درود به دوستان گرامی. برای دوستان عزیزی که خودشان را برای جوجه کشی آماده میکنند آرزو موفقیت میکنم. فراموش نشود که جوجههای بهاری بدلیل وجود حداقل قارچ ها، انگل ها، ویروسها و غیره، سلامتترین جوجههای شما خواهند بود. بر کسی پوشیده نیست که سلامت پرنده حرف اول را در تعیین قدرت و توانایی او برای ثبت ساعت بهتر میزند.
ضمن خوش آمد گویی به بازدیدکنندگان جدید، به اطلاع میرسانم که مطالب منتشر شده قبلی در وبلاگ قدیمی من همچنان در دسترس هستند: "شما میتوانید به آدرس زیر مراجعه و یا اینجا کلیک کنید".
www.iranpigeoncanada.blogfa.com
دوست عزیزمان آقای مجید ز. زحمت کشیده اند و مطلبی را برای ما نوشته اند که در زیر مشاهده میکنید. ایشان به بررسی استانداردهای پرش کبوتر ایرانی بدور از هرگونه خرافات رایج با دیدیعلمی پرداخته اند.
این موارد شاید بدیهی بنظر برسند، اما اگر بصورت مکتوب در دسترس نباشند بعضا به فراموشی سپرده میشوند یا کمتر به آنها توجه میشود. با وجود اینکه بسیاری از کبوتر پروران از این موارد مطلع هستند ما گاه میبینیم که اختلاف نظر هایی هم بین این افراد وجود دارد. در این مقاله با ارائه, استانداردهای کبوتر پرشی ایرانی، سعی بر این است که این اختلاف نظرها را کاهش داده و با ایجاد استاندارد هایی همه گیر به توافق نظر تبدیل کنیم و بنابر این، باعث ارتقا کبوتر ایرانی و پیشرفت این ورزش بشویم.
استانداردهای کبوتر پرشی ایرانی
برای ارتقای کیفی کبوتر بلندپرواز ایرانی، اولین سئوالی که به ذهن خطور میکند این است: اصولاً ما بهدنبال چه استانداردهایی برای کبوتر خود هستیم؟ کبوتر ایدهآل ما چه مشخصاتی باید داشته باشد؟ شاید این سئوالها در وهلهی اول بدیهی یا حتا بیمورد بهنظر بیایند، اما وقتی پاسخ افراد مختلف را کنار هم میگذاریم و تفاوتها و حتا تضادها را میبینیم، میفهمیم که قبل از اقدام به اصلاح نژاد، ابتدا بایستی تعریف درستی از کیفیت و شاخصههای پروازی کبوتر داشته باشیم؛ تعریفی جامع و بابنیاد که بتواند اهل خبره و عموم را قانع کند.
تقسیمبندی گونههای کبوتر ایرانی
در اینجا بایستی خاطرنشان کنیم که منظور از استاندارد کبوتر بلندپرواز ایرانی در عنوان مقاله، کبوتران "بلندپرواز" بهویژه گونهی تهرانی است.
ارتقای ژنتیکی چیست؟
ارتقای ژنتیکی در کلامی ساده، تقویت ژنهای مفید و مثبت کبوتر و جایگزینی این ژنها در جای ژنهای ضعیف و معیوب است. بنابراین تعریف، دو عمل باید پایاپای انجام شوند: ژنهای خوب تقویت و ازدیاد شوند و دوم، ژنهای بد و معیوب از دایرهی تکثیر خارج شوند.
ژن غالب و ژن مغلوب
از لحاظ طیف رنگها، ضمن توضیح رنگهای اصلی و رنگهای تلفیقی، ژنهای غالب و مغلوب، نمودار قدرت و پایداری هر رنگ هنگام تکثیر در مقابل رنگ یا رنگهای دیگر است. در این باره مقالاتی در همین وبلاگ منتشر شدهاند که حاصل تحقیقات دامنهدار پژوهشگران هستند.
از لحاظ ظاهر نیز ژنها غالب و مغلوب هستند. برای مثال، ژن کاکل مغلوب است و ما موقعی میتوانیم جوجهی کاکلی بکشیم که هر دو جفت این ژن را داشته باشند.
اما در باب کیفیت کبوتر ایرانی، طبقهبندی دقیقی روی ژنهای غالب یا مغلوب صورت نگرفته است. برای مثال، ما میدانیم اگر کبوتر بند را با کبوتری دیگر که بازیدار است تن کنیم، احتمال گرفتن جوجهی بند بسیار است، اما درصد این احتمال را بهطور دقیق نمیدانیم. برای همین، در راه رسیدن به استانداردهای ایدهآل کبوتر ایرانی بایستی حتیالمقدور کبوترهای ایراددار را از گردونهی جوجهکشی خارج کرد.
چه کبوتری ایدهآل است؟
بسیاری از خصوصیات کبوترها تقریباً جاافتاده است، مثل کبوتر باید مایه بشود و از چشم بیافتد. اما خیلی از کبوترها با وجودی که ساعت خوبی میآورند، گردِ بوم گرد هستند یا حد اکثر به میانتو بالا میروند. در مقام مقایسه، کبوتری که بلندتر میپرد ایدهآل است.
بعضی از کبوترها به سرعت خال میشوند و میچسبند به طاق آسمان و در مقابل، بعضی نیز مدت طولانی پایین میپرند و بعد بالا میکشند. طبعاً کبوتری که زود خال میشود بیشتر کبوترباز را خوشحال میکند.
بسیاری از کبوترها در جوجگی خود را نشان میدهند و بعضی نیز بعد از یکسالگی. کبوتری که از همان ابتدا برود روی ساعت، بهتر از کبوتری است که بایستی از آن تا یکسال و حتا بیشتر پذیرایی که "شاید" بعداً خود را نشان بدهد.
جوجهای که زود بازی بیافتد احتمال بندشدناش بیشتر است. پس خیال کبوتردار از جوجهای که دیر بازی بیافتد جمعتر است.
احتمال بندشدن در کبوتران پربازی و نمایشی و جوجههای شان، بیشتر از کمبازیها است. پس کبوتری که کمتر بازی میکند آنهم فقط هنگام برگشت یا میانهی پرواز و نه همان آنی که به پرواز درآمد، قابل اتکاتر است برای تکثیر. کبوتر کمبازی ضمناً کمتر انرژی مصرف میکند و به همین لحاظ، بیشتر به کار مسابقه میخورد. بهسادگی نیز شکار قوش و قرقی نمیشود.
کبوتران بسیار نرمپر و شاپرکی (پروانهای) سادهتر توسط قوش و قرقی شکار میشوند. از این روست که اینروزها، حرفهایها بهدنبال کبوترانی هستند که در عین اقتدار و زیبایی در کتزدن، کمی نیز چابکتر بپرد.
کبوتری که زود ساز میشود (زود پر)، انرژی کمتری از کبوتری که دیرساز است میگیرد. پس برای مربی، کار با آن سادهتر است. اینکه کبوتری زودساز زود هم از نفس میافتد و در اصطلاح "یکلایی است" خرافهای بیش نیست و پایهی علمی ندارد و صرفاً توجیهی است برای نگهداری کبوتران دیرپر. اصطلاح "یک لایی" و "دو لایی" سنت کلامی است و بین کبوترداران جا افتاده، اما هیچ دلیل علمیای پشتوانهی اثبات چنین باورهایی نیست.
خیلی از کبوترها نمایشی هستند و مرتب بالا و پایین میکنند. هنگام مسابقه، چنین کبوترهای کمتر قابل اعتماد هستند و دل صاحب خود را خالی میکنند که مبادا هر لحظه بنشیتند! برای آماده کردن تیپی شایسته برای مسابقه، طبعاً کبوترانی نیاز است که بشود به آنها بیشترین اطمینان را کرد.
کبوترهایی که مایهگیر میشوند و به سقف آسمان میچسبند و گاه خودی نشان میدهند و باز از دید ناپدید میشوند، ایدهآلترین نوع برای مسابقه و طبعاً نگهداری و تکثیر هستند.
طبیعتاً همه میدانند که کبوتر باید سو خوبی داشته باشد، اما تجربه ثابت کرده که بسیاری از کبوترهای خوشسو، در بومهای دیگر خوب جا نمینشینند و گاه هرز میکنند. چرا واقعاً چنین است؟ خیلی از مواقع، وضعیت ساختمانهای اطراف و خود بوم کار را بر کبوتر سخت میکند. در بسیاری از مواقع نیز کبوتربازان بدون تعلیم دادن جوجه، زود بیرونش میکنند. جوجهای که پنجهکردن و نشستن را بلد نباشد، ممکن است در وضعیت شلوغ و آپارتمانی شهرها، در اولین بامی بنشیند که راحتتر است. برای همین، حتماً باید جوجهها را تربیت کرد و پنجهکردن و شاخکردن را یادشان داد، بعد به آنها تمرین پرواز داد. گاه بعضی نیز جوجه را سیر بیرون میکنند که بزرگترین اشتباه یک کبوترباز است. در باب تربیت و تمریندادن جوجه در مقالی دیگر صحبت خواهیم کرد.
کبوتر بایستی بیا باشد. خیلی از کبوتران ساعتبیار، در تمرینات اولیه راحت جا مینشینند، اما ساعتشان که از حدی گذشت، گم میشوند. این خود نقیصهای است که کمتر به آن توجه میشود و در واقع ژنی معیوب است که به نسلهای بعدی انتقال پیدا میکند.
از لحاظ سایز، کبوتری متوسط و قوی بنیه و چابک طبعاً قابل اتکاتر از کبوتری بلند و کشیده است.
تیزهبلند بودن کبوتر خود عیبی اساسی است که چنین کبوتری به احتمال زیاد ژن معیوب خود را به نسلهای بعدی منتقل خواهد کرد.
اینها تنها شمهای بودند از مختصات باطنی و ظاهری کبوتر ایدهآل پرشی. بر این فهرست میشود همچنان افزود که با همفکری با اهل فن چنین خواهیم کرد. قصد ما از برشمردن این خصوصیات، جاانداختن آنها و ایجاد استاندارد واقعی برای عموم کبوترداران است، چرا که بدون فکر جمعی و توافق بر سر مختصات باطنی و ظاهری کبوتر، نقطهی شروع اصلاح و ارتقای نسل کبوتر پرشی ایرانی که سرمایهای است که از نسلهای پیش با زحمات و خون دل خوردنهای بسیار به ما رسیده، در هالهای از ابهام باقی خواهد ماند و به سرمنزل مقصود نخواهد رسید.
دوستان گرامی، به رسم همیشگی وبلاگ تعدادی از عکسهای کبوتران دوستان را در پایان هر مطلب برای شما به نمایش میگذاریم. در اینجا تعدادی از جفتهای امسال آقای مجید ز. , کبوتران دکتر مسعود بیات و جفتهای کاشانی خودم را برای شما به نمایش گذاشته ایم. امیدوارم که مورد پسند قرار بگیرند.
۱- بعضی از جفتهای امسال آقای مجید ز.:
1 | 5 | 9 |
2 | 6 | 10 |
3 | 7 | 11 |
4 | 8 |
۲- بعضی از کبوتران دکتر مسعود بیات:
2 | 10 | 14 | 18 | 22 | 26 |
3 | 11 | 15 | 19 | 23 | 27 |
4 | 12 | 16 | 20 | 24 | 28 |
۳- جفتهای کاشانی خودم:
1 | 4 | 7 | 10 | 13 | 16 |
2 | 5 | 8 | 11 | 14 | 17 |
3 | 6 | 9 | 12 | 15 |
BA SALAM KHEDMATE HAMID KHAN VA AGA MAJID VA
TAMAMIE DOOSTAN
IN MATLAB RO KHASTAM BARAYE AGA MOSTAFA HEYDARI BZARAM
HAMUNTOR KE FARMUDID SHAYAD HICH KODAM AZ PISHKEVATANE IN RESHTE NADOONAND KE KAFTARESHUN CHAND BAR NAFAS MIKESHE VALI GAHREMANANE IN RESHTE BOODAND
YE SOAL DARAM :TA HALA TOO TIR MAH LABE DARYA FOOTBAL BAZI KARDI?AGE KARDI FEKR NEMIKONAM KE BISHTAR AZ 10 DEYGE DAVOOM OVORDE BASHI
INAM DAGHIGAN MESLE KAFTAR BAZIE
OMIDVARAM KE NARAHAT NASHODE BASHID
BA TASHAKKOR AZ DOOSTAN
AMIR
ba salam
mikhastam beporsam keh kaftarhayeh kaleh dom sabz Asliateshan beh cheh shahry bar migardad va cheh shahry dar Iran kaleh dom sabz khoob darand Aya kasy dar Amrika Az hamin kaleh dom sabzhayeh shoma keh 12 saat paridand darand?Thank you.
Mo
با سلام. من شخصا دو لاین مختلف کله دم سبز (دمسبز) دارم که یکی به تهران و دیگری به کاشان برمیگردد. البته نژاد تهرانی که اصولا بدون کاکل هستند لاین اصلی بنده هستند.
با سلام من یک جفت کبوتر خریده ام و آنها با هم جفت شده اند یعنی با هم به یک لانه میروند و در کل به هم عادت کرده اند ولی با اینکه ماده آماده است ولی نر آمیزش نمیکند. مشکل از چیست؟ ( هر دو سالم و شاداب اند و هیچ مشکلی ندارند)
فردین عزیز سلام. دلایل مختلفی میتواند وجود داشته باشد. ۱- بالغ نبودن کبوترها ۲- مریضی یا ضعف داخلی که ظاهری نیست و به چشم نمیاد. ۳- کمبود ویتامین E که عامل تحریک جنسیست ۴- نداشتن فضای مناسب برای جفت گیری یا کوچک بودن جعبه ۵- نداشتن مواد اولیه جهت ساختن لانه (بعضی از کبوترها حتمآ باید از شاخه یا کاه برای ساختن لانه استفاده کنند). ۶- وجود استرس زیاد در گنجه. ۷- وجود حیوانات موذی در گنجه که کبوتر بطور غریزی از تولید مثل جلوگیری میکند تا جوجههایش بهدر نروند.
با سلام
عذرخواهی میکنم لینک مطلب یادم رفته بود.
http://www.silvio-co.com/pigeons/calculat.htm
با سلام مهران جان. من از شما بابت انجام این تحقیقات تشکر میکنم. امیدوارم که متقاعد کننده باشد. موفق باشید
با سلام خدمات حمید آقا و مجید آقا و کلیه دوستان
در تایید صحبتهای دوستان بزرگوار حمید و مجید اقا در مورد همخون جفت کردن در یکی از سایتها به مطلب مشابهی در مورد همخون جفت کردن مکرر برخوردم که لینک اونو جهت مطالعه دوستان قرار میدم امیدوارم همه عاشقان این رشته بدور از تعصبات سنتی، با واقع بینی و تکیه بر اصول علمی و تجربی در جهت ارتقاء شاخصهای کیفی کبوتر ایرانی تلاش و کوشش نمائیم به گونه ای که مانند نژاد تیپلر در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشیم.
سلام خدمت اقا حمیدواقا مجید عزیز امیدوارم حال شما خوب باشه.وبلاگ ما اپ شد لطفا بازدیدی داشته باشیدوبانظرات خودتون ما رو راهنمایی کنید باتشکر
آقا مجید سلام. نثر بسیار پخته و زیبا و دلنشینی دارید.
عجب حکایتی شده دکترعزیز
حمیدومجیدعزیزخسته نباشیدوبرایتان صبرخواهانم
آفرین بر آقا مجید
/حرف حق را زدی گرفتن تلفن و مشخصات شناسنامه ای از افراد نقاد نشانه ضعف نویسنده و نداشتن سواد لازم برای پاسخگویی است / از طرفی با این کار یک گروکشی محترمانه هم انجام می شود که طرف از ترس برملا شدن هویت هیچ وقت جرات اظهارنظر با اسم واقعی در مورد دکی را نداشته باشد /
برای آقای ذبی مینویسم:
نام بردن از شخصیتهای عمومی (پابلیک فیگور) اگر بدون اتهامزنی و نشر اکاذیب باشد، ایرادی ندارد که هیچ، به آگاهی عمومی و کسب شهرت خود افراد نیز کمک میکند. کسی که خودش را دارد در یک وبلاگ به عنوان "صاحب نظر در یک رشته" به معرض نمایش عموم میگذارد و مطرح میکند و اسم خودش را در اذهان عمومی جا میاندازد، طبعاً دیدگاههای متفاوتی (موافق و مخالف) را نسبت به خودش برمیانگیزد. چنانچه این فرد به حضور مفید در اجتماع و به آن جایگاهی که برای خودش دارد میسازد واقعاً باور و التزام دارد، موظف است که جوابگو باشد، نه اینکه تا هر کسی آمد نقدی کرد و حرفِ حسابی زد، او را بخواهند به انحاء مختلف ساکت کنند و به او "امر" کنند که حتا اجازه ندارد از فلان فرد اسم بیاورد یا اگر میخواهد اسم ببرد باید شماره تلفن و مشخصات شناسنامهایاش اول رویت بشود!
قافیه چو تنگ آید....
شاعر به جفنگ آید!
دستگاه گشتاپو هم اینقدر با مردم سخت نمیگرفت و توهینآمیز برخورد نمیکرد. ما مگر از شما شمارهی تماس خواستهایم یا اصلاً میدانیم که کی هستید که داریم به نظرتان -که در اساس غلط و تحکمآمیز است- جواب میدهیم؟
در ثانی، روزی که همین سرور دکتر تهرانی، این تارنگار را "وبلاگ کبوتر پلید کانادا" یا "خانهی نفاق" خطاب کرد و کلی اتهام واهی به نویسندهاش زد، ندیدیم حضرت عالی اعتراضی بکنید؟ نیز ندیدیم که ایشان بعد از آن در پی عذرخواهی و دلجویی بربیایند و بدتر، با سری افراشته بارها تکرار کردهاند که هر چه گفتهاند "عین واقعیت بوده"؟!! شما به جای اینکه به آدمی هتاک و اتهامزن اعتراض کنید، آمدهاید یقهی قربانیانی را گرفتهاید که دارند از حیثیت خودشان دفاع میکنند؟ این است معنی عدالتجویی؟!
این توضیح لازم بود و البته آخرین توضیح به افرادی است که نقش وکیل مدافع خودخواسته را بازی میکنند و به آشوب در جو وبلاگها دامن میزنند. ما اگر حرفی میزنیم، مسئول حرف خود هستیم و پای گفتهی خود ایستادهایم. در رابطه با هر موضوع و فردی نیز که صلاح بدانیم نظر و شرح خواهیم داد.
برای همهی عزیزان فصل جوجهکشی پرباری را آرزو میکنم.
دوست عزیز تمام عزیزانی که گفتی محترم و نظرشون رو گفتن اما نه در مورد افراد اینجا جای صحبت از شخصیت مثلا کبوتر قم یا ... نیست اینجا جای صحبت از کبوتر شاید خیلی ها بخوان شما راجع به تهرانی نظر بیدین چون خواستن می ایی نظر میدی؟ به نظر من کار درستی نیست می تونی بگی من نظراتش را قبول ندارم به این دلایل ... ولی یکبار دیگه حرفهای خودت و مجید و بخون دستگیرت میشه چی میگی
من نمیدونم ماها چرا شهامت اینکه بگیم اشتباه کردیم رو نداریم
مورد سوم را هم خودم بالشخصه دیدم که کبوتر نری از این نژاد را یه شهر دیگری بردند و ابن نسبت بجلد شدن در بام دوم سر باز زده بود و همزاه کبوتران چاهی شره بود و با وجود انکه غذای مناسبی نداشت (ما آن زمان به کبوتر ها ارزن و کمی گندم میدادیم )گهگاهی پرش های آنچنانی میکرد البته خیلی تیز تر شده بود. این نژاد دارای خصوصبات دیگری هم بود.....ادامه دارد
و من خودم ماده ای ار این نژاد را دو سال نگه داشتم و تحم نگذاشت؛ بطوری که فکر میکردم معیوب است ولی همین ماده بعد ار اینکه به خاته اولش بار گشت بعد از دو هفته تحم کذاشت 3- اگر این نژاد را از شهری بشهر دیگر می بردند که فاصله زباد بود و امکان باز گشت نبود دیگر جلد بوم دیگری نمیشد و همراه کبوتران چاهی میشد
خسته نباشید. من در اینجامیخواهم قبل از اینکه به کبوتران پرشی ایرانی امروز بپردازم خاطرانی از دیروز که شاید خیلی هم نزدیک نیست و به حدود چهل سال پیش میرسد بگویم. از یزد و نژادی از کبوتر هائئ که در آن زمان به تیره های قدیمی یزد معروف بودندو به کبوتران اکبر ...منتسب بودند با استیلی خاص(اکثرا سفید مهر و گهگاهی خالهایی بسیار ریز برنگ قرمز؛ با اندامی متوسط و متمایل به کوچک؛سیته هایی جلو؛پا هایی متوسط و برنگ استخوانی؛نوکهایی برنگ استخوانی ؛ سرزنده وشاد. اصولا در یزد بعلت وجود پزندگان شکاری؛ کبوتران پرشی را ار اواسط پاییز تا اواسط بهار قیچی میکردند و در بقیه مدت اگر تولک نبودند میپراندند. از خصوصیات بارز این نژاد 1- هز روز (بطور متوسط 4 ماه در سال) تقریبا 5 ساعت پرش داشتند ؛ بازیهایی کم ولی قوق العاده زیبا و در ارتفاع نقطه میپریدند2-دارای سویی فوق العاده بودند برای مثال بگویم الف -مفلق چند ماهه را که حدود 120 کیلومتر به بکی داده بودند به خانه اولش باز گشته بود ب- کبوتر ماده این نژاد اگر جلد شما بود محال بود در خاته دیگری تخم بگذارد و این دو موضوع اخیر را خودم دیدم و تجربه کزده ام و نقل قول نیست...ادامه دارد
ba salam
mikhastam beporsam keh rasteh keh migan kabutaraneh kashany bazydar nistand?.Thank you.
MO
محمد جان سلام. به نظر من این بستگی به سلیقه شخصی کسی دارد که از کبوتر نگهداری میکند. آیا بازیدار میپسندد یا نه؟ در بین کبوتران تهرانی کبوترانی هستند که بازی دار نیستند اما ما نمیتوانیم این امر را به همه کبوتران تهرانی تعمیم بدهیم. من شخصا فکر میکنم که کبوترهای کاشان نیز از این امر مستثنی نباشند. اکثر کبوترهای کاشانی بنده بازیدار هستند.
با عرض ادب خدمت دوستان گرامی .. عزیزان تمنائی از شما مراجعه کنندگان به وبلاگها دارم ..باینکه اگر بدنبال تشنج در فضای مجازی نیستید... به خواهش بنده حقیر توجه کنید وآن اینکه وکیل مدافع مدیران وبلاگ و اقایانی که در جاهای دیگر کامنت گذارده اند نشویم چون اگر بخود آقایان باشد بهیچ عنوان با هم نتنها اختلافی ندارند بلکه با هم تعامل هم کرده.. تا هر چه بهتر وزودتر بمقصد نهائی که همانا ارتقاء این ورزش مفرح است برسیم به امید آنروز.. بنده بنوبه خود از تمامی آقایانی که وقت با ارزش و گرانبهای خود را به این امر اختصاص داده اند قدر دانی وتشکر میکنم ودست ب.س تمامی استادان این غن می باشم .. قدر این لحضه ها را بنده دانسته ودر ارتقاء فهم وشعور پرنده بازی خود بدون لحضه ای وقفه می پردازم ومثل شاگردی بازی گوش وقت خود را بیهوده تلف نمیکنم...قدر استاد را باید دانست چه استاد جوان با علم وپیر با تجربه..دوستار تمامی عشق بازان حقیقی این مرزوبوم..حسن پرسادمهر
سلام دوست عزیز ولی خود شما داری راجع به تهرانی نظر میدی هم شما و هم آقای مجید ز ولی من ندیدم تو وبلاگ تهرانی در مورد شما اسم ببره و نظر بده چطور به خودتون اجازه می دین در مورد دیگران راحت نظر بدین درست یا غلط تو یک وبلاگ دیگه داره برای خودش کار میکن شما هم برای خودتون خوب ایشون بیاد در مورد مسئله ای که مطرح کردین و نمیتونین جمعش کنید و توش موندین نظر بده؟ درست نیست اخلاقا به نظر بنده نباید اینکار رو بکنید ایشون نه ÷سر خاله من شما هم نه پسر عموی بنده ولی از بیرون من که قضاوت میکنم میبینم بد کاری می کنید باعث نشین یک تشنج دیگه شروع بشه مثل بقیه وبلاگ ها که نظری نمیدن شما هم خواهشا نظری در مورد هم ندین اونی که دوست داره وبلاگ شما رو میبین و همخون جفت میکن و اونی هم که دوست نداره وبلاگ تهرانی رو میبین امیدوارم که جسارت تایید رو داشته باشی موفق باشی
دوست عزیز ذبی جان سلام. هر کسی در مورد هر چیزی نظری دارد و میتواند نظرش را بیان کند تا انجائیکه به حریم خصوصی افراد تجاوز نکرده باشد. بسیاری از دوستان مثل آقای حاج حسن پرسادمهر که انسانی فرهیخته هستند نظرات مخالفشان را بیان میکنند و در یک محیط سالم تبادل نظر میکنند. حتی پرویز عزیز با لحنی تندتر نظراتشان را بیان کردند که آنهم قابل قبول بود. هر کس دوست داشته باشد میتواند در مورد هر کسی نظر بدهد. دوستان سوال کردند و مجید عزیز هم جواب دادند. کجای این بی احترامی به کسی است؟ طبق فرمایش شما آقای پرسادمهر نیز دارند بی احترامی کنند؟!!!!!! خیر دوست عزیز اینطور نیست تا زمانیکه ما نخواهیم نظرات مخالف را قبول کنیم، همینی که هستیم خواهیم ماند. تشکر.
با سلام به آقا حمید و آقا مجید. در بین وبلاگها میگشتم که با این وبلاگ خروس بازی برخورد کردم. در آن از همخونی برای اصلاح نژاد مرغ و خروسها پیشنهاد شده که البته بصورت علمی نیست. پس میشه گفت که این روش حتی در بین لاری بازها هم رایجه. احمد از مشهد هم که متخصص است تایید کرده. فقط جهت اطلاع بود. مرسی. http://www.habibatashbar.blogfa.com/
مهرداد عزیز سلام. تشکر بابت زحمتی که کشیدید و نتیجه تحقیقاتتون را اعلام کردید. پس این نشانگر این است که این خرافات در بین خروس پروران هم از بین رفته است و آنها یک مرحله جلو تر از ما هستند.
رضا خ. محترم!
درستی یا نادرستی نظر افراد یک چیز است، و اینکه شهامت میکنند و برای گسترش بحث کبوتر نظری مینگارند چیز دیگر. باید دقت کرد در میان هزاران نفر کبوترپرور، واقعاً چند نفر همت کرده پا به میدان گذاشتهاند و دارند مطلب مینویسند؟ نفس اهمیتِ این کار به درستی یا نادرستی خود نظر میچربد.
قرار نیست افراد از لحاظ سطح دانش و پختگی رای همشانهی هم حرکت کنند. این دیگر مهارت منتقد تیزبین را میطلبد که موی از ماست هر نظر بیرون کشد و راست و ناراستاش را تمیز بدهد. سنجش عیار هر نظر به عهدهی خواننده است.
به هر رو، انتقاد خود آدابی دارد. من یادم هست که همین جناب دکتر تهرانی، در آغاز به کار تارنگار کبوتر شمیران، یادداشت درازی نوشت و در آن به صغیر و کبیر رحم نکرد و مبتدی و پیشکسوت را، همه و همه را به یک چوب زد! در عوض خودش را نشاند در جایگاه "گل بیعیب" و علامهی دهری. از همان ابتدا معلوم بود که "خشت اول چون نهد معمار کج .... تا ثریا میرود دیوار کج!" از قدیم گفتهاند: زبان پریشان نشانگر ذهن گسیخته و پریشان است. ما همین یادداشت را اگر مبنای شناختمان قرار بدهیم، طبعاً دیگر ادعای "بحرالعلومی" ایشان را جدی نمیگیریم. ولی رفتار ایشان که الگوی من و شما نباید قرار بگیرد؟ به هر حال در میان انبوه نوشتهها، مطالبی هم مینویسند که میشود مورد استفاده قرار داد و باید قسمت پر لیوان را دید.
ما باید سعی کنیم موضوع یک پرنده را اینقدر به جاهای باریک و حساس نکشیم و با حس همدلی و همکاری، قبول کنیم هر کسی میتواند نظری مفید داشته باشد. فلاکت ما از آنجا آغاز میشود که دیگران را نادان و نیازمند ارشاد خود فرض کنیم! من و شما نباید اینگونه باشیم و اگر نقدی داریم، با زبانی شایستهی خوانندهی هوشیار بیانش کنیم تا بانی خیر شود، نه آتش شر بیافروزد.
موفق باشید.
جناب آقای حمید خان سلام ی سوالی داشتم از حضورتون می خواستم ببینم این چه جور مدیریتی که شما دارین تا هر کس کامنت می گذاره درمورد آقای تهرانی و بدش و میگه تایید می فرمایید و اگه کسی در مورد خود شما نظری داشته باش تایید نمیشه آیا خصومتی داری با تهرانی یا به عنوان رقیب باهاش برخورد می کنی که به نظر بنده خیلی با هم فاصله دارین و شایدم هم به شما کبوتر داده و تخم نمیکنند هان ؟ اسم این دموکراسی نیست عمو
دوست عزیز سلام. من طبق روشی که از اول پیش گرفتم تمامی نظراتی را که بطور مستهجن و یا حتی بی ادبی در جهت کوبیدن اشخاص دیگر نوشته شده است را تایید نمیکنم. روزانه ۲ یا ۳ کامنت دریافت میکنم که به آقایان سعید و تهرانی ناسزا گفته اند که هیچ کدام تایید نشده اند. بنابر این فرمایش شما صحیح نیست.
خسته نباشیدِ. با شروغ بحث ژ نتیک شما میبایست منتظر افراد موافق و مخالف میبودید! و این یک مسئله عادی ای در تمام موارد علمی میباشد.اصولا مسائلی نظیر علم ژنتیک با علم محض تفاوت های فاحشی را دازاست. در علم محض نظیر ریاضی وقتی صحبت ار چیزی میشود به زمان و مکان بستگی نداشته و مثلا دو باضافه دو در عمق دریا و بر بلند ترین کوه ها و در تمام قاره ها و... همیشه چهار است در صورتی که شما زمانی که از فیزیک صحبت می کنید در بسیاری موارد آن قاطعبت را نمی بینبد! صحبت از دمای جوش آب که میشود دیگز نمی توان گفت که همه جا آب در فلان درجه جوش میآید بلکه بستگی به محل دازد.در علم ژنتیک پارامتر های موثر بمراتب گسترده تر و پیچیده تر میباشدو اصولا بیان در صد اصولا تغریبی میباشد. مثلا زمانی که صحیت از ژن مغلوب کاکل میشود نمی توان با قاطعیت تمام عنوان کرد که از جفت زدن یک بی کاکل با کاکلی صد دز صد فلان تعداد جوجه کاکلی بوجود می آید ولی بطور تقزیب میتوان نظری داشت و این راهنمای بسیار خوبی میتواند باشد همچنانچه در بسیاری از علوم حتی جرقه ای باعث جهش های آنچنانی بوده و هست و خواهد بود. اصولا ما در ایران با پرندگان و بالاخص کبوتر پرشی مشکلی اساسی دازیم و با دیدی دگم و قوق العاده سطحی نگاه میکنیم! در مورد کبوتر پرشی یک نگاه انحصار طلباته و بخل ورزاته هم یه این موضوع اضافه گردیده که در مجموغ یاعث شده که هر ایده نوئئ با واکنش های سریع وگهگاهی غیر منطقی رو برو گردد.با نگاهی گذرا به پیشنهاد هایی که در بعضی از وبلاگها برای بهبود بخسبدن مدت رمان پرش میشد ودیگری چنان هیاهوئئ براه میانداخت که مپرس و مگو!! در صورتی که دز بقیه علوم سعه صدر بیشتری حاکم است حتی در علم پزشکی که مستقیما با جان انسانها سر و کار دارد. از دوستان خواهشمندم که با آرامش به این سئوال بنده فکر کنند که کبوتران پرشی تهران ایده آل ترین هستند و بهتر ار آین نمیشود؟ ار دوستان تقاضا دارم تمام جنبه های یک کبوتر پرشی از قبیل: ذات(سو)- مدت رمان پزش و .... زا لحاظ فزموده و به نتیجه ای برسند که ایا نژاد های مختلف پرشی ایرانی امروز احتیاجی به باز سازی دارند؟ با نه ؟ بنده با نگاهی به این نتیجه رسیده ام که...شما چطور ... با هم صخبت خواهیم کرد......ادامه دارد
نصیر عزیز سلام. فرمایش شما در مورد علم ژنتیک کاملا صحیح است و قسمت اعظم آن همانطور که بارها عرض کردم بر مبنی احتمالات است. بدین صورت که (همان مثال خودتان در مورد کاکل) در شرایط ایده ال و کامل ما اگر یک کاکلی را به یک بی کاکل که حامل ژن کاکل است بزنیم، ۷۵% جوجه کاکلی باید بگیریم. اما در واقعیت اینطور نیست احتمال دارد ما تمام ۱۰ تا جوجه مان با کاکل و یا بر عکس باشد، اما احتمال ۷۵% بیشتر است. دقیقا مثل تاس در بازی تخته نرد که بین اعداد ۲ تا ۱۲ احتمال عدد ۷ بیشتر از باقی اعداد است. اما در عین حال قوانین ژنتیکی هم وجود دارد که مطلق هستند. دوباره مثال خودتان: اگر یک کاکلی را با یک بدون کاکل که به هیچ عنون حامل ژن کاکل (حداقل تا ۱۰ پشت) نیست جفت کنیم به هیچ عنوان نمیتوانیم جوجه کاکلی بکشیم. و این یک قانون مطلق است که ثابت است. از اینکه با حضورتان و بیان نظرات مفیدتان ما را مستفیض کردید ممنونم. منتظر ادامه نظرات شما و دیگر دوستان هم هستم. کوچک شما.
با سلام، موید باشید
درود بر شما. شما هم مؤید باشید دوست عزیز.
با سلام به خدمت مدیران محترم این وبلاگ. با یک دنیا پوزش خواهی هدف بنده این نیست که نظرات مشعشع آقای علیزاده و تهرانی در مورد باد و نحوه تأثیر آن بر کبوترهای بلند پرواز را اینجا کپی کنم چونکه موجب بدآموزی همگانی میشود. بر مبنای چه دلیلی حضرتعالی می فرمایید ایشان پیشکسوت هستند؟؟ درجهء علمی این نظرات از کتاب علوم دوم راهنمایی پایینتر می باشد و عشق بازان را به بیراه می کشاند و آقایان محترم نظر داده اند تا فقط بگویند ما هم نظر داریم!!! آقای علیزاده هنوز نمی فهمد فرمول کم شدن مقدار رطوبت و دما در ارتفاع برای همه جور هوا و همه جا و همه جور فشار جوی صادق نیست و هر منطقه معیار مشخص به خودش را دارا می باشد, پس با احتساب نظر ایشان در ونکوور کبوتران ایشان باید بیست و چهار ساعت بپرند!!! تونل های هوایی دکتر استاد تهرانی که آخر شاهکار است و بهتر بود به این تئوری ایشان جایزهء نوبل بدهند.
در فیضیه قم جز درس های خارج یکی هم مغالطات است که آقایان گویا در این رشته تحصیلات عالی حوزوی دارند!!!
لطفا نظرم را پاک نکنید تا آزادی بیان رعایت بشود.
با یکدنیا تشکر.
سلام بین این کبوتر کاشانی ها که عکساشونا گذاشتید کدومش بیشتر پرش داشته و چند ساعت بوده ؟
با سلام به حمید عزیز. این کاشانیها از ۳ خون مختلف هستند که با هم ادغام شده اند. نر در عکس ۲ و ماده در عکس ۳ خواهر و برادر هستند در زمان جوجگی در تابستان گذشته تا ۶ ساعت هم پریدند که خوابانده شدند اما برادر آنها یک نر سوسکی سینه سیاه است در همان پرشها ۳ روز پیاپی ۱/۲ ۱۰ ،۱/۲ ۱۱ ، ۱۱:۰۰ ساعت پرید که آنهم خوابانده شد. متأسفانه بخاطر وجود پرندگان شکاری زیاد (بیش از ۱۰ نوع که ما میشناسیم) من قادر به ریسک کردن این نژاد کاشانیها نیستم. البته حداقل ساعتی که باید به ثبت برسانند ۵ ساعت است. اگر طبیعت یاری کند امسال تمامی جوجهها را تا قدرت آخرشان خواهیم پرند و بهترینها را بری جوجه کشی سال دیگر خواهیم خواباند.
با درود آقای رضا خ.
آن مطالب را مطالعه نکردهایم، اما خاطرنشان میکنیم ایشان پیشکسوت این رشته هستند.
موفق باشید.
سلام.
واکسن سه گانه را باید به گردن زد یا زیر سینه کبوتر نزدیک پا اطراف جناق..؟؟
من امروز واکسن زدم ولی طبق توصیه و آموزش دوستم زیر سینه بین پا و ابتدای سینه زدم(اطراف جناق )
۲/۰ میلی لیتر تزریق کردم و از یک سرنگ برای همه کبوترام استفاده کردم...کبوترام سالمند...
اینکه از یه سرنگ برا همه استفاده کردم کار اشتباهی بوده ؟؟؟
حمید عزیز سلام. متأسفانه در این زمینه اطلاعات بنده کافی نیست، و نمیخواهم جواب نادرست داده باشم. لطف کنید از احمد عزیز از مشهد بپرسید. ایشان در این زمینه متخصص هستند. تشکر
http://kabootar-e-mosabeghe.blogsky.com/
با سلام به خدمت مدیران محترم این وبلاگ. سوالی داشتم از خدمتتان. در وبلاگ کبوتر شمیران نظرات آقای علیزاده در مورد باد و نحوه تأثیر آن بر کبوترهای بلند پرواز را خواندم که بنظر بنده عجیب بود. با اینکه میدانم این موضوع ربطی به مطلب مورد بحث در وبلاگ شما ندارد، با عرض پوزش فقط میخواستم نظر شما را در این مورد بدانم.
با درود.
همانطور که بدرستی اشاره کردید جناب حسن پرسادمهر، تعداد کثیری از مردم بدون درک ریشهای از یک موضوع، چشم به دست دیگری هستند که چه میکند تا عیناً همان را تکرار کنند. یعنی یک چیز مد میشود و جمع کثیری کورکورانه و بدون تعقل، از آن پیروی میکنند. این فقط حکایت دنیای کبوتربازی نیست؛ در قسمتهای دیگر اجتماع نیز همین حکایت جریان دارد.
تلاشهای قلمی این تارنگار به این قصد است که ما هم خصوصیات جسمی کبوتر را دقیق بشناسیم، هم خصوصیات رفتاری و پرشی آنرا. وقتی صحبت از فلان بیماری یا دارو میکنیم، دقیقاً بدانیم علت و شکل آسیبرسانی و تبعات آن بیماری چیست و بهترین راههای جلوگیری از آن کدام است. هدف این است که راههای نو را آزمایش کنیم و صرفاً به سنتها و روشهای فضای بسته و تکراری بسنده نکنیم. از تجربیات بزرگان این رشته در خارج از مرزها سود جوییم و با بیاعتنایی خود را عقل کل همهی عالم ندانیم! خلاصه همهی تلاشها برای فهم پایه و ریشهای از ورزش فرحبخش کبوترپروری است و ارتقای این ورزش و فرهنگ عمومی آن به سطحی مرتفعتر.
فصل جوجهکشی خوبی را برایتان آرزو میکنم.
با عزض ادب مجدد.. بله بنده هم کبوتر شمیران را خوب می شناسم که مشخصات آن را برای دوستان تا آنجا که توانستم گفتم وخودم در این منطقه ( سه راه ضرابخانه) بازی میکنم و این را میدانم اغلب آقایان این منطقه خود را در کبوتر شمیران عرق کرده و فقط کبوتر شمیران را کبوتر میدانند وبس ... و چنانچه در مطالب قبلیتان گفته بودید اگر آب هم در یک جا بماند ......... وبنظر بنده درست وحسابی دارند به همخونی کبوتر شمیران اساسی کمک میکنند...و خوب تا الان نتوانستند جواب شایسته ای به کبوتر بازان مناطق دیگر تهران بدهند...اگر اقا رضا باشی در پل رومیست تمامی آقایان آن منطقه خال پیسه سیاه را از همه خالها بهتر میدانند و در منطقه خدا بیامرز افق همه مبادرت به جمع کردن سرخ وگرگی میکردنند وبه این صورت در یک مسیر خود را گرفتار و راه های دیگر را بروی خود بسته اند...بنده هم مثل شما میگم کبوتر تهرانی و اگر خصوصیات همه کبوتر های تهرانی را در نظر بگیریم بنظر بنده موفقیت بیشتری بدستمان خواهد آمد ..دوستار تمامی عشق بازان این مرز وبوم حسن پرسادمهر در ضمن از دعوت شما استقبال کرده ومتشکرم...
با عرض ادب واحترام...دوست عزیز آقا مجید وحمید از شما بسیار متشکرم و قصدمثبت مدیریت وبلاگ در ارتقاء این ورزش و شناساندن جایگاه حقیقی آن به جامعه ایرانی واقفم و اثبات شده برایم که هدف اقایان اینکه.... کبوتر ایرانی همیشه در اوح باقی بمونه...وبه این هدف حتما خواهیم رسید.دور از دسترس نیست اگر دست در دست هم نهیم بمهر..! دوست بنده آقا مجید عزیز همانطور که قبلا عرض کردم لازم به پاسخ گوئی کلام به کلام بیست چون اهداف بنده وجنابعالی مشخص شده وآن ارتقاء است .. حالا مانده روشها که قرار شد با در میان گذاشتن آنها وشنیدن انتقادات و پیشنهادات دوستان مراجعه کننده در هر چه بهتر شدن فضای مجازی که منجر به اجراء این گفته ها وگرفتن نتیجه مطلوب است برسیم..
شرمنده قربان اسممو فراموش کردم ممنون از شما.
سلام به شما دوستان ارجمند. قبل از هر چیز بر خود لازم دیدم به خاطر اینکه کمی تندی در نثر بنده مشهود بود از شما و بازدیدکننده های گرامیتان عذر خواهی کنم. بنده هم مثل شما و بسیاری از دوستان دلبسته ی این رشته مهجور هستم و مطمئنم که شما هم عاشق و دوستدار کبوتر هستید و در نهایت هدفی جز ارتقا این رشته ندارید. و با اینکه در کلیت با نظرات شما در باب همخونی و یا همسان کردن کبوتر کاملا مخالف هستم و هنوز هم بر سر اعقاید و نظراتی که خدمتتان عرض کردم هستم (البته تا جایی که خلافش به بنده ثابت شود) ولی اعتراف میکنم از بعضی مقالات علمی و نظرات شما استفاده میکنم و از این بابت از شما خیلی متشکرم. و مطمئنم در آنچه مربوط به کبوتر میشود اصلا و ابدا سو نیتی ندارید. درباره مسائل مورد اشاره شما در مورد آقای تهرانی بنده فکر میکنم ایشان میتوانند کمک زیادی به این رشته بکنند و خدا را شاهد میگیرم تا کنون نه با ایشان ملاقات داشته و نه حتی صدای ایشان را شنیده ام و نه نیازی به کبوتر خوب در گنجه ام احساس میکنم . فقط چون نظریات ایشان به سلایق بنده بسیار نزدیکترند ایشان را به عنوان استاد خود قبول دارم و از مطالب ایشان استفاده می کنم. لازم به توضیح هست که بنده دو استاد بسیار بسیار کاردان و باتجربه و فهیم نیز در شهر خود دارم که سخاوتمندانه داشته های خود را در اختیار بنده قرار داده و میدهند . اینها را گفتم تا شما بدانید که با 35سال سنی که دارم هنوز بسیار مبتدی و خام هستم و دوست دارم در حد همین بازدیدکننده باقی بمانم البته اگر شما قابل بدانید. باز هم ممنونم از لطف به انواع عتاب آلوده شما. یا علی.
دوست عزیز تشکر از کامنتتون. امیدوارم که همگی افرادی که این پرنده را دوست دارند با تمام اختلاف نظراتی که دارند در جهت پیشرفت این ورزش کوشا باشند. متأسفانه اسمتون را فراموش کردید که بنویسید.
آقای حسن پرسادمهر با درود. بهخاطر اینکه نظرتان را بیان داشتید سپاسگزاری میکنم.
خیر، ما همیشه و فقط از کبوتر تهران نگهداری کردهایم و همین راه را در تورنتو نیز ادامه میدهیم که میشود در تصاویر ملاحظه کرد. البته کبوتر شمیران بر خلاف نظر شما، یکی از نسلهای استثنایی کبوتر ایرانی است، چه از لحاظ ظاهر و چه سبک پرش.
و اما در باب این یادداشت، چنانچه به کامنتهای بلند این یادداشت دقت کافی میکردید، در بارهی نگاه من با چنین کملطفی قضاوت نمیکردید.
بهتکرار، تلاش ما به عنوان عضوی از خانوادهی کبوترپروران ایرانی، ایجاد استاندارد مشخص برای کبوتر ایرانی است و این عمل را حرکتی بس مهم در راه ارتقای این پرنده میدانیم. در کار خود به حد کفایت تجربه و معلومات داریم و هر روز نیز بیشتر میآموزیم و خواهیم آموخت. قدم اول را نیز برداشتهایم و دیدگاهها و پیشنهادات خود را منتشر کردهایم. دوستانی چون شما یا دیگر ارباب وبلاگها اگر میخواهند در این راه یاری کنند و قدم مثبتی بردارند، بهتر است بهجای دستگرفتن ذرهبین و گشتن دنبال ایرادهای دیگرانی که دارند در این راه تلاش میکنند، خود قلم بهدست بگیرند و ایدهآل خود از شکل و نحوهی پرش کبوتر ایرانی را در مقالهای منتشر کنند. حتا اگر مایل باشید، ما میتوانیم در همین تارنگار میزبان مقالات شما باشیم.
باید همگی در این راه تا آنجا که از دستمان برمیآید کار کنیم و صاحبنظران و اهل خبره را به حضور در گفتوگوی جمعی فرابخوانیم و تشویق کنیم تا بشود با همفکری (و نه با تقابل)، این پرنده را به آن جایگاهی که لایقاش است رساند.
موفق باشید.
پر گوئی بنده را میبخشید خوب نظر این ینده حقیرست و بسیار مطلب دیگر است که اگر اجازه داده شود توسط مدیریت محترم آنها را با دوستان در میان گذاشته ونظرشان را جویا میشویم وبقول شما تا بنکات مشترک بتدانیم هر چه زودتر برسیم به امید انروز... ودوستار تمامی عشق بازای این مرز وبوم حسن پرسادمهر
حتما میدانید که طبیعت اجازه نمیدهد..امادر پرورش دادن همخونی توسط انسان کاملا معلومه بر سر انها چه میاید و خوب با فکر و عقل آدمی آینده نشان خواهد داد بر سر انها چه پیش خواهد آمد.. وکسانی که با روشهای دیگر در ارتقاء این پرنده ایرانی دارند سعی وکوشش کرده و هوش خود را بکار برده و زودتر نتایج آنرا لمس میکنند ...مشخصه یک کبوتر ایرانی خوب وعالی را فقط آسمان وپرواز دادن آن بما نشان میدهد نه راه رفتن اون بروی زمین ...یک کیوتر عالی میتواند سفید رو بوده در بتیجه پاهای اون هم سفید باشد ونه کب... بله دوستان کبوتر هم مثل انسان سفیدرو سبزه و سیاه ردارد برای همین کبوتر زاغی چون سفید رو است پاهایش صورتی رنگ است ونه کبود رنگ واگر کبوتر سفیدی پاهایش کبود باشد آن پرنده سیاه روست ونه سفید رو ...
با سلام مجدد..خوب این نظر بنده است ومنتظر جواب !...اشکالی هم نداره کسانی اینجور در مورد کبوتر ایرانی تصورشان است وخیلی عالیست..اما باز هم بنظر بنده میماند آن 70 % که بک کبوتر باز حرفه ای باید بآن توجه داشته باشد که همان 70% کبوتر ایرانیست .. کبوتر سینه باریک ایرانی کجای این جدول قرار دارد..؟تیزه پهن که سر پر آنها باندازه بک بند انگشته کجا...؟کله ماری ها.. خالهای بد رنگ..و گرازه پروازها چه از نوع مایه پر آن وبا میان طو پرواز آن ..آیا آقا مجید شما در نشان دادن مشخصه یک پرنده ایرانی بر خلاف عقیده تان سلیقه ای بر خورد نکرده اید؟سلیقه شما ودوستان هم فکر شما نیست؟آیا همخونی نمی تواند مثل همین مطلب سلیقه ای باشد که عده ای آنرا بصورت جدول بندیی علمی کرده و نشان بدهند آیا شما میدانید بر سر هم خونیهای طبیعت چه میآید..و آیامی مانندتا دانشمندان روی انها مطالعه کنند
باعرض ادب واحترام خدمت دوستان گرامی..به به که لذت بردم از این مباحث جالبی که مطرح شده است (ممنوع از مدیریت وبلاگ ) عرض کرده بودم آقایان اجازه بدهند که اصول اولیه ومهم به چالش گذاشته و بنتیجه آن هرچه زودتر امید دارم که برسیدواستفاده وافر بکنیم... آقای محمد مهدی بسیار زیبا مطالب مهم کبوتر بازی ایرانی را بیان کردید از شما متشکرم شخصآ... بنده با نوشته های اقا مجید در مورد اصالت یک کبوتر ایرانی و اینکه این مشخصات میتواند جزء یکی از مشحصات قرار بگیرد تقریبا 30% در صد موافقم چونکه در 30% کبوتر ایرانی این مطالب که ایشان گفته اند وجود دارد که در پرنده های شمیران دیده شده و میشود (آقا مجید فکر میکنم که قبلا در ایران دراین منطقه بازی کرده اند) کبوتر بازان شمیران عاشق این تیپ کبوتر هستند و اشکالی هم نتنها ندارد بلکه دوست داشتنی هم است...اینکه یک گبوتر باید حتما پاهای کبود و سینه فراخ وتیزه شمشیری پهن وگرد وکنار پاهایش پر ومایه گیر وکله قلمبه وبطور کلی بر روی زمین وقتی دارد راه میرود به کبوتر های دیکر فخر بفروشد که چه صاحب آن لذت میبرد ولی درموقع گرو همین پرنده شاید از همه زودتر بنشیندوخوب آن روز... روز پرش این کبوتر نبوده وصاحب کبوتر خودش را گول زده وسر کار می رود
با سلام وتبریک دو سالگی سایتتون....
با توجه به اینکه فصل جوجه بازی نزدیکه تو پست بعدی بگید که شما چجوری جوجه پرانی میکنید ؟
شما قلم کردنو قبول دارید یا نه ؟
سلام حمید عزیز،
تشکر از محبتت دوست خوب. در مطالب آینده به این موضوع هم خواهیم پرداخت. فقط مختصراً عرض کنم که خیر بنده بدلیل صدمات ناشی از کبک کردن از اینکار دوری میکنم.
ببخشید که رک میگم ولی این کبوترهایی که گذاشتین تو سایت بد نیستن زیاد عالی نیستن فقط قشنگن کفتر گرو نیست شما تو ایران گرو بستین؟
آقا مجید سلام چند تا کفتر 15 تا 20 ساعتی داری؟ از چند تا ؟ ایران می تونی بیایی؟ و اینجا هم هوا کنی راستش تا من عملا نبینم تو کتم نمی ره ممنون
جناب محمد مهدی ارجمند!
سپاسگزارم از تلاش قلمی شما. بیشتر اما خوشحال میشوم که در گفتوگویمان سعی در نیتیابی طرف مقابل نکنیم و چیزهایی را به او نسبت ندهیم که برازندهاش نیست و غیر واقع است! برای مثال، نهتنها نظری مخالف، من یا جناب حمید ض. را ناراحت نمیکند، بلکه اگر نکتهی آموزندهای در آن باشد، سپاسگوی گوینده/نویسندهاش نیز خواهیم بود. اما همانطور که در پیام قبلی عرض شد، گرفتاری از آنجا شروع میشود که ما نقدِ سازنده را با روکمکنی و نفی طرف مقابل اشتباه بگیریم و از همان ابتدا با هدف مخالفتکردن وارد بحث بشویم. چنین روحیهای، به رونمایی حقیقت کمک نمیکند که هیچ، تا بخواهید سیطرهی ابهام را گستردهتر میکند و هیچکس از آن نخواهد آموخت و همه را دلسرد و گریزان خواهد کرد. شما البته اینطور نیستید، اما یادآوریاش در این محیط عمومی بههرحال لازم است. اگر قصد از گفتوگو آموختن باشد -که باید هم باشد-، بایستی با حسن نیت و گشادهرویی وارد آن شد و دنبال منکوبکردن و راندن طرف مقابل نبود.
در ثانی، ما همیشه بدون کمترین کیش شخصیت و با افتخار تاکید کردهایم که دانشآموز تمام وقت این رشته هستیم و همهگاه آمادهی یادگیری. بر این اصل بود از شما که دستی در ورزش فرحبخش کبوترپروری دارید، درخواست کردیم که دیدگاههای خود راجع به "کبوتر ایدهآل ایرانی" را طی یادداشتی فرمولبندی کنید تا دیگر صاحبنظران نیز به این کار تشویق بشوند و بشود از میان ایدهها و پیشنهادهای مختلف، بهترینها را برگزید. ما از سمت خودمان این کار را کردهایم، اینک نوبت شما و دیگران است. تاکید ما این است که همه مشارکت کنند و از خطاکردن نترسند و بدانند که "تنها انشای نانوشته است که غلط ندارد"! ما عمیقاً معتقدیم هر کس قطعهی از حقیقت را پیش خود دارد و حقیقت نزد همگان است و هیچکس نمیتواند ادعا کند که کل حقیقت تنها در کشکول اوست. ما پیشنهاد میکنیم که عقاید مختلف کنار هم گذاشته شوند و در گفتوگوهای همهجانبه و همدلانه، بتوانیم با همفکری همدیگر استانداردی پذیرفتنی بهدست بیاوریم. این کار یعنی مشارکت، یعنی همفکری، یعنی برادری، یعنی خدمت.
آیا این طرز اندیشیدن و برخورد به ارتقای این رشته و پرنده کمک میکند، یا طرز برخورد فرد یا افرادی که در قالب "استاد" فرو رفتهاند و هر پرسش مخاطب را به "مباحث آموزشی" خود حواله میدهند، تو گویی مباحث آموزشیشان "لوح محفوظ" خداوند است و خودشان بحرالعلوم و ولی فقیه کبوتربازی و هیچکس خارج از دایرهی ذهن آنها حرفی برای گفتن ندارد! چنین اشخاص و طرز فکرهایی از لحاظ ما مردود هستند و ابداً تحمل نمیشوند و جدی گرفته نخواهند شد. ما باید بیاموزیم که هر کس با هر مقدار دانش در این رشته محترم است و حق نظردادن دارد. از میدان بهدرکردن افراد با تکنیکهای زبانی و با پنبه سر بریدن و ساکتکردن نداهای متفاوت، هر نامی میتواند داشته باشد بهجز خدمت به این رشته.
من و جناب حمید ض. به شما این پیشنهاد را میکنیم، چون از طرز بیانتان میشود فهمید گفتنی فراوان دارید. اصلاً هم مهم نیست ما با هم موافق باشیم یا مخالف. مطلبتان را بنویسید و برای ما بفرستید؛ در همین وبگاه منتشرش خواهیم کرد. این راه همهگیری بحث کبوتر است و باید گفتوگوی جدی در بارهی آنرا به حوزهی عمومی کشید.
موفق باشید.
سلام دوباره به شما دوست عزیز اگر از لحن خشک بنده ناراحت شدید معذرت میخواهم. البته ناراحتی شما برای بنده تعجب آور است در حالی که شما بارها فلسفه پذیرفتن کورکورانه را مردود و از انتقاد و شنیدن نظرات متفاوت استقبال کرده بودید. به هر حال از وقتی که برای جواب دادن به من مبتدی گذاشتید تشکر میکنم . البته شما و بنده نوع نگرش خود از کبوتر را در مطلبمان کاملا مشخص کردیم . بنده دلیلی ندیدم روی مواردی که با شما اشتراک نظر دارم بحث کنم. و در نهایت معتقدم همه ما دوستداران کبوتر در یک جناح قرار داریم. اما 1 بنده روی ارتفاع پرش کبوتر بحثی نداشتم و منظورم کبوترانی بود که به اصطلاح دیر گرم میکنند و پس از ساعتی پرش در ارتفاع پایین اوج میگیرند و به طبقات بالا میروند. شما فرمودید ایده آل نیستند اما بنده نپذیرفتم و دلیلش را خواستم. در اصطلاح ما عوام به بعضی کبوتران کبوتران گرمایی میگوییم که عمدتا یک چنین اخلاقی داشته و در روزهای گرم پرشهای خوبی ثبت میکنند. البته شاید شما بگویید که آنها کبوتران ما را پایین نگه میدارند که بنده معتقدم کبوتر اصیل در صورت آماده بودن بدون توجه به اطراف جای خود را در آسمان به راحتی پیدا میکند و معمولا گروههای هماهنگ پس از چندی یکدیگر را در آسمان پیدا میکنند. 2 شما به بنده ی مبتدی بفرمایید چطور میتوان به جوجه ای که از آن انتظار ساعت بالا داریم آموخت از دست پرندگان شکاری به خوبی بزرگ کبوترها فرار کند یا سر به هوا نباشد و بیش از حد توانش به خودش فشار نیاورد و به اصطلاح ما عوام جوجگی نکند شما بهتر از بنده میدانید که نوع پرش جوجه کبوتر به شدت تحت تاثیر کبوتران کنار دستی و زیر پاییش است کدام استاد کبوتر بازی تا حالا ادعا کرده که سه روز متوالی از یک جوجه بیش از هفت ساعت پرش گرفته؟ ما معمولا جوجه های پرش بالای خود را مدیریت میکنیم که فقط جلد شوند. 3 بله فرمایش شما را قبول دارم که احتمال بند شدن این گونه جوجه ها بیشتر است از اصطلاح علمی شما هم چیزی متوجه نشدم شاید به خاطر اینکه بر خلاف تصور شما بنده انسانی فرهیخته نباشم. اما باز هم متوجه شده ام وقتی جوجه ای با پیشینه ی بدون بازی در میان تعدادی جوجه بازی دار تربیت میشود حرکات آنها راتقلید میکند و حتی بسیار زیاده روی میکند ولی وقتی از کنار در رفت و شخصیتش شکل کرفت به ژن اصلی خود برمیگردد. که این هم مطلب قبلی بنده که جوجه قابل اعتماد نیست را تایید میکند. 4 بنده نظر شخصی خودم را بیان میکنم که شاید اشتباه هم باشد و اگر این نظر مخالف نظر شماست و ناراحتتان میکند شاید این مربوط به نفس مخالف ستیزی شماست اما اگر شما کبوتر اصیل تهرانی داشته باشید و در جوجگی به آنها فشار بی مورد نیاورده باشید خواهید دانست که در کبوتر اصیل میل به اوج گرفتن بیشتر از میل به نشستن میباشد و همین امر بعضی از آنها را تا پای مرگ هم پیش میبرد و اگر کبوتربازی به خاطر کوتاه بلند کردن کبوترانش مسابقه ای را باخت باید به کبوتر باز یا کبوتر شک کرد. 5 اگر حقیقتی را نشود با یک یا چند مشخصه توضیح داد همیشه دلیل بر عدم وجود آن نیست. شاید به کافی نبودن دانش ما یا پیچیده بودن آن حقیقت ربط داشته باشد . به هر حال دلیلی هم برای رد آن ارائه نشده. 6 این هم دقیقا تفاوت نگرش شخصی بنده با شماست . اگر بخواهم مثالی برای این ارتش آماده شما در خارج از ایران پیدا کنم به جز تیپلر گزینه دیگری به ذهن بنده نمیرسد که آن هم شاید به دلیل هماهنگی بیش از حد در نوع پرواز نمیتواند سربازانی بیشتر از ده الی دوازده نفر را در دسته خود جای دهد چون قاعدتا این دسته یکنواخت در تعداد بالا به شدت سنگین شده و نمایش مورد نظر را ندارد. اما کبوتر اصیل زیبا و گوناگون ایرانی مثل یک دسته بزرگ نوازنده که هر کس ساز مخصوص خود را میزند اما با یک نت هماهنگ با یک مربی باهوش که هر چه تعداد آنها بالاتر میرود صدای آن دلپذیرتر میشود. ببخشید که نمیتوانم مثل شما دوست ارجمند در برابر اصول ساده ساده فکر کنم و ممنون برای زحماتی که برای این رشته میکشید.
سلام.
برای اینکه استانداردی واحد برای خانوادهای از کبوتر ایجاد شود، گام نخست "پیشنهاد"هایی است که طی آن هر کس ایدهآل خود از کبوتر را ارائه میدهد. این پیشنهادها طبعاً یکسان نیستند، همانطور که نگاه شما و من تفاوتهایی دارد. اما اینجا گرفتاری ما این تفاوتها نیست؛ گرفتاری عمده بیتوجهی به اشتراکات و از طرف دیگر علاقهی شدید ما به مخالفتکردن و کوبیدن هم است!
ما بایستی ابتدا روی اشتراکات پل بزنیم و قصد و هدفمان را در یک راستا کوک کنیم، بعد بیاییم راجع به تفاوتها گفتوگو کنیم تا به یک سازش پایدار برسیم. من و جناب حمید ض. نیز اختلافهایی در نوع نگرش داریم، اما روشمان همان است که در سطور قبل اشاره شد و سعیمان کمکردن از نقاط اختلاف و افزودن بر نقاط اشتراک است.
بیتوجه به لحن تا حدی غیر دوستانه، اما با توجه به نثر پختهی شما که نشان میدهد فردی فرهیخته هستید، من فرض را بر این میگیرم که جنابعالی نیز نظری سازنده دارید و میروم سراغ نقاط اختلاف:
1- یکی از مشخصههای کبوتر ایرانی که دارد به جهان معرفی میشود، ارتفاع بالایی است که در آن میپرد و کمتر کبوتری میتواند به پای کبوتر تهرانی برسد. پرش در ارتفاع بلند با ساعت بالا نشانهی اصالت پرش کبوتر ایرانی (بهخصوص نوع تهرانی) است، و الا تیپلر ساعتها گرد بوم میچرخد!
2- اینکه جوجهای که خودش را زود نشان میدهد هرزشدن و تلفاتش هم بیشتر است بهدلیل دانش ضعیف مربی او است که نمیداند چطور با این جوجه رفتار کند و چطور تحت کنترل بگیردش.
3- قبول ندارید جوجهای که زود بازی میافتد احتمال بندشدناش بیشتر از جوجهای است که کنار درمیکند و بعد بازی میافتد یا اصلاً بازی ندارد؟ بله، خیلی از جوجهها اول پربازیاند چون "تامبلینگ سندروم" شان شدیداً تحریک شده و بعد این تحریک که فروکش کرد، آرام میشوند. اما ما داریم راجع به "کبوتر ایدهآل" حرف میزنیم نه "انواع کبوتر"! چه کبوتری با چه مشخصههایی میتواند خیالی راحت به مربیاش عرضه کند؟ کبوتری که دیرتر به بازی بیافتد.
4- در باب کوتاه و بلندکردن کبوتر که موضوعی بدیهی است، گمان میکنم شما قبل از اینکه دنبال پاسخگرفتن باشید، از نفس مخالفتکردن لذت میبرید! کبوتر موقع اوجگرفتن به کبوتران بالایی تو دهنی میزند که این حرف بیش از یک فرض و نظر شخصی نیست، ولی در مقابل چطور موقعی که پایین کشید آیا کبوتران بالایی را پایین نمیکشد؟ کبوتری کوتاه-بلندکن، ثبات پرش یک تیم مسابقه و یکدستی آنرا شکننده میکند و باعث میشود خود مربی تیم واقعاً نداند و نتواند پیشبینی کند که تیماش در آخر مسابقه چه نتیجهای خواهد داشت. اگر تکلیف یک مسابقه را بدهیم به دست شانس، همین میشود که اینروزها میبینیم: یکسال تیم فلان گروبند 8 ساعت میپرد و سال بعد 6 ساعت... بعد هم میاندازند گردن عوامل طبیعی!
5- یکلایی و دولایی بودن کبوتر خرافهای بیش نیست و سنت کلامی است و بس. به این دلیل ساده که از روی ظاهر و یا پرش کبوتر نمیشود چند مشخصهی ثابت برای یکلایی یا دولایی بودن آن برشمرد. اینگونه نقطهنظرهای عامهپسند، ابزار تحلیلی خوبی برای شناسایی کیفیت کبوتر ایرانی نیستند.
6- اینکه کبوتران امروز ما هر کدام ساز خودشان را از لحاظ پرش و ظاهر میزنند، ابداً نشانهی کیفیت آنها نیست. این قضیه نشان میدهد که چطور بیرویه و بدون نظارت حرفهای تکثیر و پرورش یافتهاند. شما برای یک مسابقه نیازمند یک گروهان سرباز آمادهی رزم هستید، نه یک گروه رقص دراماتیک! مربی موقعی میتواند کنترل بهتری روی تیماش داشته باشد که خصوصیات کانونی اعضای این تیم شبیه به هم باشد. خانوادهای از کبوتر موقعی میتواند در قالب کلمات تعریف شود که مشخصات شبیه بههم داشته باشند. این یک اصل ساده است که اگر مورد قبول نیست، بحث اضافه در بارهی آن فقط اتلاف وقت است.
در پایان، خوشحال میشویم نقطهنظرات شما را راجع به "کبوتر ایدهآل ایرانی" بدانیم تا بشود بحث در این باب را گسترش داد.
از لطف و عنایتتان سپاسگزارم.
6-
سلام قربان . برای بنده نسبت به مسائلی که در مورد کبوتر ایده آل فرمودید این سوال پیش آمده که این مشخصات که شما ارائه دادید سلیقه ای است یا علمی اگر سلیقه ای هستند که هیچ اما اگر علمی یا تجربی هستند اول اینکه شما بر چه مبنایی میفرمایید که کبوتری که به سرعت خال میشوند بهتر هستند بنده هر دو مدل کبوتر را دارم اما دلیلی برای برتری یکی بر دیگری جز در جا نشستن و پرش طولانیتر نمیبینم . یا در مورد جوجه هایی که خود را به سرعت نشان میدهند طبعا تلفات آنها به خاطر استعداد بیشترشان در هرز شدن و خالی کردن کردن بدن و شب بالا ماندن و همچنین شکار پرندگان شکاری شدن بیشتر است در حالی که کبوترانی که بعد از از کنار در رفتن تازه شروع به پریدن خوب میکنند عمدتا از کبوتران آخری بنده در تیرماه هستند و پرش بسیار مطمئنتری دارند و همچنین عمدتا هر سال ساعت اضافه میکنند برعکس اکثر کبوترانی که در جوجگی خوب میپرند و در ضمن از نظر هزینه نیز به صرفه ترند این را تعداد جوجه هایی که در آخر برای ما میمانند از هر دو گروه به ما ثابت میکند. در مورد جوجه ای که زود بازی بیافتد نیز با شما مخالفم چون اصلا عمومیت ندارد جوجه هایی داریم که بسیار پربازین و بعد از یکسالگی بسیار کم بازی میشوند. در مورد یک لایی یا دولایی بودن هم باید عرض کنم این فقط یک اصطلاح است و اگر پایه علمی شما بر اساس مقایسه شکل گرفته باید عرض شود این اصطلاح هم کاملا بر اساس سالها مقایسه بزرگان و اساتید است. در مورد کوتاه بلند کردن کبوتر هم بنده فکر میکنم که این کار برعکس تصور شما دل حریف را خالی میکند و اگر شخص شناخت خوبی از کبوترش داشته باشد بسیار با این کار لذت میبرد و در ضمن کبوتر هنگام اوج گرفتن دوباره به کبوتران بالایی تو دهنی میزند که علاوه بر نمایش جذاب به خاطر به وجود آمدن حس رقابت ساعت آنها اضافه میشود. باید عرض کنم شما با توجه به ادعای نو گرایی بسیار یک بعدی به کبوتر نگاه میکنید ما دنبال دسته ای کبوتر یکنواخت و کاملا مشابه نیستیم ما به دنبال زیبای در اقسام آن که کبوتران زیبا و هنرمند و پرشی ایرانی ارائه میکنند هستیم. این درست مثل این میماند که شما با فرمول ریاضی بخواهید در مورد عشق حرف بزنید و من در مقابل مقاله خشک و یکبعدی شما شعر حافظ را ارائه کنم. تشکر از شما.
سلام حمید عزیز
نمی دانم آیا می توان این مستند را به کانادا هم ارسال نمود یا خیر!!متاسفانه سرعت اینترنت من هم آنقدر کم است که نمی توانم آنرا آپلود کنم.ضمنا بدلیل ف - ت -ر شدن بیشتر سایتهای آپلود هم این امکان وجود ندارد.در هر حال من سوال خواهم کرد اگر توانستم برایتان ارسال می کنم و اصلا از هزینه ارسال آن هم صحبتی نکنید من مخلص شما هم هستم.
سلام دوباره حضور حمید گل و در تکمیل صحبت های احمد گرامی از مشهد باید عرض کنم که اگر در طبیعت کبوتر یا حیوانات ناقص کمتر مشاهده میشه فقط و فقط به دلیل قانون بقای جنگل هست و نه چیز دیگر([هم خونی) ....حیوانات بصورت طبیعی منهای گونه های خاص بشدت تکثیر می شوند و فقط گونه های خاص و مقاوم در بحرانها و بیمارها و دشمنان جان سالم بدر میبرن
(احمد گرامی سلام لطفا ساده تر بیان کنید...من که میدونم چی میگی!!! .............................
(حمید)
به علت بی احترامی به دوستان وگفته هایی تشنج آمیز حذف شد.
احمد عزیز، گرمترین درودها نثارتان.
از سوی خود و جناب حمید ض. از پیام پرمغز شما سپاسگزاری میکنم. شکی نیست که این ورزش فرحبخش، به حضور اهل خبره چون شما، سخت نیازمند است.
پیشنهادم این است که چنانچه مشغله کاری و دیگر گرفتاریها اجازه میدهد، دیدگاههای علمی خود راجع به "تکثیر از راه همخون" را در جستاری منتشر کنید تا همه بتوانند از آن بیاموزند.
موفق باشید.
پرویز عزیز
شما جوجه بگیرید من به شما قول می دهم در نسل ۵ یا ۶ تمام جوجه هایتان سالم باشند،بغیر از درصد اندکی (۲ تا ۳ درصد)که طبیعی است.اما باید همخون جفت کردن را ادامه دهید و اگر در نسل ۲ یا ۳ به مشکل خوردید نا امید نشوید.
با سلامی دوباره خدمت حمید عزیز و عرض هزاران تشکر از بابت این مطلب گرانبها.در ابتدای عرایضتان فرموده بودید :
((آیا این همخونی در بین حیوانات وحشی باعث ناقصی یا خنگ شدن آنها شده است؟ آیا بجز ۳ یا ۴ درصد نوزادان ناقص الخلقه که عادی میباشد ما موارد دیگری را میبینیم؟))
نه ناقص الخلقه زایی یا همان اثرات اینبریدینگ دیپریشن در طبیعت به ندرت دیده می شود.از نظر علم ژنتیک علت این امر خلوص این پرندگان در طی سالهای متمادی است.در واقع همان فنوتیپی که در این پرندگان دیده می شود،ژنوتیپ آنها را نیز تشکیل می دهد و ژنهای مغلوب نامطلوب طی سالهای متمادی از گله ها در اثر تلاقی خانوادگی حذف شده اند.اما در پرندگانی که در دست انسانها تکثیر شده اند به دلیل اینکه دارای خلوص نمی باشند و فنوتیپ آنها بیانگر ژنوتیپشان نمی باشد و ژنهای مغلوب نهفته در آنها وجود دارد هنگام اینبریدیگ احتمال اینکه بر اثر تصادف آللهای نامطلوب در گامتها قرار گرفته و آن صفت را بصورت هموزیگوت مغلوب در فنوتیپ نشان دهند بسیار زیاد است که در اینحالت اثرات نا مطلوب ژنها در فنوتیپ بروز کرده و ایجاد مشکلاتی را می نماید اما این مشکلات بیشتر در نسلها و نتاج دوم و سوم رخ می دهد و هر چه خزانه ژنی زاده ها به والد مد نظر در اثر تلاقی خانوادگی بیشتر می شود اثر نامطلوب ژنها در نسلهای بعد کاهش می یابد.پس به این دلیل است که ناقص الخلقه زای در حیوانات و پرندگان وحشی بسیار کم است زیرا در طول سالیان متمادی تلاقی داخلی داشته اندو ژنهای نامطلوب از گله آنها حذف شده اند.
حال اگر بتوانیم دو نسل کبوترانمان را خالص کنیم (البته هیچگاه خلوص کامل بدلیل یکسری از پدیده ها مانند کراسینگ اوور بدست نمی آید) و بعد این دو لاین خالص را با هم تلاقی دهیم ممکن است در پی اثرات هتروزیس(اثرات ما فوق غلبه ژنها) به حیوانات بهتری دست پیدا نماییم.
حمید عزیز از شما واقعا متشکرم که این مطالب را تهیه و در اختیار دوستداران این پرنده زیبا قرار می دهید تا بتوانند علمی کار کنند.
سلام حمید عزیز
ارادتمند شما هستیم و همیشه به یاد شما.
امیدوارم همواره و در همه حال موفق و موید باشید.