کبوتر ایرانی‌ در کانادا

اصول علمی پرورش و مدیریت کبوتر بلندپرواز ایرانی

کبوتر ایرانی‌ در کانادا

اصول علمی پرورش و مدیریت کبوتر بلندپرواز ایرانی

بررسی کامل تر اصلاح نژاد از طریق همخونی

دوستان و یاران گرامی‌ سلام.


بنا‌ به درخواست دوست عزیزم سعید از کهنوج و تعدادی دوستان گرامی‌ که مایل به فاش شدن نامشان نبودند.  قسمت‌های مهم مقاله حسین عزیز از اصفهان را که در قسمت نظرات بود به روز می‌کنم تا بقول سعید جان در قسمت نظرات مدفون نگردد. در این مقاله ایشان به صراحت و بدون سفسطه گری  روش طبیعی همخونی را که برای میلیون‌ها سال باعث بقای نسل‌های مختلف حیوانات شده است را بیشتر باز میکنند.


در اینجا جهت آرامش بخشیدن به افکار دوستان عزیز و آوردن لبخند بر لبانشان قبل از به روز کردن این مقاله، مطلبی را که یکی‌ از دوستان جهت مزاح بیان کردند بازگو می‌کنم.  یک روز با یکی‌ از دوستان در مورد همخونی تبادل نظرمیکردیم که ایشان از بنده پرسیدند: "میدونی‌ چرا ازدواج فامیلی خوب نیست؟"  گفتم:" نه‌ ، چرا؟"  گفت: چون نهایتا باعث طلاق می‌شه."


ضمن تشکر از دوستان عزیز نظرتان را به این مقاله جلب می‌کنم. پیروز و مؤید باشید.



مدتی است بحث همخونی در وبلاگها مجددا مطرح شده و بر خود لازم دانستم پاره ای مسائل را در این خصوص توضیح دهم. همخونی موافقان و مخالفان خودش را دارد و هر کدام استدلالهایی ارائه می نمایند و سعی در اثبات نظر خود دارند. بیایید نگاهی بیاندازیم به مهمترین دلایلی که مخالفان همخونی بیان می کنند و آنها را بررسی کنیم. این شبهات به شرح زیرند:

1- همخونی باعث ایجاد ناهنجاری های ژنتیکی می شود.


توضیح: ببینید ناهنجاری ژنتیکی هم در آمیزش خویشاوندی (همخونی خودمان) وجود دارد هم در آمیزش غیرخویشاوندی. در آمیزش غیرخویشاوندی فراوانی اش حدودا دو تا دو و نیم درصد است. در همخونی این رقم به حدود 5 درصد می رسد یعنی احتمال بروز ناهنجاری ژنتیکی در همخونی دو تا دو و نیم برابر می شود. با این حال درصد این پیشامد بسیار کوچک است و آن هم به دلیل بروز ژنهای زیان آور مغلوب به صورت هموزیگوت است. خب این مساله ضعف های ژنتیکی کبوترمان را نشان می دهد و جوجه های معیوب مسلما جزو حذفی ها قرار می گیرند. جوجه های سالم هم بخاطر عملکرد ضعیفشان حذف می شوند. اصلا در همخونی شما باید در هر زمانی آماده برخورد با جوجه های مشکل دار باشید و آنها را از گردونه تکثیر خارج کنید. چرا می گویند همخونی سالیان دراز به طول می انجامد؟ با یکی دو نسل که شما نمی توانید خالص سازی به وجود بیاورید. صبر و حوصله می خواهد و یک برنامه بلند مدت. اصطلاحی هست به نام "استراتژی اصلاح نژاد". استراتژی یعنی طرح و برنامه بلندمدت برای رسیدن به هدفی خاص. نگفتند تکنیک اصلاح نژاد. نگفتند تاکتیک اصلاح نژاد. شگرد نیست، یک برنامه بلندمدت و هدفدار است. ضمنا عمل گلچین کردن در همخونی به شدت سختگیرانه اعمال می شود و شما با چندین بار جوجه کشی شاید یک جوجه دلخواه بدست آورید آن هم نه به خاطر ضعف شیوه همخونی بلکه به خاطر احتمالات است. وقتی شما مثلا 25% شانس موفقیت دارید یعنی در محتملترین حالت از هر 4 جوجه یکیشان مطلوب خواهد بود. حالا شاید این یک جوجه همان اول بدست آید (مثلا در 2 ماه ) شاید هم ده تا جوجه بگیرید تا به آن جوجه برسید (یعنی در 2 سال). قرار نیست همه جوجه های همخون خوب از آب در بیایند. کسی هم منکر این مساله نیست.



2-جوجه های همخون اکثرا به سن بلوغ نمی رسند و از بین می روند.


گفتیم که همخونی باعث بروز ژنهای مغلوب (مطلوب یا نامطلوب) در فنوتیپ (خصوصیات قابل مشاهده) کبوترمی شود. افزایش میزان مرگ و میر جنینی و تلفات در مراحل اولیه زندگی که در اثر هم خونی دیده می شود بیان کننده هموزیگوت شدن ژن های مغلوب در اثر همخونی می باشد. این موضوع سالهاست که مقبولیت همگانی یافته است.


یکی از دوستان می گفت من همخونی را تجربه کردم و مشاهده کردم که اکثر جوجه هایم به سن بلوغ نرسیدند و تلف شدند بخصوص در جوجگی. خب این به دلیل وجود ژنهای کشنده به صورت مغلوب در کبوتران اولیه است. اگر می خواهید از همخونی سریعتر نتیجه بگیرید باید از کبوتران استثنایی و آس (تک و بی نظیر) استفاده کنید نه هر کبوتری که صرفا پرش بالا داشته باشد. این کبوتران آس ترکیب ژنی خوبی دارند و سریعتر شما را به مقصود می رسانند. به این کبوتران اصطلاح "سوپرکبوتر" داده اند. البته این تقصیر شما نیست که این اتفاق ها برایتان می افتد چون در ایران چیزی به نام شجره نامه کبوتر ندارید. در استراتژی اصلاح نژاد یک سری مسائل باید رعایت شود. یکی از انها "ثبت انساب" (Breeding Registery) است. یعنی برای اصلاح نژاد باید از کبوترهایی استفاده کنید که شجره نامه داشته باشند. اجداد کبوتران به‌طور کامل و در جزئیات باید شناخته شده باشند و این منحصراً شرط اساسى رسیدن به هدف موعود است. هر پرنده اصلاح نژادى با یک شماره دائمى شناسائى می شود و بایستى وارد دفتر ثبت انساب یا کامپیوترتان شود.


http://iranianpigeonsincanada.blogsky.com/1391/08/18/post-20/


هویت حیوان بایستى ثبت شده و عملکرد آن مورد پایش قرار گیرد تا بتوان کارائى حیوان را از نقطه‌نظرات مختلف افزایش داد و در عین حال، تنوع ژنتیکى هم حفظ گردد. تلاقى همخون حیوانات بدون اطلاع از شجره‌نامه و انساب، یک بازى کورکورانه و بیهوده بوده و سزاوار نیست که اصلاح نژاد نامیده شود و ممکن است باعث اثرات سوء ناشى از همخونى شده و نتایج مهلکى در پرورش جوجه ها داشته باشد.


پیشکسوتان قدیمی که سالهای سال یک نژادی را پرورش می دادند گاهی می آمدند کبوتری از نسل فلان پیشکسوت را با کبوتران شناخته شده خودشان تن می کردند و می شدند سرسلسله نسلی جدید و برتر. پس اطلاع از دودمان کبوتر خیلی به ما کمک می کند که بفهمیم به چه جهتی حرکت کنیم.


یک مثال دیگر: شخصی را در اصفهان می شناسم که سالهاست کبوترانش از صبح تا غروب می پرند ولی ذات کبوترانش ضعیف است و به راحتی هرز می نشینند. وی برای اصلاح نژاد کبوترش با شناخت کاملی که از نسل کبوترانش و نقاط ضعف و قوت آنها دارد باید خونی جدید را وارد کبوترانش کند. یعنی با هدف حذف یک صفت بد (ذات ضعیف) می تواند کبوترانش را با کبوترانی که آن صفت در آنها نقطه قوت است (کبوتر خوش ذات) ترکیب کند و چندین جوجه بکشد تا از بین جوجه های حاصله جوجه ای با ترکیب ژنی مطلوب پیدا شود. بعد برای تثبیت آن ترکیب ژنی از همخونی استفاده کند و آن کبوتر را با جوجه و نوه و نتیجه اش جفت بدهد (جفت انداختن ردیفی) تا به نسلی برتر از کبوتران اولیه دست پیدا کند. روش های دیگری هم وجود دارد که در ادامه توضیح خواهم داد.


3- عملیات همخونی که آقای علیزاده انجام داده اند چه نام دارد و آیا صحیح است؟


عبارتی هست به نام "پرورش لاین" و "تلاقی دو لاین". در این روش دو لاین کبوتر که به روش همخونی خالص شده اند را با هم تن می کنند و نسلی به وجود می آید که همخون نیستند و "سوپر کبوتران" زیادی در این نسل پدید می آیند (پدیده هتروزیس). این همان کاری است که ایشان انجام داده. البته ایشان خالص سازی را کامل انجام نداده اند و برای یک نسل جلو رفته اند.  پرورش لاین شکلی از پرورش خویشاوندی است که درآن سعی می شود توارث یک جد یا یک لاین از اجداد در افراد لاین متمرکز شود. مثال: چنانچه دارای نر بسیار ارزشمندی باشید می توانید از طریق آمیزش غیرخویشاوندی آن  نر را در بهبود گله مشارکت  دهید و جوجه های وی و احتمالا در نسل بعد هم ارتقا وجود خواهد داشت، اما به دلیل پراکنده شدن خصوصیات در هر نسل، طی نسلهای بعدی مشارکت تا حدودی از هم پاشیده و تقلیل می یابد و هیچ یک از فرزندان مشابه وی نخواهند بود. بنابراین با بهره گیری از یک سیستم خویش آمیزی خاص میتوان تفرق صفات یک حیوان نر بسیار عالی را تا حدودی خنثی نمود و رابطه خویشاوندی فرزندان نسل بعد را با همان حیوان نر در سطح قابل قبولی حفظ کرد. این سیستم آمیزشی خاص به پرورش لاین مشهور است. پرورش لاین شکل ویژه ای از همخونی است اما در پرورش لاین، خویشاوندی افراد نسبت به یک جد بخصوص حفظ می شود. همخونی بر خلاف پرورش لاین سیستم آمیزشی است که در آن والدین خویشاوند را تن می کنند بدون اینکه تلاش ویژه ای برای افزایش خویشاوندی جوجه ها (و نتاج بعدی) نسبت به یکی از اجداد بخصوص در شجره صورت گیرد. پرورش لاین، جفت ژنهای هتروزیگوت یک جد را در نتاج (جوجه های) همخونش هموزیگوت تر می کند. به علاوه پرورش لاین این احتمال را که نتاج هم لاین دارای ژنهای مشابه با جدی باشند که پرورش لاین در جهت آن اعمال می گردد افزایش می دهد.اگر این جد دارای ژنهای مطلوب زیادی باشد به احتمال زیاد نتاجش نیز مشابه این ژنهای مطلوب راخواهند داشت.


اغلب اصلاح گرها پرورش لاین را نسبت به پرورش خویشاوندی ترجیح می دهند چرا که پرورش لاین به شدت پرورش خویشاوندی نیست. وقتی سیستم پرورش لاین بکار می رود توارث حقیقی افراد برجسته در شجره متراکم می شود. به طور کلی وقتی پرورش لاین اعمال می شود پدری با دخترهای خودش جفت نمی شود ولی آمیزش برادران و خواهران ناتنی در میان نتاج این پدر صورت می گیرد. شاید این بدان دلیل است که اصلاح گر می خواهد از همخونی شدید اجتناب کرده یا اینکه هنوز توان برتر جد مورد نظر را تشخیص نداده است. این سیستم پرورش موجب تثبیت برخی خصوصیات و مانع از توزیع نا مطلوب ژنها در کل جامعه می شود.

4-کبوتران همخون مقاومت کمتری نسبت به بیماریها دارند و با یک بیماری ساده تلفات بالا می دهند.


توضیح: زمانی گالیله کشف کرد که زمین به دور خورشید می چرخد. وقتی آن را بیان کرد محکومش کردند که تو به کتاب مقدس توهین کردی. آنها معتقد بودند زمین  مرکز جهان است و خورشید به دور زمین می چرخد. خب بندگان خدا چیزی را که می دیدند گردش خورشید از شرق به غرب بود و این نتیجه را گرفته بودند. مورد ما هم همینطور است.


درست است که این احتمال وجود دارد که یک بیماری به سرعت در کبوتران همخون رشد کند اما دلیلش چیز دیگری است. بگذارید با یک مثال ساده توضیح دهم. ببینید طبیعت برای بقای یک نژاد از پراکندگی ژنی استفاده می کند. فرض کنید شما برای از بین بردن سوسکهای خانه تان از حشره کش X استفاده می کنید. 95% سوسکها می میرند اما 5% آنها به خاطر ژنتیک متفاوت و مقاومت طبیعی که دارند زنده می مانند و تکثیر می شوند. اگر چند  بار حشره کش X را استفاده کنید حالا دیگر نسلی مقاوم به آن ایجاد می شود که دیگر حشره کش X روی آنها اثری ندارد و باید به سراغ حشره کش Y رفت. اگر این حشره کش هم زیاد استفاده شود نسلی از سوسکها مقاوم به حشره کش X و Y پدید می آیند. خب اگر خزانه ژنتیکی سوسکها شبیه به هم بود با اولین حشره کشی همشان از بین می رفتند و نسلشان برداشته می شد.


کبوتران همخون دارای خزانه ژنی مشابهی هستند. پس اگر والدین آنها در برابر یک بیماری خاص مقاومتشان کم باشد همشان به طور مشابهی در خطر قرار می گیرند. چرا؟ چون تنوع ژنتیکی کمی دارند. ولی این دلیل بر رد همخونی نیست. ببینید الان ما مرغ بومی داریم و مرغ صنعتی هم داریم. مرغهای صنعتی همه ژنتیک نزدیک به هم دارند و ممکن است با وجود رسیدگی و استفاده از واکسنها و داروهای مختلف، با یک بیماری مرغهای بسیاری تلف شوند اما مرغهای بومی با وجود پرسه زدن در محیطهای بسیار آلوده، سیستم ایمنی بسیار بالایی دارند. الان بحث هایی در محققان اصلاح نژاد مرغ هست که می خواهند مرغ های صنعتی را با بومی ها تلاقی دهند و برای افزایش توان سیستم ایمنی مرغهای پربازده صنعتی از آن استفاده کنند. این نکته را هم باید اشاره کرد که به خاطر مزایایی که مرغ صنعتی دارد (مثلا قابلیت تخمگذاری بالا یا رسیدن به وزن یک و نیم کیلو در عرض فقط 30 روز) نمی توان از آنها دست برداشت و به جایشان مرغهای بومی را صرفا به خاطر تلفات کمتر به مرغداریهای صنعتی برد. با چند برابر شدن جمعیت جهان در قرن بیستم و محدود بودن منابع و امکانات مجبوریم از نژادهای اصلاح شده و پربازده تر استفاده کنیم.


یک نکته دیگر این است که صدها سال است کبوتران همخون در اروپا پرورش داده می شوند اگر اینها کبوترانی ضعیف در برابر بیماری باشند نباید تا به حال نسلشان باقی می ماند. نکته اینجاست که کبوتردار باید قبل از اقدام به مبحث اصلاح نژاد که بحثی سنگین و حرفه ای است از اصول اولیه نگهداری و پرورش کبوتر آگاهی کامل داشته باشد و دانش خوبی از بیماریها و درمان آنها داشته باشد. ایراد از همخونی نیست. حتی شما ممکن است در همخونی هدفتان صرفا بالا بردن مقاومت و ایمنی کبوتر باشد.


5- آیا همخونی در انسانها آن قدر نتایج بد داشته که بالکل باید آنرا مردود دانست؟


در پایان باید عرض کنم در انسانها هم همخونی انجام شده و می شود. بالاترین نرخ ازدواج فامیلی در ایران است و شاید خود شما هم محصول همخونی دور باشید. درست است که ازدواجات فامیلی احتمال بروز بعضی بیماریهای ژنتیکی را افزایش اندکی می دهد اما نتایج خیلی خوب هم وجود داشته. نمونه اش خود من که پدر و مادرم پسرخاله و دخترخاله هستند. بنده با اینکه پدرم کارگری کم سواد و مادرم سیکل بوده اما بحمدا... ارشدم را با کسب رتبه ممتاز در کنکور سراسری دولتی گرفته ام. در ورزش دو استقامت تا به حال در 6 مسابقه شرکت کرده ام و در همگی رتبه ممتاز کسب نموده ام و دریک رشته ورزشی فکری هم مقام سوم کشوری در المپیاد ورزشی دانشجویان داشته ام. نه فقط من بلکه خیلی ها مثل من وجود دارند.


پس بیایید نادانسته و بی جهت دست به رد همخونی نزنیم. اصلاح نژاد بدون همخونی اصلا معنا نمی دهد و مثل شیر بی دم و یال و کوپال است. شما ابتدا یک کتاب از ژنتیک و اصلاح نژاد دام بخوانید بعد با اطلاعات کافی بیایید بگویید به این دلیل همخونی بد است و جواب نمی دهد ولی نه صرفا بر مبنای چند تجربه ناموفق که ناقص اجرا شده اند. چرا ما میخواهیم چرخ را از نو اختراع کنیم؟ چرا میخواهیم خودمان تمام قوانین همخونی را کشف کنیم؟ در کتابها و مقالات اصلاح نژاد، بسیار موارد مفیدی هست که نیاز ما را به امتحان دوباره از بین می برد.


ضمنا یک نکته هم به دوستانی که همخون جفت انداخته اند بگویم. امروزه یک شخص علمی و متخصص در زمینه اصلاح نژاد فکر می کند که خیلی چیزها را نمی داند و باید تلاش کند یاد بگیرد و در این مورد سخنی داریم که می گوید:


“A little knowledge is a dangerous thing”


اطلاعات کم گاهی می توانند واقعاً برایتان گران تمام شوند چرا که با اعتماد به نفس شروع به اقدام درباره موضوعی یا ادعایی می کنید اما غافل از اینکه کسانی در این میان هستند که صد برابر شما در این باره می دانند اما هیچ وقت چنین ادعایی نمی کنند چون آنها می دانند که خیلی چیزها را نمی دانند و به عبارتی احساس جهالت می کنند. نویسنده ای می گفت "علم در من احساس حماقت ایجاد کرد". در عین حال که احساس حماقت داریم تلاش می کنیم که خودمان را به سمت ناشناخته ها بکشانیم. ضمنا تحقیق علمی چیزی هست که ما نمی دانیم نتیجه چه می شود. آن دوستی که دنبال مقالات ضدهمخونی می گردد برای توجیه عقایدی است که از قبل دارد و نتیجه را از قبل تعیین کرده. این کار ایشان تحقیق علمی نیست بلکه وقت تلف کردن است.


و مهمترین شبهات و سوال در مورد همخونی:


6- همخونی باعث ارتقای ساعت پرواز نمی شود حتی یک ساعت.


بله درست است. همخونی به طور مستقیم باعث ارتقای ساعت پرواز نمی شود اما با استفاده از همخونی (صحیح تر بگویم با استفاده از اصلاح نژاد) می توان ساعات بالاتری در مسابقات بدست آورد!!! چگونه؟ آیا این تناقض نیست؟


خیر توضیح خواهم داد. ببینید وقتی سراغ کبوتران برنده در مسابقات (یا کبوتران استثنایی ته لیست خودمان) می رویم می بینیم که:


(الف) اینها زاده همخونی نیستند. (ب) معمولا پدر و مادرشان هم سوپرکبوتر نیستند. (ج) حتی گاهی پدر و مادرشان کبوتران متوسطی بوده اند. خب می آییم و از این کبوتر قهرمان جوجه می گیریم. انتظار داریم با آن همه نتایج خوب که کسب کرده حتما جوجه عالی به ما بدهد. اما مشاهده می کنیم که جوجه ها آن چیزی نمی شوند که انتظار داشتیم و قهرمان نمی شوند (یعنی همان جمله ب دوباره اتفاق می افتد). پس نمی توانیم کیفیت این کبوترها را حفظ کنیم. دلیل چیست؟ دلیل این است که ژن های پرش این کبوتران خالص نیستند و هتروزیگوتی دارد و ممکن است جوجه هایش یک در میان خوب و متوسط در بیایند. روش سنتی در اینجا راه چاره ای نخواهد داشت و متوقف می شود. هر چقدر هم جفت خوبی را با آن سوپرکبوتر تن کنید (مطابق روش بهترین به بهترین یا best to best که در ایران رایج است) غالبا جوجه هایش افت کیفیت خواهند داشت. راه حل چیست؟ همخونی. همخونی (به خصوص روش پرورش لاین) می تواند ژنهای مفید این کبوتر را در برخی جوجه هایش هموزیگوت تر و خالص تر کند. روش جفت انداختن خطی هم امکانپذیر است و ترکیب ژنتیکی جوجه ها را مرتبا به کبوتر اصلی شبیه و شبیه تر می کنیم. تفاوت این دو روش آن است که جفت انداختن ردیفی همخونی هایش شدیدتر و پرورش لاین همخونی هایش ملایم تر است. حال می توان با به وجود آوردن 2 لاین همخون (که همگی خالص شده اند و ژنهای معیوبشان حذف شده) می توانیم برای تولید کبوتر مسابقه ای عالی (ته لیستی) این دو لاین را با هم تلاقی بدهیم. نتیجه کبوترانی می شود که چون پدر و مادرشان ژنهای خالصی داشته اند و با آمیزش غیرخویشاوندی و غیرهمخون تن کرده ایم انتظار داریم کبوتران سوپر از دل اینها بیرون بیاید و قطعا این اتفاق خواهد افتاد. پس ما موفق به تثبیت ژن پرش بالا (مثلا 14 ساعت) شده ایم.


خلاصه آنکه همخونی در بهترین حالت سعی دارد جلو افت ساعت را در جوجه های یک سوپرکبوتر بگیرد نه اینکه در این جوجه ها ساعتی بر ساعت کبوتر قهرمان بیفزاید. شما وقتی ژن 14 ساعت پرش را تثبیت کردید و آن را تکثیر کردید می توانید در مسابقات با همین کبوتران مجموع ساعات بالاتر کسب کنید و برنده شوید. و آن وقت در دنیا نمی آیند بگویند کبوتر بلندپرواز ایرانی بین 8 تا 12 ساعت می پرد وانشا ا... خواهند گفت بین 12 تا 15 ساعت (یا بیشتر) می پرد و این رویاپردازی نیست یک واقعیت است و امکانپذیر است و افتخاری خواهد بود برای جامعه کبوتردار ایرانی که قرنهاست سختی های بسیار کشیده و عمر و مال و زندگیشان را بذل این رشته نموده اند. همه ما کبوتران بسیار استثنایی در ایران دیده ایم یا از منابع موثق شنیده ایم ولی چه بر سر این ژن های عالی پرش آمده؟ این کبوتران مثل ستارگانی هستند که یکبار می درخشند و بعد به تدریج خاموش می شوند و کسی نمی آید آنها را تثبیت و اصلاح نژاد کند. فکر می کنید که کبوتر ایرانی ای وجود ندارد که به پای تیپلر برسد؟ خیر وجود دارد و خیلی هم سرتر از تیپلر است ولی گوهرشناس قابلی می خواهد که این گوهرها را از درون سنگها بیرون آورده و آن را با فنون مناسب صیقل و تراش دهد تا زیبایی اش چندبرابر شود و گوهرهای دیگری از این گوهر اولیه بدست آورد.


دوستان عزیز، سخن آخر: سعی کنید اطلاعاتتان را از همخونی افزایش دهید و با علم کافی نسبت به اصلاح نژاد و با مهارت کافی در مدیریت گنجه و با داشتن کبوتران اولیه خوب دست به این اقدام بزنید تا انشا ا... نتایج رضایتبخش بگیرید.
موفق و منصور باشید.

نظرات 97 + ارسال نظر
امیر جمعه 15 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 09:33 ق.ظ

سلام دوستان یه سوال داشتم تو کشور ما انقدر پلاکی باز هست و خیلی هام پلاکی دارند ولی چرا بعضی هاشون به درد مسافت نمیخورن وقتی که چند سال پیش پلاکی ها وارد ایران شدن کسی به اینها اهمیت نداد و نسل شون قاطی شد ولی همینا هم از نظر ظاهری خوبن ولی مسافتی ک باید بزنن رو نمیتونن مثلا تو راهکش های 100 کیلوتری گم میشن و پلاکی های که اصلا بهشون نمیخوره بتونن مسافت بالا بزنن این کارو به راحتی انجام میدن ایا اینها به جنسیت و پدر مادر کبوتر بستگی داره. تو ایران ی کبوتر 1000 کیلومتر مسافت میزنه بهش میگن مولد یا سوپر مولد ایا این درسته، تو کشور های دیگه کبوتری که لقب مولد یا سوپر مولد میگیره چند کیلومتر مسافت میزنه؟ مثلا من وقتی یه کبوتر دارم و ۵۰۰ km. مسافت زده این مقام کسب میکنه اگه شناسنامه نداشته باشه ؟

سلام در مورد پلاکی ها اطلاع ندارم

مرتضی یکشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 02:46 ب.ظ

سلام لطفا کمکم کنید

غلم دوشنبه 25 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 01:27 ب.ظ

احمد پنج‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 09:40 ب.ظ http://kabootar-ahmad.blogfa.com

سلام.چه وبلاگ زیبایی دارید اگه می شه من را با نام کبوتر خراسان لینک کنید و بیاین بگید شمارا با چه نامی لینک کنم.

hamid khodabin پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 09:32 ق.ظ

حسین - اص جمعه 25 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:19 ب.ظ

سلام محمد مهدی جان
طوری گفتی به میراث گذشتگان احترام بگذارید فکر کردم نشان مخصوص حاکم بزرگ میتی کومان رو داری نشون میدی!! داداش تسوکه چکار کنیم سجده کنیم به طرف استاد میتی کومان؟
کارتونش رو دیده ای یا نه؟ یاد سگارو و زمبه بخیر!
دوست خوب من،
اینقدر از مسائل مختلف گفتی که نمی دونم از کجاش شروع کنم. اونقدر گفتگوی من و شما پیچیده شده و زیر یک خم و دو خم همو گرفتیم که گره خوردیم به همدیگه و این آقا سعید، دوست مسافتی پرانمون هم صدایش در آمده!
در مجموع مرا سفارش کرده اید به احترام عملی به میراث کبوتری گذشتگان (روحشان شاد) و پیشکسوتان حال حاضر (ان شاا... پاینده و مستدام باشند).
در پاسخ باید بگویم برای خبره شدن در یک زمینه راههای زیادی هست. اینجور نیست که حتما موفقیت از راهی که من فکر می کنم بدست می آید. اگر شما استاد مسلم رشته کبوتر بودید احتمالا می توانستید به من بگویید راهم را دارم اشتباه می روم یا نقایصی دارم که باید اصلاح شود ولی شما آن تسلط لازم به مبحث را ندارید. یعنی راه را تا انتها نرفته اید و در جایگاه استادی تمام عیار نیستید که حالا بخواهید با دید از بالا تجربیاتتان را به من منتقل کرده مرا راهنمایی کنید. از طرف دیگر در کشور عزیزمان اساتید رشته کبوتر اکثرا تجربی هستند یعنی در زمینه تجربه و سابقه تا بخواهید اطلاعات ارزشمند دارند. ولی اساتید علمی – تجربی (و نه تجربی صرف) چند نفر داریم؟ علمی نه به این معنا که 4 تا کلمه علمی بلد باشند یا ادبیاتشان پر از لغات انگلیسی باشد یا قدرت بیانشان بالا باشد، بلکه به این معنا که توان تحلیل و آنالیز مسائل را داشته باشند، روش تحقیق و حل مساله را بلد باشند، اهل مطالعه و تحقیقات باشند، نویسنده کتاب و مقاله باشند، درس خوانده یا دوره دیده باشند، با علم روز جلو آمده باشند و .... یکی مثل استاد سیلویو متکیونه، یکی مثل استاد دکتر کولین واکر، یکی مثل استاد گوردون هیوز، یکی مثل استاد شیو میکر و .... خب چند نفر با این مشخصات در ایران داریم؟
ببین در همین مبحث همخونی دست خیلی از اساتید رو شد. کل برخوردی که میراثداران و مدافعان سنن گذشته (همانها که شما دوستشان دارید و زانوی تلمذ جلویشان می زنید) با این مبحث داشته اند به جای استدلال علمی، دشنامهای خفیف بوده است. آیا اینها آدمهای علمی هستند؟ آیا اینها اخلاق استادی که هیچ، اخلاق معمولی دارند؟ همه مان مقاله "همخونی از منظری جدید" را که نوشته اساتید شما بود خواندیم و فرض می کنیم که تماما نوشته های خودشان باشد (کاری به کپی کردنش نداریم)، محتوایش چه بود؟ غیر از اینکه همخونی احتمال عوارض و ناهنجاریها را بیشتر می کند نکته دیگری در آن یافت می شد؟ آنقدر مبحث همخونی "از منظری جدید" عنوان شده بود که هنوز از شوک آن بیرون نیامده ام و ضمنا چند بار هم گلاب به رویتان گلاب به رویتان رفته ام به خلا (اصطلاحی اصفهانی) و بعدش هم هواخوری تا کمی حالم جا آمد.
آن استاد دیگرتان که می گویید بنده حرفهای ایشان را در مقالاتم تایید و ترویج کرده ام، همان که علم پرورش لاین را کشف نمود، همان که جزو مفاخر علمی رشته مهندسی بیولوژی کبوتر از دانشگاه آکسفورد هستند، همان که حقشان خورده شده و جایزه نوبل را باید به ایشان می دادند، ایشان نیز یکی به نعل می زنند یکی به تخته. با همخونی نتایج عالی گرفته اند ولی به شدت با همخونی مخالفند!!
ببین محمدمهدی جان، شما استاد "واقعی" برای من پیدا کن من بتوانم شخصا خدمتش می رسم و شاگردیش را می کنم. استاد واقعی را شما ببینی از علمش شگفت زده می شی، از دیدگاه هایش درس می گیری، از معاشرت باهاش لذت می بری، 5 دقیقه باهاش هم صحبت شوی انگار بهترین 5 دقیقه عمرت بوده، یکساعت باهاش گپ بزنی نمی فهمی زمان چطور گذشته. اخلاق استادی خیلی مهم است. استادی که به زور نمیشه. بعضی ها زور می زنند خودشان را در جایگاه استادی جا بزنند ولی زهی خیال باطل....
به نظر شما هر کسی که تعداد بالا کبوتر نگهداری کند استاد واقعی می شود؟ یعنی ارزش علمی یک انسان به تعداد کبوترانش است؟ یا هر کس که 70 سالش شده و 60 سال کبوتر داشته حتما این فرد استاد است؟ اصلا با وجود این همه استاد که شما می گویید بیا و در همین اینترنت چند نفر استاد مسلم کبوتر که آدمهای علمی هم هستند و دارند قلم می زنند به من معرفی کن. انسان اگر علمی باشد باید به ابزارهای نوین از جمله اینترنت هم مجهز باشد و با علم روز حرکت کند. البته دوست من، این را بگویم که بنده هیچگونه خصومتی با اینان ندارم و حتی آن استاد قصه پردازتان را به جهت خدمترسانی در زمینه درمان بیماریها و وقت بسیاری که می گذارند وجودش را مفید می دانم به خاطر این ضرب المثل که می گوید: در شهر کورها یک چشمی پادشاه است. البته این ضرب المثل احتیاج به جراحی دارد چونکه دموکراسی ایجاب می‌کند در شهر کورها یک کور پادشاه باشد (مزاح!)
محمدمهدی آقا
متاسفانه با عینک بدبینی به حرفهای من نگاه کرده اید. من هیچ کجا نگفته ام "قدیمی ترها بجز مشتی کبوتر که آن هم اغلب ناجورند چیزی برای ما نگذاشته اند" ببین تمام وقتی که در زمینه کبوتر می گذارم به خاطر علاقه درونی ام به کبوتر ایرانی است (نه تیپلر، نه مسافتی، نه نقشی). بهترین و اصیل ترین کبوتران بلندپرواز ایرانی آنهایی هستند که طی چندین نسل در یک خانواده کبوتردوست از پدر به پسر به ارث رسیده اند و با کبوتران پست قاطی نشده اند و نژادشان و اصالتشان محفوظ مانده. این کبوتران در دست پیشکسوتان کبوتربازی یافت می شوند نه در کوچه و بازار و سئله. پس با این جمله شما شدیدا مخالفم. بهترین میراث گذشتگان همین کبوترهاست. حفظ نسل این کبوتران مرهون زحماتی است که پیشکسوت محترم و پدرانش کشیده اند.
دانش و تجربه ای هم که از قدیمی ترها به ما می رسد ارزشمند است چون منبع آن سالها مشاهده و کسب تجربه بوده، ولی من حرفم این است که:
1- گذشتگان را بت نکنیم آنها هم اشتباهاتی داشته اند.
2- دانش و تجربه آنها را آیه فرض نکنیم، در آنها هم ممکن است نقایصی وجود داشته باشد.
پیروز باشی و سرفراز

حسین جان سلام.

آقا اینجا یک برنامه رادیویی در مورد موسیقی هستش که اسمش اینه. کاش من این موسیقی را نوشته (ساخته) بودم. و موسیقی‌های بیاد ماندنی را با تاریخچه و نحوه ساختش توسط گروه مورد نظر بیان میکنه و گوینده در آخر میگه کاش من این را نوشته بودم. حالا شما از آنچنان کلماتی‌ استفاده کردید که من بخودم گفتم که کاش من این را نوشته بودم. نمیدونم اونهایی که فکر میکنند شما و بنده یکی‌ هستیم چی‌ میگند؟

علی ترابی جمعه 25 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:03 ب.ظ

سلام به حمید گل و اقا مجید گل تر از اصفهان
در صورت امکان بیشتر از کبوتر پلاکی رکورد و رکوردارها و شرایط مسابقه بیان کنی بهتره و ممنون از شما

حسین - اص جمعه 25 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:23 ب.ظ

سلام و درود بر سعید خان
آقا تا ما را پلاکی باز نکنی دست بردار نیستی (مزاح)!
دوست خوب من، موضوع این وبلاگ کبوتر بلندپرواز ایرانی است و اگر بخواهیم گستره موضوعات را به کبوتر مسافتی هم گسترش بدهیم به زمینه اصلی کمتر می رسیم. با این حال از این پیگیری هایت و جدی بودنت در خواسته های واقعا درستت خیلی خوشم آمد. اگر دوستان حقیقت جو مانند شما تعدادشان زیاد بود تحولات خیلی خوبی در این رشته شاهد می بودیم.
به خاطر شما یک گوشه ای از این مطالبی که دوست داری برایت می نویسم:

برنامه تمرین کبوتر مسافتی
کبوتر مسافتی با توجه به ذات قوی و غریزه برگشت به خانه به راحتی جلد می شود. معمولا دو نوع کاربرد برای این کبوتران هست: 1- نامه بری 2- مسابقه . شما هر هدفی که داشته باشی در تمرین مسافتی باید دو ویژگی را سرلوحه کار خود قرار دهی: 1- تکرار 2- صبر و حوصله
دراین صورت در مدت کوتاهی خواهی توانست کبوترانت را آموخته و ورزیده کنی.
اما دستورالعمل:
1- فرض کن از کبوتران مسافتی ات جوجه هایی کشیده ای که تا به حال آنها را پرواز نداده ای. آموزش کبوتر مسافتی از سن بسیار کم شروع می شود. معمولا این کار را از 3 هفتگی شروع می کنند که هنوز کبوتر قادر به پرواز نیست. می توانی آنها را در یک قفس در تراس روبروی گنجه قرار دهی تا از همین سن کم اطراف را بشناسند و جاهایی را به عنوان نشان در ذهنشان حک کنند. وقتی یک ماهه شدند آنها را تشویق کن که دور و بر تراس راه بروند و پر بزنند. در این سن آنها جای دوری نمی پرند. وقتی توانستند بیشتر بپرند به آنها آزادی کافی بده که اطراف را کشف کنند. به مدت 2 هفته از غذا دادن طوری بهره ببر که خوب جلد بشوند. طوری که به خوبی با گنجه آشنا شده و برای آب و دان راه گنجه را بیاموزند.
2- جلد کردن کبوتر پلاکی خیلی راحت است و بهتر از من آن را بلد هستید. فقط بگویم اگر کمی بازیگوشی کردند نترس. چند روزی طول می کشد تا اینها با هم تیپ شده و بعد از پروازشان برای خوردن دانه به گنجه مراجعه می کنند.
3- زمانی که کبوترانت حدود یک ساعت پریدند دیگر آماده تمرین مسافت شده اند. ابتدا از مسافت 8 کیلومتر شروع کن. نکته: در ایران بعضی ها از مسافتهای کمتر شروع می کنند ولی در منابع می خوانیم از مسافت 5 تا 10 مایل (8 تا 16 کیلومتر) شروع کنید. در منابع دیگری ذکر شده ابتدا از مسافت 1.6 کیلومتری شروع کنید بعد 3.2 کیلومتر و ... به نظر من اینها هم بستگی به کبوتر شما داره و هم کمی هم سلیقه ای هستش و هر کبوتربازی طبق تجربه اش از یک روش پیروی می کند و در نهایت فکر می کنم مسافت 1600 متر و بعد 3200 متر برای ما مناسب تر و مطمئن تره.
4- سه بار مسافت فوق را تکرار کن. بعد مسافت را 2 برابر کن و باز هم سه بار تکرار پرواز. این کار را تا 80 کیلومتر ادامه بده.
5- تمرین مسافت را هفته ای یک بار انجام بده حتی اگر کبوترانت مرتبا با موفقیت بر می گردند. البته زمان بین هر گام از تمرینات بستگی به تجربه و سلیقه کبوترباز هم دارد. اگر فاصله کم باشد کبوتر بدن خالی می کند.
6- اگر در فصل زمستان هستی در روزهایی که آسمان صاف و هوا خوب است تمرین را انجام بده.
7- جهت تمرین را عوض کن به گونه ای که کبوترانت یاد بگیرند از غرب و شرق و شمال و جنوب راهشان را به خانه پیدا کنند.
8- کبوتران جوان برای تمرین باید کمی گرسنه باشند تا به اشتیاق دانه سریعتر به خانه باز گردند. اما کبوتران بزرگتر نیازی به این مشوق ها ندارند و آنها را قبل از پرواز دانه بده. قبل از آزادسازی دان زیاد و آب به آنها بده. دان کبوتر پروازی با بقیه کبوتران فرق می کند. کبوتر پروازی نیاز دارد که عضله هایش تقویت شود و چربی اش به حداقل برسد.
9- پرواز صبحگاهی بهتر از پرواز عصرگاهی است. آنها را در روزهای صاف و آفتابی بدون باد یا با باد ملایم تمرین پرواز بده. ساعت پرواز باید همیشه زمان ثابتی از روز باشد. آب و دان و تمرین کبوتر مسافتی باید از روی برنامه زمانی ثابتی باشد.
10- وقتی در تمرینات شروع به از دست دادن کبوتر نمودی سرعت تمریناتت را آهسته کن. از دست دادن کبوتر گاهی ناگزیر است.
11- کبوتر تازه برگشته به خانه را اجازه نده مستقیما وارد گله شود و قاطی بقیه شود. ابتدا یک چکاپش بکن از نظر مریضی و زخم یا جراحت.
12- برای کبوتران تازه برگشته به خانه در قسمتی از گنجه ات یک دام درست کن که به آن وارد شوند و شما راحت انها را بگیری. این دام اجازه می دهد که کبوتر از یک راه وارد بشود ولی به قسمت اصلی راه ندارد.
13- کبوترانت را جوری بار بیاور که با علامت شما وارد دام شوند. همیشه به کبوترانت برای رفتارهای درستشان جایزه بده
14- کبوترانت را از محدوده توانشان دورتر نبر. محدوده توان کبوتران معمولی از 80 کیلومتر تا 320 کیلومتر است.
15- دو هفته اول تمرینات سخت ترین زمان است. صبور باش. روی کارت متمرکز باش. خواهی دید که غریزه بازگشت به خانه شروع به کار خواهد نمود.
16- هیچوقت کبوترانت را در گنجه نترسان. آنها باید در آنجا کمال امنیت را احساس کنند و بخواهند به آنجا بازگردند.
17- اگر می توانی دوستانی بیاب و با آنها کبوترانت را به تمرین مسافت ببر. برای تمرین همیشه حواست به سلامتی و روی فرم بودن کبوترانت باشد.
18- می توانی از ماده های بالغ هم بین جوجه هایت برای تمرین مسافت استفاده کنی. کبوتران بالغ نقش راهنما را برای بازگشت به خانه بازی می کنند و باعث می شوند جوجه ها با هم و دور آن کبوتر بالغ تیپ شوند.
19- توصیه می شود کبوترانت را همه با هم آزاد کنی. به خصوص تمرینات اول. البته جایی هم خواندم که تک تک آنها را به پرواز درآور و احتمالا برای مسافتهای بالاتر است.
20- بعد از مسابقه پرواز همیشه کبوترانت را آب تنی بده.

سعید جان بهترین برنامه تمرینات را کلوب های کبوتر مسافتی دارند و در اختیار تازه کاران و اعضای کلوب می گذارند. شاید حمید آقا بتوانند از دوستان مسافتی پران یا کلوبها منابعی برای استفاده شما و سایر دوستان پلاکی تهیه کنند.
البته با توجه به اینکه بعضی دوستان تیز و نابغه (در حد انیشتین) فهمیده اند که من همان حمیدم و لو رفته ام بنابراین از خودم (حمید) درخواست می کنم اگر برنامه تمرینات پلاکی را جستی برای خودم ایمیل کن تا بدهم به سایر بچه ها که آنها هم خودم هستند ترجمه کنند.
موفق باشید.

فرزاد پنج‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:34 ق.ظ

وبلاگ کبوتر خال قدیم قم تعطیل شد

سعید پنج‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:00 ق.ظ

سلام
دوستان بجای اینکه الکی بیاید یک خم و دوخم هم دیگر رو بگیرید و وقت تلف بشه
بیائید یک سایت ازکبوتران پلاکی ترجمه بکنید از سیر تا پیازش بذارید جماعت یک حالی بکنند
تا همه سر نخ بیاد دستشون
یک سایتی که تونسته از طریق همخونی در اروپا قهرمان تولید کنه از پایه همه چیز گفته بشه خوب جماعت هم نظرش عوض میشه البته بامستندات

حسین - اص پنج‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:39 ق.ظ

سلام آقای علیزاده
بزرگوار باز هم که به نظرات بنده گیر دادید و این بار در وبلاگ ارباب. می دانم که پس از پاسخم به شبهاتتان احتمالا باز هم از پاسخ طفره خواهید رفت و باید منتظر باشم تا گیری دوباره بر سر موضوعی دیگر. بگذریم، و اما پاسخ بنده:

1- با لحنی گلایه آمیز فرمودید:
"مخصوصا که گفته بنده را عوض کرده (بجای دو نسل در همخونی، مدعی بر یک نسل شوید و در وبلاگ دیگر نقل قول کنید، که بسمغ و توجه بنده رسانده شد). آنرا چه مینامید (عوض کردن تجربه بنده و وانمود کرن آن بنهوی که بنفع سرکار نمایان شود)؟ آیا این دموکراسیست؟"

دوست عزیز شاید حافظه تان یاری نکند یک بار خودتان زحمت بکشید بروید کامنت مشهورتان را بخوانید (وبلاگ ارباب، پست گرگی و قرمزی، چهارشنبه 27 دی1391 ساعت: 0:40) آنجا خودتان اعتراف کرده اید که:
"حالا این دو جوجه های کاملا’ از خون جدا ولی هر دو نتیجه ""یک نسل همخونی"" را با هم جفت انداختم و نتجه بسیار قابل قبول گرفتم."
" از همخونی نمیترسم ولی از ادامه همخونی برای چندین نسل قبا دارم چون ..... برای همین دلیل فقط بنده ""یک نسل همخونی"" انجام دادم. "
خودتان چندبار گفته اید "یک" نسل همخونی انجام داده اید اما حالا پس از گذشت 2 ماه می گویید "دو" نسل همخون کرده اید و بنده وانمود کرده ام تجربه همخونی شما یک نسل بوده؟؟؟؟؟ جل الخالق!!!
مگر شما در همان کامنت نفرمودید " اینکار رو با موفقیت انجام دادم, بیش از 6 سال طول کشید ولی جواب بسیار عالی و قابل قبول داد" خب اگر شما به گفته خودتان 6 سال همخونی را ادامه داده اید که نباید به این زودی فراموش کنید که یک نسل یا 2 نسل همخون کرده اید؟؟ مثل اینکه این قضیه همخون سازی شما "بو" دارد! این موضوع را هم بررسی خواهم نمود. فعلا یک چارت کشیده ام از تجربه همخونی شما، به من بگویید این چارت نشان دهنده یک نسل همخونی است یا دو نسل؟
http://www.axgig.com/images/41259324335386397527.jpg

خب، من نمی خواهم مثل بعضی ها تجربه همخونی شما را به مسابقه نقد بگذارم و سخنم را از زبان این و آن بگویم. خودم چند نکته خدمتت عرض خواهم کرد.
دوست عزیز، شما فرمودید "بنده کله برنجی و کله دم سبز داشتم که تولید جوجه هائی متفاوت داشتند. مثلا’ یکی از چهار جوجه خوب بود"
1- می خواهم ببینم اینها که کبوترانی پشت ناپاک بودند و قهرمان هم نبودند و مثلا 25% جوجه خوب می دادند طبق چه اصلی چنین کبوترانی را همخون کرده اید؟ مگر خودتان به ما توصیه نکردید بدانیم چه می کنیم و ترکیب همخونی را برای تثبیت ژن کبوتر قهرمان بکار ببریم؟ مگر نگفتید " قدم اول تولید قهرمان است" و بعد از آن همخونی برای استوارسازی ژن قهرمانی بکار می رود؟ پس همخونی چنین کبوترانی غلط اندر غلط است (حتی طبق آموزشهای خودتان).
2- دوست عزیز، در تعجبم چقدر بخت و اقبال با شما یار بوده که توانسته اید فقط با یک نسل همخونی از کبوترانی که 25% جوجه خوب می داده اند نتیجه "بسیار عالی" بگیرید: کبوترانی با ژن پا برجا هم از نظر پرش، هوش، جلد شدن، خال و رنگ و بالاخره قامت. به نظرم در این چارت شما همه چیز دست به دست هم داده که از همخونی نتیجه خوب بدست آید و کره را از شیر استخراج کنید! چقدر دوستان عزیز مخالف همخونی که آن قدر تجربیات ناموفق داشته اند به راحتی پذیرفتند که با یک نسل همخونی کبوتران با ژن پابرجا از نظر پرش و هوش و جلد شدن تولید کرده اید! و این نشان از خامی و بی تجربه گی عده ای در این زمینه است.
3- دوست من، این تجربه همخونی شما شباهت عجیبی دارد به روش پرورش لاین (شباهت که چه عرض کنم خود خود پرورش لاین است). می خواستم بدانم شما خودتان آن را ابداع کرده اید یا از جایی خوانده اید؟ روشتان خیلی شبیه به آنچه در کتاب آقای Graham Dexter ذکر شده نیست؟
4- دوست عزیز اگر از منبعی استفاده کرده اید چرا به گونه ای وانمود کرده اید که خودتان طراح این آزمایش زیبای همخونی بوده اید و تجربه موفقی هم از آن داشته اید؟ آن وقت خواننده گمراه نمی شود؟ البته خیلی ها آن زمان گفتند که استاد علیزاده مقاله پرمایه ای داده و همه آن را به حساب تجربه استادانه شما گذاشتند. کسی ذره ای هم شک نکرد که این روش روشی است شناخته شده و کتاب ها دارد و نامش پرورش لاین است و روش اصلی اصلاح نژادی در بسیاری گونه های جانوری و گیاهی است.
5- دوست محترم اگر شما 6 سال از عمرتان را صرف همخونی کرده اید و نهایتا نتیجه "بسیار عالی و قابل قبول" گرفته اید چرا اینقدر در نفی همخونی قلم می زنید؟ با این حساب شما تنها فرد ایرانی هستید که همخونی کبوتر را در این سطح عالی انجام داده و "شش" سال زحمت کشیده اید و آزمایش کرده اید آن هم آزمایشی آگاهانه و هدفدار. خیلی کار علمی ای کرده اید و بنابراین در ایران جزو نخبگان این شیوه اصلاح نژاد هستید. چرا سینه تان را جلو نمی دهید و با افتخار نتایج عالی بدست آمده تان را با جزئیات منتشر نمی کنید؟ چرایش را بنده می گویم. به خاطر اینکه شما حقیقت امر از همخونی بیشتر نتیجه "غیرقابل قبول" گرفته اید تا نتایج "قابل قبول". بنده می دانم همخونی چه راه پرمشقتی است و آن جفتی که شما گفتید جوجه های همخونشان چه از آب در خواهند آمد! خب با این حساب باید هم از همخونی بد بنویسید. یعنی می فرمایید هم تجربه بسیار موفق همخونی داشته اید و هم آن را نفی می کنید؟
6- برادر محترم، اینکه فراموش کردید یک نسل یا دو نسل همخون کرده اید چه معنایی می دهد؟ (کم حافظه گی نشانه چیست؟) امیدوارم فقط به خاطر کهولت سن بوده باشد.

********
یکی از شگردهای همیشگی مخالفان همخونی بیان تفاوتهای تیپلر یا پلاکی با کبوتر بلندپرواز ایرانی است. باز هم طبق همان شیوه قدیمی فرمودید:
"سیستم کبوتر مسافتی که فقط نیاز بیک قهرمان در مسابقه دارد..با کبوتر ایرانی که در گروهای سنکین (بالای 500 کبوتر) در مسابقه شرکت میدهند فرق دارد"
پاسخ: اصول همخونی و اصلاح نژاد در تمام حیوانات و حتی گیاهان یکی است. اصول ژنتیکی یکی است. مهم نیست که کبوتر مسافتی است یا رولر یا ایرانی. کبوتر یا ذرت هر دو طبق اصول واحدی اصلاح نژاد می شوند. یعنی به نظر شما نمی توان با پروسه اصلاح نژاد تعدادی کبوتر اصلاح نژاد شده به وجود آورد و آنها را زیاد کرد و با آنها گرو داد؟؟ مگر آقای مهدی م (مهدی خارجی) 10 سال پیش تعداد معدودی تیپلر از اروپا نیاورد و ظرف 10 سال تعداد آنها را به بالای 500 عدد رسانده و الان هم آماده گرو است؟
برادر عزیز این دلایلی که برای نفی همخونی می گویند (مثل فرق داشتن مسافتی و تیپلر با ایرانی) اینها بهانه خوبی نیست.

********

اما درباره راهکار پیشنهادی تان برای جایگزینی همخونی. راهکارتان کمی پیچیده بود (کمی تا قسمتی مزاح) و چندین بار کامنت شما را خواندم تا متوجه راهکار شوم فرمودید:
"میشود نتیجه ای همسطح با همخونی گرفت بدون همخونی، بله میشود اگر دسترسی بکبوتران پشت پاک باندازه ایده آل خودتان داشته باشید."
در پاسخ ابتدا نگاهی به تصویر زیر از مقاله (90 Years Ago: The Beginning of Hybrid Maize) نوشته: James F. Crow بیندازید:

http://axgig.com/images/04400227958701841424.jpg

نگاه کنید. ذرت در امریکا تا سال 1930 به روش گرده افشانی آزاد (غیر همخون) تکثیر می شده و حدود 30 واحد در هر جریب محصول می داده. بعد تا سال 1960با روشهای تلاقی دوگانه لاینهای همخون خالص، محصول را تا 50 واحد در جریب افزایش داده اند. سپس با روشهای تلاقی یک گانه تا سال 2000 محصولدهی ذرت را به حدود 130 واحد در هر جریب رسانده اند. خب به نظر شما این ذرتی که 130 واحد محصول می دهد از اول وجود داشته؟ خیر. 90 سال طول کشیده تا به این ذرت دست پیدا کرده اند.
راهکار پیشنهادی شما مثل این است که به اصلاح گران نژاد ذرت بگویید چرا ذرت را همخون می کنید بیایید و ذرت اصلاح شده پشت پاک با بازدهی 130 واحد تکثیر کنید!! خب کو کجاست؟ ما می خواهیم با همخونی به آن موجود پشت پاک دسترسی پیدا کنیم اگر آنرا داشتیم که اصلا همخونی و اصلاح نژاد معنایی نداشت. 90 سال زحمت اصلاح نژاد کشیده می شود تا چنین ذرتی بدست بیاید.
به همین ترتیب کبوتر مسافتی و تیپلر که الان نوع پشت پاک آن موجود است اینها بیش از صد سال طول کشیده تا پشت پاک شده اند و به شکل امروزی در آمده اند. اینها تکامل یافته و اصلاح شده هستند. اگر از روز اول این پلاکی امروزی وجود داشت صدها سال نیاز به اصلاح نژاد نبود.
دوست محترم در همخونی یکی از اهدافمان رفع عیوب کبوتر و خالص سازی نژاد آن است. پس ما کبوترانی داریم که هم ژنهای عالی دارند و هم عیوبی دارند و می خواهیم با همخونی آنها را اصلاح کنیم. اگر عیوبی نداشته باشند که دیگر نیاز به اصلاح نژاد نداریم! خب اگر ما کبوتر پشت پاک به اندازه ایده آل مان داشته باشیم، هر وقت خواستیم بهترین جوجه ها را ازشان می گیریم برای چه اصلاح نژاد کنیم؟! شما با این پیشنهادتان کلا نیاز به اصلاح نژاد را از بین بردید. من می گویم "راهکار اصلاح نژاد" ارائه دهید شما می گویید کبوتر پشت پاک "بی نیاز به اصلاح نژاد" تکثیر کنید! حالا این بماند که در اختیار داشتن کبوتران پشت پاک چقدر احتمالش ضعیف است.
شما هر کبوتری را ادعا می کنید پشتش پاک است آن را با جوجه اش همخون کنید خواهید دید چند بار جوجه معیوب به شما می دهد. طبق گفته خودتان همخونی که ژن نداشته را خلق نمی کند. همخونی که ژن معیوب را تولید نمی کند. پس ژنهای معیوب در همان کبوتر به اصطلاح پشت پاک وجود داشته و در حقیقت پاکی پشت آن خیالی خام بیش نبوده است. به خاطر همین است که اساتید این رشته حتی مایل به همخون کردن کبوتران پشت پاک هم نیستند! پاکی 100% از آن ذات باریتعالی است.
ضمنا یک بار برای خودتان کبوتر پشت پاک را تعریف کنید. مگر پشت پاک به کبوتری نمی گویند که خلوص و اصالت بالایی داشته و خون پاکی دارد و اگر با پشت پاک دیگری چون خودش جفت شود جوجه هایی همسطح خودشان می دهند؟ پس طبق این تعریف همانطور که کبوتران پشت پاک 8 ساعتی داریم همانطور هم پشت پاک 12 ساعتی هم وجود دارد. هر دو پشت پاکند یعنی اولی جوجه 8 ساعتی مثل خودش می دهد و دومی هم کبوتر 12 ساعتی مثل خودش می دهد. پس پاکی پشت فقط اشاره به خلوص ژنها دارد نه به میزان استقامت پرواز. مثلا کبوتر دم چتری که ما آن را یک پشت دری حساب می کنیم می تواند پشت پاک هم باشد و بدون هر گونه ناخالصی همیشه جوجه دم چتری به ما بدهد. "دم چتری خالص و پشت پاک". لطفا مغلطه نکنید درست است که کلمه "پشت پاک" را ما همیشه برای کبوتر پرشی اصیل به کار برده ایم و اینکه می گویم دم چتری هم پشت پاک می شود برایمان نامانوس است اما منظور بنده "پشت پاک" به معنای ژنتیکی آن است نه اصطلاح رایج و مرسوم آن در بین کبوتربازان.
هدف یک اصلاح گر نژاد صرفا "پشت پاک بودن" کبوتر نیست. "ارتقا صفات" هم یکی از اهدافش است. یعنی اینکه ما می خواهیم با همخونی از کبوتران با ساعات پرواز استثنایی کبوترانی پشت پاک بسازیم. "پشت پاک ارتقا یافته" که باید با اصلاح نژاد به سمت آن رفت. الان پشت پاک 7-8 ساعتی داریم ولی پشت پاک 12 ساعتی گمان نمی کنم. داشتن چنین کبوتری هدف و آرزوی هر کبوتردوست ایرانی است. راهکار شما تکثیر همین پشت پاکهای 7-8 ساعتی است مگر نه؟ اما ما می خواهیم با همخونی از یک کبوتر استثنایی که در گرو 12 ساعت کت زده پشت پاک 12 ساعتی بیافرینیم و به قول شما "ژن قهرمانی آن را استوار سازیم". خیلی فرق دارد. راهکارتان جایگزین خوبی برای همخونی نیست.
موفق باشید.

رضا پنج‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:43 ق.ظ

سلام اقا حمید متاسفانه از بس کبوتر بازهای اطراف ما با سر وضع نا مرتب در منزل ما امدند که کبوتر ما گم شده پیش. شما نیست .وهر چه به ایشان توضیح می دادم که با با من صبح میرم دانشگاه تا ظهر کسی خانه نبوده گوششان بدهکار نیست .تا اینکه یک روز یکی از همین افراد جلوی دانشجویم با سر وضع نا مرتب وبا قیافه غیر عادی در منزل ما آمد ..از خجالت همان روز کل کبوترها را به یکی از دوستانم در رفسنجان هدیه دادم ایشان هم یک هفته بعد چند تا قناری جیبر برایم آورد ولی هر وقت گنجه خالی کبوترها را می بینم دلم میگیره .هیچ پرنده ای مثل کبوتر لذت بخش نیست ...سال خوبی داشته باشید

رضای عزیز سلام.

متأسفانه همینطور است که میفرمایید. وقتی‌ که صحبت از فرهنگ سازی میشود قسمت اعظم آن وضعیت ظاهر افراد است. اما نباید فراموش شود که این معضل فقط شامل قشر کبوتر باز نمی‌شود. به نظر من وضعیت اقتصادی جامعه نقش اول را در این رابطه بازی می‌کند. زیرا فقر اقتصادی عامل اصلی‌ فقر فرهنگیست. متاسفم که شما به عنوان یک شخص متشخص که علاقه به این پرندگان زیبا دارد مجبور به ردّ کردن آنها شده اید. اما از طرفی‌ هم نژاد قناری مورد علاقه من را گرفتید. باور کنید اگر بگویم ایران بهترین قناری جیور را دارد اغراق نکرده ام. در حال حاضر من به علت دسترسی‌ نداشتن به این نژاد درصدد بوجود آوردن این نژاد هستم که تا ۷۵% پیشرفت کرده ام. و اگر همه چیز خوب پیش برود تا ۲ سال آینده به یک نسل خوب (اما نه در حد ایران) خواهم رسید. پیروز و سربلند باشید.

محمد مهدی چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:01 ب.ظ

سلام به آقا حمید عزیز و همگی دوستان. خدا رو شکر که آرامش به کامنتها نسبتا برگشت. از همه دوستانی که بزرگمنشی کردند چه کسانی که در این جهت کامنت گذاشتند و چه کسانی که فکر کردند با سکوتشان بهتر میتوانند به آرامش فضا کمک کرد به نوبه خود تشکر میکنم. حسین آقا سلام و همچنین تشکر به خاطر سعی شما در آرام کردن اتمسفر وبلاگها. حسین آقای عزیز ممنون از پاسخگویی شما. خیلی خوب است که شما به میراث گذشتگان احترام میگذارید. البته اگر این احترام عملی باشد و نه گفتاری صرف. اول باید ببینیم گذشتگان چه میراثی برای ما گذاشته اند و بعد به فکر احترام گذاشتن به آن باشیم. اینطور که از کامنت شما به نظر میرسد آنها بجز مشتی کبوتر که آن هم اغلب ناجورند چیزی برای ما نگذاشته اند و دانش آنها حتی در حدی نبوده که شما بتوانید در جواب سوال اینجانب مثالی را از آموخته هایتان از آنها را عنوان کنید. شما که میخواهید علم خود را بر میراث گذشتگان بنا کنید متاسفانه یا با این میراث آشنایی کافی ندارید یا اگر دارید آن را قابل برای ارائه و حتی بررسی نمیدانید و میخواهید افقی بالاتر و بهتر برای ما باز کنید. و میفرمایید جفت کردن کبوتر امری کاملا سلیقه ایست و مثال ناقص خال مخالف شما هم نهایت ساده انگاشتن این مسئله بسیار مهم است. آیا این برداشت شما نقض کننده کلام اولتان که فرمودید همه گیر شدن کبوتربازی باعث شده مبتدیان و تازه کاران بدترین ضربه را به کبوتربازی ایرانی بزنند نیست؟ آیا اینکه ما جفت کردن را امری سلیقه ای بدانیم حرف مبتدیانه نیست؟ شما این پرسش را از ده استاد کبوترباز ایرانی و خارجی بپرسید و جوابهایشان را مقایسه کنید. و آیا فکر میکنید اگر دو کبوتر 6 ساعته را به هم جفت کنیم حاصل آن جوجه های 6 ساعته است؟ لطفا برای پاسخ این پرسش به سراغ مبحث همخونی نروید و نگویید اگر با همخونی ژن این کبوتران تثبیت میشد حتما جوجه ها مثل والدین میشدند. ما راههای دیگری هم برای ارتقا و تثبیت کبوتر در ایران داریم راههایی که قدما به ما رسیده و هر کسی با تجربیاتش چیزی به آن اضافه میکند. مبحث هم خونی هم در جای خود محترم. شما فکر میکنید که اگر یک کبوتر زاغ چشم سفید را که در اثر هم خونی تثبیت شده به یک کبوتر سفید چشم سیاه که آن هم در اثر همخونی تثبیت شده جفت کنید پرش جوجه هایشان و سو و ذاتشان با والدینشان حتما برابر خواهد شد؟ اینکه شما فرمودید باید تجربه گذشتگان با دانش امروزی مقایسه و بررسی شود بسیار بجاست و همان چیزیست که بنده از شما در کامنت اولم تقاضا کردم چون فکر میکردم و میکنم که امثال شما از پس این کار برخواهید آمد. البته به شرطی که چیزی از تجربه گذشتگان و میراثشان به شما رسیده باشد و یا اجازه بدهید که برسد. دوباره یک سوال جزئی تر : اگر کبوتری از جایی به دست شما رسید و پیشینه آن را ندانستید و به خاطر ظاهر زیبا و پرش خوبش میخواهید آن را وارد چرخه تکثیر کنید از چه راهی وارد میشوید که زودتر به مقصد برسید که هم به پیشینه آن به طور نسبی پی ببرید و حداقل متوجه شوید ارزش تکثیر را دارد و هم بهترین جفت را برایش پیدا کنید؟ دوست عزیز در این رشته افق بالاتر و پایین تر به این واضحی که شما میپندارید نیست. کس نمیداند در این بحر عمیق سنگریزه قدر دارد یا عقیق. در مورد رشد ضعیف کبوتر ایرانی نسبت به سایر ملل تا حدود کمی با شما موافقم چون چیزی که ما از کبوترانمان میخواهیم و موانعی که در مسابقات برایشان درست میکنیم با آنها قابل مقایسه نیست و اینکه رشته کبوتر بازی به این شکل به خاطر مسائل فرهنگی و اجتماعی و حتی معیشتی در کشور ما کمتر از صد سال و حتی 50 سال سابقه حرفه ای دارد. دو مثال برای شما دارم یکی تعداد گروها و ساعت گروهای 30 سال پیش را با حال مقایسه کنید و دوم کبوتران تیپلری که آقا سعید در وبلاگشان نمایش دادند و شما هم مهر تایید بر شناخت نژادشان زدید. مشاهده کردید که با قوانین دست و پاگیر و سخت ایرانی آنها هم در نهایت بهتر از کبوتران ایرانی نیستند و حداقل هم سطحند البته اگر خالص بودنشان را بپذیریم. نصیحت شما را در مورد خوب بودن علم آویزه گوش میکنم ولی به شما یادآوری میکنم که بعضی وقتها گنج در خرابه است. ممنون از حوصله شما. یا علی.

حسین - اص چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 05:59 ب.ظ

محسن جان
من چندوقتی استاد دانشگاه بودم یادم نمیاد کسی رو انداخته باشم؟؟ اتفاقا همه را نمره خوب دادم حتی یک دانشجوی خیلی خوب بود که مشکل خانوادگی داشت همینطوری نمره بالا بهش دادم مشروط نشه (جدی)!
راستی گفتم یک تشکر از شما بکنم الحق و الانصاف با کامنت دلجویی که در وبلاگ ارباب دادید نشان دادید خرده شیشه ای ندارید و انسان حقیقت جویی هستید.
اینجوری بهتر نشد؟

سلام حسین جان،

آقا پس شما یکی‌ از عوامل اصلی‌ ازدیاد دکتر و مهندس‌های بی‌ سواد در جامعه هستید!

مسئولین لطفا رسیدگی کنند.

با تشکر.

محسن صادقی چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:59 ب.ظ http://https://www.facebook.com/kaftarbazi.1

درود بر شما
امیدوارم شاد باشید،...!

و اما درودی ویژه به شما برادران عزیزم حسین و حمید جان، بسیار خرسندم که برادرانی همچون شما دارم، حسین جان کامنتت را خواندم و الحق گه حرف حساب زدی و از نظر من هم حرف حساب جواب ندارد،...!

من هم حرف برادر بزرگم را هرگز زمین نزده، نمیزنم و نخواهم زد، پیرو گفته ات به عنوان عضو جوانتر این خوانواده بار دیگر همانند قبل دست دوستی به پیش بردم،...!

و اما برادر تیپلر شناسی را که من سر کلاس خود شما نشستم یاد گرفتم، یادت نیست حتی یک ترم هم نمره ندادی به من مشروط شدم،...!
اینه که الان خوب یه ضرب تشخیص میدم،...!

و اما در انتها روز های پایانی سال است به نوبه خودم و هم از طرف حسین و حمید عزیز، پیشاپیش سال نو را خدمت تمامی جامعه عشقباز به خصوص عزیزان این سرا تبریک میگویم، و سالی سرشار از محبت، پیروزی و شادی را برایتان آرزو میکنیم،...!

پیروز باشید،...!

محسن جان سلام.

در اینجا جای داره که به عنوان یک برادر بزرگتر از شما بخاطر نظر زیبایتان در وبلاگ ارباب خسرو که بیانگر حسن نیت شما می‌‌باشد تشکر کنم. با اینکه می‌دانم به خاطر رفاقت بین شما و بنده، خیلی‌ از دوستان بنده را بانی‌ مباحث بر حق شما می‌داند لازم دیدم این نکته را یاد آور بشوم که ما حرف‌هایمان را خیلی‌ پیشتر از اینها در مورد ترکیب نژاد‌ها بیان کردیم و دلیل برای باز کردن زخم کهنه نمی‌بینیم. و این ذات ایران دوستی‌ شما که بسی‌ جای تقدیر دارد با دیدن بعضی‌ عکس‌ها به جوش آمد، که خوشحالم که حسین عزیز که خود بنده هستم (حسین جان هر کاری می‌کنم نمیتوانم این جوک را کنار بگذارم) با منطق صحبت کردند و شما که همیشه منطقی‌ بوده اید پذیرفتید. درود بر هر دوی شما و دورد بر ایران. و بقول مصطفی عزیز زنده باد ایران و ایرانی‌ و این پرنده اهورایی.

کورش از مشهد چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:22 ق.ظ

سلام خدمت همه دوستان عزیز
از آقا حمید و حسین آقای عزیز واقعا متشکرم که بحث علمی هم خونی را که یک مبحث علمی ، منطقی و کاربردی هست را برای دوستان تشریح میکنند ،من که واقعا استفاده کردم و خواهم کرد.بنده یکی از طرفداران پر و پا قرص کبوتر پاکستانی هستم .کبوتر اصیل بلند پرواز ایرانی را هم دوست دارم.به عقیده بنده مقایسه و بحث بی مورد در مورد این دو نژاد با تعصب کور کورانه درست نیست .در مورد ساعت پرش اگر چه به گفته دوستان موارد استثنایی در کبوتران دیده شده ولی متاسفانه بدلیل عدم آشنایی با روشهای تثبیت نژاد مثل همخونی، کبوتر مورد نظر تبدیل به افسانه ای غیر قابل تکرار گشته است.در مقابل ما با رسته ای از کبوتران روبرو هستیم که به قول دوستان سالیان دراز است که توسط روش همخون اصلاح نژاد شده اند.البته ناگفته نماند همه کبوتران پاکستانی که تقریبا به 6 دسته تقسیم میشوند .حتی در خود پاکستان دارای پرش قابل قبولی نیستند و کبوتر بی کیفیت هم در آنجا کم نیست،در ایران فکر میکنند، کبوتر که پاکستانی شد باید 14 17 ساعت ببپرد که چنین چیزی نیست.پس در شرایط فعلی ما سالیان سال از آنها عقب تر هستیم و در زمان حاضر کبوتران پاکستانی در پرش طولانی مدت حرف اول را میزنند که این غیر قابل انکار است......در مورد کبوتران آقا بابک و سعید هم که در این چند روز اخیر بعضی ها انتقاد می کنند که چرا کبوتر پاکستانی را با ایرانی تلفیق کرده اند باید بگویم به نظر بنده که کبوترانشان را از نزدیک دیده ام باید صادقانه بگویم ایشان دارای یکدست ترین و خوش نقش ترین کبوتران هستند و در کلکسیون بیش از 1000 عددی کبوترانشان و جود چند کبوتر پاکستانی و 2 رگ مهم نیست که بعضی این همه بحث و جدل راه انداخته اند....

حسین - اصفهان سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:11 ب.ظ

آقامحسن سلام و درود
به نظرت کدام بهتر است:
به وبلاگی سر بزنیم در فضایی آرام و جوی دوستانه مزاح کنیم، بگوییم و بخندیم، به هم احترام بگذاریم و معلوماتمان را با هم قسمت کنیم. وقتی وبلاگ را ترک می کنیم احساس بسیار خوب و لذتبخشی در خود احساس کنیم....
یا
به وبلاگی سر بزنیم در فضایی متشنج و تنش آفرین و جوی نفرت آمیز بر ضد هم بنویسیم و از توهین دیگران عصبانی شویم و ما هم در پاسخ، بی احترامی را سرمشق خود قرار داده و هر کسی از دانسته های خود برای تحقیر دیگران استفاده کند. وقتی وبلاگ را ترک می کنیم احساس بسیار بد و سرخوردگی یا نفرت در خود احساس کنیم ....
کدام بهتر است؟
دوست من، کامنتهای شما و آقا سعید را از ابتدا خواندم. هر دو طرف حق دارید و هر دو طرف اشتباهاتی هم داشته اید که اگر مایل بودید آنها را برایتان می گویم. در این باره هیچکدامتان طرف مقابل را مقصر وضع به وجود آمده مپندارید. وقتی در جدل یک نفر بحث حاشیه ای را ادامه ندهد خودبخود مجادله تمام می شود. اصرار بیش از حد بر یک مطلب (حتی اگر صحیح باشد) نتیجه معکوس می دهد.
محسن جان کل قضایا یک سو تفاهم ساده بیشتر نیست. بهتر است همه بحثها و دلخوری ها را فراموش کنیم و از نو و با خوش بینی و آرامش روزهای پایانی سال را به خوشی طی کنیم. خوشحالم که گفتی اخلاق، ادب و جوانمردی از کبوتر مهمتر است پس به خاطر همین جمله عالمانه هم که شده بیا و جوانمردانه اختلافات را به کناری بگذار. به هر حال دوستی ارزشش بالاتر از این حرفهاست. شما هم که ماشالا دانشجو و فهمیده هستی و تیپلرشناسی ات هم خوب است و یکضرب اصل تیپلر را بین 30 تا کبوتر کله دار شناختی (از کجا تقلب کردی؟ (مزاح) من که اگر این ماده تیپلره را تست 4 گزینه ای می کردند با 3 تا کله دار ایرانی باز هم غلط میزدم!(مزاح))
این آقا سعید هم آنقدرها پسر بدی نیست به مناسبت فرا رسیدن عید نوروز و بهار طبیعت دلهایمان را نیز بهاری کنیم و به قول حافظ شیرازی:
برخاست بوی گل ز در آشتی درآی ای نوبهار ما رخ فرخنده فال تو
شاد و سربلند باشید.

محسن صادقی سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 05:55 ب.ظ http://https://www.facebook.com/kaftarbazi.1

درود بر شما
امیدوارم شاد باشید،...!

حسین عزیز کامنت شما را در وبلاگ وزین ارباب خسرو خواندم، برادر من مگر غیر از این است که من همه ی انچه را که گفتیت عمل کردم،...!

احترام گذاشتم، احترام ندیدم و متهم شدم،...!
بحث منطقی کردم، بحث را به حاشیه کشاندند،...!
حرف در دهانم نهادند، هیچ چیز نگفتم و فقط از خود دفاع کردم...!
پایه را روی دوستی و برادری گذاشتم اما اما خودتان قضاوت کنید چگونه برخورد کردند،...!

از دوستان خواهشمندم که خود قضاوت کنند که چه کسی مغلطه کرد،...؟

به من میگویند که توانایی شناسایی کبوتنر پاکستانی را از ایرانی ندارم،...!

من که خود گفتم همه ما بیسواد، اقای فلاحی عرض کردم خیلی مشتاق هستید که ببینید ان کبوتر ایرانی هست یا دو رگ میتوانید از دوست عزیزم نوید و یا هر کارشناس دیگری بپرسید،...!

حسین جان اگر کمی به کامنت های من دقت کنی میفهمی من هم طرفدار دموکراسی محض هستم این متن های زیر را از کامنت های قبلی کپی کردم:

1. من هرگز شما را محکوم نمیکنم هر کس سلیقه و اعتقاد و نظر خاص خود را دارد، هیچ دو آدمی در کل دنیا طرز فکر یکسان ندارند،...!

2. عرض کردم من هرگز شمارا محکوم به کاری نکردم و نخواهم کرد، نظرتان برای من محترم است و هرگز به شما نخواهم گفت که تلفیق نزاد نکنید زیرا اعتقاد دارم آدمی ازاد است که هر کاری که دوست دارد انجام دهد، پس از من دلگیر نباش برادر،...!

3. و برای بار چندم هم میگویم من هرگز شما را محکوم به کاری نکردم و نخواهم کرد، نظرتان برای من محترم است و هرگز به شما نخواهم گفت که تلفیق نژاد نکنید زیرا اعتقاد دارم آدمی ازاد است که هر کاری که دوست دارد انجام دهد، پس از من دلگیر نباش دوست عزیز،...!

حسین عزیز، جناب اقای فلاحی ملاحضه کنید بنده بیشتر از شما به دموکراسی اعتقاد دارم و همانطور که مشاهده میکنید در تمام کامنت هایم این حرف را تکرار کردم، ولی آقای فلاحی در جواب میگویند که بنده محکومشان کردم به انقراض نسل کبوتر ایرانی،...!
خواهشا کمی منصف باشید دوستان،...!

بار دیگر عرض میکنم دوستان شما سخت در اشتباه هستید،...!
از کبوتر مهمتر اخلاق، ادب، شرافت و جوانمردی صاحب کبوتر است، اما حرف شما اینست که توهین کنیم، تهمت بزنیم، مغلطه بکنیم، اما در عوض اگر کبوتر ساعت بالا هوا کنیم همه چیز خوب است،...!

اما خیر سخت در اشتباه به سر میبرید، این نه فقط حرف من بلکه حرف تمامی اساتید و بزرگان این رشته است.


پیروز باشید،...!

محسن صادقی سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:25 ب.ظ http://https://www.facebook.com/kaftarbazi.1

درود بر شما
امیدوارم شاد باشید،...!

دوستان طبق گفته بعضی از عزیزان که خود را حرفه ای در این ورزش میدانند اصالت کبوتر اصلا مهم نیست و فقط ساعت ان است که مهم است،...!

من نمیدانم چه کسی به بعضی ها گفته که شما حرفه ای هستید، در ضمن از قدیمی ها نقل شده که درخت هرچه افتاده تر باشد بارش بیشتر است، نه آقایانی که خود را حرفه ای و دکتر و استاد مینامید اجازه دهید دیگران درباره شما قضاوت کنند،...!

برخی از شما خوب است که بروید و کارنامه خود را ببنید و سپس به خود لقب حرفه ای، دکتر و یا استاد را بدهید،...!
منظور از کارنامه هم کارنامه کبوترانتان (البته اگر کبوتری شخصا داشته باشید،...!) و بامتان (البته باز هم اگر بامی شخصا داشته باشید...!) را یک بار مرور کنید و سپس به خود چنین القابی دهید،...!

و اما یک نکته که به شدت باعث خنده و من شد و من بسیار متعجم از ان، این است که در این زمانه انسان ها چه زود رنگ عوض میکنند،...!
حتی از فصل ها هم سریعتر،...!
کسانی هستند که تا دیروز به یکدیگر دشنام میدادنند و چه ها که نمیگفتند،...!
حال همچون برادر در آغوش یکدیگر قرار گرفته اند، خوب است یاد روزهایی که به یکدیگر دشنام میدادید هم بیفتید،...!

دوستان عزیز و ای شما حرفه ای ها از کبوتر و اصالت ان مهمتر اصالت و صداقت صاحب کبوتر است،...!
جالب است این روزها دنشنام دادن، تهدید کردن، کبوتر انداختن به دبگران، دروغگویی، فحاشی، و،... نشانه اصالت و صداقت است،...!

در لا به لای کامنت های وبلاگ یکی از همین دکتر ها و حرفه ای ها یک کامنت از او دیدم که بسیار جالب بود، وی از چندیدن نفر نام برده بود که او را در کبوتربازی تایید میکنند، از قضا یک تن از انها جزو بستگان نزدیک بنده بود، و یکی دو تن دیگر هم از اشنایان بنده،...!

جالب است در دیداری که چند روز پیش با همان عزیز داشتم صحبت هایی درباره این آقا میکرد که در ان همه چیز یافت میشد بجز تایید،...!!!

یکی دیگر از همین عزیزان حرفه ای میگوبد این تصویر کبوتر اصیل ایرانی است،...!
http://axgig.com/images/37498036277846842558.jpg
آقای حرفه ای خطاب به شما: من بیسواد، حمید عزیز بیسواد، حسین عزیز بیسواد، احمد عزیز بیسواد، برادر دکتر خودت بیسواد،...!
من این عکس را نشان نوید عزیز همان دوستت که سنگش را به سینه میزنی، من این عکس را نشان او میدهم اگر تایید کرد که ایرانی است از جانب خودم میگویم ما همگی این سرا را ترک کرده و تقدیم شما میکنیم،...!!!
اما اگر تایید نکرد چه،...؟

بله دوستان عکس را خودتان ببینید و قضاوت کنید، ببینید یک حرفه ای میگوید این یک کبوتر اصیل ایران است،...!
وای بر ما که حرفه ای ها و دکترهامان این چنین هستند،...!

اما استاد دیگری میگوید که: سلام آقای محسن صادقی, بالشخصه فکر میکنم باندازه کافی کبوتر پشت پاک ایرانی در ایران وجود داره. بستگی داره شما با چه عشقبازهائی رفت و آمد دارید.

نه دوست عزیز سخت در اشتباهی،...!
چه خوب شد که گفتید با الشخصه، یعنی نظر شخصی شماست، و برای ما هم محترم است، هرجند واقعیت این چنین نیست و سخت در اشتباه به سر میبرید،...!

با عشقباز هایی رفت امد دارم که انها همان دوست دکتر و کبوتر شناستان را حتی به قدر ارزنی هم در کبوتر بازی قبول ندارند،...!
با عشقباز هایی رفت و آمد دارم که همین دکتر و دوست کبوتر شناستان آرزوی دیدن یکی از پشتدری های ان ها را از نزدیک دارد،...!

و ای عزیز بدان اگر چند سالی در فراسوی مرزها زندگی کردی و کمی زبان بلدی و در بین جوان ها (خود من هم جوان هستم،...!) 2 سه کلمه انگلیسی میگویی و برخی هم ندیده و نشنیده میگویند به به چه چه، نشانه با سواد بودن نیست،...!
یک مثال بسیار به جا و زیبا از حمید عزیز برایتان نقل میکنم:
اگر شخصی یک مقاله درباره جریان های سه فاز بنویسد، اگر این مقاله را 1000 نفر آدم بیل زن تایید کنند ارزش بیشتری دارد یا اگر یک مهندس برق تایید کند ارزشش بیشتر است،...؟
من و دوستانم قطعا میگوییم اگر ان مهندس برق تایید کند قطعا ارزشش بیشتر است حال شما و دیگر دوستانتان را نمیدانم،...!

برخی از همین دوستانتان مقالاتی مینویسند (البته ثابت شد که کپی و دزدی بوده،...!) که بسیاری از جوان ها و اشخاصی که حتی در تلفظ برخی کلامات ان دچار مشکل شدند، مهر تایید بر ان زدند، ولی اما دریغ از یک شخص کبوتر شناس که درباره آن حتی نظر دهد،...!

نه ای عزیز اینگونه نیست، بعضی ها یک شبه دکتر شدند و کبوتر شناس بعضی ها هم 15 سال دارند در این رشته تحصیل میکنند و مطالعه میکنند ولی هرگز دم از استادی و دکتر بودن نمیزنند،...!

و نکته دیگر این که شما میگویی هند رفتید و پاکستان و،... من درست است به این کشورها نرفته ام ولی دوستانم در انسوی ان سوی مرزها برایم گفته اند که چه خبر است، شاید انروزها که جنابتان در ایران بودید برخی از بستگان بنده در آن سوی مرزها بودند،...!

دنیای امروز دنیای تکنولوژی است امروزه میتوان در خانه نشت و خرید کرد نیازی به پیمودن راه های طولانی نیست، اینترنت، مقالات و کتب بسیاری میتوان خواند،...!

و در اخر مثل اینکه در خواندن متن فارسی کمی مشکل دارید،...!
دوست با سواد عزیز، ما حرفی از کبوتر دم سیاه و کله سفید نزدیم و نمیدانم این اسم ها را از کجای کامنت من در آوردید،...!
و در انتهای کامنتم هم برای شمایی که شک دارید نوشته بودم که:
باور ندارید از خود ایشان (بهمن عزیز) بپرسید یا خودتان بروید و با چشمان خودتان ببینید،...!

در انتها از برادر عزیزم حمید و حسین عزیز عذر خواهی میکنم که در حضور انها لب به سخن گشودم، امیدوارم که حق مطلب را ادا کرده باشم،...!

پیروز باشید،...!

محمد مهدی سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:50 ق.ظ

سلام به آقا حمید عزیز و دوستان. اوه اوه مثل اینکه بحث دورگ گیری حسابی داغ شده! بنده هم تا حدود زیادی با آقا محسن صادقی موافقم. اما معتقدم آقا سعید هم خیلی محترامانه و خوب جواب دادند هر چند کار دورگ گیری ایشان را اصلا نمیپسندم. به هر حال به نظرم نباید خیلی افراد را تحت فشار گذاشت. به شما قول میدهم اگر ما بر کار درستی که انجام میدهیم پافشاری کنیم حتما در آینده بهره آن را خواهیم برد بهترین مثال کار آقای بهمن خان از همدان است که با پشتکار تحت تاثیر مسائل و تبلیغات محیط پیرامونشان قرار نگرفتند و حالا در جایگاه بسیار خوبی ایستاده اند. کلا این امواج همیشه کبوتر ایرانی را تهدید کرده یک روز کاکلی بازی مد میشه. یک روز کبوتر نوک کوتاه. یک روز کبوتر بلند. یک روز کبوتر کوتاه. یک روز کبوتر تیپلر و پاکستانی. یک روز پا بلند. یک روز پا کوتاه. تنها کسانی موفق هستند که چشم خود را بر روی تبلیغات بیخودی بسته و اسیر این موج های زودگذر نمیشوند. و در این بین هستند کسانی که هر روز از یک شاخه به شاخه دیگر پریده و همیشه مصرف کننده صرف هستند. و همیشه با یاد کبوتران گذشته خود زندگی میکنند. و بجای لذت بردن از حال در خاطرات گذشته خود غوطه ورند. اینها کسانی هستند که در کبوتر بازی چیزی به جز حسرت نصیبشان نخواهد شد. یعنی تا میخواهند از کبوتر خود لذت ببرند اسیر موج جدید میشوند. امسال بنده کبوترانی را جفت کردم که تا حد امکان چند نسل قبل پیشینه شان را میدانستم به جز یک نر که معتقدم خدا برام فرستاده! و تصمیم گرفتم تا سال 95 کبوتری نخرم و همینها که دارم رو به یک جای قابل قبول برسانم. امیدوارم همه دوستان از کبوتران خود رضایت قلبی داشته باشند البته بدون تعصب بیجا. چون در نهایت ما به خاطر لذت بردن این کار را انجام میدهیم نه پریشانی خاطر. قصدم از این کامنت پاسخگویی به حسین آقا بود ولی به جای دیگری رفتم! حسین آقا سلام. حرفای شما قانعم نکرد. منتظر مزاحمت بنده باشید. تشکر. یا علی.

حسین - اصفهان سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:51 ق.ظ

ببخشید جناب خودم
از خودم عذر می خواهم و حالا آدرس شعر کامل را تقدیم خودم می کنم:
http://fa.wikisource.org/wiki/%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86_%D8%B4%D9%85%D8%B3/%D8%AA%D9%88_%D9%86%D9%87_%DA%86%D9%86%D8%A7%D9%86%DB%8C_%DA%A9%D9%87_%D9%85%D9%86%D9%85_%D9%85%D9%86_%D9%86%D9%87_%DA%86%D9%86%D8%A7%D9%86%D9%85_%DA%A9%D9%87_%D8%AA%D9%88%DB%8C%DB%8C

حسین - اصفهان سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:58 ق.ظ

تقدیم به خودم:
تو نه چنانی که منم من نه چنانم که تویی تو نه بر آنی که منم من نه بر آنم که تویی

آقا این که همش یک خط بود. پس بقیه‌اش چی‌ می‌شه؟

محسن صادقی سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:03 ق.ظ http://https://www.facebook.com/kaftarbazi.1

درود،
امیدوارم شاد باشید،...!

ابتدا تشکر میکنم از حمید عزیز بخاطر زحمات فراوانی که در این سرا میکشد و دیگر زحمات که بنده متحملش کردم، از حسین عزیز نیز بابت این که علم خود را در این زمینه با ما در میان میگذارد سپاسگذارم و از همینجا دستش را به گرمی میفشارم،...!
و اما دوست جدید و خوبم سعید جان از کهنوج، امیدوارم که شاد و پیروز باشی، نظرت را نه یکبار بلکه چند بار خواندم،...!

باعث بسی افتخار من است که دوستی چون شما دارم که مهر تایید بر سخن من می زنی، اما چند خطی هم در این سرا که متعلق به خودمان است مینویسم،...!

در وبلاگ وزین ارباب خسرو بنده هرچه که حرف زدم بی جواب ماند،...!
و در انتها داشتم به متشنج کردن جو و مظلوم نمایی و نیش و کنایه زدن محکوم میشدم،...!
نمیدانم انها میگویند حرف حساب جواب دارد،...!
یعنی میخواهند 4=2+2 را هم نقد کنند و بگویند که صحیح نیست،...!

انها میگویند از تلفیق نژاد نتیجه خوبی گرفته اند اما تمام حرف من این است،
نتیجه شما عالی و خوب بوده اما به چه قیمتی،...؟؟؟

ما اگر بیاییم و قدری روی کبوتر اصیل خودمان وقت بگذاریم قطعا نتایج دلچسب تری خواهیم گرفت،
من هرچه که خواستم در وبلاگ وزین ارباب خسرو منطقی بحث کنم و از موضوع اصلی بحث منحرف نشویم دوستان بحث را به حاشیه کشاندند و حرف در دهان من گذاشتند،...!
بار دیگر مینویسم برای همه کسانی که کبوتر اصیل ایران را رو به خطر میبرند:
بار دیگر یرایتان مینویسم:
ایا فرم بدن کبوتر اصیل ایران زیبا تر است یا کبوتر دورگ یا حتی سایر نژادها،...؟؟؟
قطعا پاسخ شما و همه ی کبوتر داران عزیز کبوتر اصیل ایران است،
آیا نوع بازی کبوتر اصیل ایران زیبا تر است یا کبوتر دورگ یا حتی سایر نژادها،...؟؟؟
بله این بار هم پاسخ همگی کبوتر اصیل ایران است،...!

حرف من این است که وقتی شما به عنوان مثال سرورهای اصیل ایران دارید که پرششان هم قطعا خوب است، چرا از همان نسل اصیل اضافه نکنیم،...؟
قبول دارم کمی سخت و دشوار است، اما آیا نتیجه بهتر نیست،...؟
ایا کبوتران زیبا تری از هر نظر چه روی زمین چه در اسمان نصیبتان نخواهد شد،...؟
قطعا هم شما و هم من و هم همه ی عزیزان میدانند که نتیجه بسیار دلچسب تر خواهد بود،...!

و نکته مهم دیگر اینکه من از اساتید و بزرگان این رشته شنیده ام که گنجه کبوتر دار باید یکدست باشد، یعنی یک جنس کبوتر در آن باشد حتی بسیاری از بزرگان نیز از 3-4 نسل خاص نگهداری میکنند، حال نمیدانم این چه رسم کبوتر بازیست که دوستان پیش گرفته اند که کبوتر ایرانی، پاکستانی، تیپلر، هندی، کاشانی، و تلفیق همه ی این ها را در کناره هم نگهداری میکنند،...!

و در انتها برای بار دوم سخنی گرانبها از برادر عزیزم حمید برایتان نقل میکنم:
دوست عزیز، از بین رفتن یک نسل حیوان و منقرض شدن آن چندان زمانی احتیاج ندارد،...!
چه بر سـر یوزپلنگ ایرانی آمـد،...؟
چه بر سر گور خر ایرانی آمد،...؟
چه بر سر لک‌لک ایرانی آمد،...؟
چه بر سر اسب ترکمن آمد،...؟
چه بر سر گوزن ایرانی‌ آمد،...؟
چـه بر سـر بز کـوهی آمـد،...؟
چـه بر سـر ‌خـرس ایـرانی،...؟
مگر نه اینکه هر کدام از این حیوانات در گله‌های صد هزاری یافت می‌شدند،...؟
پس چه شد،...؟
چند نسل انسانی‌ طول کشید تا کاملا از بین بروند یا به تعداد انگشتان دست برسند،...؟
اصلا چرا راه دور می‌رویم، همین کبوتر همدان کبوتری بود که از ۱۰۰ کیلومتری همدان تا خود کرمانشاه روی هر بام هر روستایی را نگاه میکردی حداقل ۵۰ تای آنها در حال بازی و مستی کردن بودند،...!
پس چه شد که به جایی رسید که فقط بهمن عزیز و ۳ یا ۴ نفر دیگر از آنها نگهداری میکنند،...؟
باور ندارید از خود ایشان بپرسید یا خودتان بروید و با چشمان خودتان ببینید،...!

پیروز باشید،...!

[ بدون نام ] دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:58 ب.ظ

باسلام خدمت سعیدعزیز ودیگر دست اندر کاران وزین ارباب خسرو

خیلی وقت مطالب این سرا را دنبال میکنم خیلی بر دانسته های ناچیز حقیر دراین مدت اضافه شد در همه موارد

تنها مورد که بشخصه باعث دلگیری اینجانب شد تلفیق کردن ودورگه گیری کبوتر پاکستانی با کبوتر بلند پرواز ایرانی من بشخصه با نظر محسن صادقی عزیز موافقم که هر چه با خودم کلانجار رفتم نتوانستم بدون پیامکی حقیر ازاین سرا خارج شوم متاسفانه بعضی از اکبار که انگ ننگ بودن بر کبوتر پاکستانی میزنند حالا واقعا برای من عجیبه که چرا کبوتر ایرانی را با کبوتر پاکستانی تلفیق میکنند شما که داعیه دار کبوتر داری به سبک نوین هستی چرا دیگه دست به اینکار میزنیی حداقل کاری که میتونستی انجام بدی میتوانستی یک موضعه جدی تری در موردکبوتر پاکستانی میگرفتی ونمایش وپرش بسیار خوبش را به رخ مخالفان تیپلر پاکستانی میکشیدی وعنوان میکردی همین کبوتر ازطریق همخونی ایجادشده {افراد مخالف اطلاح ژنتیک وعلم .سنتی و قدیمی و سنتگرا ها وشب نشینها } وبسیار عجیب وجالب اگر این نژاد پست وبی ارزشه چرا شما این نژاد را با کبوتران خودتلفیق کردهای بدترازان هنگامی که سخن از بی ارزش بودن این کبوتر میشود حتی صداشم در نمیاری حتی یک جمله هم از توانای درپرشش همبه مخالفان عنوان نمیکنی البته من به دوستدارن این کبوتر ارزش زیادی قائلم قصدم زمین زدن این کبوتر توانمند نیست من خودم پرش خارق العادش رابچشم دیدم تا دلت بخواد به این نوع کبوتر دسترسی دارم کبوترانی که در گرمای بالای 45درجه 13و14ساعت را براحتی پر میکنند خودم یک جفتی داشم که متاسفانه یکیش شب بالاموند ودیگری توسط سارقان به سرقت رفت وفقط دوست دارم جواب قانع کننده ای بدی مگه شما ودوستان مدعی نیستید که کبوتر ایرانی از کبوتر پاکستانی سرتر میباشد وتوان پرش بیشتری دارد دست از محافضه کاری ودست به عصا راه رفتن بردار. همیشه دیدگاهت را شفاف بیان کن یک جمله ای در روانشناسی وجود دار که به این مضمون اگه بدلیل اینکه میترسید گفتارتان سبک وبیمحتوا تلقی شود از گفتن باز میمانید بدانید کار درستی انجام نداده اید ونتیجه بدتری میگیرید زیرا وقتی شما خودرا کم ارزش میانگارید چگونه انتظار دارید دیگران برای شما ارزش قائل شوند صحبت از همخونی میشه فوری اعلام میکنی که تحت فشاری واحتمال عملیات تروریستی وجود داره من نمیدانم دلیلش چیه واز ادامه بحث جلو گیری میکتی شور وشوق جوینده رادرگلو خفه میکنی .ویا تحت فشاری به چه دلیل یک مطلب علمی باعث تحت فشار قرار گرفتن شما میشود چرا بعضی از دوستان تا پیام وتجربهای دراین مورد بیان میکنند ویا دوستی پیامی میگزارد فوری موضوع را مختومه میکنی بقول معروف قال قضیه رو میکنی وپیشنهاد میکنی که این موضوع یامطلب دیگر تمام شده و گذشته برای دوستان ونواموزان تعیین وتکلیف میکنی که چه سوالاتی بپرسند ونپرسند خیلی جالبه . دوست عزیز مطالب علمی که پایانی ندارد و به چه دلیلی باعنوان کردن یک مطلب علمی شما تحت فشار روانی قرار مگیری مگر هدف شما غیر از اموزش دادن علمی چیز دیگرست فقط بخاطر یک دلیل ان این است که خوداین عزیزان دست به این کار میزنند واز بازگو کردن مطلب بصورت فراگیر جلوگیری میکنند ضحی خبال باطل اکثر دوستان خداروشکر به اندازه سواد کافی ودانش را دارن وخود ودانسته های خود را به بوته ازمایش خواهند گذاشت دیگر ان دوران که فلان شخص شخیص اینکار واین فتوا صادر کرده دیگر به پایان رسیده .به سه دلیل باعث میشه شما دست به تداخل نژادبزنید1موفق نشدن در ارتقا کبوترانی که شمادر دست داری. 2همچنینن افزایش ساعت پرش در گرو ومسابقات و3 اطمینان نداشتن به کبوتران خودتان وقابل اتکا نبودن انها .

اما کبوتران دورگ که درتصاویر عنوان کردی بشرح ذیل میباشند

تصاویر شماره 1و2و3 البته تصویر شماره 3تصویر یک جوجه ماده میباشداز پرهای دور گردنش معلوم که هنوز پرریزی نکرده هنوز دردوران نوچگی بسرمیبره

تصاویر شماره 10و16و20و21والبته تصویر شماره 21 یک کبوتر پاکستانی اصیله

تصاویر شماره 26و27تصاویر به اندازه کافی وضوح نداره اگه عکس از بغل گرفته بود راحتتر میشد تشخیص داد

امیدوارم مرا محکوم به مغلطه گر وفرصت طلب متهم نکنی البته ازت میخوام پیامی را که برات گذاشتم تایید کنی چون این پیام را در دیگر سراها بنمایش میگزرم تا پیامی دیگر بدرود


باتشکر سعیداز کهنوج

حسین - اصفهان دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:20 ب.ظ

حمید جان من که خودتم قرار نشد با خودت موافق نباشی دچار خوددرگیری می شی ها!
همانطور که کبوتری با فیزیک معمولی ممکن است در باطن یک قهرمان باشد همانطور هم کبوتر خوش ظاهر ممکن است غلط انداز باشد و در پرش حرفی برای گفتن نداشته باشد. پس کبوتر درون در هر دو حالت (باطن بهتر از ظاهر، باطن بدتر از ظاهر) صدق می کند. در هر دو حالت اصل این است که ارزیابی ما از ظاهر کبوتر کافی نیست.
حالا نوبت منه که بگم با فرمایش حمید عزیز کاملا موافق نیستم (تلافی)+(مزاح). فقط سودجویی نیست که باید اضافه شود، خیلی صفات دیگر هم می توانند انگیزه تلفیق نژادی باشند مثلا: 1- خود کم بینی و نداشتن اعتماد به نفس 2- نشناختن پتانسیل کبوتر ایرانی 3- نداشتن کبوتر اصیل ایرانی 4- نداشتن آگاهی کافی از نتیجه تلفیق 5- طمع برای کسب ساعات بالاتر در گروها 6- تصور برطرف کردن ضعفهای کبوتر ایرانی با تلفیق 7- بلد نبودن روش اصولی اصلاح نژاد 8- تصور به وجود آوردن نسلی برتر از کبوتر ایرانی 9- مهم نبودن اصالت کبوتر ایرانی برای فرد (هدفگذاری اشتباه) 10- ایرانی تر کردن تیپلر (چون تیپلرپرانی را اساتید ایرانی نمی پسندند) 11- تصور میانبر زدن در اصلاح نژاد 12- ...
جالب اینجاست که تلفیق نژادی (Cross-breeding) کبوتر را هیچ عاقلی در دنیا انجام نمی دهد مگر اینکه آن عاقل یک پژوهشگر ژنتیک باشد!!

سلام حسین جان که من نه‌ منم تو هم منی.. راستی‌ اون شعر مولوی را که من من توش هست یادته. اگه زحمتی نیست بفرستش. مرسی‌.

آنچنان منطقی‌ گفتی‌ که بنده مغزم قفل کرد دوست عزیز. دست مریزاد. حالا من یک نکته بگم. من الان توی قناری هام فقط cross-breeding می‌کنم. چون کیفیت به حد نهایی‌ رسیده و فقط کمی‌ و کاستی‌های جزئئ را با آوردن خون جدید جبران می‌کنم. شرمنده. همخونی تو قناری‌های من تموم شد.

حسین - اصفهان دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:37 ب.ظ

محمد مهدی جان سلام
من برای نظرات شخصی شما احترام قائلم. بر خلاف تصور شما، بنده برای میراثی که گذشتگان برایمان گذاشته اند احترام قائلم. آنها سینه سوخته هایی بودند که در زمان خودشان هر آنچه توانسته اند انجام دادند. حالا نوبت ماست و ما نه تنها باید امانتدار خوبی باشیم بلکه باید در راه ارتقا آن امانتها بکوشیم. اما مقتضیات زمان ما با آن زمان فرق می کند. اگر قدیم بود من و شما نهایتا همدیگر را در یک سئله یا گرو یا مکانی دیگر می دیدیم و تبادل نظر می کردیم و نهایتا 3-4 نفر شنونده داشتیم. اما همین الان که من و شما گفتگو می کنیم هزاران نفر گفتگوی ما را می خوانند و می توانند نظر بدهند. دنیای ارتباطات باعث شده ظرف چند ثانیه با سیلویو متکیونه که ساکن آن سوی کره زمین است آشنا و همکلام شویم. امروز دنیا دنیای اینترنت و کتاب و مقاله است. دنیای ارتباطات است. آیا وقتی Email هست که ظرف چند ثانیه به آن سوی کره زمین می رود شما به رسم گذشتگان نامه کاغذی می نویسی که هفته ها در راه است؟ آیا اگر میراثی از قدما به ما رسید و علم روز نشان داد که آن میراث آلوده به خرافات است آیا باز هم باید به آن میراث پایبند بود؟ نمی دانم تا چه حد به خرافات زدگی در کشورمان معتقد هستی، باورهای خرافی وجود دارد حتی در کبوتربازی. من معتقدم باید ضمن توجه ویژه به دستاوردهای اساتید قبلی، آنها را با علم روز بررسی کرد: مطالب درستش را تکمیل تر کرد و باورهای غلطش را هم شناسایی کرد. اتفاقا شاید برعکس بشود: علم روز دنیا از بعضی تجربه های پیشکسوتان قدیمی چیز یاد بگیرد که در این صورت علم به سرعت خودش را آپدیت می کند و آن تجربه را تکمیل تر می کند و تبدیلش می کند به دانش معتبر و مجددا یک سر و گردن بالاتر از تجربیات قدیمی خواهد ایستاد.
اینکه می گویی کبوتر ایرانی بهتر از قبل شده سوالی ازتان دارم: آیا این بهبود کیفیت "فرایندی مستمر" بوده که طی 150 سال گذشته رخ داده؟ و هنوز هم ادامه دارد؟ مطمئنا خیر. چون 150 سال زمان بسیار زیادی است و تا به حال می بایستی ته کبوتر ایرانی کشف شده باشد. مگر تیپلر از 150 سال پیش اصلاح نژادش شروع نشد؟ الان سالهاست خیلی از لاین های تیپلر به حد نهایی قدرت خودشان رسیده اند و دیگر نیازی به همخون کردن آنها نیست مگر برای مقاصدی خاص. پلاکی هم همینطور. پلاکی 1800 کیلومتری الان وجود دارد و دو روز در راه است تا به مقصد برسد. پس در خصوص پلاکی هم توان نهایی اش را شاهدیم. اگر کبوتر بلندپرواز ایرانی تحت یک استراتژی بلندمدت طی150 سال در حال ارتقا بوده است الان دیگر باید توان نهایی اش را ببینیم. و چون نمی بینیم و شما هم موافقی که هنوز ظرفیت نهایی کبوتر ایرانی کشف نشده پس مطمئنا اصلاح نژاد چندانی صورت نگرفته و کبوتر ایرانی در مسیر دائمی پیشرفت و اصلاح نژاد نبوده و نسلی پس از نسل دیگر در همان حد نسلهای گذشته تکثیر شده و شاید بین هزار کبوتری یک کبوتر هم با جهش ژنتیکی ارتقا یافته باشد که آن را کانون توجه و تکثیر قرار داده اند.
اصلا چرا این همه دلیل بیاورم وقتی همین اساتید امروزی اکثرشان داد و فغانشان بلند است که اصالت کبوتر ایرانی در معرض تهدید است. اتفاقا همه گیر شدن کبوتر نقطه قوت نیست چون مبتدیان و تازه کاران از روی ناآگاهی، بدتر ضربه به پیکره کبوتر اصیل ایرانی می زنند.
دوست من، تجربیات و روش من در جفت کردن کبوتران مساله ای کاملا سلیقه ای است. شاید من دوست داشته باشم زاغ چشم سفید را با سفید چشم سیاه تن کنم (از هر نظر مخالف) یا برعکس کاملا موافق تن کنم. خب بیان این مسائل چه گرهی از مشکلات رشته کبوتر باز می کند؟ آن وقت من هم در همان دور باطلی می افتم که الان هست و غیر از روزمره گی و یکنواختی و کسادی عایدی دیگری ندارد. هدف من این است که افق دیگری باز کنم که در سطحی بالاتر و علمی تر به مسائل نگاه کنیم نه اینکه به شدت بچسبیم به روشهای قدیمی و آنها را سرلوحه غیرقابل تغییر خود قرار دهیم. برای همین هم به جای ذکر دیدگاه های علمی سیلویو (که بیشتر در مورد همخونی است و به مذاق شما خوش نمی آید) به ذکر نظرات او پرداختم تا کمی هم از بیرون به مساله نگاه کنیم.
دوست من همه می دانند که علم چقدر چیز خوبی است پس بیایید آن قدر آن را در تقابل با سنت قرار ندهیم و جانبداری بی دلیل از سنت نکنیم.
پیروز و سربلند باشی

حمید از کانادا دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:37 ب.ظ http://iranianpigeonsincanada.blogsky.com

رضا جان سلام،

جواب شما را به ایمیل تان فرستادم که برگشت خورد.

متأسفانه من تا بحال این چنین مریضی را نه‌ دیده‌ام و نه‌ شنیده ام. شما میتوانید با دوست عزیزم که در فیسبوک صفحه برای قناری دارد. صحبت کنید. آدرس ایشان این است.
موفق باشید.


https://www.facebook.com/canaryss


محمد مهدی دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:33 ب.ظ

هر کبوتر میپرد زی جانبی
این کبوتر جانب بی جانبی
سلام به آقا حمید و حسین آقا و دوستداران وبلاگ. امیدوارم لحظات خوبی را سپری کنید و از کبوتربازیتان هم لذت ببرید. بنده که ساعتها گرم تماشای جفتگاه و کبوترام میشوم و خسته نمیشم از معاشرت با آنها! حسین آقا ممنون از مطالبی که عنوان کردید. موضوعاتی به ذهن ساده بنده میرسد که با شما مطرح میکنم. بنده هم با شما هم عقیده ام که در مورد کبوتر پلاکی خیلی از غربیها عقب هستیم ولی در مورد کبوتر بلند پرواز با شما موافق نیستم و مطمئنم حرفهای بسیاری برای دنیا داریم. و باز با شما در مورد اینکه هنوز ظرفیت نهایی کبوتر ایرانی کشف نشده موافقم و اما اینکه رشد ساعت پرش آنها فقط مربوط به علم کبوتر پرانی است با شما موافق نیستم و معتقدم کبوترها بهتر شده اند. بنده 12-13 سال از این رشته دور بودم و بعد از بازگشت دوباره متوجه بهتر شدن کبوتران به طور ملموس شده ام. که بیشتر به خاطر همه گیر شدن این رشته و این که دیگر کبوتر خوب تنها به انحصار بعضی اسمهای به ظاهر بزرگ نیست است. اما اشکالات زیادی هم هست. یکی اینکه نتیجه گرایی صرف باعث شده ظاهر و تیپ کبوتران تا حدود زیادی دچار افت شود. و اینکه بعضی دوستان عجول با روی آوردن به تلفیق نژادهای غیر ایرانی با ایرانی شترگاوپلنگهای ناجوری ایجاد کنند که واقعا جای تاسف دارد و هر کدام هم بهانه ای جالب برای خود دارند که پشت همه این بهانه ها فقط یک چیز است آن هم کم کاری و کم صبری. بنده فکر میکنم هر کس در هر رشته ای امانت دار گذشتگان خود است و رسالت کوچکی نیز بر دوش دارد. حال با 5 جفت کبوتر و یا 500 جفت کبوتر فرقی ندارد. اینکه ما میراث گذشتگان را ارتقا نمیدهیم جای تاسف دارد. حال ارتقا نمیدهید که ندهید حداقل از بینشان نبرید. حداقل امانتدار خوبی باشید. در مورد بیان نظرات آقای سیلویو متکیونه ضمن تشکر از شما بنظرم بهتر بود دیدگاههای علمی ایشان را برای ما بیان میکردید و این نظراتی که ایشان فرمودند مسائل تجربیست که تقریبا همه دیگر در ایران به آن واقفند و حرف نویی برای ما نیست. با جمله کبوتر درونی ایشان موافقم اما معتقدم هر کسی با دست گرفتن یک کبوتر به قلقی که خود دارد اتکا میکند و قابل احترام است. مثلا یکی از قلقها این است که ما بال کبوتر را در راستای افق باز میکنیم و اجازه میدهیم که آن را ببندد در حالی که روی کت آن را نگه داشته ایم با توجه به قدرت و انعطافی که کبوتر هنگام بستن بال از خود نشان میدهد بعد از مدتی آزمون و خطا به جنس بودن یا نبودن کبوتر و قدرت سرکت کبوتر پی میبریم. کبوتران بیمایه تقریبا همگی به صورت خیلی شل سرکتهای خود را جمع میکنند و این امر اصلا ربطی به خوابیده بودن یا پریده بودن کبوتر ندارد. فقط اگر کبوتر خالص نباشد یعنی تلفیقی از کبوتران مسافتی و ایرانی باشد بدون شک در این روش گمراه خواهیم شد. چون کبوتران مسافتی همگی سرکتهای قوی دارند. مثال کره اسب یکساله دقیقا عین حرفی است که بزرگان همیشه به ما گفته اند یعنی هیچ وقت پرش جوجه کبوتران و کبوتران جوان نباید ملاک سنجش آنها باشد و کبوتران خوب کبوترانی هستند که پس از کنار شدن ویا حتی از سال دوم به بعد خود رانشان داده و هر سال اندکی ساعت اضافه میکنند و معمولا تا 9-10 سالگی برای ما پرشهای خوب میکنند. نه جوجه های پرگازی که از سال سوم متحول شده و ساعت کم کرده و باید تصفیه شوند. حسین آقای عزیز برای من کنجکاو بسیار جای سوال است که چرا مطالب شما اغلب موضوعاتیست که از ایترنت و یا کتب مختلف و مقالت جمع آوری شده؟ آیا شما تا بحال به یک استاد باتجربه در ضمینه کبوتر در ایران بر نخورده اید؟ کسی که با غریزه قوی خود کبوتربازی میکند؟ چرا شما سعی نمیکنید مطالب سیبنه به سینه و تجربی اساتید ایرانی را به صورت علمی و مستدل برای دوستان تحریر کنید؟ آیا واقعا چنین اشخاصی به زعم شما در ایران وجود ندارند؟ به عنوان مثال بنده به عنوان یک دانش آموز از شما تقاضا میکنم تجربیات شخصی خود را در مورد روش جفت کردن کبوترانتان برای ما بیان کنید. موضوعی که سینه به سینه به شما رسیده و یا تجربه خود شما باشد. البته بغیر از روش همخونی که شما و من به خوبی میدانیم که این تنها روش برای تثبیت و ارتقا کبوتر نیست. و خواهشا بدون دلخوری پاسخ بدهید چون کسی که در جایگاه پاسخگویی خود را قرار میدهد باید برای هر چالشی آماده باشد. بنده هم چند تجربه شخصی خود و آموخته از بزرگانم را به زودی برای شما بیان میکنم تا موجبات راهنماییم باشد. ببخشید که مصدع اوقات شدم. تشکر. یا علی.

سلام محمد مهدی عزیز.

در اینجا قصد فضولی ندارم. فقط می‌خواهم یکی‌ دو نکته را بیان کنم. ۱- صفت سودجویی را باید به این جمله " همه این بهانه‌ها فقط یک چیز است آن هم کم کاری و کم صبری " اضافه میکردید. ۲- نمی‌دانم تاکنون اصطلاح کبوتر غلط انداز را شنیده اید یا نه‌. این نوع کبوتر‌ها دارای فرم استیل و قواره بسیار علی‌ هستند اما کبوتر درونی آنها چیز دیگری را می‌گوید. البته بنده با فرمایش حسین عزیز کاملا موافق نیستم. تنها چیزی که با دست گرفتن کبوتر عاید ما میشود بررسی مقدار عضله‌ که نشان از سلامت و احتمال قدرت پریدن آنست. وگرنه من کبوتر با انواع و اقسام فرم‌ها دیده‌ام بسیار پرشی بوده اند. حتی در بین کبوتر بازان مسافتی مساله eye sign که بنده یک مقاله در مورد آن ترجمه کرده بودم در حال حاضر زیر سؤال است. چرا که مورد بسیاری بر خلاف آن ثابت شده.

پیروز باشید.

سعید دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:20 ق.ظ

سلام
با تشکر از حسین و حمید در این سرا
شاید باور شما نباشد من هم یکی از گروبندان این سرا باشم
اما در منزل حقیر هم بهترین کلسیون از هر عشقباز مطرح ایران زمین حداقل دو جفت کبوتر وجود دارد
که همه کبوتران برای خودم ثابت شده است و برای دیگران
منتها شرایط کاری من یک طوری نیست که به شیپور بدیم
اما یک مثال جالب :
اینکه در زمان پادشاهی صندلی را رنگ میزنند
برای اینکه کسی اتفاقی روی این صندلی نشیند
و لباسش رنگی نشود دو تا نگهبان براش میذارند
تا اینکه بعد از 200 سال که چند شاه امده و رفته و نگهبان هم مرتب عوض و بدر میشدند تا اینکه در زمان شاه سوم که انتخاب میشه و از پنجره قصر بیرون نگاه میکرده میبینه دو تا سرباز هی میرند و هی میان که جریان جویا میشه میگن حال حکایت اینجور که دستور میده کار متوقف بشه
حسین جان حالا ما هم از این سنت بیام بیرون و لاک را بشکنیم و ارتقا بدیم خودمان را و بروز بشیم
در نتیجه من رو حرفم هستم اگه کسی هست که سایتی را ترجمه کنه در رابطه با مسافتی و یا دوستی کسی داره انور و کمکی کنه خواهشا شروع کنه که همه استفاده بکنند با تشکر

حسین - اصفهان یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:43 ق.ظ

سعید آقا سلام و درود بر شما و سایر دوستان عزیز
خیلی خوب است که دوستان خوب و فهیمی چون شما داریم که می فهمند کبوترداری یک علم، هنر و مهارت است. ایرانی ها اهل فرهنگ و هنرند و هنر کبوتربازی را از نوع عالی اش دارند. مهارت ایرانی ها هم خوب است ولی در زمینه علم کبوترداری حقیقتا باید قدردان زحماتی باشیم که غربی ها در این رشته کشیده اند. متاسفانه ما تبدیل به مصرف کننده علم آنها شده ایم بخصوص در درمان بیماریها و چاره دیگری هم نداریم. در رشته مسافتی، شما چند استاد پلاکی بازی در ایران می شناسید که صاحب سبک باشند؟ آیا در ایران کبوتری که از مسافت 1000 کیلومتر برگردد سراغ دارید؟ همان 300 کیلومتریهایش هم از اروپا وارد ایران شده اند. همینکه شما در جستجوی ترجمه سایتی موفق در کبوتر مسافتی هستید که اصول و استانداردها را شرح دهد گویای وضع موجود در ایران هست. خدا را شکر در جمع مسافتی پرانها هنوز کسی ظهور نکرده که پلاکی اروپا را کبوترانی زشت و بی ارزش بنامد و آنها را به زعم خویش در زمره پشت دری ها قرار دهد یا روش اصلاح نژاد پلاکی را که با ابزار همخونی بوده را به سخره بگیرد. بعضی استادمآبان ایرانی هم این را فهمیده اند که علوم اروپایی ها خیلی مفید است به همین دلیل آنها را ترجمه و بکار می بندند اما نه به عنوان علم اروپایی ها بلکه به عنوان علم خودشان آن را مطرح می کنند!
همه می دانیم که با حقیقت نمی توان جنگید و آن را انکار کرد. حقیقت این است که هم کبوترانمان (پلاکی و بلندپرواز) بسیار از همنوعان اروپایی شان عقب افتاده اند و هم خودمان از لحاظ علمی از آنها بسیار عقب هستیم. سوال این است که تجربه صدها ساله ایرانیها در زمینه کبوتر چرا منجر به تولید دانشی فراگیر نشده؟ چرا هم اکنون در این رشته تولید علم بومی در کشورمان در حد صفر است؟ آیا کبوتر ایرانی در طی صدها سال گذشته به نهایت قدرت و توانش رسیده و سیر تکاملی خود را طی کرده و الان ما کبوتر ایرانی تکامل یافته را می بینیم؟ یعنی این کبوتری که الان می بینیم کبوتر ایرانی اصلاح نژاد شده است و دیگر بیش از این نمی توان از آن انتظار داشت؟ من معتقدم که خیر. شاید بعضی ها بگویند از 20 سال پیش تا الان ساعت گروها خیلی رشد کرده و ما پیشرفت داشته ایم. در صورتی که این پیشرفت مربوط به اصلاح ژنتیک کبوترهایمان نیست. کبوتر ایرانی همان است، گسترش ارتباطات در دنیا و علم و دانش جدید به خصوص در زمینه نحوه تغذیه و حتی درمان بیماریها باعث افزایش سطح دانسته های کبوتردار ایرانی شده است و این باعث ارتقای ساعت پرواز شده. کبوترباز ایرانی حرفه ای تر شده اما کبوتر ایرانی رشدی نکرده. به عبارت دیگر عوامل محیطی و تربیتی باعث بالا رفتن میانگین ساعت پرواز شده نه اصلاح ژنتیکی کبوترانمان. تازه بعضی ها می گویند کبوتران قدیم خیلی سرتر از حالایی ها بودند، این بماند شاید هم حق با آنها باشد.
* * *
آقا سعید متاسفانه ما شاهد افول اخلاقیات در کبوتربازی اینترنتی هستیم. درخواستی که شما کرده اید از دید استادمآب ها خطای 100% است. شما الان از نظرآنها یک جوان ناآگاه و کبوترباز کم مایه و بی تجربه هستید که کبوتربازی به سبک ایرانی را می خواهید از بین ببرید و مرعوب علم و دانش غربی ها شده اید و با همخون گرایی مرتکب جنایت بزرگی در کبوتربازی ایرانی شده اید و علم و تجربه پیشکسوتهای ایرانی را زیر سوال برده اید. بعد هم می گویند احتمالا شما خود من یعنی حسین هستید که می خواهید با این کار با برنامه ای کاملاً هدفمند شده قوانین و اصول کبوتربازی ایرانی را بدلخواه خود تغییر دهید و ......
متاسفانه یک مشت لاطاعلات مزخرف (مزخرف به معنی آراسته! رجوع شود به لغتنامه دهخدا) به خورد این و آن می دهند و دم از تجربه های نیم قرنی می زنند و اگر شما طرفدارسبک آنها نباشید و از آموزش هاشان پیروی نکنید شما را متهم به هر چیزی می کنند.
البته نه اینکه بخواهم بگویم فقط در ایران اینگونه است. خیر در تمام دنیا این گونه افراد وجود دارند. حتی آقای سیلویو متکیونه که یک نویسنده و ناشر کتابهای کبوتر است و بیش از 20 سال در زمینه همخونی (در کبوتران مسافتی) تجربه دارد و یکی از مشهورترین و دارنده کبوتران رتبه اول در قاره امریکا می باشد هم از دست این افراد شاکی است. ایشان از افرادی که آنها را "شارلاتان های مدرن" می نامد گلایه می کند. بگذارید چند جمله از نظرات ایشان را برایتان بنویسم:
(قبلش بگویم که آقای سیلویو یک انسان علمی و اهل مطالعه است و به قول خودش می گوید: من خوره کتاب و مقاله هستم عاشق خواندنم و هر چیزی را هر کجا می خوانم). ایشان می گویند:

"برای موفقیت در هر کاری این عوامل موثر است:
1- علاقه وافر، عشق و فداکاری در آن زمینه
2- اصرار و ابرام در مساله
3- خوش بین بودن
4- علم و دانش
خیلی از عدم موفقیت ها به نداشتن عامل شماره 4 یعنی آگاهی (یا کمبود آن) برمی گردد. برای رسیدن به موفقیت قبل از هر چیز مطالعه کنید. هر چیزی را. کتاب، مقاله، مجله، اینترنت و .... سپس با پرورش دهندگان با تجربه و اساتید بزرگ گفتگو کنید. خودتان را از دانش اشباع کنید: مقالات خوب، عقاید و واقعیات و حتی تعصبات بیجا. یکی از واقعیات این است که گاها نظرات و نصایح بزرگان ضد و نقیضند! پس مشکل ما حل نمی شود. یک استاد واقعی و یک شارلاتان هر دو یک کار را می کنند: فرضیه ها و عقایدی را به عنوان واقعیات معرفی می کنند و قوانین تغییرناپذیری را برای کبوترانتان ارائه می دهند! شارلاتان های مدرن همیشه مترصدند از حاشیه به میانه میدان بیایند!
به هر حال موفقیت "دانش" را می طلبد. ما باید به خواندنمان ادامه دهیم. ما باید خودمان را توسعه دهیم. ما باید هر چه می توانیم اطلاعات صحیح جذب خودمان کنیم (و حتی اطلاعات غلط!) تا بتوانیم برای قضاوت صحیح یک چشم انداز جلویمان داشته باشیم.
در مورد کبوتر "حقایق" که همان مطالب صحیح در مورد ورزش کبوترپرانی است عموما آن مطالبی نیست که کبوتردوستان عنوان می کنند. اینها عموما مطالبی هستند که از روی علم کم بیان می شوند و با عقل و منطق تایید نمی شوند. با این گونه مطالب ما هیچوقت پیشرفت نمی کنیم."

آقای متکیونه دیدگاه های خاصی دارند و سطح علمی شان بالاست. مثلا در مورد شناسایی کبوتر پلاکی خوب این چنین می گویند:

"وقتی کبوتری را در دست می گیرید مثل احمق ها نباشید! بیشتر مردم وقتی کبوتری را در دست می گیرند نوکش را می کشند (دوست دارم دماغ شما را بکشم ببینم چه نتیجه ای از این می گیرم)، نوکش را به زور باز می کنند (می توان وجود زبان و گلو را تایید کرد!)، بالش را باز می کنند (هیچی نمی فهمند و بعد سریع آن را می بندند!) بعد چیزهایی در مورد ضعیف بودن مقعد کبوتر می گویند (من تا حالا مقعدی که آنها بپسندند ندیده ام! (مزاح)) بعد می گویند پشت (پس) کبوتر ضعیفه (نمی دونند که پس کبوتر در واقع بین دو تا کتفشه). این آدمها یک چشم یا هر دو چشم کبوتر را نگاه می کنند (کل کاری که می توانند بکنند تایید این است که بله چشمش دو تا حلقه دارد!) و سپس با شور و هیجان خاصی در موردش نظر می دهند.
حقیقت این است که نمی توان از روی آرایش فیزیکی کبوتر نتیجه گیری کرد. اگر واقعا صادقانه برخورد کنیم واقعیت این است که این ها "سلیقه ذهنی" فرد هستند. البته همه عقاید در این رابطه هم ارزش نیستند ولی باز هم همگی سلیقه و ترجیح آن فرد می باشند. البته منظورم این نیست که این عقاید کلا باطل هستند، بعضی از انسانها استعداد عجیبی در شناسایی کیفیت حیوانات دارند. پرورش دهندگان سگ و گاو و گوسفند هم چنین حسی را دارند. این حس قابل آموزش نیست. شما یا استعداد آن را دارید یا ندارید. داشتن یا نداشتن این حس را می توان از نحوه رفتار کردن فرد با حیواناتش فهمید و البته بیشتر مردم فاقد آن هستند!
در هر کبوتری دو کبوتر وجود دارد: یکی کبوتر فیزیکی که آن را می بینیم و دیگری کبوتر پنهان. کبوتر پنهان را نمی توان در دست گرفت و دید، پس نمی توان در موردش قضاوت کرد. برای ارزیابی صحیح کبوتر حتما باید هر دو کبوتر ارزیابی شوند.
یک مثال زیبا از اسب ها می خواهم ذکر کنم. در اسب ها اگر قضاوت اشتباه بکنیم شانسمان را برای داشتن اسب قهرمان از دست می دهیم. در سال 1961 یک کره اسب کوچک در Oshawa اونتاریو کانادا به دنیا آمد. وقتی یکساله شد صاحبش آن را به قیمت 25000 دلار کانادایی عرضه کرد اما کسی اسب را برنداشت. صاحبش (بالاجبار) اسب را نگاه داشت، آن را به مزرعه برگرداند، آموزشش داد و با آن مسابقه داد. در سال 1963 این اسب جایزه دربی کنتاکی و پریکنس و بلمونت را برد و از 18 مسابقه در 14مسابقه اول شد و در 4 مسابقه دیگر هم رتبه ای بدتر از سوم کسب نکرد و همین طور به موفقیتهایش ادامه داد تا تبدیل شد به پدر ارزشمند کل تاریخ. کره های یک ساله این اسب به قیمت 1.5 تا 3 میلیون دلار امریکا فروخته شد. سپس برای خرید این اسب ارزشمند پیشنهادی 40 میلیون دلاری شد که صاحبش نپذیرفت! وی دودمانی از این اسب پایه گذاری کرد.
==> (برای دیدن عکسهای این اسب به این آدرس بروید:
http://www.durhamregion.com/sports/article/1579830--northern-dancer-wins-hickstead-trophy-as-horse-of-the-year
http://www.jockeysite.com/stories/notherndancer.htm
امروزه 22 سال از مرگ این اسب می گذرد اما هنوز نسل آن در مسابقات قهرمان می شوند.)
این مثال زیبا به ما نشان می دهد تمام افراد خبره ای که اسب را در یک سالگی قضاوت کردند اسبی را ارزیابی کرده بودند که می دیدند نه اسبی را که نمی دیدند! (قضیه دو اسب در یک اسب!). علاقه مندان کبوتر هم به همین ترتیب اشتباه می کنند."
آقای متکیونه یک ضرب المثل انگلیسی را در این رابطه ذکر می کنند که "The blind leading the blind" یعنی این راهنمایی ها و دستورالعملهایی که بعضی استادمآب ها به افراد کم تجربه ارائه می دهند مثل راهنمایی یک فرد کور است که می خواهد کور دیگری را راه ببرد!!"

آقا سعید ما هم مثل شما دوست داریم مطالب آموزشی تخصصی صحیح در مورد کبوتر در اختیار همه کبوتردوستان باشد. به عنوان مثال در مورد همخونی و اصلاح نژاد که به لطف سمپاشی ها و لجبازیها جوگیری علیه آن زیاد است، با این حال این وبلاگ تنها وبلاگی بود که به ارائه مقالات و مطالب پایه در این مورد همت گماشت. در مورد همین مبحث علمی ببینید فرق برخورد یک استاد با یک استادمآب با موضوع چیست. ما در این سرا آمدیم و مطالبی در مورد همخونی نوشتیم. استادمآب ها محکوممان کردند و با انواع تهمتها خطابمان کردند. اما استاد پیشکسوتی چون "حاج یوسف" فرهیخته که ارادت ویژه خدمت این بزرگوار داریم برخوردی خیلی پخته تر و استادانه تر داشتند که برای من آموزنده بود. ایشان در مورد مبحث همخونی فرمودند:
"ما کاری نداریم که عشقبازی قصد دارد با همخونی ارتقا دهد یا اصلا از همخونی بپرهیزد بلکه هدف این است معلومات عزیزان در این مقوله همخونی ارتقا داده شود حال عشقباز با علم به نکات ضعف و قوت این روش تصمیم بگیرد چکار انجام دهد همیشه باید به واقعیت وحقیقت ودرستی احترام گذاشت حتی اگر به ضرر آدم باشد".
احسنت بر این روحیه حق پذیری که نشان از عشق واقعی و دلی با صفا و خالی از هر گونه منیت و خودبینی دارد. ما همیشه شاگرد این مرام بوده ایم و هستیم. جالب است که دقیقا نظر حاج یوسف عزیز و سیلویو متکیونه در مورد جذب اطلاعات (صحیح و غلط) و بالا بردن معلومات یکسان است. سیلویو می گوید تجربه کنید، از خطا کردن نترسید. ما با انجام دادن واقعا چیز یاد می گیریم و تجربه می اندوزیم. اما باید یاد بگیریم چگونه خطایمان را بشناسیم، از آن درس بگیریم و دیگر آن را تکرار نکنیم.
سعید آقا من هم در خصوص فقدان وبلاگهای تخصصی کبوتر به زبان فارسی با شما موافقم. در مورد علم تغذیه، من هنوز یک وبلاگ ایرانی ندیده ام که آنالیز محتویات انواع دانه و کاربردشان را بنویسد. هنوز یک وبلاگ ایرانی ندیده ام که نیازهای هر مقطع از زندگی کبوتر را به عناصر و مواد غذایی تحلیل کمّی کرده باشد. هنوز یک وبلاگ ایرانی ندیده ام که چگونگی تمرینات پلاکی را به صورت اصولی ارائه داده باشد. هنوز یک وبلاگ ایرانی ندیده ام که برای "تشخیص" و "افتراق" بیماری های کبوتر مطلب بنویسد (همه صرفا علائم بیماری و درمانش را گفته اند). هنوز یک وبلاگ ایرانی ندیده ام که در مورد استراتژی اصلاح نژاد مطلب بنویسد. هنوز یک وبلاگ ایرانی ندیده ام که به طور علمی اثر رطوبت و دما و ارتفاع را بر ساعت پرواز کبوتر بررسی کند، هنوز بحث بیشتر یا کمتر پریدن کبوتر یک شهر در شهر دیگر همواره نقل محافل بوده و هر کسی نظر خودش را می دهد. هنوز یک وبلاگ ایرانی ندیده ام که در مورد کبوتر "مقاله واقعی" بنویسد یعنی آزمایشهای های موثری انجام دهد و نتایج تحقیقش را مقاله کند. حتی نیامده اند حداقل مطالب مفید را از کتابهای فارسی مربوط به کبوتر استخراج و روی اینترنت و در اختیار همه قرار دهند، انگلیسی اش بماند! البته تلاشهای پراکنده کم و بیش در گوشه و کنار به چشم می خورد ولی در مجموع مطالب تخصصی در سطح بالا برای استفاده عموم ارائه نشده.
دوست خوبم، منظورم از این حرفها تخریب وبلاگهای ایرانی نیست. من به اهالی دست به قلم اینترنتی که وبلاگی را اداره می کنند ارادت دارم چون واقعا وبلاگ داری زحمت دارد و خدمت می کنند بدون هیچ چشمداشتی. ولی بحثم نبود وبلاگ ها یا وبسایت های ایرانی تخصصی (به معنای واقعی) برای رشته پرورش کبوتر است.
ما در این سرا تلاشمان را می کنیم ولی یک دست که صدا ندارد. آخه من و حمید که در واقع یک نفریم! (مزاح). کار زمانی فراگیر می شود که اولا خواست و مطالبه در مخاطبان باشد. به قول معروف "مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد". ثانیا مشارکت جمعی باشد یعنی هر کس در حد توانش یاری کند چه در ترجمه، چه در کار کامپیوتری و طراحی و اجرای وبسایت (چون واقعا امکانات وبلاگ پاسخگو نیست)، چه در انجام آزمایش های علمی و نوشتن مقالات واقعی و چه در هر نوع زمینه دیگر. بنده اعتقاد ندارم که حتما یکی باید بشود استاد و بقیه بشوند شاگرد. رسم پسندیده استاد و شاگردی برای وقتی است که استاد واقعا به درجه استادی رسیده باشد که در این صورت کمالات در رفتار و گفتار او منعکس می شود نه اینکه همچون لاتهای شرور به جان مخالفان بیفتند و به هر وسیله و ابزاری تخریب و قلع و قمح کنند و فخر خود را بفروشند. اینها ادای استادها را درمی آورند.
ان شاا... شاهد روزی باشیم که دوستان خردمند و فهیم اعلام آمادگی کنند و با همکاری هم و هدفمند پایگاهی بزنند که پاسخگوی نیاز دوستان به مطالب تخصصی باشد.
به امید فردای بهتر

استاد مسعود گوشتکوب جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:59 ب.ظ http://bakaftarbekhandim.blogfa.com

سلام العلیکم.
مدیر گرامی‌، اساتید بزرگوار و دوستان کفترباز، اینجانب داداشتون استاد مسعود خان گوشتکوب هستم برنده ۱۲۳۴۲۳۴۵۳۴ دروه از مسابقات کفتر بازی در نقاط مختلف جهان و حتی در هوای کمی تا قسمتی رو به افق!!!در راستای اهداف بلند مرتبه انقلابی‌ کبوتر بازان عزیز مجبور به تشکیل یک وبلاگ آب دوخیاری تحت عنوان "خنده سرای کفتربازا" شدم که ضمن تسلیت جانگداز و جانسوز اسطوره انقلابی‌، مبارز، متدین و پایبند به اصول، پرفسور استاد دکتر "هوگو چاوز" عزیز که باز گشت وی با عیسی مسیح صد در صد است از خداوند منان صبر و عزت برای جأمعه در غم کبوتر باز می‌طلبم.لطفا به وبلاگ خودتان سر بزنید و بنده را با کامنت‌های با حالتان سر افراز بفرمایید.روش ورود به وبلاگ: ۱- آدرس را در زیر این کامنت پیدا کنید ۲- با استفاده از موس آنرا آبی کنید ۳- روی آن کلیک راستی‌ محکم بزنید ۴- گزینه کپی را انتخاب کنید. بقیه‌اش که خودتون بلدید. مرسی‌ و اینا.
http://bakaftarbekhandim.blogfa.com/

اﺳﺘﺎﺩ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺳﻼﻡ,
ﺗﺸﻜﺮ اﺯ ﻣﺤﺒﺖ ﺷﻤﺎ. ﻭﺑﻼﮒ ﺷﻤﺎ ﻟﻴﻨﻚ ﺷﺪ. اﻭﻟﻴﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺧﻨﺪﻩ ﺩاﺭ اﺳﺖ اﻣﻴﺪﻭاﺭﻡ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﺎﺭﺗﺎﻥ ﭘﻴﺮﻭﺯ ﺑﺎﺷﻴﺪ. ﻛﻮﭼﻚ ﺷﻤﺎ.

سعید جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:00 ب.ظ

سلام
حمید خان ما که تا بحال همه زحمتهایمان به عهده شما بوده
حالا یک خواهش دیگری را داریم
ما که به زبان مسلط نیستیم اگر ممکن است برای تحولی
دیگر در و بلاگ و خارج شدن از این حال یکی از و بلاگهای موفق کبوتران مسافتی را در خارج از کشور زحمت کشیده ترجمه کنید که هم یک پایه خوبی برای مسافتی بازهای ایران بشه که با رعایت استاندار کار را شروع کنند از پایه باشه مثل هم خونی - تغذیه - مسابقات و یا همه کارهایی که از پایه برای یک کبوتر مسافتی لازم تا منجر به نتیجه بشه این خواست تمام مسافتی بازهاست خواهشا اگر امکان داره شما یا هر کدام از دوستان که توانایش دارند این کار را بکنند
با تشکر

مهران پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:21 ب.ظ

ﺳﻼﻡ ﺑﻪ اﺳﺎﺗﻴﺪ.
ﺁﻗﺎ ﺣﻤﻴﺪ ﻭﺁﻗﺎ ﺣﺴﻴﻦ ﺗﺸﻜﺮ ﻣﺠﺪﺩ. ﻭاﻟﻠﻪ ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻢ ﭼﻪ ﻋﺮﺽ ﻛﻨﻢ. اﻳﻨﻂﻮﺭﺑﻪ ﻧﻆﺮ ﻣﻴﺮﺳﻪ ﻛﻪ ﻫﺮ ﭼﻲ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﻴﺪ ﺑﻌﻀﻲ ﻫﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻛﻨﻨﺪ. ﺩﻳﮕﻪ ﺷﻮﺭﺵ ﺭا ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ. ﺑﻌﺪﺵ ﻫﻢ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺷﺎﻥ ﺭا ﺑﻪ ﺭﺥ ﻣﻴﻜﺸﻨﺪ. اﻳﻦ ﭼﻪ ﺗﺠﺮﺑﻪ اﻱ ﻛﻪ ﻫﻤﺶ ﻏﻠﻂﻪ. ﻣﺜﻞ اﻳﻨﻜﻪ ﻛﺴﻲ ﻳﻚ ﻋﻤﺮ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﻗﺎﺷﻖ ﻏﺬا ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﺎﺷﻪ. ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ. ﻓﻘﻄ ﻣﻨﻆﻮﺭﻡ اﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﮕﻢ ﺟﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺎ ﺟﻮاﻥﻫﺎ ﺭا ﺑﺎ ﻧﺪاﻧﻢ ﻛﺎﺭﻱ ﮔﻤﺮاﻩ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ

مهران عزیز سلام.

فقط میتوانم یک کار بکنم و آنرا با شما هم پیشنهاد می‌کنم. خنده تنها داروی این معضل است. شاد باشید.

حسین - اصفهان سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:33 ب.ظ

سعید جان سلام
بنده در اصفهانم نه در خارج از کشور. این حرفها که می زنند می گویند من همان حمیدم و در تورنتو هستم جوکی بیش نیست. افکار خراب زاییده ذهنهای خراب است.
در مورد سوالتان آقا حمید چندبار گفته اند که به دلیل مقررات نمیشه به این راحتی ها از کانادا کبوتر به ایران آورد.
در مورد کبوتر مسافتی بنده تا به حال پلاکی نداشته ام اما جایی خواندم که جوجه پلاکی را نباید مثل بالغ ها تحت شرایط سنگین تمرین مسافت گذاشت و فکر می کنم تا 100 کیلومتر را جایی خواندم (وبلاگی ایرانی و صحتش را هم نمی دانم). ولی دوست خوبمان آقای حافظ بختیاری از دیار پرمهر خوزستان به روشی اصولی در حال پرورش و تمرین نژاد مسافتی است و تا الان با جوجه های 5-6 پری مسافت 205 کیلومتر (آبادان تا شوش) را هم فتح کرده است. آدرس:
http://30.persianblog.ir

در خصوص سابقه به وجود آوردن پلاکی و اصلاح نژاد آنها مطالب زیر را مطالعه کنید:

این کبوتران در ایران به پلاکی معروفند به خاطر وجود حلقه یا پلاک در پای آنها، اما نام کبوتر مسافتی یا مسابقه ای برای آنها معرف تر و بهتر است. خارجی ها به آن هومر (Homer) یا هومر مسابقه (Racing Homer) می گویند. Home به معنی خانه، Homing بازگشتن کبوتر به خانه و Homer نام نژادی از کبوتر است که تخصصش برگشتن به خانه است.
تاریخچه کبوتر نامه بر به قرنها قبل برمی گردد. در قرن نوزدهم، کبوتر برای انتقال پیام در جنگ جهانی بسیار به کار می رفت. اینجا بود که اصلاحگران نژاد دست به کار اصلاح نژاد شدند. اصلاح نژاد بیشتر در دو کشور بلژیک و انگلیس انجام شد. هدف ایجاد نژادی از کبوتر بود که اولا استقامت پرواز داشته باشد، دوما غریزه جهت یابی بسیار قوی داشته باشد تا مسیر خانه را پیدا کند، سوما از سرعت بالای پرواز برخوردار باشد تا هر چه زودتر به مقصد برسد و احتمال خطرات برایش کمتر شود. مسلما چنین کبوتری نیازی به پشتک و بازی نداشت و ارتفاع پرواز بالا نیز لازم نبود. با توجه به ژنهایی که برای ایجاد این نژاد لازم بود، پنج نژاد مختلف با هم ترکیب شدند (البته به طور انتخابی). این پنج نژاد عبارتند از:
1- نژاد Smerle که نژادی تزئینی است.
2- نژاد Cumulet که نژادی بلندپرواز است و ژن استقامت و قابلیت ساعتها پرواز دارد.
3- نژاد English Carrier که دارای ژن مسیریابی خانه از مسافتهای دور بود.
4- نژادDragoon که نژادی بسیار قدیمی از انگلیس است.
5- نژاد Horseman که امروزه نسلش منقرض شده است.
پس از ایجاد نژاد جدید که Homer نامیده شد مسابقات آن گسترش یافت که در غرب اروپا بسیار طرفدار پیدا کرد. امروزه آلمان مرکز کبوتر پلاکی در جهان است. اوایل قرن بیستم مسابقات در امریکا نیز توسعه یافت. کبوتران برنده به مبالغ گزافی فروخته می شدند. در جنگ جهانی اول همه طرفهای درگیر از این کبوتران برای حمل پیامها استفاده بردند. کشور انگلیس به تنهایی حدود 9500 عدد از این کبوتران را در جنگ به کار برد. جنگ جهانی دوم بار دیگر ارزش این کبوتران را در ارتباطات به همگان اثبات کرد.
کبوتر مسابقه فقط محدود به مسابقه مسافت نشد. کم کم مسابقات زیبایی و کبوتران هومر تزئینی روی کار آمدند و پای کبوتران هومر به شوها و نمایشگاه ها باز شد.
امروزه از هومرها نژادهای دیگری نیز استخراج کرده اند از جمله American Show Racer، هومر بزرگ (Giant Homer) که برای گوشتش پرورش داده می شود و ...
American Show Racer یا کبوتر امریکایی مسابقات شو، نژادی باعظمت است که 60 سال پیش در امریکا از هومرها به وجود آمد این نژاد به طور عمودی و باوقار می ایستد و سر بسیار قوی دارد.

موفق باشید.

سلام حسین عزیز،

تشکر از وقتت. یادم میاد یکی‌ از این اساتید فرمودند که اسم کبوتر هومر برگرفته از نامه شاعر باستان هومر است. چون ایشون هم هومر باز بوده اند. خنده دار نیست؟؟؟!!!!

حسین - اصفهان سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:28 ب.ظ

سلام فردین خان
سلیقه تان کاملا برایم قابل احترام است. در جواب سوال اولتان:
1- سو و ذات کبوتر نقش باید به روشی دقیق اندازه گیری شود و الا ممکن است انتخابهایی غلط داشته باشیم و به هدفمان نرسیم. اتفاقا در مقاله استراتژی پرورش لاین که حمیدخان فرصت کنند آنرا آپ می نمایند این مطلب را توضیح داده ام که برای فهمیدن میزان پیشرفت حتما باید اندازه گیری های دقیق از عملکرد جوجه ها داشته باشیم. مسافتی ها تکلیفشان معلوم است اما نقشی را احتمالا باید به هرز نشستن یا ننشستن شان بسنده کرد!
2- ذات یک حیوان به خودی خود با همخونی بالاتر نمی رود حتما باید این ویژگی در یکی یا هر دو کبوتر موجود باشد. ارتقای سو و ذات معنایش این نیست که مرتبا جوجه ها ذات بهتری پیدا کنند. باید در والدین ژنهای مربوط به خوش سو بودن موجود باشد.
3- با همخونی می توانی عیوب این کبوتران را از آنها بزدایی البته اگر از نظر شما عیوبی داشته باشند.
4- اگر هدفت "فقط" ارتقای سو کبوترانت است و نر و ماده شما از نظر سو مثل هم هستند و برتری به هم ندارند بیخیال همخونی شو و قدم در این راه پرفراز و نشیب ننه.

جواب سوال دوم: بله کاملا درست فهمیده اید. ما جوجه ها را با فنوتیپشان انتخاب می کنیم یا رد می کنیم چون ژنوتیپ را که نمی توانیم ببینیم یا اندازه گیری کنیم. صفات قابل اندازه گیری را اندازه گیری می کنیم و تصمیم می گیریم.
در صفحه قبلی نظرات مقاله ای هست به نام "از ژنوتیپ بیشتر بدانیم" آن را بخوان جواب سوال دومت را می گیری.
مثال: اگر جوجه های نسل 5 همخونی 10 ساعت بپرند و جفت اولیه آنها (جد آنها) هم 10 ساعت بپرند این دو معادل هم نیستند. این جوجه ها ژنوتیپشان بسیار خالص تر از جدشان خواهد بود. چرا؟ چون عموما همخونی صفات را خالص تر می کند چه صفات خوب و چه بد. و حالا که بعد از 5 نسل همخونی هنوز صفات خوب را می بینیم پس صفات خوب هموزیگوت تر شده اند و صفات بد بسیار رقیق تر شده اند یا ریشه کن شده اند. فرق این دو نسل این است که نسل 5 را می توانیم 99% جوجه هایش را پیش بینی کنیم که چگونه خواهند شد اما جد آنها را نمی توانیم با اطمینان بگوییم جوجه شان چگونه خواهد شد.
ضمنا شما برای اینکه به چنین جوجه ای در نسل 5 برسید احتمالا 7-8 سالی را وقت باید بگذارید چون خیلی از جوجه ها در طی این 5 نسل حذفی اند و جوجه گیری مجدد می کنید تا حصول نتیجه.
کامیاب باشید.

سلامی‌ مجدد،

خوشم میاید که هر یکی‌ دو پیام یک تلنگری به من میزنی که مقاله پرورش لاین را آاپ کنم...خنده... سر چشمم. در اولین فرصت.

حسین - اصفهان سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:14 ب.ظ

سلام مهران عزیز
من هم کاملا با نظر حمید موافقم. به دلیل همخوانی و تطابق با غریزه طبیعی کبوتر. اگر چیزی به ضرر کبوتر باشد طبیعت آن را در نهاد کبوتر نخواهد گذاشت. حال اگر کسی ادعا می کند یک کبوتر ماده تازه بالغ شده را نباید جفت انداخت چون زودتر اﺯ ﺗﺨﻢ ﺧﻮاﻫﺪ ﺭﻓﺖ باید مستنداتی علمی برای ادعایش بیاورد با ذکر منبع. ما در برابر علم بیولوژی تسلیم هستیم و ادعا نداریم که از زیست شناسان بیشتر می فهمیم.
ضمنا دوست عزیز چرا شما به تجربه خودت اعتماد نمی کنی. مادر همه علوم تجربه است.

سعید سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:21 ب.ظ

حمید جان سلام

با تشکر از شما که کمک کردید ما که انگلیی مسلط نیستیم بنظر شما کسی هست که مسافتی اصل از اروپا به ایران بیاره

حسین از اصفهان میتونه کمکی کنه ما

چند تا سوال داشتم
1- خواستم بدونم جوجه کبوتر مسافتی را از چند پری برای تمرین مسافت میبردند در اروپا
2- یا از چند ماهگی مثلا سه ماهگی یا چهار ماهگی ......
3- و در سه پری از چه مسافتی باید برگردد که شما بدانید جوجه خوبی است که روش سرمایه گذاری کنید
4- آیا کبوترهای مسافتی در حال حاضر از طریق همخونی بدست آمده اند
5- راه رسیدن به یک کبوتر مسافتی خوب و یا درست کردن آن در ایران چگونه است چگونه یک نژاد مثل اروپایی ها درست کنیم
6- کبوتر مسافتی از ترکیب چه کبوتری بدست آمده و در چه سالی آیا ما میتوانیم خودمان کبوتر مسافتی با ترکیب کبوتر چاهی درست کنیم
7 - بیشترین مسافتی که یک جوجه را میبرند چند کیلومتر است و این در زمان چند پری بودن است مثلا 100 کیلومتر در 8 پری
8 - خواهشا جواب بده که داخل ایران از هر کسی پرسیدم ندانست مخصوصا از جنوبیهای عزیز و ........
9- در رابطه با جدول تغذیه کبوتر مسافتی _ ( در حال جوجگی - جوجه گرفتن - تمرین مسافت - ) و ایا قبل از رها سازی به کبوتر غذایی و آبی میدهند
10 - مثلا در استرلیا در 1200 کیلومتر هوایی کبوتر باید یک شب بیرون بماند تا صبح برسد و اینها در کجا میمانند
11- یک سایت اروپایی و یا غیره که خوب در مورد سوالهایی که پرسیدم معرفی کنید که و یک مترجم سایت
که خوب بتواند سایت را ترجمه و ما چیزی ازش متوجه بشویم
12- هر کدام از دوستان میتوانند کمک کنند رحمی بکنند
و نگویید ما از کبوتر اصیل تهران نگهداری میکنیم برو سراغ مسافتی جان من خدا

فردین سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:14 ب.ظ

با سلام خدمت آقایان حمید، مجید و حسین از اصفهان. تشکر میکنم از زحماتی که برای درج پست ها میکشید و بیشتر از آن برای پاسخ گویی به نظرات. میخواستم بگم من به ندرت در وبلاگ نظر می دهم (پس من خودمم و شما نیستم، چون اگر شما بودم هر روز در وبلاگ خودم نظر میدادم) ولی همیشه به وبلاگ علمی شما بزرگواران سر میزنم و هر روز سوالات دیگر دوستان را میخوانم و از پاسخی که حسین آقا به آنها میدهند واقعا استفاده میبرم. اکنون سوالاتی داشتم که ممنون میشم حسین آقا پاسخ بدهند: سوال 1- معیارهای من برای جفت کردن یا بهتر است بگویم اصلاح نژاد با ابزاری به نام همخونی، زیاد پریدن یا مایه رو بودن نیست (چه فرقی میکند که کبوتر5 ساعت میپرد یا 9 ساعت. وقتی که کبوتر در مایه است و نمیتوانم آن را ببینم چه لذتی از آن می برم، لذت زمانی است که کبوتر در مقابل چشمانت سر خود را به عقب میبرد، سینه را جلو میدهد، روی پنچه راه میرود و استیل، ابهت و زیبایی خود را به رخ میکشد. البته این را هم بگویم که این نظر من است، دیگر بازدیدکنندگان وبلاگ که عرایض حقیر را میخوانند دلگیر نشوند. نظر دیگر دوستان برایم قابل احترام است شاید آنها از پرواز و هنرنمایی کبوتر در آسمان لذت میبرند. بگذریم...). معیارهای من: 1- زیبایی است نه به معنای فقط نقش، بلکه به معنای هم استیل وهم رنگ 2- ذات و سوی کبوتر. میخواستم مرا راهنمایی کنید اکنون که هدف دوم من از اصلاح نژاد سوی پرنده است و مانند پرش با ساعت قابل اندازه گیری نیست یا مسافتی نیست که کیلومتر را معیار قرار دهم، آیا میتوانم سو و ذات را با همخونی ارتقاء دهم به طوری که بعد از چند نسل، در یک مکان و شرایط سخت مثلا در تراس طبقات پایین یک ساختمان که در شهری بزرگ و در میان تعداد انبوهی از آپارتمانهای سر به فلک کشیده (رویایی) قرار دارد، جوجه هایشان پس از جلد شدن بعد ازهرچند ساعت پرواز به لانه بازگردند و هرز ننشینند؟( لطفا مانند پاسخ کامل سوال عادل عزیز در مورد ارتقاء ساعت نسلهای نشات گرفته از آن ماده قرمز، پاسخ سوال من را هم با راهنمایی کامل بفرمایید.)
سوال 2- اگر اشتباه نکنم چندین باردر قسمت نظرات فرمودید" با چند بار( حداقل 2 سری) جوجه کشی و بررسی عملکرد جوجه ها آنهایی که خوب بود را نگه میداریم و آنهایی که راضی کننده نبودند حذفشان میکنیم." سوالی برایم پیش آمد:یعنی منظورتان این بود که جوجه های مختلف یک جفت کبوتر ممکن است علاوه بر فنوتیپ متفاوت دارای ژنوتیپ متفاوتی نیز باشند که ما بین آنها آن جوجه ای که فنوتیپ بهتری داشت را انتخاب میکنیم چون احتمالا دارای ژنوتیپ بهتری نیز نسبت به خواهر و برادران خود خواهد داشت و از آنها برای جوجه کشی در آینده استفاده میکنیم و درصد خلوص ژنهای مفید را بیشتر میکنیم. آیا درست فهمیده ام؟ مگر امکان دارد جوجه ها ژنوتیپ مختلفی داشته باشند؟ لطفا کمی توضیح دهید تا قضیه روشن تر شود.
سوال 3- بعدا میپرسم سرتان را درد آوردم....... راستی حسین آقا اگر وبلاگی دارند آدرس بدند تا مشتری شیم.

محمدرضا سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:01 ق.ظ

حمید آقا ،استاد ارجمند
سلام علیکم
از راهنماییتان بابت برنامه ممنونم . اما چند سئوال :
1-برای تنظیم جفتها مثلا نرشماره 100 باماده 131 راچطور در برنامه ثبت کنیم ؟ واگر خواستیم نر و ماده را جدا وبا نر و ماده ای دیگر جفت کنیم چطور ؟
2- برای ثبت جوجه ها چطور عمل کنیم ؟
3- تایپ فارسی دراین برنامه در قسمت note میسر نیست آیا با اظافه کردن فونت درست می شود؟راهنمایی بفرمایید .

البته من هنوزکار با برنامه را شروع نکردم اما به نظر با سئوالاتی که از شما خواهم نمود شما فراتر از دستور العمل راهنمایی خواهید کرد .انشاءا... (مزاح)
و اما این موضوع من شما وشما من و....چیست ؟ که موجب خنده اساتید شده .آدرس بدید تا ماهم روزمان را با خنده شروع کنیم .(خنده)
با تشکر

ﻣﻬﺮاﻥ سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:01 ق.ظ

ﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﺁﻗﺎﻳﺎﻥ ﺣﻤﻴﺪ, ﻣﺠﻴﺪ و ﺣﺴﻴﻦ. ﺣﺴﻴﻦ ﺟﺎﻥ, ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ ﻛﻪ ﺯﻭﺩﺗﺮ اﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺑﺖ ﺟﻮاﺏ ﻛﺎﻣﻞ ﺷﻤﺎ ﺗﺸﻜﺮ ﻧﻜﺮﺩﻡ. ﻳﻚ ﺳﻮاﻝ. اﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭ ﺟﺎﻳﻲ ﺧﻮاﻧﺪﻡ ﻛﻪ اﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﻣﺎﺩﻩ ﻛﺒﻮﺗﺮ ﺭا ﺟﻮاﻥ ﺟﻔﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﺑﺰﻭﺩﻱ اﺯ ﺗﺨﻢ ﺧﻮاﻫﺪ ﺭﻓﺖ. و ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﺪﻳﺮ ﻭﺑﻼﮒ ﺗﺎ ﺩﻭ ﺳﺎﻟﮕﻲ ﺻﺒﺮ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﻮد. ﻧﻆﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻴﺴﺖ? ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺟﻮﺟﻪ ﻫﺎ ﺭا اﺯ ﻛﺒﻮﺗﺮ ﻫﺎﻱﺟﻮاﻥ ﻣﻲ ﻛﺸﻢ. اﮔﺮ اﻳﻦ ﻛﺎﺭ اﺯ ﻧﻆﺮ ﺷﻤﺎ اﻳﺮاﺩ ﺩاﺭﺩ ﺑﻨﺪﻩ ﻫﻢ ﺗﻮﻗﻒ ﻛﻨﻢ. ﻣﻤﻨﻮﻥ.

ﻣﻬﺮاﻥ ﺟﺎﻥ ﺳﻼﻡ.
ﺩﻭﺳﺖ ﻋﺰﻳﺰ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻂﻠﺒﻲ ﺷﻚ و ﺷﺒﻬﻪ ﺩاﺷﺘﻴﺪ ﺑﻪ" ﻣﺎﺩﺭ ﻃﺒﻴﻌﺖ" ﺭﺟﻮﻉ ﻛﻨﻴﺪ و ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﭼﻪ اﺗﻔﺎﻗﻲ ﻣﻲ اﻓﺘﺪ. ﻛﺒﻮﺗﺮ ﺩﺭ 6 ﻣﺎﻫﮕﻲ ﺑه ﻃﻮﺭ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺑﻪ ﺑﻠﻮﻍ ﺳﻨﻲ ﻣﻴﺮﺳﺪ. ﺩﺭ ﺑﻌﻀﻲ ﻣﻮاﻗﻊ ﺑﻪ ﺩﻻﻳﻠﻲ ﺑﻪ ﺗﻌﻮﻳﻖ ﻣﻲ اﻓﺘﺪ. ﺣﺎﻝ ﺩﺭ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﭼﻪ اﺗﻔﺎﻗﻲ ﻣﻲ اﻓﺘﺪ? ﻛﺒﻮﺗﺮ ﺟﻔﺖ ﻣﻲ ﺧﻮﺭﺩ و ﺟﻮﺟﻪ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ. ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺑﻲ ﺗﺠﺮﺑﮕﻲ ﺟﻮﺟﻪ ﻫﺎﻱ ﺳﺮﻱ اﻭﻝ ﺭا ﺑﻜﺸﺪ. اﻣﺎ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻛﺴﺐ ﻣﻴﻜﻨﺪ. ﺣﺎﻝ اﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﺘﻮاﻧﻴﺪ ﻛﺒﻮﺗﺮﻱ ﺭا ﺗﺎ 2 ﺳﺎﻝ ﺑﺪﻭﻥ اﻳﻨﻜﻪ اﺯ ﺭﻭﻱ ﻣﺴﺘﻲ ﺗﺨﻤﻲ ﺑﺮﻳﺰﺩ ﻧﮕﺎﻩ ﺩاﺭﻳﺪ, ﻓﺒﻬﺎ. اﻣﺎ اﻳﻨﻜﺎﺭ ﻋﻤﻼ ﺑﺮﺧﻼﻑ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﺣﻴﻮاﻥ اﺳﺖ. ﻳﻌﻨﻲ ﺣﻴﻮاﻥ ﺗﺨﻤﺶ ﺭا ﻣﻲ ﻛﻨﺪ اﻣﺎ ﻧﻂﻔﻪ ﻧﺪاﺭﺩ. ﭘﺲ اﮔﺮ ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺿﻌﻴﻒ ﺷﺪﻥ ﺑﺎﺷﺪ, ﺣﻴﻮاﻥ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ اﻧﺪاﺯﻩ ﺿﻌﻴﻒ ﻣﻴﺸﻮﺩ. ﭘﺲ ﭼﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﻛﻪ ﺑﮕﺬاﺭﻳﻢ ﺟﻮﺟﻪ ﺑﺪﻫﺪ. ﻫﻤﺎﻧﻂﻮﺭ ﻛﻪ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﮔﻔﺘﻴﺪ ﺑﻫﺘﺮﻳﻦ ﺟﻮﺟﻪ ﻫﺎ, اﺯ ﻣﺎﺩﻩ ﺟﻮاﻥ ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ. اﻟﺒﺘﻪ ﻣﻨﻆﻮﺭ ﻣﻦ اﺧﺘﻼﻑ ﻳﻜﻲ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﻧﻴﺴﺖ. ﺑﻠﻜﻪ 7 ﻳﺎ 8 ﺳﺎﻝ اﺳﺖ. و اﻣﺎ اﻳﻨﻜﻪ اﮔﺮ ﻣﺎﺩﻩ ﻳﻚ ﺳﺎﻟﮕﻲ ﺟﻮﺟﻪ ﺑﺪﻫﺪ ﺯﻭﺩ اﺯ ﺗﺨﻢ ﻣﻴﺮﻭﺩ, ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺧﻨﺪﻩ ﺩاﺭ اﺳﺖ. اﻳﻦ ﻧﻤﺎﻳﺎﻧﮕﺮ اﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺣﺮﻑ ﺭا ﺯﺩﻩ اﺯ ﺁﻧﺎﺗﻮﻣﻲ ﭘﺮﻧﺪﻩ اﻃﻼﻋﻲ ﻧﺪاﺭﺩ. ﻣﻬﺮاﻥ ﺟﺎﻥ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻥ ﻣﺎﺩﻩ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ اﻧﺴﺎﻥ ﺩاﺭاﻱ ﺗﻌﺪاﺩ ﻣﺸﺨص و اﺯ ﭘﻴﺶ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﺪﻩ ﺗﺨﻤﻚ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺯﻣﺎﻧﻲ اﺯ ﺗﺨﻢ ﻣﻴﺮﻭﺩ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺗﺨﻤﻚ ﻫﺎ ﺭا ﺑﻪ ﺗﺨﻢ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻛﻨﺪ. ﺣﺎﻝ اﮔﺮ ﻛﺒﻮﺗﺮ ﺷﻤﺎ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻫﻔﺘﻪ ﻳﻚ ﺑﺎﺭ ﺩﻭ ﺗﺨﻢ ﺑﮕﺬاﺭﺩ و ﺷﻤﺎ ﺗﺧﻢﻫﺎ ﺭا ﺯﻳﺮ ﺩاﻳﻪ ﻛﺒﻮﺗﺮ ﺑﮕﺬاﺭﻳﺪ, ﺯﻭﺩ ﺗﺮ اﺯ ﻛﺒﻮﺗﺮﻱ ﻫﻢ ﺳﻦ ﻛﻪ ﺳﺎﻟﻲ 3 ﺳﺮﻱ ﺗﺨﻢ ﻣﻲ ﮔﺬاﺭﺩ اﺯ ﺗﺨﻢ ﺧﻮاﻫﺪ ﺭﻓﺖ. ﭘﻴﺮﻭﺯ ﺑﺎﺷﻳﺪ.

حمید از کانادا دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:37 ب.ظ http://iranianpigeonsincanada.blogsky.com

راه استفاده از برنامه ثبت جوجه کشی‌.

محمد رضا جان و دوستان دیگری که مایل به داشتن این برنامه هستندسلام,

دوستان عزیز،

، می‌خواستم کل دستورالعمل را ترجمه کنم دیدم خیلیه. بنابر این تصمیم گرفتم دستورالعمل خودم را بنویسم.

بعد از اینکه برنامه را باز کردید.

۱- در گوشه سمت راست روی add a budgie کلیک کنید.

۲- صفحه جدیدی باز میشود. جلوی‌ قسمتی که نوشته band number شماره مربوط به کبوتر مورد نظر را وارد کنید. اصولا شماره حلقه پای کبوتر را وارد می‌کنید. ابتدا از پدر و مادر‌ها ثبت کردن را شروع کنید. . sire به معنی پدر است. اگر پدر ناشناخته است گزینه unknown را انتخاب کنید. اگر پدر ناشناخته نیست شما باید آنرا اول ثبت کنید. dam به معنی مادر است. date/hatched یعنی‌ تاریخ تولد که بترتیب ماه روز و سال وارد می‌کنید. البته من به ماه‌های هجری شمسی‌ تا بحال ثبت نکرده‌ام شما امتحان کنید شاید ممکن باشد. - در قسمت variety نژاد کبوتر را وارد کنید. مثلأ تهرانی یا کاشانی یا نوک قناری. در قسمت line نسل کبوتر را وارد کنید. مثلأ نسل قرمز‌ها یا پشتدار‌های عباس خان. در قسمت status گزینه مورد نظر را انتخاب کنید. اگر مورد خاصی‌ در مورد این کبوتر هست که باید ثبت کنید میتوانید در قسمت note بنویسید. در قسمت sex جنسیت کبوتر را ثبت بکنید. اکنون شما یک کبوتر را ثبت کرده اید. با کلیک روی submit کار شما با این کبوتر تمام شده. اگر دوست داشته باشید متوانید عکس این کبوتر را هم با انتخاب گزینه picture در بالای صفحه اضافه کنید. بعد از کلیک روی submit از شما می‌پرسد که آیا دوست دارید پاینده دیگری را ثبت کنید؟ که شما باید یکی‌ از گزینه‌ها را انتخاب کنید.

۴- حال برای چک کردن کبوتر‌ها به صفحه اول که صورتی‌ رنگ است برگردید. در سمت چپ show all my badgerigars را تیک بزنید در قسمت سمت راست تمامی شماره‌های حلقه هایی که وارد کرده اید ظهور میکنند. اگر فقط میخواهید جوجه‌های یک پدر را ببینید گیزینه بعدی را تیک بزنید. گزینه بعدی برای مادر است. گزنیه بعدی نسل، بعدی نژاد، بعدی یاداشت که در قسمت note نوشته بودید و بعدی تاریخ تولد است. اینها روش‌های مختلف پیدا کردن کبوتران ثبت شده است. البته فراموش نکنید که بعد از تیک زدن هر گزینه روی search کلیک کنید.

۵-بعد از اینکه روش پیدا کردن کبوتر را پیدا کردید، در سمت راست شما ره‌ کبوتر مورد نظر را پیدا کنید و روی detail کلیک کنید. تمامی‌ اطلاعات در مورد این کبوتر باز میشود.

۶- در این مرحله شما میتوانید روی دیگر کلید‌ها کلیک کنید و به کاربرد آنها پی‌ ببرید.

اگر سؤالی باشد در خدمت هستم.

کوچک شما

سعید دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:28 ق.ظ

حمید جان سلام
چند تا سوال داشتم
1- خواستم بدونم جوجه کبوتر مسافتی را از چند پری برای تمرین مسافت میبردند در اروپا
2- یا از چند ماهگی مثلا سه ماهگی یا چهار ماهگی ......
3- و در سه پری از چه مسافتی باید برگردد که شما بدانید جوجه خوبی است که روش سرمایه گذاری کنید
4- آیا کبوترهای مسافتی در حال حاضر از طریق همخونی بدست آمده اند
5- راه رسیدن به یک کبوتر مسافتی خوب و یا درست کردن آن در ایران چگونه است چگونه یک نژاد مثل اروپایی ها درست کنیم
6- کبوتر مسافتی از ترکیب چه کبوتری بدست آمده و در چه سالی آیا ما میتوانیم خودمان کبوتر مسافتی با ترکیب کبوتر چاهی درست کنیم
7 - بیشترین مسافتی که یک جوجه را میبرند چند کیلومتر است و این در زمان چند پری بودن است مثلا 100 کیلومتر در 8 پری
8 - خواهشا جواب بده که داخل ایران از هر کسی پرسیدم ندانست مخصوصا از جنوبیهای عزیز و ........
9- در رابطه با جدول تغذیه کبوتر مسافتی _ ( در حال جوجگی - جوجه گرفتن - تمرین مسافت - ) و ایا قبل از رها سازی به کبوتر غذایی و آبی میدهند
10 - مثلا در استرلیا در 1200 کیلومتر هوایی کبوتر باید یک شب بیرون بماند تا صبح برسد و اینها در کجا میمانند
11- یک سایت اروپایی و یا غیره که خوب در مورد سوالهایی که پرسیدم معرفی کنید که و یک مترجم سایت
که خوب بتواند سایت را ترجمه و ما چیزی ازش متوجه بشویم
12- هر کدام از دوستان میتوانند کمک کنند رحمی بکنند
و نگویید ما از کبوتر اصیل تهران نگهداری میکنیم برو سراغ مسافتی جان من خدا نگهدار شما

سعید عزیز سلام،

جواب سوال‌های شما تا آنجائیکه می‌دانم به ترتیب زیر میباشند.

۳- تا جائیکه من میدانم جوجه خوب از ۳۰۰ km برمیگردد.

۴- بله، همخونی روش اصلی‌ اصلاح نژاد کبوتران مسافتی است.

۵- شما باید حداقل یک مایه کبوتر مسافتی عالی‌ داشته باشید تا بتوانید به یک نسل خوب برسید.

۶- کبوتر‌های مسافتی خودشان یک نژاد هستند که طی‌ قرنها به اینصورت در آماده اند . و شما باید قرن‌ها وقت صرف کنید تا آنها را از کبوتر چاهی درست کنید.

جواب باقی‌ سوال‌های شما را نمیدانام.

در ضمن شما میتوانید با د. احمد از مشهد تماس بگیرید. که متخصص کبوتر مسافتی است. http://kabootar-e-mosabeghe.blogsky.com/

یا میتوانید از ویدئو‌های دکتر لامبرتن نکات مهمی‌ را یاد بگیرید.

https://www.youtube.com/user/drjohnlamberton



موفق باشید.

اصغر سکوتی یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:34 ب.ظ http://www.asgharesokouti.blogfa.com

با سلام خدمت شما دوست عزیز بنده وبلاگ شما را لینک کردم خوشحال میشم شما هم وبلاگ بنده را لینک کنید. با تشکر

اﺻﻐﺮ ﺟﺎﻥ ﺳﻼﻡ.
ﺩﻭﺳﺖ
ﻋﺰﻳﺰ ﺑﺎﺯﮔﺸﺎﻳﻲ ﻭﺑﻼﮔﺘﺎﻥ ﺭا ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺗﺒﺭﻳﻚ ﻣﻴﮕﻮﻳﻢ. ﭘﻴﺮﻭﺯ و ﻣﻮﻳﺪ ﺑﺎﺷﻴﺪ.

حسین - اصفهان یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:37 ق.ظ

عادل عزیز سلام
دوست من خیلی خوب است که علاوه بر پرش خوب به نقش زیبا هم اهمیت می دهی ولی اینجوری تعداد معیارهایت می رود بالا (هم زیاد بپرد، هم مایه رو باشد، هم خوش سو باشد، هم نقش قابل پسند داشته باشد). در واقع به این کار می گویند بالا بردن "فشار انتخاب" که نتیجه اش این می شود که با سختگیری بیشتر در معیارها، احتمال بدست آوردن جوجه ای با این خواص، کمتر و کمتر می شود و مشکلی هم ندارد به جز اینکه باید تعداد جوجه کشی هایت را ببری بالاتر مثلا به جای حداقل 2 سری حداقل 4 یا 5 سری جوجه بگیری و این یعنی نیاز به زمان بیشتر و پیشرفت خیلی کندتر.
موفق باشید.

ﺣﺴﻴﻦ - اﺻﻔﻬﺎﻥ ﺟﺎﻥ ﺳﻼﻡ.
ﻃﺮﻑ ﺻﺤﺒﺘﻢ ﺣﺴﻴﻦ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﭘﻴﻐﺎﻡ ﺧﺼﻮﺻﻲ ﮔﺬاﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺷﻤﺎ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﻴﺪ و ﻣﻨﻬﻢ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺷﻤﺎ. اﺣﺘﻤﺎﻻ اﻳﻦ ﻋﺎﺩﻝ ﻋﺰﻳﺰ ﻫﻢ ﻣﻨﻢ ﻛﻪ ﻛﻪ ﺷﻤﺎﻳﻴﺪ. ﺁﻗﺎ اﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮا ﺷﺪﻩ ﺟﻮﻙ ﺳﺎﻝ. اﮔﺮ ﻣﻴﺨﻮاﻫﻴﺪ ﺭﻭﺯ ﺧﻮﺑﻲﺭا ﺷﺮﻭﻉ ﻛﻧﻴﺪ اﻭﻝ ﺻﺒﺢ ﻳﻚ ﺑﺎﺭ ﺁﻥ ﻧﻆﺮ ﻛﺬاﻳﻲ ﺭا ﺑﺨﻮاﻧﻴﺪ. ﺧﻨﺪﻩ.

حسین - اصفهان یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:20 ق.ظ

با سلام
مازیار عزیز
در کامنت مربوط به داروهای ضدانگل اشاره کردم که عیب لوامیزول همین است. البته بالا اوردن خطری ندارد فقط دارو را هم به همراه غذا از بدنش خارج می کند و تاثیرگذاری دارو کم می شود. پس بهتره از داروهای دیگه استفاده کنی.
در مورد تیکه های سبز چیزی نمی توانم بگویم، دکتر نیستم، ولی به هر حال محتویات چینه دان هستش که یا به خاطر نوع دانه و یا به خاطر فعالیت انگل های مقیم چینه دان به صورت سبزرنگ درآمده. فکر کنم دکتر احمد در این مورد بهتر بتواند راهنمایی کند.
پیروز باشید.

http://kabootar-e-mosabeghe.blogsky.com/
ﻳﻦ ﺁﺩﺭﺱ ﻭﺑﻼگ اﻳﺸﻮﻧﻪ.

حمید از کانادا یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:23 ق.ظ

حسین عزیز سلام.

جواب کامنت خصوصی شما را به آدرس ایمیلتان فرستادم که متأسفانه برگشت خورد. اگر میشود لطفاً یک بار دیگر آدرس بدهید. با تشکر. حمید

مازیار یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:11 ق.ظ

سلام خسته نباشید . به کبوترها داروی لورامیزول دادم بیشترشون دونهای روز قبل خودشونو بالا اوردن .چیزی که فکرمو مشغول کرد این بود که بعضیاشون قاطی دون هایی که بالا می اوردن تیکه هایی سبز رنگی هم وجود داشت میشه در بارش توضیح بدید

مازیار جان سلام.

متأسفانه بنده از داروی لورامیزل تا کنون استفاده نکرده‌ام و اطلاعی ندارم. امیدوارم حسین عزیز بتوانند پاسخ شما را بدهند. البته اگر زحمتی برایشان نباشد. موفق باشید.

عادل یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:09 ق.ظ

با درود خمت حمید عزیز اقا مجید وحسین اقا ی گرامی نمی دانم چرا تصور می کنید مخلص نقشباز هستم اتفاقا همه نوع خالی دارم از نوع پرشی اما مثل همه ی عشقباز ها من هم به بعضی از خال ها علاقه ی بیشتری دارم و دوست ندارم یلخی کبوتر تن کنم برای همین به خال بندی هم در تن کردن مد نظر قرار میدهم اما چرا کبوتری که زشت بود رد کردم من علاقه ای به کلاغ ندارم و این نظر که کلاغ باشه بپره رو هم اصلا قبول ندارم البته به همه نظر ها احترام میگذارم ولی مگر غیر اینکه یکی از ایرادات کبوتر تیپلر زشت بودن ان نیست اگر فقط پرش مطرح باشه تیپلر بهترین نوع هست که خیلی هم فراگیرشده همه حداقل یه چند جفتی دارند اماممنون از راهنمایی جنابعالی بابت تن کردن ماده قرمز که زوایای دیگری رااز همخونی برای بنده روشن گردید وباعث شد با دید بازتری تصمیم بگیرم .باسپاس

حسین - اصفهان یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:43 ق.ظ

شما که در واقع خود من هستی، منم عادت دارم یهو خودم رو غافلگیر کنم!! خوشحالم که تونستم خودم خودمو بخندونم (خنده)
شما هم دست کمی از من نداری، الان شما منو خندوندی یعنی شما هم خودت خودتو خندونده ای (خنده)....... (بعضیا عجب بساط خنده ای درست کردن.... خدا خیرشون بده ثواب میبرن از خندوندن مردم تو این اوضاع)

حسین - اصفهان شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:45 ب.ظ

سلام خدمت عادل عزیز
آقا عادل از اینکه تجربیاتت رو صادقانه بیان کردی ممنونم. قبل از هر چیز می خواستم بپرسم در کدام شهر ساکن هستی و چه کبوترانی پرورش می دهی؟ چون احساس می کنم نقشباز هم هستی.
توصیه هایی که برایت دارم:
1- اولین قدم در اصلاح نژاد تعیین هدف است. اگر نقش خاصی می پسندی پس معیارت خال و رنگ و زیبایی است ولی اگر ساعت پرواز برایت مهم است دیگر جوجه ای را به خاطر زشت بودن حذف نمی کنی. هر معیاری داری باید به این معیارت سالها وفادار باشی. یعنی بر اساس معیار ثابتی حیوان را ارزیابی می کنی و تصمیم می گیری که حذفش کنی یا نگهش داری.
2- دومین قدم گرد آوردن کبوترانی است که دارای ژنهای موردنظر شما هستند. اینها کبوترانی هستند که باید کیفیت بالا داشته باشند و حتی المقدور پیشینه آنان را بدانی. من نمیدانم آن کبوتری که با نوه اش جفت انداختی چه ویژگیهایی داشته و اصولا ارزش اصلاحی داشته یا نه یا حتی ماده قرمزت. چون اگر کبوترانی معمولی یا متوسط باشند ارزش همخونی و خالص سازی ندارند و به جز اتلاف وقت، نهایتش به جوجه هایی متوسط دست خواهی یافت. پس جایگاه همخونی را باید دانست. اگر ژنهای ارزشمندی را در آن ماده قرمز می بینی و دوست داری همان ویژگی ها را در گنجه ات زیاد کنی ارزشش را دارد که همخونی را تست کنی.
3- وقتی ماده قرمزت را با پسر خودش تن کنی، جوجه های آنها در محتملترین حالت 75% ژنوتیپی شبیه به مادرشان خواهند داشت. یعنی شما داری جوجه هایت را شبیه به آن ماده قرمز می کنی. این برای وقتی کاربرد دارد که ماده ات حیوانی عالی بوده و ارزش آن را دارد که از آن یک لاین درست کنی. باید چندین جوجه از آنها بگیری (حداقل 2 سری) و عملکرد جوجه ها را بررسی و ثبت کنی. اگر طبق معیارهای بند 1 نامطلوب بودند آنها را حذف می کنی و اگر مطلوب بودند نگاهشان می داری برای جوجه کشی در آینده. بعد از 3-4 نسل که ماده قرمز را با نوه و نتیجه اش تن کردی (طبق روش همخونی خطی Linebreeding) اگر جوجه هایی بدست آوردی که هنوز مثل ماده قرمز اصلی خوب می پرند و مایه رو و خوش ذات بودند مسیر را درست آمده ای و اینها از خلوص بالاتری برخوردارند و برای مقاصد جوجه کشی خیلی باارزش خواهند بود.
4- وقتی چند مرحله پیش رفتی و نتایج را هم ثبت کردی خودت خیلی از مسائل را خواهی فهمید. مثلا ممکن است مشکلات ژنتیکی در بعضی جوجه هایت ببینی که ژن اینها در ماده قرمزت به صورت مغلوب وجود داشته. این جوجه ها حذف می شوند. بعد از چند نسل، کم کم می بینی که این مشکلات ژنتیکی رفته رفته کمتر و کمتر رخ می دهند تا جایی که دیگر عیبهایی از این قبیل ریشه کن می شوند و لاینی خالص خواهی داشت.
5- اگر جوجه های خوبت قوش گیر نشوند و یا بیماری آنها را تلف نکند می توانی دو جوجه از نسلهای مختلف را با هم تن کنی که در واقع به این کار می گویند پرورش لاین. لاین ها کبوترانی هستند که خالص شده هستند به این معنی که دقیقا می دانی جوجه شان چه خواهد بود. درست است که ماده قرمز شما ژنهای خیلی خوب داشته اما ژنهای بدی هم دارد که با همخونی در بعضی جوجه ها آشکار می شوند. اما اگر از آن ماده قرمز لاین درست کردی به جای یک ماده قرمز "چندین" نر و یا ماده مشابه جدشان (ماده اصلی) خواهی داشت و دستت خیلی بازتر خواهد بود و ضمنا با گلچین کردن خوبها در طی چند نسل، یکجور خالص سازی هم شده اند. یعنی غلظت ژنهای خوب ماده قرمز در آنها بیشتر شده.
6- لاینهای خالص شده کبوتران خوبی هستند اما برای کسب نتیجه بهتر، داشتن دو یا چهار لاین لازم است. می توان آنها را به صورت تستی با هم تلاقی داد و جفتهای دهن جور در آنها پیدا کنی. در تلاقی دو لاین احتمال اینکه کبوترانی سرتر از هر دو لاین به وجود بیاید بیشتر می شود. اگر یک نر از یک لاین خالص را با ماده ای از لاین دیگر تن کنی چون داری از روش جفت انداختن بیگانه (Outbreeding) استفاده می کنی، بنابراین همخون سازی نیست و جوجه های این تلاقی از افت ناشی از همخونی در امان بوده و احتمالا بسیار عالی از آب در خواهند آمد.
7- مقاله ای در باب پرورش لاین برای حمیدخان فرستاده ام که به زودی آنرا نمایش خواهند داد. آن مقاله را مطالعه کن خیلی به کارت خواهد آمد و راهنمایی های عملی در آن موجود است.
8- نتایج آزمونت را حتما با ما درمیان بگذار.
موفق باشید.

حسین جان سلام.

ممنون که جواب عادل عزیز را دادی. من در حال تایپ کردن بودم که دیدم جواب شما حاضره.. خنده . دستت درد نکنه. پیروز باشید.

کوچکت حمید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد