بهقلم: مجید ز.
در پیامهای یادداشت پیشین، آقای سعید از کهنوج چنین مطرح کردهاند:
«... جسارتا برای چندمین بار سوال می نمایم از جوجه های همخون چه خبر آیا قصد دارید مسئله را باز نموده و گسترش دهید در کل وضیعت جوجه های همخون چطوره؟» [لینک]
از آنجا که دوستان دیگری نیز با بازدیدها و پرسشهای خود پیگیر مبحث "تکثیر از راه همخون" هستند، بر آن شدیم تا به فرازهایی از نقطهنظرات خود در این باره اشاره کنیم. در این یادداشت، مواردی را به اشتراک خواهیم گذاشت که ما در مسیر تکثیر همخون لحاظ و رعایت میکنیم.
× × ×
آشکارکردن ژنهای نهفته و شناخت دقیق کبوتران
در باب مبحث همخونی، بارها توضیح دادهایم که پروسهای طولانیمدت است و باید همهی مراحل خود را طی کند و آزمونها و خطاهای متعددی را پشت سر بگذارد ... و قطعاً یکشبه جواب نمیدهد. این درست همان اصلی است که به فرمودهی عالینجاب سعدی، قبل از ورود به این مراحل بایستی فراراه خود قرار دهیم:
"نابرده رنج گنج میسر نمیشود.... مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد"!
ما در یادداشتها و پیامهایی منطق تکثیر از راه همخون را توضیح دادهایم و پشتوانهی مطالعاتی خود را دستآوردهای چشمگیر علم در گسترهی دامداری مدرن معرفی کردهایم. در دامداری امروزی، چه در حیواناتی که منبع غذایی بهشمار میآیند (چون گاو و گوسفند و غیره) و چه حیوانات اصیل مسابقهای همچون اسب و اخیراً کبوتر و نیز در پرندگان زینتی چون طوطیهای مختلف و پرندگان آوازهخوان، ارتقای نسل از راه همخون موضوعی محوری است و در این باره کتابها و مطالب بیشماری بهرشتهی تحریر درآمده است. اینکه در ایران این موضوع هنوز بین کبوترپروران جا نیافتاده، از درجهی اهمیت جهانی آن نمیکاهد.
همچنین مشخصاً تاکید کردهایم که برای ورود به این وادی، بایستی به حد کافی مطالعه و تجربه داشت تا یکوقت نتیجهی عکس ندهد. دلیل هم این است که تکثیر همخون، در وهلهی اول ژنهای نهفتهی کبوتر در نسلهای پیشین خود را آشکار میسازد و ما را از بنیان ژنتیکی کبوتر آگاه میکند. چنانچه ما برای مثال، کبوتری که پیشینهی بندی دارد را با جوجهاش تن کنیم، در واقع ژنی معیوب را تقویت کردهایم. این یعنی نتیجهی عکس و متعاقبش سرخوردگی زودهنگام، در صورتی که قبل از هر چیز و هر کس، تقصیر به گردن ناآگاهی خود ما است. از این روست که تنها افراد خبره شایستگی تکثیر از راه همخون دارند، نه عموم کبوترداران.
در مبحث تکثیر از طریق همخون، اندیشهی راهنما در سادهترین تعریف به این شرح است: با زدودن ژنهای معیوب یعنی کنارگذاشتن جوجههای مشکلدار و در مقابل، انتخاب بهترین جوجهها برای تکثیرهای بعدی به قصد تقویت و تثبیت ژنهای مورد نظر، نسلی یکدست و پالوده از کبوتر تولید خواهیم کرد. این مشی، کاربردریترین روش برای پاکسازی کبوتران از مشکلات ژنتیکی و بهینهسازی ماهوی آنان است.
دستآورد دورکردن کبوتران از ریشهی ژنتیکی خود چیزی نیست جز پنهانساختن بیش از پیش ژنهای نهفتهی آنان. به همین خاطر است که گاه نتیجهی تکثیر دو کبوتری که اصلاً بازی ندارند، جوجهی بندی میشود که اغلب ما چنین تکثیرهایی را تجربه کردهایم. پس به تکرار، با دورکردن نسلها از همدیگر، شناسایی ژنهای معیوب و رفع آنها بسیار مشکل و گاه ناممکن است. بر خلاف آن، تکثیر همخون راهی است بهسوی کشف ژنهای نهان و متعاقبش، رفع نقائص ژنتیکی کبوتران در نسلهای بعدی. این دقیقاً ترجمان ارتقای کیفی و راهِ عملی برای پایهگذاری خانوادهای شناسنامهدار از کبوتر است.
استانداردهای فراسو برای همخونی
پیش از ورود به مراحل تکثیر از راه همخون، بایستی استانداردی مشخص برای خود تعیین کنیم تا بتوانیم مسیر پاکسازی ژنتیکی کبوتران را به آن سمت هدایت نماییم. مبنا برای خود ما، موارد اشارهشده در جُستار "استانداردهای کبوتر پرشی ایرانی" در همین سرا است. یعنی ما کبوتری میخواهیم تولید کنیم که کمی تیزتر بپرد، زود مایهگیر شود، عمدهی پرش خود را در مایه بکند، در جوجهگی زود راه بیافتد، دیر بازی بیافتد، زودساز باشد، پربازی و نمایشی نباشد، باهوش باشد با توان بالای حرکات آکروباتیک برای فرار از خیل پرندگان شکاری، بازگشتپذیری بسیار قوی داشته باشد (سو) و نیز ساعت پرواز آن هر چه بیشتر باشد طبعاً بهتر است. ریزهکاریهای دیگری نیز هست که در جایش اشاره خواهیم کرد.
بر اساس این توضیح، عملاً کبوتران پربازی و نرمپر و کوتاهپر را از گردونهی تکثیر خود حذف کردهایم. جوجههایی نیز که ژن نهفتهشان در حالتی منفی بروز میکند، مثلاً از جفتهایی آمدهاند که خود جفت مایهرو هستند اما جوجه کوتاه میپرد، هم جوجهها و هم والدین را از گردونهی تکثیر حذف میکنیم تا روزهی شکدار نگیریم. کبوتران هرزنشین با کیفیت پروازی مطلوب را به بامهای دیگر انتقال میدهیم تا مشخص شود اشکال از نوع تربیت کبوتر بوده یا موقعیت بام و یا اینکه پایهی ژنتیکی دارد. جوجههای سفید مهر و زال را زیر ذرهبین میگذاریم تا در آنها اگر مشکل ضعف چشم یا سو و دیگر گرههای ژنتیکی باشد شناسایی کنیم. از لحاظ قواره، سعیمان این است که جثه را به متوسط برسانیم، بنابراین کبوتران درشت و تیزهبلند را کلاً حذف کردهایم و کبوتران کشیدهی باکیفیت را فقط با جوجههای کوتاه خود تن میکنیم تا حاصل سایز متوسط بشود. البته سلیقه نیز در انتخاب این مسیر سهم دارد.
شایستهسالاری در جوجهکشی و شناسایی ترکیب ژنتیکی در جفتها
در یک مدل همخونی، ما یکی از بهترین مادههای خود را یکبار با پدرش تن کردهایم و یکبار با پسرش. قابل ذکر است که هر دوی این پدر و پسر قبلاً خود را اثبات کرده بودند. حاصل کار این شد که جوجههای این ماده با پدرش کیفیتی نازلتر داشتند. نتیجهای که میشود گرفت این است که جفت ثانویه ماده که از آن پسرش تولید شده، از کیفیت مناسبتری با مادهی مورد نظر برخوردار بوده و کارکرد ژنهای دو کبوتر با هم جواب بهتری نسبت به جفت قبلی داده است. سپس جوجههای نسل سوم را یکی با مادر و یکی با پدر تن میکنیم (بهترین آنها را) تا در نسل چهارم مشخص شود کدامیک از والدین کیفیتِ بهتری داشته است. آنوقت، فقط یکی از والدین را (آنکه بهتر است) مبنای تکثیرهای بعدی قرار میدهیم. اگر کیفیت جوجههای نسل چهارم ضعیفتر از نسل سوم شد، جوجهکشی را از همان نسل سوم و از مسیری دیگری ادامه میدهیم.
توضیح: دو کبوتر نر میتوانند از لحاظ ساعت پرواز و سو تقریباْ یکسان باشند، اما وقتی با مادهای جفت شدند، جوجههای یکی بهتر از دیگری از آب درآید. این نکتهی ظریف به ما میگوید که یکی از اصلها در تکثیر، شناسایی کبوترانی است که ترکیب ژنتیکی بهتری با هم میسازند. تکثیر از طریق همخون کاربردیترین روش برای کشف تلفیق ژنتیکی کبوتران و میانبری برای ارزیابی درونمایهی جفتها است. در اصطلاح، کارکرد بهینهی ژنهای دو کبوتر با هم یا جوربودن ژنتیکی آنها را "دهنجور" میگوییم که اصطلاح بامسمایی است.
یکدستکردن کبوتران، تضمین پرواز سالم در مسابقات
در مبحث همخونی، هدف دیگر این است که روحیه و جنس کبوتران یکدست بشود. تنها کسانی میتوانند در مسابقات با خیال راحت شرکت کنند و معدل قابل قبولی بهدست آورند که علاوه بر کیفیت بالا و ورزیدگی کبوتران و بهکارگیری تمرینات صحیح، تیمی یکدست (یا خیلی نزدیک به هم) داشته باشند. فرآوردهی دورکردن نسلها از یکدیگر و روشهای التقاطی از این دست، تولید کبوترهایی ناهمگون با کیفیتهای کاملاً گوناگون است، یعنی همین وضعی که در اکثر بامها شاهد هستیم. البته رسیدن به تیمی یکدست از راهی غیر از همخون ناممکن نیست، اما بسیار طولانیتر است.
بهیاد دارم که سالها پیش، پیشکسوتی بزرگوار استانداردی را برای محکزدن یک کبوترپران خوب لحاظ کرده بودند: میگفتند موقعی میتوانیم ادعا کنیم که کبوترپران هستیم که وقتی سی کبوتر پراندیم، یکی از آنها زودتر از سه ساعت به بام پا نزند. این شرط شاید در ظاهر بسیار ساده بهنظر بیاید و هر کسی مدعی اجرای آن باشد، اما در عمل میبینیم که از توان خیلی از کبوتردارانی که سابقهی گروبندی حتا دارند خارج است. این موضوع دلایل مختلفی میتواند داشته باشد، مثل دشواری خاص تعداد سی تا چهل عدد و نیز ضعف تکنیکی کبوترپرانی مربی ...، ولی دلیل عمدهتر آن عدم یکدستی کبوتران و بهتبع آن فقدان شناخت کافی از سرشت تیم پروازی است. بدون تیمی همسنگ که ساعتها شانه به شانهی هم و همبال پرواز کنند، نتیجهای شایسته عاید نخواهد شد، برای اینکه تعدادی از کبوتران همان ساعات اولیه میریزند و بارشان بر دوش بعد از ظهریها میافتد.
در این باب گفتنی فراوان است که در جستارهای دیگر آنرا پی خواهیم گرفت. ضمناً پیامهای کارشناسی دوستان میتواند به این گفتار غنا ببخشد و بحث را بارور کند.
:: در همین رابطه: اصلاح نژاد و ارتقا ژنتیکی کبوتر
× × ×
در پایان دوستان را به تماشای تصاویری زیبا از کبوتران آقای حسین کاشی دعوت میکنیم که در تورنتو کبوترداری میکنند. امیدواریم که لذت ببرید.
۱ | ۲ | ۳ | ۴ | ۵ | ۶ |
۷ | ۸ | ۹ | ۱۰ | ۱۱ | ۱۲ |
۱۳ | ۱۴ | ۱۵ | ۱۶ | ۱۷ | ۱۸ |
۱۹ | ۲۰ | ۲۱ | ۲۲ | ۲۳ | ۲۴ |
۲۵ | ۲۶ | ۲۷ | ۲۸ | ۲۹ | ۳۰ |
۳۱ | ۳۲ | ۳۳ | ۳۴ | ۳۵ |