کبوتر ایرانی‌ در کانادا

اصول علمی پرورش و مدیریت کبوتر بلندپرواز ایرانی

کبوتر ایرانی‌ در کانادا

اصول علمی پرورش و مدیریت کبوتر بلندپرواز ایرانی

افشاگری یا دروغ، افترا و تهمت؟

سلام و عرض ادب به دوستان و خوانندگان گرامی‌, امیدوارم که تعطیلات به همه خوش گذشته باشد.


در اینجا قصد ندارم مقاله طویل بنویسم که از حوصله‌ همه ما خارج است. با آنکه میدانم جواب ابلهان خاموشی است اما درصدد روشن کردن اذهان عمومی بر آمدم تا از ریختن آبروی اشخاصی‌ که به دروغ به آنها تهمت زده شده است جلوگیری کنم. ما همیشه در این سرا معتقد بوده ایم که خواندگان ما دارای شعور و درک کافی‌ برای تجزیه و تحلیل مسائل هستند و داعیه رهبری و به سرمنزل خوشبختی‌رساندن  آنها را نکرده ایم و و بزبان ساده تر, نگفته ایم که کار ما درست است دیگران گوسفندند. به دوستان و خوانندگان احترام گذاشته ایم و به شعور آنها توهین نکرده ایم. تاکنون هر آنچه را که در مورد مسائل علمی‌ و غیر علمی‌ بیان کردیم با ادله و مدرک همراه بوده است. حتی در مورد آخر که دروغ بزرگی‌ را که سند تاریخی کلیله و دمنه رو کرد مدرک آن در هر کتاب فروشی موجود است. بنابر این قضاوت و نتیجه گیری را به عهده دوستان میگذریم.



افشاگری ﺻﺤﻴﺢ، تهمت و ﺩﺭﻭﻍ و فرق آنها:


الف- روش اول تهمت زدن یا پخش شایعه دروغ است. در این روش شخص مذکور بدون ارائه هیچ دلیل و مدرکی‌ به بیان حرف هایی میپردازد که فقط خریدار آنها افراد بسیار ساده لوح هستند. مثل اینکه کسی‌ بگوید از کسی‌ شنیدم که یک دیو بزرگ در خانه‌اش پرورش میدهد و برای خوراک به او بچه نوزاد میدهد.


ب- بیان کاری یا چیزی که بصورت واقعی‌ شنیده و یا دیده شده اما بصورت مدرک ثبت نشده. این روش بسته به اعتبار شخص میتواند مورد قبول واقع شود یا ردّ گردد و به آن عنوان افشاگری داد یا نداد.


جیم- بیان چیزی و یا کاری که بصورت واقعی‌ اتفاق افتاده، بصورت مدرک و سند ثبت شده و برای اثبات آن احتیاجی به شاهد نیست. این روش درست افشاگری است.


حال می‌رویم سر اصل مطلب.


۱- عکس زیر نشانگر تماس‌های مکرر (در یک روز) آقای علی‌ میرمهدی ملقب به علی‌ سیاه. به یک جوان ۱۹-۲۰ ساله بنام آقای محسن صادقی‌ است.  یک مرد میان سال از یک جوان ۲۰ ساله چه می‌خواهد؟ در ضمن وجه مشترک بین این دو نفر فقط و فقط کبوتر است.





۲- عکس زیر SMS تهدید آقای علی‌ میرمهدی به آقای صادقی‌ است. تهدید با لحن کوچک کننده و بظاهردوستانه برای چه؟




گذاشتن شماره تلفن خصوصی یک نفر که به شما اعتماد کرده در یک محیط عمومی را چه می‌نامند؟ تجاوز به حریم شخصی‌ افراد؟


آیا این همان کاری نیست که در گذشته با دادن شماره تلفن افراد به پاچه خوارانت باعث مزاحمت و سلب آسایش آنها و خانواده‌شان میشدید؟ آیا بخاطر همین تلفن‌های تهدید آمیز نبود که استاد خشایار، حسین از تهرانپارس، بهروز پ، حاج یوسف و احتمالا محمد از قم از وبلاگ نویسی و دنیای مجازی خداحافظی کردند؟

شاید به همین دلیل منتقدان شما از دادن شماره تلفن طفره میروند!



شما را که تمام شمیران می‌شناسند.  شما که اصلا کسی‌ را در حد رکورد ۴:۲۵ خود نمی‌دانید، پس چه احتیاجی‌ به یک جوان ۱۹ ساله دارید که رقیب برایتان پیدا کند؟

از طرفی‌ لحن گفتاری شما در پشت پرده زیاد به لحن فرهنگ ساز نمی‌خورد، سالار! پس ادبیات سازنده چه شد، سالار؟



نمی‌د‌انستم که طبق گفته ایشان آقا سعید دار و دسته دزد دارند, آدم ربا هستند و منتقدانشان را میدزدند.!!!؟؟؟؟؟




۳- عکس زیر SMS تهدید بعدی





شما که تا چند روز پیش در SMS‌های قبلی‌ گفته بودید که ابوالفضل بهمن را نمیشناختید!!!!!؟؟؟؟



شما که دم از فرهنگ سازی میزنید. چه نیازی به تهدید یک جوان دارید؟ خودتان را بزرگ و راهبر میدانید. اما اعمالتان نشاندهنده چیز دیگری‌ست. آیا اینها همه بخاطر اینست که اگر مردم از نیت شما مطلع شوند شما دیگر نمیتوانید به آنها کبوتر بیاندازید.


خوشبختانه در این مقاله بلند بالای آخر این شخص، آقای علی‌ میرمهدی، ماهیت اصلی‌ و لمپن خویش را که نشأت گرفته از فرهنگ آشنای لمپن‌های دولتی است به زیبایی جلوه داده است.


4- چند وقت پیش آقایی با نام پیروز وارسته در صفحه فیسبوک با محسن عزیز تماس گرفت که این متن کامل محاوره ایشان با محسن است.


لطفا به جواب‌های آقای صادقی‌ به این شخص توجه کنید. با اینکه در آن‌زمان آقای علی‌ میرمهدی مرتباً ایشان را تهدید میکرده است، اما ما یک قطره بی‌ احترامی از طرف آقای صادقی‌ به ایشان را نمی‌بینیم، حتی پشت در‌های بسته.









آقای پیروز وارسته در صفحه فیسبوک دارای ۹ دوست است. که عکس بعدی  دوستان ایشان  هستند.



نمیدانم چرا هر کدام از یک سر کره زمین هستند.


عکس پروفایل فیسبوک ایشان تشابه عجیبی‌ با عکس جمعی‌ روی بام که در وبلاگ آقای علی‌ میرمهدی گذاشته شده  دارد.

به نظر میرسد که آقای پیروز وارسته عکس دیگری نداشته و باید این عکس را از توی این عکس دسته جمعی میبریده و برای عکس فیسبوک‌اش استفاده می‌کرده.



لطفا به تاریخ عضویت ایشان در فیسبوک توجه کنید.


چرا هم آقای علی‌ میرمهدی و آقای پیروز وارسته به دنبال افراد معروف در شمیران میگردند. آیا این دو در حقیقت یک‌نفر هستند؟ چرا اسم آقای ابوالفضل بهمن بدون هیچ دلیلی‌ برده شد؟ اصلا این ماجراها چه ربطی‌ به آقای ابوالفضل بهمن دارند؟

استراتژی پرورش لاین

سلام و عرض ادب به خدمت یاران گرامی‌.


در اینجا از طرف عزیزان مجید، حسین و محسن، خودم سال نو را پیشاپیش به همه تبریک می‌گویم و آرزوی بهترین‌ها را برایتان دارم. زنده باد بهاران.


این پست متشکل از دو قسمت است. قسمت اول گلایه بنده از به اصطلاح اساتید روز است که برای بزرگنمایی‌ یا به کوچک کردن دیگران میپردازند یا میراث فرهنگی‌ این آب و خاک را به باد تمسخر میگیرند. قسمت دوم  مقاله حسین عزیز است که در دنباله مبحث تکاملی تولید و پرورش از طریق همخونی با تیتر "استراتژی پرورش لاین" نوشته شده است.


دیروز در یکی‌ از وبلاگ ها، کامنتی از یکی‌ از این به اصطلاح اساتید دیدم که در جواب به شخصی‌ که سوالی در مورد کبوتر طوقی و موزه چین پرسیده بود، نوشته شده بود.


این استاد دوباره دروغ قدیمی‌‌اش را تکرار کرد. در آنزمان بنده به دلایلی که خودتان در جریان هسیتد سکوت اختیار کردم. اما اکنون سکوت را خیانت به تاریخ ایرانی‌، مردم ایران و حتی  کبوتر ایرانی‌، میدانم. جریان از این قرار است که مدتها پیش اگر خاطرتان باشد. این به اصطلاح استاد بیان کردند که به موزه شهر ممنوعه چین رفته و یکی‌ از دوستانش با استفاده از نفوذش (توجه بفرمایید، نفوذ در چین کمونیست) موفق شدند  کتابی هزار ساله را از جعبه شیشه‌ای  در بیاورند و آنرا مطالعه کنند (ایکاش کمتر به شعور خوانندگان توهین میکردند) و ایشان در آن کتاب نقاشی‌هایی‌ از کبوتر طوقی دیده اند. جل الخالق. و بهمین دلیل ایشان استنباط کرده اند که کبوتر طوقی متعلق به ایران نیست و از چین آمده.  طبق معمول داستان پشت داستان بدون مدرک و دلیل. این گونه داستان‌های فضایی پدربزرگانه بدرد زیر کرسی و چند تا کودک زیر ۶ سال می‌خورد نه‌ محیط عمومی اینترنت که روزانه صد‌ها نفر از آن بازدید میکنند.


در ضمن در این کامنت جدیدشان پا را فراتر گذاشته اند و گفته اند که :"... نکته آخر, بنده چندینبار همدان برای مشاهده کبوتر رفتم و مرکز کبوتر پرانی که شهرک کوچک (آبادی) است بنام "بهار" مدتی با عشقبازان طی کردم. در همدان چه در گذشته و چه در حال چندان معروف بکبوتران پرشی نبوده و نیست. کبوتران بسیار زیبای طوقی بدون کاکل و سینه دمسیاه کله سفید معروف به سینه‌ای کله سفید تا حدودی پرشی ولی بصورت گله ای. مقداری هم پشتدار‌های پاپری نقشی. از کبوتران کوهی صحبتی نمیکنم. در مرکز کبوتر بازان همدان که آبادی بهار است بنده در عرض این ۲۶ سال مسافرفتم بآن نقطه چیزی را که شما میفرمائید ندیدم. بیشتر سینه ایهای همدان اصلیتش حتی از قزوین است و نه همدان. اگر باور نمیفرمائید از کهنه عشقبازان قزوین که روزهای جمه در کاروانسرا (محل فروش کبوتر) جمع میشوند بپرسید..."


یعنی اینکه جناب بهمن عزیز که همه ما دوستدارن کبوتر به ایشان بخاطر حفظ یکی‌ از زیبا ترین نژاد‌های کبوتر ایرانی‌ مدیون هستیم دروغ می‌گویند. چرا که طبق گفته این شخص چون ایشان چنین کبوترانی را ندیده اند پس در نتیجه،  اصلا چنین کبوترانی وجود نداشته و ندارند.


می‌بینید چگونه این افراد، در حالیکه به قول دیگر اساتید نوعی، که دشمنان دیروز و دوستان امروزشان هستند، هنوز فرق بین کبوتر نر و ماده را نمی‌دانند  با بی‌ اطلاعی و دروغ سعی‌ در بزرگ کردن خود دارند. حال ضمن تشکر از دوست عزیزم عادل که زحمت ارسال این داستان را کشیده اند، نظرتان را به قسمتی‌ از یکی‌ از داستان های "کلیله و دمنه" جلب می‌کنم. داستان در مورد کبوتر طوقی (مطوقه) است. شما قضاوت کنید. با یک جستجوی کوچک به قدمت این کتاب پس از برگردان آن از سانسکریت به فارسی پی‌ خواهید برد. شاد باد روح رودکی.

(...صیادپیش امد وجال باز کشید وحبه
بیانداخت ودر کمین نشست ساعتی بود قومی کبوتران برسیدند وسر ایشان کبوتری
بود که او را مطوقه گفتندی ودر طاعت ومطاوعت او روزگار گذاشتندی چندان
که دانه بدیدند غافل وارفرود امدندوجمله در دام افتادن وصیاد شادمان
گشت وگرازان به تگ ایستادتا جمله درضبط ارد کبوتران اضطرابی میکردند وهر
یک خود را می کوشید مطوقه گفت جای مجادله نیست چنان باید همگنان استخلاص
یاران را مهمتر از تخلص خود شناسند وحالی صواب ان باشد که جمله به طریق
تعاون قوتی کنید تا دام از جای بر گیریم که رهایش ما در ان است کبوتران
فرمان وی بکردند ودام برکندندوسر خویش گرفت.وصیاد در پی ایشان ایستاد
بران امید که اخر در مانند وبیافتند و...)


در ضمن برای اولین نظر این مقاله نظر دوست عزیزم حسین را دوباره میگذارم تا دوستان ببینند که با کشیدن یک چارت ساده چگونه می‌توان پی‌ برد که ادعای انجام همخونی توسط این استاد چیزی یا کاملا غلط و یا ساخته خیال بوده است.

                                                    

و اما استراتژی پرورش لاین به قلم حسین-اصفهان:


در مورد اصلاح نژاد به کمک همخونی مطالب تئوریک زیادی گفته شد. در اینجا قصد دارم برنامه ای کاربردی برای اصلاح نژاد معرفی کنم. هدفم این است که شما روح حاکم بر روشهای  اصلاح نژاد را درک کنید و بفهمید که استراتژی اصلاح نژاد چیست و چگونه عمل می کند.


ابتدا نکات مهم مطالب گفته شده قبلی را مرور کنیم:


1- تمام صفاتی که کبوتر دارد تحت تاثیر دو مولفه ژنتیک و محیط می باشد.


گفتیم که مولفه ژنتیک محدوده و مرز نهایی پتانسیل را برای ما مشخص می کند در حالی که محیط تعیین می کند که چقدر از پتانسیل به فعل در بیاید. نمونه ای از مدیریت عنصر محیط: نحوه آب و دون دادن کبوتر در شب قبل از مسابقه است. نمونه ای از مدیریت عنصر ژنتیک: چی را با چی جفت بیاندازیم و کدام را نگه داریم کدام را رد کنیم.


2- کبوتری که ما جفت می کنیم باید هموزیگوتی بالا و هتروزیگوتی کم داشته باشد.

توضیح: ما میخواهیم خزانه ژنی کبوترانمان محدود به ژنهای ممتاز باشد و ژنهای بدردنخوررا به تدریج حذف کنیم تا بتوانیم جوجه های یکدست (از نظر ساعت پرواز) بدست آوریم.


3- کبوتر گرو باید هتروزیگوتی بالا داشته باشد.

تا اثر ناهنجاری ژنتیکی معکوس شود و اثر هتروزیس به حداکثر برسد.

قبلا گفتیم, اینکه هم باید هتروزیگوتی را در کبوتران گرو زیاد کنیم و هم هموزیگوتی را در کبوتران جفت کرده، یک تناقض است. در این زمینه راه حل عملی ای وجود دارد به نام روش پرورش لاین. البته ادعا نمی کنم که این روش تنها روش موفقیت آمیز در ارتقا حیوانات اهلی است روشهای دیگر هم وجود دارند. ضمنا این روش ابداعی من نیست بلکه روشی است که در دنیا جواب داده است و از خیلی استراتژیهای دیگر موثرتر بوده. استراتژی پرورش و تلاقی لاین 7 مرحله دارد که به کمک آن می توان نسلی از کبوتران عالی را به وجود آورد و در عین حال از اثرات منفی همخونی دوری کرد. این 7 مرحله به شرح زیر می باشند:

مرحله 1- اول ببینید شما چه کبوتری می خواهید؟ ایده تان از کبوتری که می خواهید بسازید چیست؟ این خیلی سوال اساسی و مهمی است. آیا کبوتری می خواهید که مایه رو باشد یا در ارتفاع متوسط و پایین بپرد؟ بازی کم داشته باشد یا زیاد یا بدون بازی باشد؟ تیز و فرز باشد یا نرم پر؟ سو، رنگ و خال و فاکتورهای دیگر چقدر برایتان مهمند؟ اینها اهداف شما را مشخص می کنند. با پاسخهای شما به سوالات بالا یک سری معیار برای انتخاب یا حذف کبوتران به وجود می آید که سالهای سال باید به این معیارها وفادار باشید و روی آن متمرکز شوید. یادم باشد بعد از این مقاله در مورد "انتخاب" که خیلی خیلی مساله مهمی درهمخونی است توضیحاتی بدهم. اگر همخونی یکی از ستونهای اصلاح نژاد باشد "انتخاب"  ستونی دیگر خواهد بود. متاسفانه در ایران همخون کردن به روش اصولی یا انجام نشده یا اگر هم شده به خاطر تابوی موجود علنی و آشکار نشده. بیشترین اشتباهاتی که در ایران در همخونی اتفاق افتاده:

1- همخون کردن کبوتران متوسط که اصلا توصیه نمی شود و حتی  بعضی از دوستانم که می خواستند دو تا کبوتر متوسط را با هم به صورت تستی همخون کنند به شدت با ایده شان مخالفت کردم. همخونی فقط برای کبوتران استثنایی و قهرمان توصیه می شود. چون این کبوتران حامل ژنهای عالی هستند که می توان آنها را خالص سازی نمود.

2- "انتخاب" غلط، به این معنی که وقتی جوجه همخون حتی با داشتن والدین بسیار عالی عملکرد خوبی ندارد حتما باید آن را کنار گذاشت و جوجه کشیدن از آنها غلط می باشد و به نوعی تکثیر ژنهای خراب در گنجه است. گلچین کردن در آمیزش خویشاوندی به مراتب باید سختگیرانه تر از آمیزش غیرخویشاوندی باشد.

3- نداشتن استراتژی بلندمدت برای به نتیجه رساندن همخونی. بعضی ها تصور می کنند که با یکی دو نسل همخونی کبوترانی پشت پاک ایجاد می شود یا همخونی را نوعی شگرد محسوب می کنند.

4- مدیریت ضعیف گنجه از نظر بهداشتی و درمان بیماریها و تغذیه. در گنجه ای که باکتری سالمونلا حضور دارد کبوتران بالغ ظاهرشان سالم است اما ناقل بیماری هستند. در این گنجه ها جوجه ها ممکن است به سادگی تلف شوند و احتمال دارد آن را به اشتباه به حساب معایب همخونی بگذارند. در صورتی که اشکال از جای دیگری است. یا نمونه دیگر از بین رفتن کبوتران همخون در اثر یک بیماری ساده که درمان ساده ای دارد می باشد. اینها ناشی از ضعف شناخت و درمان بیماریها است. وقتی ما مسئولیت نگهداری چند کبوتر را به عهده گرفتیم و به قول معروف به عشق آنها عشقبازی می کنیم موظفیم برای حفظ سلامتی آنها از هیچ تلاشی فروگذار نکنیم و شناخت خود را از بیماریها و راههای درمان آنها افزایش دهیم.


مرحله 2- ملاکهای انتخاب شما حتما باید بر اساس روشهای قابل اعتماد و مطمئن باشد. اگر میخواهید بفهمید هر سال چقدر پیشرفت کرده اید باید اندازه گیریهایتان دقیق و موثر باشد. به عنوان مثال برای تست جوجه های همخون باید آنها را "همزمان" با جوجه های غیرهمخون پراند یعنی باید همه آنها را در یک گروه پراند نه در چند گروه جداگانه. همچنین برای تست جوجه های حاصله از روش تلاقی دو لاین، باید آنها را همزمان با جوجه های هر یک از دو لاین پراند تا دقیقا بفهمیم آیا اثر هتروزیس رخ داده یا افت ناشی از همخونی؟
پس لاین ها را هم باید تا زمانی که قابلیت شرکت در مسابقه دارند پراند.
نکته: اگر شما چندین مرحله همخونی را طی کردید و بعد از چند نسل جوجه هایی در آوردید که هنوز ساعتهای خیلی خوب می آورند بدانید این جوجه ها خیلی کبوتران باارزشی هستند. به نظر من جزو باارزش ترین کبوتران هستند حتی از کبوتران هیبرید (تلاقی دو لاین) که بهترین ساعتها را می آورند هم باارزشترند! چرا؟ چون خزانه ژنی آنها محدود شده به ژنهای ممتاز. البته وقتی به این نقطه می رسیم از اینجا به بعد ممکن است دچار عوارض بیشتری ناشی از همخونی بشویم. این مساله قابل انتظار است. و در واقع اینجا آخر خط همخونی در لاین والد است. دیگر این لاین به قدرت کامل خود رسیده و نیازی نیست بیش از این از همخونی استفاده کنیم. همخونی ابزاری بوده برای ما که به این نقطه برسیم و حالا رسیده ایم. پس دیگر نیازی به ادامه آن نیست.


خب چگونه باید خزانه ژنی را محدود کرد به ژنهای ممتاز؟ آیا همخونی اتوماتیک وار این کار را برای ما انجام می دهد؟ خیر. ما باید از ابزار دیگری استفاده کنیم به نام "انتخاب". وقتی شما بین جوجه های همخون بهترین آنها را برای ادامه مسیر اصلاح نژاد انتخاب می کنید در واقع دارید با اطمینان بالایی خزانه ژنی را به ژنهای ممتاز تقلیل می دهید. تست جوجه های هر لاین بهترین اطلاعات را در مورد ژنوتیپ والدین به ما می دهد و می فهمیم ارزش ژنوتیپ والدین چقدر است.


مرحله 3- چند لاین ممتاز ایجاد کنید که خزانه ژنتیکی شان تقریبا محدود به ژنهای عالی شده باشد به عبارت دیگر در ژنهای مطلوب هموزیگوت باشند. خب حداقل 2 لاین لازم داریم. البته می توان از 4 لاین هم استفاده کرد. اگر تعداد کبوترانتان کم است همان 2 لاین کافی است اما اگر امکانات نگهداری از تعداد بالای کبوتر دارید بهتر است از 4 لاین استفاده کنید. در اختیار داشتن 4 لاین مزیتش چیست؟ مزیتش این است که ما دو بار تلاقی انجام می دهیم تا کبوتران عالی گرو بدست آوریم. مثلا لاین A و B را داریم. آنها را تلاقی می دهیم و یک نر خوب از آنها می گیریم. لاین C و D را نیز به هم می زنیم و یک ماده خوب می گیریم. حال نر و ماده را با هم تن می کنیم و کبوتران گرو را تولید می کنیم. این طوری کبوتران مسابقه از هر لاینی یک چهارم دارند. اینجا پدیده هتروزیس دوبار اتفاق می افتد یکبار برای نر و ماده والد و یکبار برای کبوتران مسابقه. وقتی نر وماده خودشان قدرت برتری نسبت به لاینهای والدشان دارند و دچار عوارض همخونی نشده اند جوجه های آنها به حداکثر هتروزیس خواهند رسید.
نکته: لاین ها خودشان باید از بالاترین کیفیت ممکنه برخوردار باشند. چگونه بالاترین کیفیت را در لاینها به وجود بیاوریم؟ با دو گام: اول بدست آوردن ژنها و دوم خالص کردن آنها. خالص کردن ژنها ممکن است 100% نباشد ولی مرتبا غلظت آن ژن ها را بیشتر و بیشتر می کنیم.
نکته دیگر: باید بدانیم که اگر ژنی را در گنجه مان نداریم نمی توانیم آن را به وجود بیاوریم. آیا می توان از یک جفت پشت دری دم چتری کبوترانی قهرمان در آورد؟ شاید هم بشود ولی احتمالش بسیار بسیار ضعیف است به گونه ای که در عمل احتمالش را صفر در نظر می گیرند. پس همخونی فقط قادر است ژنهای موجود را خالص سازی کند. یک جفت کبوتر متوسط را اگر لاین کنیم و خالص سازی کنیم آن وقت تقریبا همیشه به ما جوجه های متوسط خواهند داد. پس هیچ چیز جایگزین کبوتران پایه باکیفیت نخواهد شد.


همیشه لاینتان را مستقیم نگاه دارید. کلمه لاین به معنی خط است. خط خونی باید مستقیم باشد. یعنی اگر لاینتان را با لاین دیگری تلاقی دادید تصور نکنید که جوجه های حاصل هنوز متعلق به لاین اصلی هستند.


مرحله 4- در عین حال که لاین را مستقیم نگاه می دارید تلاقی هایی انجام دهید تا جفتهای دهن جور پیدا کنید. همیشه هر تلاقی ای موفق آمیز نمی شود. یعنی امکانش هست که دو تا کبوتر ممتاز از دو لاین خالص را با هم تن کنید اما جوجه متوسط بدهند. پس نه تنها باید لاین های باکیفیت داشته باشیم بلکه باید با جفت انداختن های تستی، جفت های دهن خورده هم در آنها پیدا کنیم. جوجه های این جفتهای تستی باید پرانده شوند و ارزیابی شوند تا بفهمیم کدام جفتها دهن خورده هستند.
باید بدانیم که قوانین اصلاح نژاد برای پرندگان، نباتات، پستانداران و سایر حیوانات یکسان است. در مورد اصلاح نباتات یک نکته آموزشی خیلی خوب در اصلاح نژاد ذرت شیرین (قندی) وجود دارد. می دانید که ذرت از نظر وسعت زیر کشت پس از برنج و گندم سومین فرآورده در جهان است. زمانی که اصلاح نژادگران می خواستند ذرت را اصلاح کنند صدها لاین ذرت را به شدت همخون کردند. بعد آنها را با هم جفت کردند و هزاران آمیخته به وجود آوردند. از بین این هزاران هیبرید تنها چند تای آنها برای اهداف تجاری مناسب بود و الان هم همین ذرتی که در بازارها فروخته می شود ذرت هیبرید اصلاح شده است.


برگردیم به دنیای کبوتر. حالا فرض کنید جفتی دهنشان به هم خورد و جوجه هایی بسیار عالی دادند. اشتباهی که خیلی ها در این مرحله مرتکب می شوند این است که این جوجه ها را با لاین پدر یا مادرشان (یا هر دو) جفت می کنند. این برگردان کار اشتباهی است. پس چه کار باید کرد؟ یک پیشنهاد خوب این است که به سراغ پدر و مادر دهن خورده بروید و هر کدام از آنها را به صورت همخونی ردیفی (Linebreed) در یک خط پرورش دهید. هدف از این کار این است که از هر کدام از این نر و ماده یک زیرخانواده درست کنیم که تا حد امکان ژنوتیپشان شبیه به نر و ماده اصلی باشند. حالا به جای اینکه یک نر و ماده دهن جور داشته باشیم دو لاین دهن جور داریم و می توانیم آنها را با هم تلاقی بدهیم و تعداد زیادی جوجه بگیریم شبیه به جوجه های عالی ای که حاصل دهن خوردن نر و ماده اصلی بودند. این کار را می توان تا بینهایت ادامه داد و انتها ندارد. امروزه حتی موفقتترین اصلاح نژادگران کبوتر هم دائما آزمایشات جدید در مورد لاینهای جدید و تلاقی ها انجام می دهند و تجربیات جدید کسب می کنند.


نکته: هیچوقت لاینهای آزمایشی را با لاینهای اصلی مخلوط نکنید مگر در حالت تلاقی کنترل شده. این لاینهای آزمایشی ممکن است با وجود سرمایه گذاری انجام شده (زمان و هزینه) نتایج دلچسبی نداشته باشند که در این صورت کل لاین باید کنار گذاشته شود.

مرحله 5- هیبریدها را بپرانید. قبلا گفتیم که وقتی یک لاینی را پرورش می دهید برای پیشرفت کردن باید جوجه های این لاین را همزمان پرانده و مقایسه کنید. اما وقتی به تلاقی لاینها می رسیم باید هیبریدها (آمیخته ها) را در شرایط گرو قرار دهیم تا محک بخورند و ارزش ژنتیکی والدین آنها معلوم شود. حالا اگر واقعا هیبریدهای شما عالی (قهرمان) بودند آنها را با لاین والدینشان تن نکنید. حتی المقدور یا آنها را با لاینی غیرمرتبط تن کنید تا باز هم کبوتر گرو بدست آورید یا اینکه همخونی ردیفی (Line-breed) شدیدی حول همین کبوتر قهرمان انجام دهید و لاین دیگری از او بسازید. البته آمادگی شکست را هم داشته باشید. نسلهای زیادی طول می کشد تا یک لاین واقعی به وجود بیاورید که جوجه های یکدست تولید کند.

مرحله 6- ساعت پرواز کبوترانتان و رکوردهایشان را ثبت و نگاهداری کنید و آن را به صورت جامع داشته باشید. لیست رکوردهای خود را از دست ندهید و طی سالها آنها را حفظ کنید. اگر شما اصلاح نژاد را از امروز شروع کنید و 20 سال دیگر سراغ شما بیاییم ببینیم شما چند لاین (یا خانواده) از کبوتران بسیار باکیفیت دارید و رکوردهای این 20 سال را هم دارید آن وقت به شما تبریک می گویم چون راه صحیحی را رفته اید و به مرحله بعد صعود کرده اید. البته از کامپیوتر حتما کمک بگیرید بخصوص برای تجزیه و تحلیل هاتان.

مرحله 7- در صورت نیاز با کبوتران بیگانه (غیرخویشاوند) تلاقی هایی کنترل شده انجام دهید. خب چرا این کار ممکن است لازم شود؟ مگر مراحل 1 تا 6 چیزی کم و کسر دارند؟ ببینید وقتی ما خزانه ژنی را روی ژنهای ممتاز متمرکز کردیم تغییرپذیری کاهش می یابد و به جایی میرسیم که مثلا از 10 تا جوجه 9 تای آنها مثل هم و باکیفیت متولد می شوند. این 9 جوجه ترکیب ژنی نزدیک به هم دارند. خب خیلی خوب است و به نتایج خوب رسیده ایم اما پیشرفت بیشتر از این حد غیرممکن می شود. اگر بخواهیم باز هم پیشرفت کنیم از جفت انداختنهای کنترل شده با کبوتران غیرهمخون استفاده می کنیم. یعنی یک کبوتر جدید به لاینمان معرفی می کنیم. خب با اینکار معلوم است که ناگهان خزانه ژنی که خالص و محدود کرده بودیم دستخوش تغییرات می شود و فنوتیپهای جدیدی تولید می شوند. پس ما یکنواختی و قابلیت پیش بینی جوجه کشی مان را از دست می دهیم. اما گاهی این کار محاسنی دارد. مثلا از بین جوجه حاصله یکیشان بسیار عالی می شود. اینجا دیگر آمیزش غیرخویشاوندی را متوقف کرده و همخونی را حول آن جوجه عالی ادامه می دهیم تا ژنهای مطلوبش را حفظ و خالص سازی کرده در عین حال ژنهای نامطلوبی که با خود از بیرون لاین آورده را حذف کنیم.
نکته: تا زمانی که ثابت نشده نتایج آمیزش غیرخویشاوندی رضایتبخش است خزانه ژنی لاین خود را باید حفظ کنید. معمولا این مرحله 7 به ندرت اتفاق می افتد.
پایان