یعنی قدرت بال زدن ندارن ،وزن کم کردن به طوری که استخوان سینه کاملا زده بیرون،در مفصل بال یا پاهاشون هیچ گونه تورمی ندارن ،اشتهای خوبی دارن و خون دون برمیدارن لطفا راهنمایی بفرمایید اگه لازم بود عکس تهیه و براتون میل بزنم.
با تشکر

سلام مهران جان. سریعاً کبوتر‌های مریض را جدا کنید. مشکل آنها سلمونلا میباشد. اگر کبوتر‌های مهمی‌ نیستند آنها را مفقود کنید. اگر مهم هستند تا مدتها نمیتوانید با کبوتر‌های دیگر قاطی‌شان کنید. چرا که بعضی‌‌ها تا ۲ سال هم ناقل خواهند بود. داروی آن قرص آنتی‌بیوتیک دامی Baytril ۵۰ ml است که ۲ روز اول یک دوم و ۵ روز بعدی یک چهارم به هر کبوتر میدهید. این دارو را فقط میتوانید از دامپزشکی تهیه کنید. موفق باشید.

soroush پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:57 ب.ظ

salam va tashakor az matalebe jalebe shoma
aya mishavad saate parvaze kabotari ke ma az naslesh bikhabarimo be moror bala bord?
masalan kabotari ke dar ebteda 3 saat mipare be 6 saat resond?
merc

سلام سروش عزیز. ممنون از اینکه مطالب را دنبال می‌کنید. معنی ارتقا دقیقا همین است که یعنی‌ ما بتوانیم کاری کنیم که کبوترانمان کیفیت بهتری پیدا کنند که در اینجا کیفیت بهتر همان بیشتر پریدن است. بنظر من کبوتری که قدرت پریدن سه ساعت را داشته باشد را میتواند از طریق همخون جفت کردن ارتقا داد. به این دلیل که کبوتری که تا سه ساعت بپرد به احتمال بسیار زیاد حامل ژن خوب پرش هم هست که نهفته مانده است. حال شما چرا اینکار را با کبوتر ۶ ساعتی‌ شروع نمی‌کنید که زودتر به نتیجه برسید؟ کوچک شما.

منصور محمدی پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:49 ق.ظ http://http://cici8111.blogfa.com/

عرض ادب و سلام خدمت آقا حمید و آقا مجید . امیدوارم خوب و سلامت باشید . آقا دست شما درد نکنه . مطالب مفید و سود بخش هستند . امیدوارم در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.

منصور عزیز سلام گرم ما را پذیرا باشید. از اینکه به ما لطف دارید بسیار متشکرم. امیدوارم که شما هم پیروز و سربلند باشید. از قول ما به عمو جهان هم سلام برسانید. کوچک شما

احمد سه‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:42 ق.ظ http://kabootar-e-mosabeghe.blogsky.com

با عرض سلام خدمت حمید و مجید عزیز
از مطالب ارزنده شما کمال تشکر را دارم.امیدوارم موفق و موید باشید و به راه خودتان در ارتقا دانش کبوترداری،ادامه دهید.
با ارادت
احمد از مشهد

احمد عزیز سلام. تشکر از لطف بی‌ پایان شما. خوشحالم که مطلب مورد تأیید شما که اهل فن هستید قرار گرفته. راستی‌ میتونیم از این به بعد رسما شما را جناب دکتر خطاب کنیم یا اینکه هنوز زوده؟ [لبخند]. پیروز باشید. کوچک شما.

حاج یوسف یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:17 ق.ظ

عیدبرتمامی مسلمانان جهان علی الخصوص عشقبازان مبارک باد.

مجید ز.:

با درود و تبریک متقابل به شما.

موفق باشید.

محسن شنبه 13 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 04:47 ب.ظ

سلام دوست عزیز.
زحمت فوق العاده ای کشیدی. اما چرا از کبوتران نقش و رنگی اصیل ایرانی نگهداری نمی کنی؟!!!
شما فقط کبوتران معروف به تهرانی یا کاشانی را نگهداری می کنی که البته در نوع خودشان عالی هستند ولی کبوتران ایرانی در دنیا به رنگشان معروف هستند لطف کنید که نژادهایی همچون دمبی، سینه ای، دوکتی، دم سفید، طوقی، سینه دم، کله سفید و... البته از نوع اصیلشون که ماشاالله در ابران هم به وفور یافت میشوند استفاده کنید و تکثیر نسل بفرمایید. که "یک مرد جنگی به از صد سیاهه لشکر است".

محسن عزیز سلام. تشکر از توجه و لطفتان به وبلاگ حقیر. بنده هم دقیقا با شما موافقم ایران کشوریست که از نظر کبوتر داری و کبوتر پروری‌ می‌توان انواع و اقسام گونه را پیدا کرد. حتی انواع و اقسام روش‌های پراندن موجود است. بطوریکه از یک شهر تا شهر دیگر در یک استان با یک گویش می‌توان به این تفاوت سلائق پی‌ برد. متأسفانه بنده آشنائی زیادی با این نژاد‌ها و روش‌ها ندارم و آنچیزی که از دوران کودکی مورد توجه من بوده، همین روش و سیاق کبوتر بازی و همین کبوتر‌های تهرانی‌، کاشانی یا قمی که اصطلاحا به آنها بلند پرواز می‌گویند بوده است. بهمین دلیل نداشتن اطلاعات کافی‌ بنده از ابراز نظر و یا احیاناً دادن اطلاعات غلط در مورد نژاد‌ها و کبوتران اقصا نقاط ایران خودداری می‌کنم. اگر شما به قسمت "لینک به سایت‌های دوستان" iranpigeoncanada.blogfa.com مراجعه کنید وبلاگ‌های بسیار زیبایی را که مختص به کبوتر‌های دیگر مناطق ایران است را (مثل کبوتر همدان، کبوتر سیمونی،کبوتر بندر عباس و غیره) پیدا خواهید کرد که اطلاعاتشان صد برابر از بنده بیشتر و بهتر است. از انجائیکه این حقیر نگاهی‌ دگم و متعصب نسبت به کبوتر‌های بلند پرواز ندارم، اگر روزی موفق بشوم، از کبوتر‌های مورد اشاره شما در صورتیکه پرواز قابل قبولی داشته باشند مثل کبوتر‌های زیبای همدان، نگهداری و تکثیر خواهم کرد. سربلند باشید. کوچک شما.

رحیم از بلژیک جمعه 12 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 05:51 ب.ظ

عرض سلام و ادب دارم به پیشگاه برادران بزرگوارم اساتید معظم سرای دل جناب مجید ز. و جناب اقای حمید ضیایی . قربان اطاعت امر میشود و به روی چشم دیگه حقیر با هیچ اسمی از این بابا ناینجا نمیارم چونکه بازم منفعتش میره توی جیب اینها و مطرح میشوند !! این سرا احترامش برای همه ما دوستدارانش واجب کفایی است و نباید ادمهای بیمقدار بشن موضوع توجه . خداوند یار و نگهدارتان باشد که با ادب و غیر مستقیم این واقعیت مهم را به این حقیر یاداوری نمودید . رویتان را می بوسم و به امید حق دیداری میسر بشود انشاا...

رحیم عزیز سلام بر شما که همیشه یار و یاور این کلبه درویشی بوده اید. تشکر از اینکه در جواب لمپن‌های بظاهر با سواد که لفظ "کفتر باز" بیشتر برازنده‌شان است خودداری می‌فرمائید و راه این وبلاگ را از مسیر آموزش دور نمی‌کنید. واقعا که اهمیت‌دادن به اینگونه افراد، بی‌ ارزش کردن خود و ارزش دادن به آن‌هاست. در مورد سؤال خصوصی، مدارک را به آدرس ایمیل تان فرستادم. پیروز باشید. کوچک شما.

محمد مهدی پنج‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:08 ب.ظ

سلام به اساتید و دوستداران کبوتر ایرانی در کانادا. استاد عزیز بنده کوتاهی خود را در ایجاد این ذهنیت منفی کاملا میپذیرم و به شما اطمینان میدهم که پرسش من فقط در جهت رفع شبه خودم بوده و مطمئن باشید علاقه بنده به روش هر فرد یا وبلاگ در استقلال فکری بنده تاثیری ندارد. امیدوارم بتوانم با اصلاح نوع نگارش خود زمینه رفع سوتفاهمی که در شما ایجاد کردم را بوجود بیاورم. از شما که برای مطالعه مطالب مبتدیانه بنده و پاسخ به آن وقت گذاشتید متشکرم. موفقیت شما آرزوی بنده است.

مجید ز.:

با سلام و سپاس از محمد مهدی گرامی.
اجازه بدهید تعارف را کنار بگذاریم و این واژه‌ی مبتدی را به‌کار نبریم، برای این‌که سطح بحث این سرا از یک میزان مشخص از معلومات بالاتر است. شما نیز مبتدی نیستید و در این رشته استخوان ترکانده‌اید.
به هر حال، با آغوش باز از پرسش‌های شما استقبال خواهیم کرد.

موفق باشید.

محمد مهدی چهارشنبه 10 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:35 ق.ظ

سلام به شما و دوستداران محترم شما. واقعا متاسفم که بازگویی تجربیات و نظرات شخصی بنده که هر چند از نظر شما نادرست بوده اینقدر باعث واکنش منفی شما شد. در مورد گوشه و کنایه هایی که به بنده و کسانی که اصلا ربطی به این موضوع نداشتند زدید اصلا حرفی ندارم و فقط به شما پیشنهاد میکنم یک بار دیگر پارگراف اول متن پاسخ خود به بنده را خوانده و با باقی متن خود مقایسه نمایید. تنها این نکته را میپذیرم که بنده اطلاعی از تفاوت کبوتر تیپلر انگلیسی و پاکستانی ندارم همین و بس. برای تک تک مسائل حاشیه ای که شما عنوان کردید جواب مطمئن دارم اما سوال اولیه بنده اصلا ربطی به حاشیه نداشت و مطمئنم شما با این پیش زمینه فکری که از بنده در خود ایجاد کردید آن را بر نخواهید تافت. و هنوز سوالات و مطالب بسیاری در مورد مبحث هم خونی دارم که با این شرایط از بازگو کردن بقیه سوالاتم در این زمینه امتناع کرده تا بیش از این روح حساس شما و دوستدارانتان را دچار خدشه نکنم. امیدوارم این روحیه ساختن دشمن فرضی که سالهاست ایرانیان داخل را دچار مضیقه و دردسر کرده در شما که در مهد دمکراسی زندگی میکنید رسوخ نکرده باشد. برای همه کبوتر دوستان آرزوی موفقیت و بهروزی دارم. ضمنا بسیار خوشحال میشدم که بدون اینکه نیاز به گرفتن ایراد از مطالب شما باشد دست هم را میفشردیم هر چند در مبحث استاندارد کبوتر پرشی ایرانی قبلا این بهانه را به شما داده ام. و برای سومین بار از مطالب علمی شما به خوصوص در مورد مسائل بهداشتی و مدیریتی کبوتر از شما تشکر میکنم اما اگر کسی تا این حد از خود مطمئن باشد که احتمال کوچکترین اشباهی به مطالبش ندهد باید به او شک کرد. بنده افتخار خواهم کرد که شما با روش هم خونی بتوانید باعث ارتقا کبوتر ایرانی بشوید هر چند بسیار به این نکته شک دارم و شما هم به بنده اجازه برطرف کردن این شک را ندادید. باز هم تشکر .

مجید ز.:

محمد مهدی گرامی!
با مهربانی سخن‌گفتن باور کنید که زیاد سخت نیست؛ به یکبار امتحان کردنش لااقل می‌ارزد!

ما دوست داریم زین پس محمد مهدی‌ای را ببینیم که در عین اختلاف عقیده، به میزبانان خود در این سرا کمال احترام را می‌گذارد و این ظرافت را دارد که فرق از مو نازک‌تر "پرسیدن" با "بازجویی‌کردن" یا فرق بین "جویاشدن برای دانستن" را در مقابل با "لحنی طلبکارانه در پی وصول طلب خود بودن" را بداند.

ایجاد ارتباط موضوعی یک‌طرفه نیست و وصل‌شدن هنرمندی می‌خواهد و برای آن بایستی از خود مایه گذاشت و این‌طور نیست که با گردنی افراشته حاصل عرق‌ریزان فکر و ذهن افراد را زیر سئوال ببریم و بعد توقع روی خوش داشته باشیم. نخست باید برادری‌مان را با کلامِ دل ثابت کنیم و بعد اگر بازخورد متقابل ندیدیم، آن‌وقت شاکی باشیم. آیا شما قدم اول را برداشته‌اید، یا این‌که نه، با ذره‌بین در پی یافتن بهانه‌ای در کمین نشسته‌اید و دقیقاً همان‌موقع به میدان آمده‌اید؟ این رسم پرسشگری نیست. ما هیچوقت ندیده‌ایم که بعد از انتشار مقاله‌ای، محمد مهدی عزیز با چند واژه‌ی گرم و رویی خوش در این سرا حضور به‌هم رساند و باعث دلگرمی ما بشود. دقیقاً برعکس، هر جا که امکانی دیده فنی بزند، با نیت ضربه‌ی فنی ظاهر شده است! این مشی اسم‌اش هر چه هست، برقراری ارتباط نیست.

دل به دست آوردن نه تنها کار خوبی است، بلکه بالاتر از آن یک وظیفه‌ی انسانی است. حال با علم به آن، چرا باید مایه‌ی دلگیری افراد را فراهم آورد؟

انسان آزاد خودش را محصور در یک وبلاگ و یک فرد نمی‌کند. دوره‌ی مرید و مرادی به‌سر آمده است. باید همه‌مان از خود بپرسیم: در میان جمعیت وبلاگ‌ها، با چه تعداد در ارتباطی دوستانه هستیم؟ اگر به یک فرد و یک مکان خلاصه شده‌ایم، کارمان اشکال دارد و باید روبروی آینه بایستیم و خود را برانداز و کنکاو کنیم.

دست خود را به سوی ما دراز کنید و شک نکنید که ما آن‌را به گرمی خواهیم فشرد. اما قبل از آن، زنگارهای دل را به آب محبت بشویید؛ همه‌مان بایستی چنین کنیم.

موفق باشید.

محمدرضا چهارشنبه 10 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:19 ق.ظ

سلام.
میخواستم سئوال کنم برنامه خاصی برای ثبت شجره کبوتر وجود داره <>یک برنامه دانلود کردم اما ریجستری است .اگه در این خصوص اطلاعی دارید ممنون میشم به من اطلاع بدین یا برام این برنامه رو ارسال کنید .اما کبوترانی که پلاک ندارند و بزرگ سالند رو چگونه در سابقه برنامه ها ثبت کنیم

مجید ز.:
با سلام. بله نرم‌افزاری وجود دارد که می‌توان از طریق آن شجره‌نامه کبوتر را ثبت کرد. حمید عزیز بعد از فراغت و چنانچه آن‌را یافتند، مجدداً در اختیار دوستان خواهند گذاشت.

بدون حلقه‌ای که مشخصات انجمن، سن و شماره‌ی کبوتر روی آن ضبط باشد، کار کمی مشکل می‌شود و مجبوریم از خال کبوتر و یادآوری والدین‌اش برای شناسایی آن استفاده کنیم.

موفق باشید.

امید کبوتر رشت چهارشنبه 10 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:41 ق.ظ http://rasht-birds.blogfa.com/

با سلام خدمت حمید عزیز ومجید جان در مورد مطالب همخونی که زحمت کشیدید البته با این فرمول جدید بسیار عالی میباشد که بعضی ها وقتشو دارندمیتونند امتحان کنند ولی به نظر بنده امروزه انقدر کفترهای عالی در ایران فراوان هستند فکر کنم دیگر احتیاج به تن کردن همخون نباشد بنده
دوستان زیادی دارم که همین همخون بازی باعث شده که امروزه دوباره باید از صفر شروع کنند البته جسارت به معرفی فرمول جدیدتان نمی کنم امیدوارم همیشه پیروز بمانید.

مجید ز.:

درود بر امید عزیز از رشت شاداب و سپاس از نظرتان.

موفق باشید.

رحیم از بلژیک سه‌شنبه 9 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:44 ق.ظ

عرض سلام و ادب دارم به پیشگاه برادران بزرگوارو اساتید عزیزم اقایان جناب مجید ز. و جناب اقای حمید ضیایی معظم. ببخشید مدتی میشود برای عرض ادب نتوانستم خدمت سروان خودم برسم . الانه که امدم دیدم باز این چه شورش است که در خلق عالم است اقایان !!! از دو گروه درگیر معرکه کبوتربازی خیلی وقته قطع امید کردیم بنظرم میاد هیچکدوم واقعن اهل مصالحه نباشند و نفرتی که پخش میکنند فضای وب را بدجوری آلوده کرده و همه را سرخورده نموده , هر روزم با یک حرف و حدیث دیگر به میدون میان , روز از نو روزی از نو !!. یک ایراد کوچیکم به دوستمان آقا بهروز پ وارد میباشد که امیدوارم به بزرگی خودشان این حقیر را ببخشایند ,ایشان تاکتیک جذب افراد اردوی دشمن را در پیش گرفتند و به همراه سعید خان با هیجانزدگی عجیبی خواستند استاد مکتب نرفته شهردار ژنده پوش ونکوور به قول خودشان عبدل ملخی را به اردوی خود بیارن غافل از اینکه این بابا در هر دقیقه ده دفعه موضع عوض میکنه اصلن خط و ربطش معلوم نیست چیه !!. بدتر اینکه ایشان اینجام امدند و خواستند شما را هم به این کار ترغیب نمایند و بدون توجه به موضع شما و سوابق خراب این فرد مثلن آشتی تان بدهند و همان طریقی را طی کنید که ایشان طی کردند یعنی دنباله روی از ایشان , غافل از اینکه اصلن تاکتیکشون از اساس غلط بوده چون اینجور تاکتیکها در دراز مدت جواب نمیدهد . بعد خواستن با حسن ÷رسامهر ارتباط بگیرن که اون طرف زرنگتر از ایشون تشریف داشت و به ایشان رودست زد و در اخر دیدیم چجوری دوستان مقتدر خودشون را با این کارها دلسرد کردند و میدون را دو دستی داده اند به دکتر تهرانی . اینطوری که پیش میرود تهرانی اینها را بزودی کیش و مات میکند و همشون میرن توی لاک خودشون و من خیلی متاسفم از این بابت .. عزیزجان بعنوان یک ادم دنیا دیده که چهار تا از شما بیشتر پیرهن پاره کرده خدمتون عارضم مهره های سوخته را هیچوقت به جمع خودتان راه ندین چون شرشون از سودشون بیشتره , درست مثل این می مونه که اسرای دشمن را به خیال اینکه با ما همسنگر میشن به جبهه بیاریم تا با همپالگی های خودشون بجنگند ؟؟ مگه می شه از کسی که با ما مدتها جنگیده انتظار دوستی داشت !!؟ به ریسک و هزینه اش می ارزه !؟ همین کارها دوستان مستحکم فعلی را دلسرد مینماید . بعد سعید خان موقعی که یک حرکت رادیکال کرده و بقیه را به میدان آورده یکدفعه ماموریت کاری برای شان پیش میاد ( که دفعه اول نیست اینطور میشه ) یا کامنتها را می بندند و یاران خودشون را دست تنها ول می کنند به امان خدا و دستشون را توی حنا می گذارند , خوب معلوم است که دکتر تهرانی به حساب تک تک شان سر فرصت می رسه چون دیگر آن کمربند محکم اتحاد بینشان پاره شده ؟ اصلن به من چه مربوط است این حرفها ( شرمنده از صاحبین این سرا دل )
در آخر اضافه بنمایم استاد ادیب اقا مجید ز. عزیز ما به عشق شما اینجا میایم همکاری معظم اله با استاد حمید ضیایی واقعن نمونه یک همکاری آکادمیک هست و نباید متوقف بشود و با جدیت این را عرض مینمایم و جسارت بنده را به پیری و فرتوتی بنده ببخشایید . قبول دارم که خستگی شبانه روزی تلاش های اقایان روی تن تان می ماند ولی قبول بفرمایید نتیجه مقالات سر تا سر علمی حضرات عالی یکشبه جواب نمیدهند و دقیقن مثل همخونی که باید مسیر طولانی طی بنماید احتیاج به زمان خودش دارد . از پیشگاه اساتید برجسته خواهش میکنم دوستان و علاقمندان خودتان را تنها نگذارید . ما به دیدگاه های سر تا سر علمی و قلم استادانه حضرتعالی عادت کرده ایم . خداوند یار و نگهبانتان باشد .

مجید ز.:

گرم‌ترین درودهای‌مان را از پاییز سرد کانادا پذیرا باشید. امیدواریم که خود و خانواده‌ی محترم‌تان و دیگر هم‌میهنان گرامی‌مان در بلژیک زیبا جملگی سرتان سلامت باشد و دل‌تان گرم.

به نکات تامل‌برانگیزی خطاب به دوستان مشترک‌مان اشاره نمودید که اعتراف می‌کنیم به ذهن من و جناب ضیایی نمی‌رسید. به هر رو، چون به حسن نیت شما شکی نداریم، دوستان ارجمندمان را فرا می‌خوانیم که به نکات شما توجه و در آن‌ها اندیشه کنند. خواهشی نیز از حضورتان داریم: لطفاً دیگر از جناب علیزاده در این سرا با این الفاظ یاد نکنید که باعث آزردگی هم‌میهن سالخورده‌ی خواهید شد.

در باب واپسین نکته‌تان: این‌جا سرای من است و خواهد بود و هیچ تصمیمی نیز برای زمین‌ گذاردن قلم وجود ندارد. منتها فعلاً صلاح در این است که مراجعین ارجمندمان به همین جستارهایی که قلمی شده بسنده کنند تا ببینیم در آینده چه می‌شود. البته در پیامگیر کماکان در خدمت عزیزان خواهم بود. جناب حمید ضیایی نیز با خامه‌ی ژرف خود مطالبی را به نگارش درخواهند آورد که مطمئناً برای دوستان سودمند خواهد بود.

موفق باشید.

سعیدازکهنوج دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:43 ب.ظ

باسلام خدمت حمیداقا ومجیداقا

میبینم که بعضی ازدوستان پیام گزار باعث دل ازرده شدن ورنجش خاطر دوستان شدن متاسفیم ازشما دوبزرگوار خواهش میکنم به این محملاتی که میگویند زیاد توجه نکنید همیشه شما باید هدف رادرنظر داشته باشی که همان ارتقا کبوتر ایرانیست دراین راه شما ناملایمتها وکم مهریهای را باید تحمل کنید وکماکان این روند تاجای که شما ایدهای نوداشته باشید همچنان ادامه دارد اینها کسانی هستند که دوست دارند شما همرنگ جماعت شوید وباانها همصدا ویک رنگ باشید بدون هیچ تعارف یا تملقی میگویم درایران هیچ وبی وجود ندارد که این همه مطالب براساس علم روز واین همه دریافت کنند نظرات باشد امیدوارم که همچنان دل گرم به کارتان محکم واستوار باشید بدانید که تنها دلخوشی حقیرانی چون ما بازدید شبانه روزی از وب شما عزیزان است واقعا که ما جلد اینجا شداهیم هرجا بپریم همینجا فرود میایم روزی چندین بار

باتشکر سعیداز کهنوج

مجید ز.:

درود بر سعید عزیز از کناره‌ی کویر گرمی‌بخش.
به وجود ارجمندتان عرض می‌شود که ابداً مسئله‌ی دلخوری یا دلسری و از این‌ نوع مسائل در میان نیست. موضوع صرفاً برمی‌گردد به این‌که شما روزی انگیزه‌ی کاری را دارید و انجامش می‌دهید، روزی انگیزه‌تان کم می‌شود و به کارهای مهم‌ترتان می‌پردازید. به هر رو، همچنان در پیامگیر این سرا در خدمت ذهنیت‌های پویا و پُرسا خواهم بود.

با حرمت، مجید.

فردین دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 06:12 ب.ظ

آقا مجید گرامی سلام و تشکر به خاطر وقتی که میگذارید.
همانطور که فرمودید بودن یا نبودن یک نفر چندان تعیین‌کننده نخواهد بود. ولی شما به موضوعاتی میپردازید که درهیچ وبلاگ دیگری حرفی از آن به میان نیامده است ( برای مثال قلم کردن که آنها توصیه به آن میکنند و شما مخالف هستید که مطمئنم دلیلی بر آن است) پس در این شرایط بودن یا نبودن شما بسیار تاثیرگذار است. در هر صورت;
در خصوص سوالی که در انتهای کامنت دیروز پرسیده بودم و بی پاسخ مانده، میخواهم بگویم منظورم این بود که:
1- حالا که اینطور صلاح دانسته اید که حضور خود را در ارائه مطالب کم کنید و کمتر وقت بگذارید پس حداقل تیتر کلی موضوعاتی را که به نظر شما دانستن آنها لازمه کار یک کبوتردار است( موضوعاتی که میخواستید بیشتر در مورد آنها مقاله تهیه کنید) را نام ببرید تا خودمان دنبال آنها رفته و تحقیق کنیم. اگر منابعی نیز برای تحقیق میشناسید لطفا معرفی کنید.
2- شما اطلاعات مربوط به کبوتر را در چند فصل دسته بندی میکنید؟( مثلا اینطور: 1- بیماریها 2- دانها 3- ویتامینها 4- جوجه کشی 5- آماذه سازی برای مسابقات 6- رفتار شناسی کبوتر و ... ) متشکرم

مجید ز.:

نازنینم فردین، گرم‌ترین درودها نثارتان.

این سرا همچنان با یادداشت‌‌های سودمند پذیرای مراجعین محترمی چون شما خواهد بود. جناب ضیایی نیز مطالب را در زمینه‌های مختلف پی خواهند گرفت و من نیز در کنار ایشان، در همین پیامگیر در خدمت‌تان خواهم بود. بنابراین جای هیچ نگرانی نیست.

موفق باشید.

قهرمانی ساوه دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:33 ب.ظ

سلام به آقایان محترم حمید وسعید عزیز ازدیدن عکس حیوانها ومطالب درموردهمخونی استفاده کردیم .درهرجای کره خاکی که هستید موفق باشید.حق نگهدار

جناب قهرمانی عزیز سلام. تشکر از لطفتون. خوشحالم که مباحث این سرا و عکس‌ها مورد توجه شما قرار گرفته است. سربلند باشید.

مهدی عاقبتی دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:38 ب.ظ http://shahzadeh13.mihanblog.com

با سلام و تبریک اعیاد قربان و غدیر خدمت شما 2 تا مطلب . اولأ تشکر بابت مطالب زیباو کاربردی شما .دومأ گله ای از طرف دوستان این سرا دارم واون هم اعلام اینکه (حداقل در آینده نزدیک )مطلب جدیدی نمیگذارید.رفاقت نیمه راه شایسته شما نبوده و نیست .خواهشأ ادامه دهید

سلام بر شما یار گرامی‌. مهدی جان، اصلا نگران نباشید مجید عزیز هیچگاه رفیق نیمراه نخواهند بود و من به هیچ عنوان نخواهم گذاشت که ایشان از این سرا بروند. اما در حال حاضر ایشان گفتنی‌های اصلی‌ و مهم را گفته اند و باقی‌ به خود کبوتر پروران بستگی دارد. مواردی مثل بیماری‌ها هستند که، بخاطر گستردگی آنها باید حتما با دامپزشک متخصص پرندگان مشاورت کرد و ما را در حد توان کمک کرده و می‌کنیم. اما چون در این زمینه تخصص نداریم نمیتوانیم بیشتر از آنچه که می‌دانیم اظهار نظر کنیم. پیروز باشید.

مهران از اردبیل دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:37 ق.ظ

با سلام و عرض ادب خدمت دو بزرگوار عزیز آقایان حمید و مجید گرامی
بسیار خرسندم که فرصتی دست داد تا در این سرا نظرات خود را بی پرده اظهار نمایم و بیشتر از آن اندوهگینم که چگونه عده ای کم سواد و بی اطلاع از ورزش کبوتر پرانی با زیر سوال بردن بدیهی ترین نظریات و به طبع آن تجربیات موفق بر پایه اصول علمی، صرفا با تکیه بر شنیده های قهوه خانه ای و کوچه بازاری موفق شدند جو وبلاگ وزین کبوتر ایرانی در کانادا را به گونه ای تغییر دهند که متاسفانه باعث رنجش خاطر دو بزرگوار و استاد گرامی آقایان حمید و مجید عزیز شوند.کسانی که حتی سواد ترجمه دو خط متون لاتین در این خصوص را ندارند چگونه به خود جرات میدهند تا در باره یکی از پیچیده ترین مسائل ژنتیکی نظر دهند.اما با یستی به این افراد تبریک گفت زیرا به مقصود خود نزدیک شده اند.اما از شما دو بزرگوار عاجزانه درخواست میکنم نگذارید تر و خشک به هم بسوزند.بدون شک وبلاگ شما در حال حاضر از لحاظ کیفی بهترین وبلاگ ایرانی است.رسالت و هدف شما بزرگتر و مقدس تر از آن است که با همچنین مسائلی، عده زیادی از مشتاقان یادگیری و دوستداران شما از تجربیات و علم شما در این خصوص محروم شوند.حتی پیشنهاد میکنم به جهت جلوگیری از اتلاف وقت، و پرهیز از پرداختن به مسائل حاشیه ای قسمت نظرات را مسدود نمایید.در پایان مجددا از طرف خودم و دوستداران این پرنده زیبا از شما خواهش میکنم به جهت اعتلای این ورزش از تصمیم خود انصراف داده تا مجددا شاهد ارائه مقالات پر بار از طرف شما باشیم.
من برای مبارزه با تاریکی شمشیر نمیکشم که چراغ می افروزم.زرتشت

مهران عزیز درود بر شما. باور بفرمائید ما از کسی‌ ناراحت نشدیم. فقط وقتی‌ که دوستان چشمانشان را بر روی یک موضوع می‌بندند و موضوع دیگر را بزرگ میکنند کمی‌ تاسف انگیز است. ما در همان مقاله اول که حاصل تحقیقات و مصاحبات بی‌ شمار ما با بزرگان و دکتران این امر بود. همه چیز را بصورت کامل و با دلیل و برهان بیان کردیم. از روند طبیعی آن در طبیعت با مثال‌های واقعی‌، از ارتقا ژنتیکی‌ انواع و اقسام حیوانات و گیاهان که مستحضر همه دوستان است، از پرورش مرغ و خروس در روستاهای ایران توسط روستائی‌های غیور، از قناری بازان و خروس بازان حرفه‌ای در ایران، حتی از پیش کسوتان این ورزش که نامدار هستند (نمونه آخر مرحوم چهل اخترانی توسط محمد عزیز از قم)، دوستان صاحب نظر در رشته‌های ژنتیک و دام پروری‌ مثل احمد عزیز از مشهد مهر تأییدیه بر این روش زدند، مثال‌های بی‌ شماری زدیم و کلیپ‌ها معرفی‌ کردیم تا این تابو برای قشر کبوتر پرور شکسته شود. دوستان عزیز سوال‌های خود را مطرح کردند و ما به آنها جواب دادیم. اما بعضی‌ از دوستان برگشتند و دوباره همان سوال‌ها را که قبلاً پرسیده بودند تکرار کردند. روز از نو و روزی از نو. با تمام این تفاسیر ما صبورانه بخاطر پیشرفت این ورزش پاسخگو سوال‌های تمام دوستان خواهیم بود. در آخر باید عرض کنم که انجام این کار یک انتخاب شخصیست که فقط و فقط به کبوتر پرور بستگی دارد. سربلند باشید. کوچک شما.

حمید از کانادا دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 03:14 ق.ظ http://iranianpigeonsincanada.blogsky.com

با سلام به شما و خسته نباشید. از مشارکت جدی شما در بحث به نوبه‌ خودم متشکرم، اما بیشتر خوشحال می‌شدم با نگاهی خوشبینانه‌تر و صمیمانه‌تر در گفتگوها شرکت میکردید. به یاد دارم که مدت‌ها قبل نیز چند پرسش مطرح کردید یا مجید عزیز یا خود بنده به آنها جواب دادیم، اما جواب‌های ما بیشتر از آنکه کمکی به رفع ابهام‌ها بکند، باعث شد که در وبلاگ شمیران چند تا ناسزا به ما حواله بدهید! این نتیجه طبعاً راضی‌کننده نیست و برای اینکه باز به همین مسیر نرویم، درخواست می‌کنیم که بدون عینک بدبینی و با نگاهی باز با ما به گفتگو بنشینید تا همه‌مان از هم بیاموزیم.
نکته‌ دیگر اینکه اجازه بدهید هر کس خودش راجع به مسائل‌اش صحبت بکند . این‌ که شما در غیاب گیله‌مرد گرامی دوست قدیمی این سرا نظر می‌دهید یا به سعید نازنین‌مان از کهنوج ایراد می‌گیرید، آن حس دوستی را در گفتگوها خدشه دار می‌کند. نه ما این‌را می‌خواهیم و نه شما.
تعبیر جنابعالی از نکته‌ی ما که "هر کس در همخون‌ جفت‌کردن مختار است" با آن‌ چیزی که مراد ما بوده، فرسنگ‌ها فاصله دارد و من فکر می‌کنم بدبینانه‌تر از این نمی‌شد راجع به نظر کسی نظر داد! این نیز برمی‌گردد به همان توضیح چند سطر پیش. ما اگر قبل از اینکه سوال مان را مطرح کنیم، جوابش را آماده در ذهن داشته باشیم، طبعاً هر جواب دیگری که بگیریم راضی مان نمیکند و اینطور برخورد کردن اصلا در اساس ÷رسیدن نیست و بهتر است بگوییم مچ گیری است. من دوستانه از شما که نثر خوبی دارید و آدم اهل فکری به‌نظرم می‌آیید درخواست می‌کنم که همین چند کامنت را با رادمردی پایه‌ی دوستی خود بکنیم و بگذاریم گفتگو مایه وفاق باشد نه نفاق.

و اما نکات شما:

اینکه همشهری‌های محترم شما از همخون تن کردن نتیجه نگرفته‌اند خیلی طبیعی است، و اگر نتیجه میگرفتند باید متعجب می‌شدیم. چون وقتی آدم کاری را اصولی انجام ندهد، طبعاً نتیجه‌ی دلخواه نیز از آن نخواهد گرفت. خوشحالیم که شما "از نتیجه‌ی کار نمی‌ترسید" و وعده می‌گذارید که "یکبار دیگر" این روش را آزمایش خواهید کرد. حتماً نتیجه را با ما و خوانندگان این سرا به‌اشتراک بگذارید که سخت مشتاق دانستن آن هستیم.
دیگر اینکه به ظن شما «روش ما تنها یک نظریه است که ارزش امتحان‌کردن [فقط] در ابعاد بسیار کوچک را دارد نه یک اصل اثبات‌شده» خود یک برداشت خیلی شخصی از سوی شماست و البته محترم. اما در حیرتم که چطور به این نتیجه رسیده‌اید؟ شما کبوتردار گرامی که هنوز فرق بین کبوتر پاکستانی با تیپلر (انگلیسی) را نمی‌دانید و فکر می‌کنید کبوتر پاکستانی تحت تاثیر کبوتران همدسته‌ خود است (در صورتی که ابداً‌ چنین نیست و تک‌پر ترین کبوتر بلندپرواز موجود در کره‌ی خاک همین کبوتر پاکستانی است)، چرا این‌قدر کلی نظریه صادر می‌کنید؟ بهتر نیست قبل از نظردادن از یک آدم آگاه‌تر بپرسید یا کمی تحقیق کنید؟ ما کجا خواسته‌ایم کبوتر ایرانی را مثل پاکستانی بکنیم؟ اصلاً آیا این کار امکان‌پذیر است و سودی دارد؟ ببینید شما چطور حرف ما را مسخ میکنید و بعد خودتان می گویید و خودتان هم به ان می خندید و لابد برای خودتان نوشابه هم بعدش باز میکنید که عجب مچ اینها را گرفتم!! ما می گوییم به جای دنبالکردن کارهای طرز فکر سنتی و درجا زدن, بهتر است از تجربه موفق کسانی که در این راه موفق بوده اند استفاده کنیم تا به کار ارتقای کبوتر سرعت ببخشیم. این روش در تمام رشته های علمی باب است و اصلا جوانان در دانشگاه چه چیزی می خوانند جز کشفیات و تجربیات دیگران؟ سرمان را انداخته ایم و همینطور داریم اشتباهات گذشته مان را تکرار می کنیم و این دور باطل فرسایش را ادامه می دهید و اسمش را هم گذاشته اید ارتقای لاک÷شتی!!! ما که فقط سقوط ازاد به قعر می بینیم نه چیز دیگر. در هر صد تا خانه چهار تایش کبوتر خوب ندارند انوقت اسم اینرا گذاشته اید ارتقا؟ نمی بینید افراد نادان و بی مبالات وضع کبوتر را به چه شرایط خفت باری کشانده اند؟ کسی هم اگر می خواهد کاری بکند سنگ جلوش میاندازید!!!
کبوتر تیپلر اروپایی برای هدفی‌ دیگر ساخته و تربیت شده که با دیگر کبوتران بلند پرواز متفاوت است. مقایسه این نژاد با کبوتر ایرانی‌ بصورت کلی‌ کاری اشتباه، بیهوده و زمان گیر است که هیچ گاه به نتیجه نخواهد رسید. هدف ما ساختن کبوتران اصیل ایرانی‌ با (بقول شما) روحیات خاص کبوتر ایرانی‌ است و نه چیز دیگر. در کشور ما هنوز تعریف مشخصی از ظاهر و مشخصات کبوتر وجود ندارد, واقعا رقت انگیز نیست؟
دوست عزیز شما لطف کنید به جای صدور نصابح عالمانه با آن دسته از دوستانتان که کبوتر ایرانی‌ را با کبوتران بی‌ ارزش صربستان قاطی‌ می‌کند و به اسم کبوتر اصیل ایرانی‌ جا میزنند یا اینجور کبوتران دو رگ را الگوی کبوتر ایرانی معرفی میکنند گپی‌ داشته باشید و آنها را از این کار بر حذر دارید. چرا به ما که همیشه مشوق پاک‌ نگه داشتن نژاد کبوتر ایرانی هستیم ایراد می‌گیرد؟ نوشته های ما را نخوانده اید؟ کسی اگر نداند که هر نژاد از کبوتر خصوصیت‌های خودش را دارد، در واقع الفبای کبوتربازی را نیز نمی‌داند و این اتهامی که شما به ما وارد می‌کنید، حرفی است بی‌پایه و سرچشمه‌گرفته از بدبینی‌های خود شماست و نه مطالب عنوان‌ شده از طرف ما. شما چیزی را که ثابت شده علمی‌ است را هنوز فقط یک نظریه میدانید. لطف کنید، بیشتر تحقیق علمی‌ کنید یا حداقل از صاحب نظرانی مثل احمد عزیز از مشهد, http://kabootar-e-mosabeghe.blogsky.com/ نه قهوه خانه داران و قصابان یا دلالان در لباس دکتر و مهندس و غیره بپرسید. این کار هم دید شما را باز و هم به پیشرفت این ورزش کمک خواهد کرد.
ما در این وبلاگ تعداد زیادی مقاله نوشته‌ایم در موارد مختلف از جمله بهداشت و تربیت کبوتر و فقط دو مقاله از این‌ دسته در باره‌ همخونی است، اما شما همه‌ این‌ها را ول کرده‌اید و چسبیده‌اید به این دو مقاله. من شما دوست عالم و یاران‌ عالم تر از خودتان را فرا می‌خوانم که از درون مقالات ده‌گانه‌ی ما دانش‌آموزان تمام‌وقت، فقط یک سطر اشتباه فنی پیدا کنید و این‌جانب همین‌جا دست‌تان را خواهم فشرد! این‌روزها شاهدیم که نظرگاه‌های ما را دوستان دیگر بسیار به‌کار می‌برند و حتا از ادبیات ما در این وبلاگ الگوبرداری می‌شود که باعث خوشحالی و امیدواری است.
به مطالب دیگر کامنت شما جواب ندهیم بهتر است ! امیدوارم که سوال‌های بعدی شما نشانگر علاقه شما به یادگیری و تبادل نظر باشد نه ایراد گرفتن و طعنه زدن. پیروز و سر بلند باشید. کوچک شما.

فردین یکشنبه 7 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:46 ب.ظ

_اول سلام عرض میکنم خدمت مدیر این سرا و از شما تشکر میکنم که تاکنون مقاله های مفیدی در اختیارمان قرار داده اید. از دور، دست تمام انسانهای شریفی همچون شما را میبوسم که با دیدی علمی در جهت تعالی و پیشرفت این عشق وقت گذاشته تلاش میکنند.
_دوم اینکه بابت اینکه دیگر دوستان موضوع را به حواشی مختلف مانند روکم کنی در وبلاگها و ... میکشند و باعث شده اند تا شما از نوشتن منصرف شوید متاسفم.
_و سوم: با اینکه من کبوتر نگهداری نمیکنم(تصمیم به این کار در آینده ای نه چندان دور دارم) با این حال همیشه در حال کسب علم در این رشته بوده ام و در این سرا از شما بسیار آموخته ام و اکنون که شما تصمیم گرفته اید دیگر ننویسید(حداقل به این زودی ها) بسیار ناراحت هستم. پس:
سوالی دارم و آن اینکه آیا مقاله های دیگری نیز مدنظر داشتید که تهیه کنید و ما دیگر از آنها بی نصیب مانده ایم یا تمام مطالبی که در ذهن داشته اید را تاکنون در این وبلاگ قرار داده اید؟ اگر مطالبی مدنظر دارید که میخواستید در مورد آنها بنویسید و دیگر منصرف شده اید، لطف کرده حداقل عنوان آنها را ذکر کنید( مطالبی که به نظر شما یک کبوتر دار درباره کبوترانش باید آنها را بداند) تا به دنبال این عناوین تحقیق کنم و حسرت ندانستن آنها را نخورم.
(ببخشید که عرایضم طولانی شد)

مجید ز:

با سلام به جناب فردین و عرض ادب و ارادت به وجود مبارک‌تان.
از لطف شما بی‌اندازه سپاسگزارم.
برای انجام هر کار نخست نیازمند به انگیزه‌ای قوی هستیم و امیدواری به این‌که حرفی که می‌زنیم، شنیده می‌شود. با وجودی که عناوین و موضوعات دیگری برای کارهای آینده در ذهن داشتم، بر پایه‌ی تجربه‌ی یک‌سال نوشتن در این محیط اما، دیگر لزوم چندانی به حضور پررنگ خود نمی‌بینم و سعی خواهم کرد از وقت و توانم در مسائل مهم‌تر زندگی بهره ببرم. به هر حال دوستان دیگری هستند که مطالب مفیدی قلمی می‌کنند و می‌شود از آن‌ها بهره جست و بود یا نبود یک فرد چندان تعیین‌کننده نتواند بود.

برای شما آرزوی موفقیت می‌کنم و همچنان در پیامگیر پذیرای نظرگاه‌های نغزتان خواهم بود.

شاهین شنبه 6 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:28 ب.ظ

با سلام خدمات استادان خودم،حمید خان و آقا مجید عزیز
میگم استاد، زیرا نظرم بر این است که شما عزیزان زحمات میکشد،برای ما مینویسید،گاهی منتقد با ادب و گاهی بی ادب دارید،حرفها و صحبتهای بسیاری رو میشنوید و خم به ابرو نمیارید و در صدد بالا بردن علم ما میباشد،تشکر فراوان دارم از خدمتتون
در مورد جریان هم خونی تن کردن کبوتران،باید به عرض دوستان برسانم که بنده این جریان را از نزدیک دیدم
یکی از دوستان بنده که از کبوتر نامه بر نگهداری میکنه ،با عمل کردن به این موضوع ،توانسته به نتایج قابل قبولی دست پیدا کنه ،ایشون معمولا از یک نر با ماده های مختلف جوجه میکشه،بعد جوجهای انتخابی اونارو با هم میزنه ،و بعد یکی از جوجهای اونارو به نره اصلی بر میگردونه،این آقا یکی از بهترین کفتربازان استان ما میباشه
مجید خان ،استاد خوب بودن یک هنر میباشه،که شما دارای این هنر میباشد،ما منتظر درسهای آینده شما هستیم و پیشاپیش از شما تشکر میکنیم


یا حق
شاهین

مجید ز.:

درود بر شاهین نازنین، دوست و همراه همیشگی ما و این سرا.
تشویق‌های قدرشناسانه‌ی شما یار دلبند را سپاس می‌گوییم و دست پرمهر‌تان را به گرمی می‌فشاریم.

به امید دیدار و موفقیت روزافزون.

محمد مهدی شنبه 6 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:19 ب.ظ

سلام به اساتید و دوستداران کبوتر ایرانی در کانادا. خسته نباشید. آقا مجید و آقا حمید عزیز شما به منتقدین خود از جمله گیله مرد گرامی فرمودید اجباری به استفاده از روش همخون برای کسی وجود ندارد. البته فرمایش شما کاملا متین است اما بیان این نکته باعث میشود دوستانی که مخالفت و یا نقدی بر موضوع همخونی دارند مثل بنده برای ورود به این بحث مردد شوند. اما بنده جرات کرده و نظرات و سوالات شخصی خود را با شما در میان میگذارم. اول اینکه مبحث همخونی یک مسئله جدید نیست و از قدیم کبوتربازان نقش باز مبادرت به انجام آن به صورت گسترده میکردند و میکنند. و بنده با بزرگان شهر خود که مطرح کردم همه حداقل یک تا چند مورد یا ناخواسته و یا دانسته آن را انجام داده اند . البته نه به این صورت سیستماتیک که شما بیان میکنید و همگی نتایج بدی گرفته اند. پس مطمئن باشید که در این مورد تعصب به آن شکلی که شما بیان میکنید وجود ندارد. معمولا خود بنده وقتی یک نسل جدید وارد کبوترانم میکنم که از پیشینه آن شناخت ندارم به صورت یک نر و ماده از یک نسل (اما نه صرفا فامیل بسیار نزدیک) جفت کرده و چند پر جوجه کشی میکنم در صورتی که خال جوجه ها با هم تفاوت داشت شروع به آزمایش جوجه ها در آسمان کرده و متوجه میشوم که بهترین جوجه چه تیپ و رنگی دارد و بعد از این برای دفعات آینده برای نر و یا ماده مربوطه جفتی دیگر که قبلا امتحان پس داده با همان خال جوجه خوبشان انتخاب میکنم و تقریبا این روش ۹۰ درصد برای بنده جواب داده است. بنده بسیار دیده و شنیده ام کبوتربازانی در شهر خودم که به سبب تعصب زیاد بر روی کبوترانشان یا دلایل دیگر از وارد کردن خون جدید به کبوترانشان امتناع کرده و به کلی اعتبار کبوتر بازیشان را از دست داده اند اغلب کبوتران آنها دارای ظاهری عالی و زیبا و غلط انداز ولی اکثرا پربازی و بند و کم سو بخصوص در گرمای تابستان. بنده مشاهده کردم که آقای سعید خان از کهنوج کبوتران تیپلر را مثال زدند حال یک سوال از شما دارم آیا همین یکسان سازی و هماهنگی بسیار زیاد در این نژاد باعث این نشده که در تعداد بالا سنگین شده و ابدا نمایش در خور نداشته باشند؟ یا اینکه آیا این کبوتران را میشود با وجود زیرپایی هوا کرد؟ اگر ایشان میخواهند مثالی برای تبلیغ این روش بزنند بهتر نیست که یک مثال عینی باشد. روش پرواز و کبوتر بازی کبوتران مسافتی یا تیپلر اصلا با کبوتر بازی ما قابل قیاس نیست چون در هر دو این نژادها کبوتران تحت تاثیر شدید کبوتران هم دسته خود هستند بر عکس کبوتر ایرانی. که این شدیدا با روح کبوتر بازی ایرانی (حداقل تهرانی) مغایرت دارد. اگر قرار است ما کبوتران با شخصیت و با پرستیژ خود را به کبوتران تیپلر برسانیم بهتر است تیپلر باز باشیم و بگذاریم کبوتر ایرانی به همین رشد لاکپشتی ولی مطمئن خود ادامه دهد. البته بنده اصلا منکر ارزش کار و تحقیقات و تلاش صادقانه شما نیستم اما به نظر بنده مبتدی روش شما تنها یک نظریه است که ارزش امتحان کردن آن هم در ابعاد بسیار کوچک را دارد نه یک اصل ثابت شده و مطمئنا در اولین فراغت پیش آمده بنده یک بار دیگر البته اینبار با متد شما این روش را آزمایش خواهم کرد و اصلا از نتیجه آن نخواهم ترسید. اما ای کاش شما ایران تشریف داشتید و میتوانستید به صورت عینی در یکی از محلات شلوغ و پر کبوتر ماحصل تلاش خود را به نمایش در بیاوردید تا دیگر احتیاج به این همه بحث نباشد و مطمئن باشید در صورت موفقیت شما همه جامعه کبوتر بازی ایران که این روزها به شدت نتیجه گرا شده از روش شما پیروی خواهند کرد . اگر اجازه بدهید در این مورد باز هم پرسشهایی دارم که در مزاحمتهای بعدی عنوان میکنم. امیدوارم همیشه شاد و موفق باشید. یا علی.

با سلام. پاسخ به شما را در یک متن مجزا خواهم داد.

سعیدازکهنوج شنبه 6 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 04:01 ب.ظ

باسلام خدمت اقا مجید واقا حمید

میبینم که گیله مرد گرد خاک زیادی به پا کرده درنبوداینجانب <کمی مزاح >خدمت گیله مرد عرض کنم

اولا همخون تن کردن یک چیز شخصی وکسی مجبور به این کار نیست اگر شما مثلا 50یا 100و ... کبوترداشته باشی یک دوتا ازانها بهترین هستند از همه لحاظ حالافقط به من اینو جواب بده چه جوری میخوای نسل انهارا زیاد کنی که رایطه خونی باهم نداشته باشن اگه شما بخواین کبوترهایتان دارای بهترین ژن مورد نظرباشند باید دایی ها وعمه وپسر خاله وعموزادها راباهم تن کنید والا اگر کبوتر غریبه وارد دایره تکثیر کنید تجمع وخلوص ژنتیکی وغلظت ژن کبوتر مد نظر کم خواهد شد همانطور که در کامنتهای قبلی مجید عزیز توضیح دادند غلظت ژنی به ترتیب از 50به25به 12.5به الااخر کم خواهد شد دوست عزیز وقتی که شما میخواهید خصیصه را گسترش دهید منظورم پرشه بیس وهسته کبوتران ازیک جفت شروع بشه حول همین یک جفت باشه نبایداز ژنتیک مورد نظر فاصله زیادگرفت این راهم باید دانست اگه همهخون جفت کردن رانداشتیم چگونه این همه تنوع کبوتر درنقش وطوق و رنگ رامیتوانستیم وحفظ ونگهداری کنیم و داشته باشیم وان راباید دانست که ژنها مسول انتقال خصوصیات پدرمادربه جوجه ها خواهند بود واما نکته بعدی که شما ان رابا نواقص ژنتیکی انسان مقایسه میکنید شما نباید کبوتررابا انسان مقایسه کنید چون که انسات دارای ژنتیک بسیار پیچیده تری نسبت به کبوتر میباشد والااینجوری که شما می گید کبوترها هم باید انسان وهمتراز با انسان ازنظر تفکر عقل شعور باشند وقتی که کبوترها همخون تن شوند شباهت زیادی به اجدادشان پیدا خواهند کرد من نمیدانم شما پرواز گبوتران تیپلرپاکستانی رادیدهای یانه اگه دیده بودی نمی گفتی همخون تن کردن باعث فلان چیز خواهدشد من خودم چندین بار پرواز انها در ایرانشهر با ان گرمای بلای 45درجه دیدم در کمتر از 5دقیقه کبوترها دراسمان محو وناپدید میشوند حتی نگاه کردن به اسمان دران تابستان بسیارطاقت فرسا خواهد بود کبوتران به پروازشان ساعتها انهم دراوج ومایه ادامه خواهند داد بدون اینکه یکی ازانها باخت بره یا گم بشه چیزی که همیشه مد نظر شماست< من که تاحالاکبوتری نداشتهام که باخت بره یا گم بشه بغیرازشاهین زدن ویا اینکه در جلد کردن جوجه من خودم سهل انگاری کردم نه جوجه > همین کبوتران وقتی روی زمین میایند واقعه بزرگترین استادان پروازکبوترهم شاید باور نکنند اینها همان کبوترهای نقطه ای باشند کبوتران نحیف لا غر مردنی که واقعه انسان ازنگاه کردن به این کبوتران چندشش میاد این همه ساعت چه جوری با ان گرما طاقت فرسا پرواز میکنند شاخ درمیاره بله دوست عزیز این کبوتران همه داری نسبتهای خونی وخیشاوندی بایگدیگر هستند حالاکه شما اینهمه انسان و نقص مادرزادی می کنی البته من درمورد انسان این راهم قبول دارم. این راهم بد نیست بدونی چیزهای ازقبیل هنر درتمام زمینه ها وهمچنین ریاضیات و فیزیک وقوای بدنی اگه دقت کرده باشی کمابیش دریک خانواده ازنظر توانای 90درصد انها شبیه هم هستند واینکه اگه شما تن کردن همخون رانادیده بگیری تمام کمال همیشه باید وارد کننده کبوتر باشی وهمیشه کبوتران ازیک حد معین فراتر نمیروند منتظر نظرات شماو دوستان هستم

باتشکر سعیداز کهنوج

مجید ز.:

سعید عزیز سلام. مثل همیشه با نظرگاه‌های نغز خود، روشنگر این سرا بودید. گیله‌مرد گرامی نیز البته دغدغه‌های خود را صادقانه مطرح می‌کنند و به غنای بحث جاری یاری می‌رسانند و از این بابت ایشان شایسته‌ی تقدیر هستند.

در ادامه‌ی نکاتِ شما، بایستی این پرانتز را باز کرد که گذشته از قیاس مع‌الفارق سیب و پرتقال (یعنی مقایسه‌ی دو تیپ ژنتیکی ناهمسان چون کبوتر با انسان)، گیله‌مرد گرامی فراموش می‌کنند ذکر کنند که درصد نقص عضو در ازدواج‌های فامیلی به‌راستی چه میزان است؟ و آیا این درصد بیش‌تر از نقص عضوهای ژنتیکی در ازدواج‌های غیر همخون است؟ ادله‌ی محکمه‌پسند ما برای اثبات این مدعا چیست و این‌گونه نگرش که بیش‌تر پایه‌ی مذهبی دارد تا علمی را کدامین منابع معتبر علمی پشتیبانی می‌کنند؟ برجسته‌کردن مسئله‌ای چون "نقص عضو ژنتیکی از طریق تولید مثل همخون" که چیزی بیش از یک تئوری نیست، قبل از این‌که به واقعیتی نوری بتاباند، ترس می‌افکند و تولیدِ هراس می‌دانیم که سدی است در راه خوداندیشی و پیش‌روی به‌سوی کشف ندانسته‌های خود.

گذشته‌ از نکات دوست‌مان گیله‌مرد -که دهه‌ها است به نظیر این پرسش‌ها، پاسخ‌های جامع داده شده و در فضای نت در دسترس همگان است- دغدغه‌های دیگری نیز مطرح است که به مرور در همین سرا به آن‌ها پاسخ داده شده یا می‌شود. برای مثال، گفته می‌شود که اگر کبوتران از لحاظ ژنتیکی به هم نزدیک باشند، در برابر بیماری مصونیت خود را از دست می‌دهند. عجیب این‌جاست که این‌گونه نظریات تنها در دانشگاه‌های دامی کشورهایی تدریس می‌شوند که در صنعت دامداری جهانی سهم درخوری ندارند! ما از قضا به نتیجه‌ای معکوس رسیده‌ایم و مشاهده کرده‌ایم که اگر مسیر تولید همخون روی برنامه طی شود، توان سیستم ایمنی کبوتر ارتقای جدی می‌یابد. اجازه بدهید مثالی بزنم: سال گذشته، دوست‌مان دکتر بیات تعدادی کبوتر پاکستانی همخون به بام خود آوردند. در زمستان، بیماری سرماخوردگی چشمی در کبوتران ایشان شیوع پیدا کرد، اما جالب این‌جا بود که حتا یک مورد بیماری در این کبوتران همخون که جثه‌ای نحیف‌تر از کبوتر ایرانی دارند دیده نشد! خود من امسال شصت جوجه کشیدم که اکثراً همخون بودند، اما بر خلاف سال‌های گذشته، حتا یک‌مورد ساده‌ی بیماری هم نداشتم و جوجه‌ها همه به سلامت بار آمدند و کیفیت‌شان نیز صد البته بهتر از سال گذشته شد. مهم‌ترین نمونه در این زمینه البته حکایت کبوتران مسافتی است، کبوترانی که بعضی‌شان بیش از هزار کیلومتر با سرعت در مسابقات پرواز می‌کنند و به مقصد می‌رسند و از لحاظ قوای بدنی, سو و جنس پر در سطحی بالاتر از کبوتر بلندپرواز ایستاده‌اند... جالب این‌که این کبوتران غالباً از طریق همخون تکثیر می‌شوند.

حتا بعضی عنوان می کنند جوجه‌هایی که از طریق همخون تولید می‌شوند، قبل از رسیدن به بلوغ می‌میرند... که این نظر به‌غایت متعصبانه مرغ پخته را در دیس به خنده می‌اندازد:)
بهتر است همگی‌مان با نگاهی بدون تعصب، فقط به بهینه‌سازی کبوتر بیاندیشیم؛ کبوتری که به‌راستی در سرزمین خودش سخت جفا دیده و غریب افتاده است.

به هر رو، پرسش و پاسخ‌ها قادرند پنجره‌های جدیدی را به سمت‌های مختلف بگشایند و انسان‌ها را به تعقل وا دارند و ما برای تحول و توسعه‌ی ذهنی خود بس به خوداندیشی نیازمندیم و بایستی از گفت‌وگوهای سازنده استقبال کنیم. ضمناً توجه داشته باشیم که ورود نظریه‌ای‌ جدید مثل "همخونی" به حوزه‌ی اجتماعی یک‌شبه جواب نمی‌دهد و زمان می‌برد.
...
در آخر این نکته را بیافزایم که شخصاً از بازخورد ضعیف مقاله‌ها به این نتیجه رسیده‌ام که جامعه‌ی کنونی کبوترداران ما آن‌طور که باید کشش ورود به بحث تکثیر همخون را ندارد و بیش‌تر درگیر حواشی و نسق‌گیری و رو کم کنی از یکدیگر است تا مسائل جدی‌تر، به همین لحاظ، تا زمانی که حاشیه بر متن مستولی است، دلیلی نمی‌بینم که باز در این مورد از وقت و فکر خود هزینه کنم و مقاله بنویسم. شاید وقتی دیگر! البته کماکان در پیامگیر همین سرا، در خدمت علاقمندان خواهم بود.

موفق باشید.

اسان جمعه 5 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 02:12 ب.ظ

با سلام
در مورد چرکی که از چشم کبوتر خارج میشه خواستم بیشتر بدونم.دو سه روزی هست که یک کبوتر به خونه ما اومده و رفتنی هم نیست
چشماش کثیف بود و پشت پلکاش چرک بود که یتیکه خارج شد

مجید ز.:
با سلام. تا سه روز آنتی‌بیوتیک چشمی بزنید و تتراساکلین را سه تا پنج روز در آب کبوتر محلول کنید.

موفق باشید.

هادی-دولاب جمعه 5 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:10 ق.ظ http://kabotarsara.mihanblog.com/

سلام و عرض ادب
عید سعید قربان بر شما و خانواده محترمتان و همگی دوستان مبارک
شاد و پیروز باشید

با سلام و تبریک متقابل و سپاس فراوان.

mohammad پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 08:15 ق.ظ

Hello Mr ziaee

would you please explan to me about picture no 35 how long is their flying time?Thank you.

Sincerely


MO

مجید ز.:

با سلام.
پرسش شما را با آقای کاشی مطرح کردیم و گفتند:
گرگی‌پیس مچ‌پای خال‌سرور، جوجه‌ی امسال است و بعد از پرش سه ساعت در اوایل جولای، قلم شد و به‌خاطر کوتاه‌بودن فصل پرش در تورنتو، سال دیگر هوا خواهد شد.

موفق باشید.

بنیامین چهارشنبه 3 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 08:03 ق.ظ http://fancypigeons.tk/

با سلام خدمت اساتید گرامی
مطالب ارزنده شما همیشه برای این حقیر مورد استفاده میباشد با سپاس

مجید ز.:

از شما سپاسگزاریم.

گیله مرد سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:14 ب.ظ http://sarbehava.blogfa.com/

آقاحمید و آقا مجید عزیز سلام

ازینکه پاسخگوی سوالهای بنده هستید سپاسگزارم

اما در مورد نقص عضو و معلولیت های مادرزادی این مسئله به هیچ وجه درحد یک تئوری نیست و الان سالهاست که این موضوع بر اساس مطالعات جمعیتی به اثبات رسیده است و مطمئن باشید آمارها حاکی از آن است که در خانواده های غیر مسیحی که ازدواج فامیلی رواج دارد این آمار بیشتر است.
دومورد مراجعه به پزشک هم منظورم این نبود که برای رفع نقص به پزشک مراجعه میکنیم بلکه برای آگاهی پیداکردن از علت بوجود آمدن نقص.هرچند که بعضی از نواقص مادرزادی با مراجعه به موقع به پزشک تاحدودی قابل درمان است مثل کم شنوایی و کدورت شبکیه که علت درصد بالایی از این نواقص نیز ازدواج فامیلی است.و اگر والدین در همان اوایل تولد از نقص کودک آگاه میشدند بسیاری از ناشنوایی ها قابل درمان می بود.ولی درحیوانات که قادر به بیان ضعف های پنهان خود نیستند فقط ما هستیم که می توانیم مسئله را تشخیص دهیم.و این کار زمانی ممکن است که نقص ظاهری باشد ولی وقتی کبوتری ضعف در سیستم ایمنی دارد هم ما می توانیم به سادگی تشخیص دهیم؟ یا اینکه منتظر می مانیم با اولین بیماری عفونی کبوتر از پای دربیاید و بازهم گمان نمیکنیم که ایرادی اساسی وجود داشته باشد.و مسئله را به تجویز غلط دارو یا اقدام دیر هنگام مربوط میکنیم.
در مورد مسائل ژنتیکی نمی توان با این قاطعیت گفت که جوجه های هم خون کم از جوجه های غیر همخون ندارند
بنده با اصل موضوع همخون تن کردن مشکلی ندارم اما وقتی پای فیلتر کردن و حذف جوجه های با ژن ضعیف یا معیوب به میان می آید متر و شاخص شما برای این کار چیست و بر اساس چه میزانی آنها را می سنجید و اصلاح شده را از اصلاح نشده تشخیص می دهد؟
بنده یک بار هم خون تن کرده ام(نر اصلی جد زاغ ریش سفیدها (تصاویر در وبلاگ، پست ساخت اصولی لانه موجود است)+دخترش که در همان عکس هست.که البته این تن کردن هم ناخواسته بود و چون فقط همان یک ماده را داشتم برای آزمایش اجازه دادم تخم ها جوجه شوند.اما نتیجۀ کار: دوتا جوجه یکی زاغ ریش سفید که از براقی و شارپ بودن رنگ سیاه پرها هیچ زاغی را به این زیبایی ندیدم که پرهای تنش (بجز تیزه و دم) زیر نور خورشید مثل گردن کبوتر برق می زد حتی زیر شکم و روی کمر که معمولاً رنگی مات دارند.و کر نر که یک چلچله قهوه ای بود مثل پدرش و آن هم از زیبایی و درخشندگی پرها بینظیر بود.اما هردوی این جوجه ها دارای تیزه هایی بسیار نازک و بلند بودند و دست بر قضا یکی گم شد (که در این نسل باخت رفتن از محالات بود)و یکی هم مریض شد و مرد. نمی خواهم این موضوع را به تمام همخون تن کردنها تسری بدهم.و اینگونه القاء کنم که نتیجۀ همۀ همخونی ها اینچنین است.اما این تجربه ای بود که بنده از همخون تن کردن بدست آوردم.
بنده به هیچوجه تعصبی با این موضوع برخورد نمیکنم و با کنار هم قرار دادن اطلاعات به این نتیجه رسیده ام که مزایای همخون تن نکردن بیشتر از همخونی خواهد بود.

با آرزوی سلامتی و سربلندی برای شما
دوستدار شما گیله مرد.

گیله‌مرد گرامی با سلام.
شما نیز چون هر کس دیگری مختار هستید که همخون تن بکنید یا نکنید، اما تعمیم‌دادن یک تجربه‌ی شخصی و ناخواسته (به قول خودتان) به کل، و بر پایه‌ی آن دست رد زدن به سینه‌ی یکی از ارکان اصلی صنعت دامداری (تکثیر همخون) آیا برخوردی علمی است؟ آیا شده که به تجربه‌ی اساتید فن این رشته که لابد از من و شما بیش‌تر می‌دانند رجوع کنید، و یا این‌که همان یکبار تن‌شدن زاغ ریش‌ سفیدتان جوابگوی همه‌ چیز است؟

در متن یادداشت قبلی، علاقمندان را به یکی از مراجع اصلی معاملات کبوتر در سطح جهان (PIPA در بلژیک) ارجاع داده‌ایم که از قضا سایت معتبری نیز دارند و ضمناً می‌توانید ویدئوی گفت‌وگوی تعدادی از آن‌ها و بسیاری از بزرگ‌ترین پیشکسوتان رشته‌ی مسافتی در انگلیس را در لینک زیر مشاهده کنید:

http://www.youtube.com/my_subscriptions?feature=mhee&s=HYTRqxCBpu8mvEvR1JkvyJC_JJB_PDoCvNaFSq4WE98

سایت پیپا (حراج بزرگ بلژیک)
www.pipa.be

عنایت بفرمایید که نظر آدم‌هایی در این رده و کسوت در مورد همخونی چیست. یادآوری این نکته شنیدنی‌ست که در تمام معاملات، پنج نسل قبلی کبوتر نیز نمایش داده می‌شود و نشان می‌دهند که این نسل از کجا و چطور به شکل همخون تولید شده است. تمام این نسل‌ها نیز به نام صاحبان‌شان شهرت جهانی دارند، چون هم‌خانواده هستند.
ما اگر منابع آموزشی خود را به تجربه‌های اتفاقی شخصی یا نظرگاه‌های عام و شایعات پیچیده بر سر زبان‌ها تقلیل‌ دهیم، طبعاً هیچ تحولی در کارمان ایجاد نخواهد شد. اجازه بدهید هدف مشترک را تغییر در ساختار تفکر سنتی در این رشته بگذاریم و قبل از هر چیز به تجربه‌ی منابع دستِ اول و علمای این رشته رجوع کنیم، نه آدم‌هایی که ناشر خرافات‌اند و هنوز فکر می‌کنند سیر و ماست دوای هر گونه درد کبوتر است!

با سپاس و حرمت.

محمد مهدی دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:41 ب.ظ

سلام به اساتید و دوستداران وبلاگ کبوتر ایرانی در کانادا. ببخشید که مصدع اوقات شدم. البته دوست داشتم اینبار در مورد مسائل مفیدی که شما زحمت میکشید و بنده استفاده میکنم از شما تشکر کنم مثل مطالب چند پست قبلی که کلیت آن بسیار عالی بود. اما از شانس بد خوردم به پست مبحثی که زیاد با آن موافق نیستم. خواستم تا آپ بعدی منتظر بشوم ولی متاسفانه صبرم تمام شد!. پس بیشتر از این مزاحم نمیشم و اگر اجازه بدهید سوالات و ایرادات خودم را به عنوان یک مبتدی در مورد مبحث همخونی دفعات بعدی مطرح کنم . خسته نباشید ممنون از شما. یاعلی.

سلام محمد مهدی عزیز. شما مراحم هستید و بسیار متواضع.
خوشحال می‌شویم که نظرگاه‌های انتقادی شما را در این سرا پذیرا باشیم.
جهت اطلاع، این آخرین مقاله‌ی این قلم در زمینه‌ی کبوتر است (لااقل تا آینده‌ی نزدیک). البته در پیامگیر این سرا گهگاه در خدمت دوستان خواهم بود و حتماً گپ‌وگفت خواهیم داشت.

موفق باشید.

هادی-دولاب دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:22 ب.ظ http://kabotarsara.mihanblog.com/

سلام بر اساتید بزرگ و محترم حمید خان و مجید خان
امیدوارم همیشه خوش و خرم باشید
هدف عرض ادب بود و بس
بدرود

مجید ز.:

درود بر هادی نازنین. کلام شما گرمی‌بخش این سراست.
عرض ادب متقابل ما را پذیرا باشید.

با حرمت و بدرود.

گیله مرد دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:24 ب.ظ http://sarbehava.blogfa.com/

آقا مجید و آقا حمید سلام

از پاسخ گویی شما متشکرم

در مورد فرمایشات شما در پاراگراف دوم کاملاً مخالفم چون این موضوع هم پایۀ علمی دارد و هم تجربی و تحقیقات گسترده ای در این زمینه انجام شده است و اصلی ترین عامل نقص مادرزادی چه در انسانها و چه در حیوانات ازدواج های فامیلی است.از جمله نابینایی و ناشنوایی در ازدواج های فامیلی در انسانها و بیماری های خونی نظیر تالاسمی و هموفیلی که در جوامع درحال توسعه از جمله ایران بخاطر ازدواج های سنتی در ده های قبل ، بیشترین آمار تولد های ناسالم را داریم.
درست است که ازدواج های سالم نیزوجود دارد اما اگر موضوع را از آخر نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که مسئله جدی است وریسک این کار نیز بالاست.
ما انسان هستیم و با کمترین دگرگونی دراحوالات متوجه وجود مشکلی در سلامت می شویم و به پزشک مراجعه می کنیم ولی در حیوانات چون فقط ما باید تشخیص بدهیم و در ظاهر متوجه ایرادی نمی شویم دلیل بر این نیست که همه چیز درحالت نرمال قرار دارد،کم بینایی را در کبوتر چگونه می توان تشخیص داد؟چه بسا کبوتری بخاطر کم بینایی هرز بشیند و ما آن را به حساب کودن بودن حیوان بگذازیم.
لطفاً لینک های زیر را مطالعه بفرمایید.
http://asp.irteb.com/article/completeArticle.aspx?id=15

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=41529
ستون سمت راست فایل پی دی اف
http://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=16&cad=rja&ved=0CEcQFjAFOAo&url=http%3A%2F%2Fwww.jamejamonline.ir%2FMedia%2Fpdfs%2F1391%2F03%2F09%2F100813273909.pdf&ei=Xn2FUKLHNKOJ4gTRzoHQCg&usg=AFQjCNGUM3r7y0VO9XLLzJe2xw8seXCgdQ&sig2=0UY7HMMktNoME-sTfT5PEQ

مجید ز.:

با سلام به گیله مرد گرامی. از پیوندهایی که معرفی کردید سپاسگزارم و حتماً در اولین فرصت مطالعه خواهم کرد. موضوع نقص عضو در ازدواج‌های فامیلی مسئله‌ای علمی و اثبات‌شده نیست و همانقدر که تئوری در اثبات آن هست، ردیه نیز وجود دارد. نمی‌شود یک قسمت را خواند و به بخش دیگر بی‌توجهی کرد. ضمناً باز تکرار می‌کنم که آمار کودکان ناقص (ذهنی یا جسمی) در ملت‌های اسلامی، یعنی تنها ملت‌هایی که ازدواج همخون می‌کنند، از ملت‌های مسیحی که ازدواج فامیلی را در حد زنا با محارم غیر قابل قبول می‌دانند، ابداً بیش‌تر نیست. ما نمی‌توانیم آزمایشگاه انسانی به این وسیعی را بی‌اهمیت بشماریم و تئوری چند پزشک را بر آن ارجح بدانیم! ضمناً نمی‌توان نقص مادرزاد را با مراجعه به پزشک به‌طور کامل درمان کرد.

تشخیص ضعف در چشم کبوتر برای کبوتردار خبره چندان نباید کار سختی باشد.

باز هم سپاسگزاری می‌کنم که این‌گونه با جوشش و انگیزه‌ی قوی به ارتقای گفت‌وگوها یاری می‌رسانید.

موفق باشید.

گیله مرد یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:03 ب.ظ http://sarbehava.blogfa.com/

دوباره سلام

یادم رفت بگم کبوترهای آقای کاشی هم بسیار زیبا بودند.
خصوصاً گرگی پیس کاکلی . یک سوال هم درمورد تصویر-22-29- این سبز آیا کبوتر ایرانی تهرانی است یا نژادی خاص است؟

با آرزوی سلامتی و سربلندی برای شما
دوستدارشما گیله مرد.

حمید:
سلام گیله مرد عزیز.
تصویر 22: این سبز خواهر گرگی پیسه که پدرشون گرگی کاشانی و مادرشون سبز تسمه‌ای تهرانی‌ بوده.
در مورد تصویر سوسکی 29 بالاتر توضیح دادیم (جواب آقا مهران)

گیله مرد یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:36 ب.ظ http://sarbehava.blogfa.com/

سلام به آقا حمید و آقا مجید عزیز

به به به ، میبینم که بازهم بحث داغ هم خون تن کردن روی پیش خون قرار گرفته و سالن برای ساز مخالف زدن بنده آماده شده (:

آقا مجید عزیز مطمئن هستم که پشت این متون حتماً دلایلی مستدل و قانع کننده وجود دارد و جز دلسوزی برای رشد و ترقی نژاد کبوتر پرشی ایرانی، انگیزۀ دیگری وجود ندارد.
اما بنده کماکان با این اقدام (حداقل در این زمان)مخالفم و یکی از دلایل اصلی بنده همان مطلبی است که شما در مطالب به آن اشاره کردید( از این روست که تنها افراد خبره شایستگی تکثیر از راه همخون دارند، نه عموم کبوترداران. ) بنظر شما چند درصد از کبوترداران ما چنین برنامۀ طولانی و حساسی که نیاز به برنامه ریزی کامل با ثبت اطلاعات آماری را دارد دنبال خواهند کرد.
و دلیل دیگر اینکه بنده هنوز با مسئلۀ جوجه های نامرغوب که ژن های معیوب آنها غالب است مشکل اساسی دارم و یقین دارم که این جوجه ها که به احتمال قوی ظاهری بسیار زیبا خواهند داشت توسط صاحب کبوتر فروخته خواهند شد و خریدار فریب ظاهر آنهارا خورده و از آنها جوجه خواهد کشید و یک ژن ضعیف را بسط و گسترش خواهد داد.
بنظر بنده درحال حاظر بهتر همان است که اصلاح و تکثیر یک نژاد برتر را ازطریق شناسایی و تن کردن دربین کبوترهای غیر همخون انجام دهیم.می توان دونسل که قابلیت های خود را نشان داده اند را باهم تلفیق کرد و عیوب احتمالی یکدیگر را بپوشانند و نقاط قوت هم را بهبود و ارتقاء دهند.همان مثال هایی که شما زدید:تن کردن کوتاه و بلند .پربازی و کم بازی و . . . اما غیر هم خون.
مخلص کلام اینکه (به یاد برنامه های کودک دهۀ شصت)
مخ و مخ و مخ!مخااااااااااااالفم (:

با آرزوی سلامتی و سربلندی برای شما
دوستدارشما گیله مرد.

مجید ز.:

درود بر گیله مرد عزیز. ما همانقدر برای نقدهای کارشناسانه‌ی دوستان ارزش قائل هستیم که برای تشویق‌های صمیمانه‌شان. و اصولاً نقد سالم چیزی جز تشویق نیست. هر فضایی نیز که راه را بر انتقاد ببندد، در واقع مسیر شکوفایی را با دست خود سد کرده است. اجازه بدهید از شما سپاسگزاری کنیم که می‌آیید و صادقانه نظر خود را مطرح می‌کنید.

و اما نکات شما:
1- نه تنها در کبوترداری، بلکه در تمامی ورزش‌ها و موضوعات علمی، صرفاً این اهل خبره بوده‌اند که باعث تحول و ارتقای آن رشته شده‌اند نه عامه. سپس، این مسیر ارتقایی توسط گروه خبرگان به متن جامعه آورده شده و گسترانیده شده است. ما نیز در فضای وبلاگ‌ها با آدم‌هایی سروکار داریم که با خواندن و اندیشیدن سروکار دارند و از لحاظ سطح فکر، نسبت به عامه پیشرو هستند. به همین لحاظ، در تمامی اصلاح‌ها و از جمله کبوترداری، بایستی به کیفیت افرادی که در آن حضور و سهم دارند نظر داشت نه کمیت و تعداد... و چندان مهم نیست که کبوترباز سر کوچه‌ی ما راجع به فلان مسئله‌ی علمی چطور فکر می‌کند، زیرا او مایه‌ی تحول و تغییر نیست و نخواهد بود و اگر فکر نو و مایه‌ی تحول را بشود جا انداخت، او نیز دنباله‌روی خواهد کرد.
نکته‌ی دیگر این‌که ما باید یاد بگیریم صرفاً "واردکننده" نباشیم و سعی کنیم خودمان تولید کنیم. برای تولید بهینه، بایستی به علم روز و صبر ایوب مسلح بود، شاخصه‌هایی که همه‌ی تولیدکنندگان داشته‌اند. تا زمانی که همه چیز را آماده بخواهیم و زحمت تولیدش را نکشیم، هیچ تحولی صورت نخواهد گرفت و با حسرت بزرگی بر دل، تا ابد چشم‌مان به دست تولیدکنندگان خواهند ماند. این دیگر به انتخاب خود افراد است.

2- توجه داشته باشید که جوجه‌های نه‌چندان مرغوبی که در تکثیرهای همخون بایستی از دایره‌ی تکثیر حذف شوند، به هیچ وجه از لحاظ کیفیت پایین‌تر از بقیه‌ی جوجه‌ها نیستند که از طریق غیر همخون تولید شده‌اند. می‌خواهم بگویم این شایعات که حاصل جفت‌کردن همخون جوجه‌های بی‌شعور یا نابینا و غیره می‌شود گزافه‌ای بیش نیست و پایه‌ی علمی و عینی ندارد، و الا در جوامع اسلامی که عموزاده‌ها و خاله‌زاده‌ها و دایی‌زاده‌ها با هم وصلت می‌کنند، افراد ناقص و عقب‌افتاده بایستی بیش از هر جای دیگر دنیا باشند که می‌دانیم چنین نیست. تعصب را کنار بگذاریم دوست عزیز، به نفع همه‌مان است.

3- مد نظر داشتن کیفیت‌های کبوتران برای جفت‌کردن مفید است، اما کارساز و کافی نیست، زیرا باز ژن‌های معیوب نیای کبوتر نهفته می‌ماند و انتقال پیدا می‌کند. و باز روز از نو، روزی از نو! به همین دلیل است که کبوتر خوب همچنان فقط در دست تعداد معدودی وجود دارد و این عیب بزرگی است. تا موقعی که پیشینه‌ی ژنتیکی کبوتر را ندانیم و کشف نکنیم و پاکسازی نشود، ممکن نیست یک نسل از کبوتر پالوده و بی‌نقص بشود تولید کرد. دوست گرامی وقتی طرف در بلژیک کبوتر مسافتی‌اش را ده‌ها هزار یورو می‌فروشد و مردم از سراسر کره‌ی خاک به خاطر اسم فلان کبوتردار به حراج کبوتر بلژیک می‌آیند، برای این است که او نسل پاکی از کبوتر تولید کرده که همه هم‌خانواده هستند. بد نیست ما کمی به تجربیات آدم‌های موفق این رشته توجه کنیم و از این طریق به اندوخته‌های ذهنی خود بیافزاییم.

از انتقاد سازنده‌ی شما که ممکن است پرسش بسیاری دیگری نیز بوده باشد باز هم سپاسگزاری می‌کنیم.

موفق باشید.

محمد از قم یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:50 ق.ظ http://www.oqp.blogfa.com

حمید عزیز و آقا مجید سلام
راستش خواندن این مطالب برای حقیر همیشه جالب است و بودن آن در فضای وبلاگ ها یک غنیمت که امیدوارم ادامه آن موجب بالا رفتن سطح این کار بشود. هر چند خود بنده از نظر روحی نه علمی نتوانسته ام این کار را بکنم ولی در بین عشقبازان قدیمی هم این کار به صورت تجربی رونق داشته است که مثال آن مرحوم چهل اخترانی بوده اند که پسر را با مادر جفت می نموده اند. به هر حال امیدوارم سرمای سرد کانادا برای شمادر خانواده محترمتان پرحرارت باشد.
با سپاس

مجید ز.:

با سلام به محمد آقای گرامی و سپاس بی‌کران از محبت‌های همیشگی‌تان.
حق با شماست و تن‌نکردن همخون در ایران بیش‌تر مسئله‌ای اخلاقی است تا چیز دیگر. به هر حال، هر کشف و اندیشه‌ی جدیدی در زمان ارائه، ابتدا با مخالفت و صف‌آرایی مردم روبه‌رو شده و زمان برده تا بتواند در اجتماع جا باز کند و مایه‌ی تحول بشود.
اما نکته‌ی جالب این است که در کشوری چون پاکستان که مردمی بسیار متعصب‌تر از ایرانیان دارد، آموزه‌های کبوترداری انگلیس باعث شده تکثیر همخون از پنجاه سال پیش به این سو رونق بگیرد و امروزه ما شاهدیم که کبوتر اصلاح‌شده‌ی پاکستانی در جهان مطرح است و بعد از تیپلر، دومین نژاد بلندپرواز تثبیت‌شده است، با وجودی که به عقیده‌ی شخص من، از لحاظ ژنتیکی و بازدهی، از کیفیتی نازل‌تر از کبوتر ایرانی اصیل برخوردار است.

موفق باشید.

armo یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:59 ق.ظ

سلام
مطالب شما راجع به همخونی خیلی برای من مفید بود ممنون.
به نظر من ه.خ یک سکه با دو روی مخالفه یا ارتقا یا زوال!
به همین علت نظرات حتی در بین متخصص ها هم گاهی مخالفه هم است. مثلا جورج شیلر ه.خ بودن یوزهای ایران رو مساله جدی نمی دونه. اصولا حیوانی چنین تخصص یافته ناچارا باید تنوع ژنی کمی داشته باشه.
ضمنا آقای ضیایی خیلی خوبه که بشه کبوترهای ایرانی رو سایر افراد دنیا هم ببینند. من سایت پربیننده زیر رو معرفی می کنم که اواخر هر سال میلادی بروز می شود
feathersite.com
موفق باشید

مجید ز.:

سلام. از ابراز نظرتان سپاسگزاریم.
سیستم ارتقایی تکثیر همخون درست مانند یک کوه است که ما در دامنه‌ی آن ایستاده‌ایم و مسیر سربالایی را بایستی طی کنیم. این روش را تنها تا قله‌ باید ادامه داد و از آن بالاتر دیگر نمی‌شود رفت چون دیگر فرود یا به قول شما زوال است. هنگامی که کبوتر از لحاظ ژنتیکی کاملاً پاکسازی شد و به آن شکلی ما در برنامه داشتیم درآمد، بهتر است خون جدید به خانواده‌ی همخون وارد کرد.
از بابت سایتی که معرفی کردید سپاسگزاری می‌کنیم. ما نیز تلاش‌مان این است که کبوتر بلندپرواز ایرانی و اصول حرفه‌ای تربیت آن‌را با دیگر ملیت‌ها به‌اشتراک بگذاریم تا میراث ملی‌مان ضمن معرفی، حفظ شود.

موفق باشید.

سعیدازکهنوج یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:03 ق.ظ

باسلام مجدد خدمت دودوست عزیز
1==خدمت مجید عزیز عرض نمایم متاسفانه مادراینجا کبوتر طوقی پرشی نداریم تنها طوقیهای نقش ومعمولی وجوددارد وبرای اینکه خون تازهای به جوجهها وارد نمایم میشود ازکبوتران پرشی کاشانی خودم استفاده کنم یانه میترسم ذاتشان چه ازنظر ژنوتیپ وفنوتیپ بهم بخوره شما چه پیشنهاد میکنید واما مجید جان ازپیشینه این کبوتران خدمتتان عرض نمایم این کبوتران طوقی کاشانی میباشند بیست سال پیش توسط یک دوست افغانی که صافکار ماشین بود باور کن نزدیک به 1000کیلومتر فقط برای خریدن کبوتر به کاشان سفرکرداز شهرماتا کاشان <عشق به کبوتردیگه >از کاشان سه جفت ازیک پیرمرد که نزدیک به 1000کبوترداشت به مبلغ20000 تومان دران زمان خریداری کرد انهم به هزاران خواهش وتمنا وزحمت پیر مرد می گفت که این کبوترا فقط برای دل خود وعشق خود اینها را نگهداری میکنه تاحالابکسی نفروخته است خلاصه دوست افغانی ما موفق شدباکلی خواهش وتمنا سه جفت ازانها خریداری کنه الحق که طوقیهای قابلی هستند وقتی که انهارادردست میگیری انگار یک تکه اجر دردست داری سینهای بسیار عظلانی وسفت باکاکلی بلند وپاهای پردار این کبوتران علاوه برپرش عالی دارای هوش بسیار خوبی میباشند باور کن چندین بار مسیر 100کیلومتری یابعداز چندین بار جوجه کشی باز به خانه برمیگشتند البته داستانهای شیرین دیگری هم دارن که بعدا عرض مینمایم با این توضیحاتی که دادم میخواستم نظرشمارا بدانم درمورد وارد کردن خون جدید؟

مجید ز.:
سلام سعید عزیز. عشق کبوتر عشقی بی‌انتهاست. من نیز خاطرم هست که حوالی سال 1367 که کبوتر در سئله حدوداً صد تومان به‌فروش می‌رسید، یکی از دوستان در گوهردشت کرج که اتفاقاً ایشان نیز صافکار بودند، یک سرور آتشی نر را هفت هزار تومان خریداری کردند که رقم خیلی زیادی برای یک کبوتر بود. به هر حال برای عشق بایستی هزینه کرد.
در باب تکثیر طوقی‌ها، بایستی توجه داشت که طوقی خالی پایه است و برای پشت‌پاک ماندن بهتر است صرفاً با طوقی تن شود. ای کاش تصاویری از این کبوتران برای ما می‌فرستادید تا علاقمندان این سرا از آن‌ها بهره‌مند شوند. طرفه این‌که اگر خود این جوجه‌ها را اگر با هم تن کنید و سپس جوجه‌های‌شان را به والدین بزنید،‌ نسل خود را از آن‌ها ساخته‌اید.

موفق باشید.

محمدرضا شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:50 ب.ظ

استاد بزرگوار
سلام
کتابی روکه جهت رنگ کبوتر معرفی نمودید(http://www.angelfire.com/ga3/pigeongenetics) دراینجا باز نمی شود .اگر امکان داره یک کپی از اونو به ایمیلم ارسال فرمایید .با تشکر فراوان

مجید ز.:
با سلام.
بایستی با فیلترشکن باز کنید.

موفق باشید.

سعیدازکهنوج شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:45 ق.ظ

باسلام خدمت اقا حمید واقا مجید عزیز

ازاینکه به مبحث جفت کردن همخون پرداختین کمال تشکر را دارم باز هم مارا به فیض رساندید جای بسی تشکر و ودست مریزاد داره خلاصه هروقت خواسته ای داریم مارا سیراب میکنید خوب دیگه عشق به کبوتر این مشکلات روهم داره من نمیدونم اگه ما شمارانداشتیم ماباید چکار میکردیم<کمی چاپلوسی > دو سوال ازمحضرتان داشنم

1==من یک جفت خواهر برادر کبوتر طوقی پرشی بسیار زیبا دارم پدرمادراین جوجه ها بسیار باهوش بود ودارای پرش های 9و10ساعتی بودهاند وهمچنین این کبوتراچندین باراز مسیر100کیلومتری<پدر مادرجوجهها> بازگشته اند می خواستم بدان من به چه روشی میتوانم به ژنتیک والدین دست پیدا کنم ودراخراینکه به قسمت اخر سرتیتر موضوع جواب ندادی خلاصه یادت باشه ؟

2==به چه طریق میتوان جوجه کبوتر را زودتر به بلوغ رساند وادار به مستی کردن واماده تخم گذاری وجوجه کشی نمود؟

باتشکر سعیداز کهنوج

مجید ز.:

سعید عزیز سلام. خوشحالم که آخرین مقاله‌ی این قلم مفید حال‌تان واقع شده است.

و اما در باب پرسش‌های شما:

1- اول این‌که خوشا به حال‌تان که طوقی پرشی دارید:) حتماً این نسل را حفظ کنید که سرمایه‌ای بی‌بدیل است. اگر خود جوجه‌ها را نیز آزمایش کرده‌اید و جواب عالی داده‌اند و ضمناً به والدین‌شان دسترسی ندارید، می‌توانید خواهر و بردار را با هم تن کنید. توجه داشته‌ باشید که به‌اصطلاح سنگین‌ترین نوع همخونی، جفت‌زدن خواهر و برادر است و اغلب اساتید با استاندارد جهانی از این کار دوری می‌کنند. من شخصاً بر اساس تجربه‌ی شخصی فکر می‌کنم اگر مسیر همخونی را درست طی کرده‌ باشیم و کبوترهامان به نقطه‌ی اوج ارتقا رسیده باشند، بهترین حالت حفظ نسل و تثبیت ژن خانوادگی، نخست جفت‌کردن خواهر و برادر و سپس آوردن خون جدید به درون (از بیرون از خانواده) جوجه‌های این خواهر و برادر است. این مشی‌ای است که من شخصاً از آن پیروی می‌کنم.
منظور شما را از "سرتیتر موضوع" متوجه نشدم؟ پرسش خود را به‌طور واضح مطرح بفرمایید تا در خدمت‌تان باشیم. اگر منظورتان نتیجه‌ی کار خود ما است، به حضورتان عارضم که فعلاً در مراحل میانی کار هستیم و برای پاسخ قطعی بسیار زود است، اما تا همین‌جای کار از نتیجه راضی هستیم.

2- این کار پیشنهاد نمی‌شود و اجازه بدهید مراحل بلوغ به‌طور طبیعی طی شوند.

موفق باشید.

اسان چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:05 ب.ظ

با سلام و درود
عکسها باز شد...مطلب های ژنتیک رو خوندم و به نتایجی خوبی رسیدم و تقریبا جواب سوال قبلم رو گرفتم
ممنون میشم عکس هایی که میذارین رو همراه با اسمشون بذارین که ما تازه کارها هم دلگرم تر بشیم هم با اسامی کبوترداری بیشتر آشنا بشیم
کاش وقتش رو داشتین کل کبوترهای روتین رو با عکس و اسمشون ی جا میذاشتین
در کل ممنون هستم از شما و اگر سایتی که مطالب ژنتیک رو ازش گرفتین خاطرتون هست برام بذارین

مجید ز.:

با درود. خوشحالیم که به پاسخ پرسش خود رسیدید.
متاسفانه فرصت چنین کاری را نداریم.
مطالب ما ماخذ خاصی ندارد، بلکه‌ شمه‌ای از آموخته‌ها و مطالعات آزاد ماست.
کتاب زیر در مورد طیف‌های رنگ کبوتر بسیار آموزنده‌ است:
http://www.angelfire.com/ga3/pigeongenetics

موفق باشید.

مصطفی حیدری سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:07 ب.ظ http://mostaphaheydari.blogfa.com

حمید و مجید عزیز سلام
ممنونم از شما به خاطر این پست که به خاطر پیشرفت در کبوترداری به نگارش درآمده ، 100% همخون تن کردنی که مد نظر شما اساتید عزیز است بسیار کار مشکلی خواهد بود.
همانگونه که شما گفته اید یکدست کردن کبوتران و ایجاد تیمی یکدست از کبوتران کار بسیار سخت و زمانگیری میباشد. شایسته سالاری در تمامی زمینه ها مفید است و تنها کسانی در کبوترداری موفق میشوند که شایسته سالاری را سرلوحه کار خود قرار دهند (نه تنها در مورد همخون تن کردن بلکه در تمامی کارهای کبوترداری) که امیدوارم دوستان عزیز بهترین استفاده را متون ارائه شده ببرند.
و در آخر نیز به دوست عزیز ، آقای حسین کاشی تبریک عرض میکنم ، تمامی کبوتران ایشان خصوصاً سوسکی ها و کله دار ها زیبا و خوش استیل هستند.
موفق و سربلند باشید.
دوستدار شما و این پرنده الهی ایران زمین مصطفی حیدری

مجید ز.:

درود بر مصطفی عزیز. منت گذاشتید و نظر خود را بیان داشتید. کاملاً حق دارید و روش ارائه شده در این سرا کاری طاقت‌گیر و زمان‌بر است، ولی شما نیز طبعاً موافق هستید که رسیدن به نتیجه‌ی ایده‌آل در هر رشته‌ای هیچگاه به سهولت به‌دست نمی‌آید. امیدواریم که همه‌ی دوستانی که در این رشته وقت می‌گذارند، وقت و سرمایه‌ی خود را در راه درست هزینه کنند تا به نتیجه‌ای دلخواه برسند.

از حسن انتخاب شما نیز لذت بردیم. کبوتران جناب کاشی مصداق بارز تلاش شبانه‌روزی یک کبوتردار منظم و خبره هستند.

موفق باشید.

مهران سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:56 ب.ظ

سلامی‌ گرم به آقایان مجید و حمید. همانطور که همیشه بارهای متمادی عرض کردم شما بزرگواران پیشتاز علمی‌ کردن کبوتر بازی سنتی‌ در ایران هستید. صد هزار مرتبه شکر که این وسیله ارتباط جمعی‌ اینترنت وجود دارد. وگرنه فکر نکنم صد سال دیگر ما میتوانستیم به این اطلاعات دست بیابیم. جناب حسین کاشی هم کبوتران نابی دارند مخصوصا سوسکی سیاه ها. فکر کنم یک نر و ‌یک ماده باشند. آیا این دو به هم مرتبطند؟ یا باهم جفت هستند؟ پرش خودشان یا جوجه‌هایشان چطور است؟ دلیل سوال‌های من اینست که این خال کبوتر مورد علاقه بنده است. تشکر فراوان.

مجید ز.:

درود بر مهران جان، یار همیشگی‌ این سرا. همراهی‌های صادقانه‌ی دوستی چون شماست که ما را در تلاش فرهنگی‌مان ثابت‌قدم‌تر می‌کند.

ضمناً حدس درستی زدید، چونکه این دو سوسکی با هم جفت هستند. جناب کاشی سلام رساندند و از لطف‌تان تشکر کردند.

موفق باشید.

بیرانوند سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:53 ب.ظ

با سلام و درود
مطلب عالی عکس ها عالی
اقای نویسنده دست تون درد نکنه
صاحب کبوترهای معرکه خیرش رو ببینه
قربون صفای همگی

مجید ز.:

جناب بیرانوند با درود و سپاس از نظر محبت‌آمیز شما. خوشحالیم که دوستان این وبلاگ، اهل دقت و کبوترشناس هستند.
با حرمت؛

هادی-دولاب سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:26 ب.ظ http://kabotarsara.mihanblog.com/

با عرض سلام و ادب خدمت حمید خان و مجید عزیز
ممنون بابت آپ جدیدتون..مطالب بسیار پر محتوا و آموزنده ای نوشتید
یه تبریک هم به آقای حسین کاشی به خاطر کبوترای بسیار زیبا و خوش خالشون
موفق باشید

مجید ز.:

درود بر هادی جان از دولاب مهد کبوترداری. سپاسگزاریم از مهرورزی‌تان.
جناب کاشی نیز سلام دارند.

علی از خلخال سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:17 ب.ظ http://poshdar.blogfa.com/

اقا مجید ز عزیز سلام
از بابت پست جدید و علمی ارایه شما توسط شما تشکر می کنم امید وارم که خواندگان عزیز با این مسایل به صورت علمی برخورد نمایند همان طوری که بیان نمودید جهت به نتیجه رسیدن کاری بایستی دشوار های ان را تحمل کرد نه این که با اولین برخورد سنگ عنوان نمود که این کار شدنی نیست در ضمن دراین کار را کسانی می توانند موفق باشند که دارای کبوتر بیشتری بوده و با کنار گذاشتن چندین جفت ابه ازمایش های خود ادامه دهند و نتیجه را بعد از چندین مرحله برای دیگر دوستان و ان هم به صورت علمی بیان نمایند . به اقای کاشی هم بابت پرورش این کبوتران تبریک و خسته نباشید می گویم

مجید ز.:

درود بسیار به علی‌آقا از خلخال پرافتخار تقدیم باد.

دلگرمی‌های شما و دوستان نازنین دیگری چون شما همیشه مشوق راه‌مان بوده است.
جنابان ضیایی و کاشی نیز سلام می‌رسانند.
سپاسگزاریم و دست‌تان را می‌فشاریم.

محمدمحمدی سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:00 ب.ظ

سلام ودرودبه دوستان گلم آقامجیدوحمیدنازنین

بازهم مثل همیشه آپی درحد واندازه حرفه ای "که ازاین بابت ازشمادوستان عزیزسپاسگذارم وامیدوارم همیشه سالم وتندرست باشید.
ویک تبریک وخسته نباشیدمیگویم به دوست عزیزآقای کاشی برای داشتن این کبوترهای چشم نوازوعالی . ضمناوبلاگ حقیرآپ شده ومنتظرنظرات وانتقادات شما دوستان عزیزمیباشم.موفق باشید

مجید ز.:

درود بر نازنین‌مان جناب محمد محمدی از آمل زیبا.
همیشه به ما لطف داشته‌اید و با این پیام مهرورزانه، بیش از پیش ما را مرهون الطاف خود ساختید.
مطلب جدیدتان را بلافاصله و با دقت خواهیم خواند و مثل همیشه از تصاویر دردانه‌های‌تان لذت خواهیم برد.

جناب حسین کاشی نیز سلام می‌رسانند.

امیر حسین از قم سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:34 ق.ظ http://www.kabotareqom.blogfa.com

سلام خدمت حمید خان عزیز
من نیز مطالب گفته شده شما را تایید می کنم و اگر کسی به این مطالب ایمان نیاورد کبوتر های هم خون را با هم جفت کند تا زیان هایش را ببیند. با تشکر از شما به خاطر پست زیبایتان.

مجید ز.:

سلام امیر حسین عزیز و سپاس از نظرتان.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد