اهمیت دو عنصر تربیت و تمرینکسانی که کبوترداری را در میدان حرفهای آن تجربه کردهاند، میدانند که اگر کبوتر در جوجهگی درست تربیت شده و به شکلی اصولی، با برنامهریزی زمانبندیشده و با انضباط کامل تمرین داده و ساخته شود، در سالهای بعد در مدتزمانی کوتاه ساز شده و به بهترین وضعیت خود خواهد رسید و طبعاً در تیرماه به زیبایی نمایش خواهد داد. در مقابل، جوجههای جاخواب یا آنها که درست رویشان کار نشده و یا به بیماری دچار شدهاند، در اکثریت مواقع کبوتران قابل اتکایی از آب درنخواهند آمد (استثنا هم البته هست). درست مثل دانشآموزی که در مقطع ابتدایی پایهای قوی دارد، اهمیت "تربیت" و "تمرین" در دوران اولیه زندگی کبوتر (در شش ماه نخست) در تمام زندگی او تعیینکننده است. بنابراین، این فرضیهی متداول که "جوجه را باید خواباند و سال بعد پراند" سر تا پا غیر علمی و باطل است.
کبوتر از همان جوجهگی بایستی فرا بگیرد که مالک مطلق بام فقط شما هستید نه هیچ کس دیگر؛ باید بیاموزد که کوچکترین حرکتاش زیر نظر است و هر چه میکند بایستی صرفاً بر مبنای خواست مربی خودش باشد. جوجهکبوتر از روی بازیگوشی و همچنین هوشیاری بیمانند خود، بلافاصله نقاط ضعف مربیاش را شناسایی میکند و تا بتواند از زیر کار درمیرود و ساز خودش را میزند! اینجاست که فرق آدمی ناشی با مربیای فهیم مشخص میشود. مربی فهیم میداند کجا باید نرمش کند و کجا باید جدیت بهخرج دهد؛ کجا باید به کبوتر فشار بیاورد و کجا باید با شکیبایی، کوتاهی و کمکاری جوجه را به او ببخشد.
قابلیت تربیتپذیری کبوتر شگفتانگیز است. امروزه کبوتران در سیرکهای معتبر نمایش میدهند و با حرکات موزون و دیدنی خود زیر نظر مربی کارکشته، تماشاگران را به حیرت وامیدارند. در ویدئوی زیر، مشاهده میکنید که مربی، تعدادی کبوتر رولر را به وسط مزرعه میبرد و میپراند، بعد آنها را با صدایی مخصوص به درون جعبه میکند، بدون اینکه بامی وجود داشته باشد و کبوتر بهاصطلاح هرز کند! من خود حدود سی سال پیش بارها شاهد بودم که پیشکسوتی بزرگوار در نارمک تهران، نزدیک به صد و خردهای کبوتر پریده را بر خرپشتهای دو در سه روی سر هم مینشاند، بدون اینکه یکی از این کبوتران روی آپارتمان مرتفع بغلی پا بزند.
با این وجود باید توجه داشت که ما بهدنبال دستآموزکردن کبوتر نیستیم. بر خلاف رقصندههای ظریف و شکنندهی سیرک، هدف ما ایجاد گروهانی از سربازان منضبط و بهغایت پرطاقت است که توان حضور در میدان رزم را داشته باشند و در سختترین شرایط نیز سنگر و خدمت وظیفه را رها نکنند. بر این اصل، تربیت کبوتر تا مرحلهای ادامه پیدا میکند که خوی نیمهوحشیاش از بین نرود.
کبوتر را از همان جوجهگی باید به پریدن عادت داد. برای کبوتر دو حالت بیشتر وجود ندارد: یا از سر تفنن گاهوبیگاه و هر چقدر که خواست بپرد یا اینکه یاد بگیرد کاری جز پریدن ندارد. طبیعتاً اهالی حرفهای کبوترداری دومین گزینه را میپسندند. پس، بایستی کبوتر را از جوجهگی چه از لحاظ بدنی و چه اخلاقی به پریدن عادت داد تا این روحیه به شکلی بنیادی در او شکل و قوام بگیرد.
در بارهی شیوه و اهمیت تربیت و تمرین برگها میشود مطلب نوشت؛ ما در اینجا سعی میکنیم بهدور از حواشی، فقط به ارکان مهم این دو عنصر بپردازیم.
شروع مرحلهی تربیت: شرطیکردن و جلد کردن
کبوتران حدوداً در سن چهلوپنج روزگی آمادهی تربیت میشوند. در این زمان بایستی جوجهها را کمکم (در طول دو تا سه روز) از دان سنگین گرفت و دان زود هضم و سبک در اختیارشان گذاشت. دان مناسب در مرحلهی اولیه تمرینات به شرح زیر است:
70 درصد ارزن، ده درصد نخود یا قرماش (منبع پروتئین بالا)، پنج درصد کافیشه (به خاطر سطح بالای چربی و امگا 6 مورد نیاز جوجهها)، پنج درصد ذرت ریز، پنج درصد گندم، ده درصد جو.
دلیل حضور دانههای مقوی مثل نخود و قرماش و کافیشه این است که کبوتر بهیکباره از نوع تغذیهی قبلی بریده نشود و بدن از دست ندهد و دچار استرس سوء تغذیه نشود. مواد آلی و معدنی نیز همیشه باید در اختیار کبوتران گذارده شود. در این مرحله باید به جوجهها فقط یکبار و آنهم در عصر دانه داد.
نخستین گام جلدکردن است. جلدکردن بسته به موقعیت بام و تعداد کبوتردار در همسایگی متفاوت است. به طور کلی اما باید چیزی حدود پنج روز تا یکهفته جوجهها را زیر تور آورد و آفتاب داد. اگر خانهی تور ندارید، میتوانید پر جوجهها را ببندید و به آهستگی روی گنجه بگذارید. چند کبوتر کوتاهپر پشتدری بهفرمان نیز لازم است تا کنترل و هدایت جوجهها از دست خارج نشود. خودتان نیز اگر بالای سرشان باشید، بهتر است.
توضیح:
جلدکردن جوجهها یک مسیر تکاملی است و اگر کبوتر یکیدوبار روی بام بالاپایین کرد نباید با خیال راحت فکر کنیم که جلد بکش شده است! کبوتر جلد، کبوتری است که بعد از چند کول متوالی پرش و رفتن روی ساعت، برگشت داشته باشد. بنابراین بایستی به موضوع جلدکردن جوجهها به شکل مرحلهای نگریست و ضریب اطمینان خود را بعد از هر پرواز افزایش داد تا روزی که اطمینان حاصل کرد کبوتر پریدهمان اگر به آفتهای آسمانی نخورد، باخت (باخ) نخواهد رفت.
در این پنج روز تا یکهفته، بایستی کبوتران را شرطی کرد. شرطیکردن به این معنا است که کبوتر با شنیدن صدای خاصی، عکسالعمل خاصی نشان بدهد. مثلاً با "بیوه بیوه" بفهمد که وقت دانه است، با کیشکردن بداند که باید بپرد یا با "جاجا" گفتن بفهمد که باید برود داخل گنجه و الخ. شما میتوانید هر صدایی که خود صلاح میدانید را بهکار ببرید، اما در وسط تمرینات این صدا نباید به چیز دیگری تغییر کند و حتماً بایستی یکسان بماند. این نخستین قدم در تربیت صحیح کبوتر است. طبیعتاً کسانی که خانهی تور ندارند بایستی شرطیکردن را چند روزی دیرتر و پس از بازکردن پر جوجهها آغاز کنند.
برای شرطیکردن، از همان ابتدا که جوجهها را به جوجهخوان میآورید (یعنی سن 35 روزگی)، هنگامی که دان میدهید بالای سرشان بایستید و صدای مورد نظرتان (مثلاً بیوه بیوه) را همینطور مثل آواز در گوششان بخوانید. بعد از چند روز خواهید دید که این صدا برای جوجهها دانه را تداعی خواهد کرد و هر وقت که بیوه بیوه کنید، جوجهها یکی بعد از دیگری از روی نی بهکنار ظرف دانه میپرند!
در کنار شرطیکردن، بایستی "پنجهکردن" و "شاخکردن" را نیز به جوجهها یاد داد. برخلاف آنچه باور رایج است، اغلب جوجهها برای فرودآمدن با مشکل مواجهاند و به همین لحاظ، باید یاد بگیرند چطور پنجه کنند که وقتی بیرون آورده شدند، روی اولین جایی که راحتتر است نریزند و هرز نکنند. شاخکردن نیز باعث میشود که جوجه عمودپریدن و درجا بلندشدن را بیاموزد و ماهیچههای پروازیاش پرورش پیدا کند و به همین لحاظ، هم زودتر به مانورهای پروازی مسلط شود و هم راحتتر به بازی بیافتد. خیلی از جوجههایی که میلبازیدار هستند، بهخاطر اینکه نمیتوانند خود را یکجا نگه دارند و روی آسمان شاخ ببندند، وقتی میخواهند بازی قرص کنند شروع میکنند به قل خوردن و پایین آمدن. چنانچه در این هنگام جوجه ارتفاع کافی نداشته باشد، ممکن است به خودش صدمه بزند یا زود فرود آید. بنابراین، فراگرفتن "پنجهکردن" و "شاخکردن"، در حدی بسیار بالا جلوی هرزشدن و دیر بازی افتادن و گرفتاریهای احتمالی دیگر را میگیرد و جوجه را آمادهی اولین پرواز جدی میکند.
برای این کار باید جوجهها را هفتاد درصد دان داد (روز قبل) و به زیر تور آورد و به همراه پشتدریها یا کبوترهایی کوتاهپر و گشنه رودان کرد. جوجه چون ولع عجیبی برای دان دارد، هفتاد درصد سهم غذایی در واقع برایش نیمهشکم است. هر زمان که رودان میکنیم، باید صدای مخصوص (مثل بیوه بیوه) را از خودمان دربیاوریم که این صدا همراه با "وقت غذا" در ذهن جوجهها تداعی بشود و جا بیافتد. وقتی دانه را میپاشیم (ترجیحاً ارزن) باید حرکت دست آرام و بلند باشد که توجه جوجهها را به خود جلب کند و ریتم حرکت دست مربی در ذهن جوجهها نقش ببندد. در این یک هفته، به این شکل عمل شود:
روز اول: دانه روی همان بام یا خرپشتهای ریخته شود که جوجه بر آن حضور دارد، تا جوجه دنبال آن بدود.
توضیح:
در سطل آب مقداری مادهی ضد حشرات و انگلهای جلدی بریزید و با یکدست زیر هر دو کت جوجه را گرفته تا زیر گردن در آب فرو ببرید و چند باری در آب بگردانید تا خوب خیس شود و حشرات مزاحم کشته شوند و ضمناً گرد سفید پرها نیز شسته شود. بعد جوجهی خیس را به آرامی روی سقف گنجه بگذارید تا آفتاب بگیرد و با لذت خشک شود. در این ویدئو میتوانید این عمل را ملاحظه بفرمایید:
روز دوم، سوم، چهارم: به شکل افقی از یک سو به سوی دیگر رودان کنید تا کت جوجهها باز بشود و ضمناً به آنها زیاد فشار نیاید.
روز پنجم و ششم: ابتدا بر زمین دانه پاشیده شود که جوجهها از بالا به زیر بیایند و پنجهکردن را یاد بگیرند، بعد به روی خرپشته یا سقف گنجه ریخته شود که جوجهها شاخکردن را بیاموزند.
این کار را در روز، دو تا سه بار تکرار کنید نه بیشتر، تا جوجهها دلهی دان نشوند. بعد از چند ساعت آفتابخوردن، به درون گنجه هدایتشان کنید. با شکیبایی کامل اجازه دهید که جوجهها خود به داخل گنجه بروند و راه را فراگیرند. بعد از آبخوردن، به روی نیبندی هدایتشان کنید. زیر تور به جوجهها آب ندهید تا بفهمند جای آب فقط داخل لانه است. این خصوصیت اخلاقی در آینده برای بهفرمانبودن و جاکردن جوجههایی که پریدهاند کمکتان خواهد کرد.
شروع تمرینات
تمرینات جوجهها به سه بخش عمده تقسیم میشود: "روزهای اولیه بیرونآوردن"، "چند پرواز آزمایشی و تمرینی" و سپس "پروازهای اصلی".
این سه مرحله دارای ظرافتهایی است که سعی میکنیم ابتدا به موارد اصلی و سپس به ریزهکاریهای آن بپردازیم.
نخستین روزهای بیرونآوردن
اولین روز بیرونآوردن، حساسترین و پراسترسترین زمان تمرینات است. شب قبل، باید دان جوجهها را به پنجاهدرصد کاهش داد: مخلوطی از ارزن و جو. این کار از کندهشدن ناگهانی جوجههای پرزور و ترمزبریدن و تارشدنشان تا حد زیادی پیشگیری میکند. ساعت نه صبح و در روزی آفتابی و بدون باد جوجهها را بیرون بیاورید به این طریق که به آرامی آنها را از در گنجه به بیرون و سپس از در خانهی تور به بام راه ببرید تا راه ورود-خروج را تجربه کنند و یاد بگیرند. در روز اول نباید به جوجهها کاری داشت و باید بگذاریم ول بگردند و فقط یکی-دوبار به همراه پشتدریها رودان شوند. به جوجهها به هیچ وجه شوک وارد نشود. هر زمان که یک یا چند تا از جوجهها اتفاقی بلند شدند یا رم کردند، بلافاصله با پشتدریهای گرسنه و رودانکردن مهارشان کنید. تعدادی کبوتر (ترجیحاً تعدای نر با یک ماده) را زیر تور بریزید تا پر بخورند و مثل آهنربا جوجهها را همان اطراف نگه دارند تا ترسشان بریزد. بعد از چند ساعت، به آرامی و با کمک دان و پشتدریها، جوجهها را جا کنید (همراه با صدایی که درمیآورید). باز عصرهنگام به جوجهها پنجاه درصد دان بدهید. روز دوم به همین شکل عمل شود. باز به جوجهها پنجاه درصد دان بدهید برای روز سوم.
روز سوم جوجهها را به آرامی و بدون دادن استرس بلند کنید و بعد از چند دقیقه پرواز –به کمک رودان و پشتدریها- بلافاصله جمعشان کنید. توجه داشته باشید که جوجه نباید در روزهای اول ساعت بیاورد و اگر آورد، گرفتاری از عدم شناخت کافی و احاطهی مربی است. در این روز، وقتی جوجهها نشستند و کمی دان دادید (به عنوان جایزه و برای اینکه بفهمند با نشستن در "مکانی مشخص" دانه خواهند گرفت) بلافاصله جایشان کنید. مجموعاً نباید بیشتر از یک تا دو ساعت جوجهها بیرون باشند.
روز چهارم و پنجم و ششم عیناً همینطور عمل شود. فراموش نکنیم که باید در خانهی تور کبوترها پر بخورند و حتماً تعدای قیچی یا پشتدری زیر پای جوجهها باشد. روز هفتم به جوجهها استراحت میدهیم.
اولین پرواز تمرینی
روز آغازین دومین هفتهی تمرینات، نخستین روز پرواز جوجهها است. خود را خوب آماده کنید، روز را بسنجید (دما، رطوبت مناسب، بدون باد و حتماً آفتابی)، جوجهها را شب قبل دست بگیرید و کامل بررسی کنید که سالم باشند. به جوجهها هفتاد درصد دان بدهید: شامل پنجاه درصد ارزن و پنجاه درصد جو. این ترکیب، ضعیفترین جیرهی غذایی ممکن برای کبوتر است.
ساعت نه صبح، جوجهها را بدون همراهی پشتدریها به بیرون هدایت کنید و تا نیم ساعت به حال خود واگذارید. خانهی تور خالی باشد. بعد بدون ایجاد استرس کیششان کنید. توجه شود که مقدار پرواز جوجهها ابداً تعیینکنندهی کیفیتشان نیست. ایدهآلترین حالت این است که ساعت پرواز کبوتر در طی روزهای متمادی ارتقا یابد و در طول زمان بیشتر بشود.
هر کدام از جوجهها که خواست میتواند بعد از چند بار چرخخوردن بنشیند و نباید مانع شد. بعد از بیست دقیقه، زیر تور کبوتر بریزید تا پر بخورند. هر جوجهای که هرز کرد، بلافاصله با بیوه بیوه کردن به بام فراخوانید و نگذارید در هرزگاه جاخوشکند. نگران هرزشدن جوجهها در روزهای اولیه نباشید و با تحمل مضاعف، بگذارید این چند روز پراسترس را از سر بگذرانند.
بسته به توان کبوترانتان (مثلاً بعد از نیم ساعت) پشتدریها را بیرون بیاورید و رودان کنید و با صدای مخصوص جوجهها را بنشانید. یکساعتی که روی بام پرسه زدند و عرق خشک کردند، جایشان کنید.
چند توضیح تکمیلی:
اول: بعضی از همان پرواز اول، جوجهها را با پشتدریها یا کبوترانی کوتاهپر میپرانند. این روش نیز جواب میدهد، خصوصاً در جاهایی که تعداد کبوتردار زیاد است یا بام مناسبی ندارید شرط احتیاط است که همین کار را بکنید. ولی توجه شود که فقط برای دو-سه پرواز اول نه بیشتر، و الا جوجهها خلقوخوی نامناسب پشتدریها را به خود میگیرند. کبوترانی که سالم میپرند نه طولانی (مثلاً یک تا دو ساعت) بهتر به کار تمریندادن جوجهها میآیند.
دوم: جوجهها به این دلیل باید بعد از زمان کوتاهی جا بشوند که بفهمند "وظیفهشان فقط پریدن است و بس"! باید یاد بگیرند که زندگیشان خلاصه میشود به داخل گنجه یا آسمان. جوجه وقتی ورزیده شود و از پرواز لذت ببرد، طبعاً میلی به گنجه نخواهد داشت و همین موضوع تربیتی باعث میشود که تقلای خود را برای پریدن بکند. توجه داشته باشید که هر ورزشی روزهای اول سخت است، اما وقتی به آن عادت کردیم، چنان به نظر ما سهل میآید که از آن هیچ خسته نمیشویم. شخص ممکن است روز اول پنج کیلو دمبل را نتواند ده بار بزند، اما بعد از چند ماه ممارست، وزنه خیلی سنگینتر از این برایش مثل پر کاه خواهد بود! دویدن و دوچرخهسواری نیز چنین است: روزهای اول بسیار سخت است اما عادت که کردیم، کاملاً عادی میشود. در کل باید با قدری فشارآوردن به خود از مرز خستگی رد شد تا به ورزش عادت کرد. هدف مربی عادتدادن اخلاقی کبوتر به پرواز است، و الا کبوتری که به پریدن عادت نکند و پروازش ریتم مشخص نداشته باشد، همیشه دنبال راه فرار از مسئولیت است؛ یکروز میپرد و یکروز نمیپرد و مطلقاً قابل اتکا برای مسابقه نیست.
سوم: از این بابت که جوجهها به رودانشدن پشتدریها و پردادن زیرپایی برای نشستن عادت میکنند نگران نشوید. در مراحل بعدی تمرینات این عادت از سرشان خواهد افتاد.
چهارم: تاکید میکنیم که در این مرحله ابداً به جوجهها تودهنی نزنید. باور بفرمایید کلامی قوی و رفتاری پرمعنی و حسابشده به مراتب بهتر از خشونت اثر میگذارد!
روز دوم و سوم پرواز تمرینی
روزهای دوم و سوم نیز عیناً چون روز اول عمل شود. جیرهی غذایی خلاصه میشود به همان هفتاد درصد. یادمان باشد که هدف ما ساعتآوردن جوجهها نیست. ما میخواهیم جوجه سالمپریدن که شامل درست بلند شدن، ارتفاع گرفتن و بعد فرود بینقص روی بام است را بیاموزد و فیزیک و شخصیتش آنطور که لازمهی کبوتر پرشی است شکل بگیرد. ما میخواهیم جوجهها که سرمایهی کار ما هستند کامل جلد بشوند. ما میخواهیم جوجهها فرمانبردن از مربی را بیاموزند و بدانند فقط و فقط یکنفر است که حرف اول و آخر را میزند: کبوتردار.
در کل سه روز پرواز کبوتر به شکل هدایتشده باید انجام شود. بعد از این سه روز، یکروز به جوجهها خواب میدهیم (یعنی روز چهارم).
نخستین پرواز اصلی
نخستین باری که جوجهها طعم پرواز آزاد را میچشند، پنجمین روز از پرواز و اوایل سومین هفتهی بیرونآمدن از جوجهخوان است. جوجهها در این مرحله بیش از حدود دو ماه سن دارند و تا حد زیادی جلد شدهاند و شعور پرواز سالم را به مرور تمرینات بهمقداری کسب کردهاند.
حدود ساعت دوازده ظهر جوجهها را بعد از شمارش به آهستگی بیرون بیاورید و به بالای تور یا گنجه هدایت کنید. عصر روز قبل آنها باید 80٪ معمول دانه داده شوند. سبد غذایی شامل: هفتاد و پنج درصد ارزن، پانزده درصد جو، پنج درصد نخود یا قرماش و پنج درصد مابقی گندم یا تخم جارو. ما اینبار سطح پروتئین (عامل انرژیزا) غذا را افزایش میدهیم تا بتوانند خود را نشان بدهند، اما باز کمی کمدان میگیریم تا کلاف کنترل از دستمان در نرود. نوع دان در هنگامی که جوجهها تیپ شدند کمی تغییر خواهد کرد که در ادامه توضیح خواهیم داد.
ساعت پرواز حدود دوازده ظهر مقرر شود که به خاطر گرمی نسبی هوا، کبوترها نتوانند سنگین بپرند و ساعت بلند بیاورند. لابد خوانندهی فهیم توجه دارد که منظور اصلی ما ریتم دادن به ساعت پرواز و اضافهکردن آن در طول زمان است که این کار را با نوع تغذیه و زمان پرواز انجام میدهیم.
جوجهها را به آرامی کیش کنید و با دقت زیر نظر بگیرید. طبعاً پخش خواهند شد؛ بعضی هم ممکن است زود بریزند که طبیعی است. بگذارید جوجه خودش را پیدا کند. اولین پرواز مستقل جوجهها بسیار مهم است، زیرا برای نخستین بار تجربه میکنند متکی به خود باشند. این پرواز پنجرهای گشوده به آموزش "پرواز سالم" است که در پرشهای بعدی ارتقا خواهد یافت.
بعد از یکساعت، اگر باز کبوتر بالا دارید زیر خانهی تور را پر کنید تا کبوتران پر بخورند. نیازی به رودانکردن پشتدریها نیست، البته این بسته به تشخیص مربی و موقعیت بام است؛ هر چقدر بام ما برای کبوتربازی مناسبتر باشد، این مراحل راحتتر و سریعتر انجام خواهند شد. بعد از دو ساعت، اگر مشاهده کردید که بعضی از کبوتران ترمز بریدهاند، حتماً زیرشان پر کنید تا به سمت بام کشیده شوند و فرود بیایند. نیم ساعت بعد از نشستن آخرین کبوتر و بعد از اینکه مقدار بسیار کمی بهشان دان دادید (برای جایزه، به شکل رودان)، همه را جا کنید و در گنجه بهشان آب بدهید.
دومین و سومین روز دقیقاً به همین ترتیب عمل شود. روز چهارم باید به جوجهها خواب داد. روز پنجم، باز به شکل قبل عمل کنید و جوجهها را بپرانید.
توصیههای بهداشتی:
یک: همانگونه که در بخش پیشین همین یادداشت اشاره شد، بعد از حدود دو هفته لازم است به جوجهها یکبار دیگر داروی ضد انگل داده شود تا لاروهای احتمالی کرمها نیز زدوده شوند.
دو: کبوترانی که یک یا چند روز میدوند و بعد برمیگردند یا شما آنها را مینشانید یا در منزل دیگران پیدا میکنید و برمیگردانید، به محض بازگشت حتماً در یک جفتکنی قرار داده و مدفوع و وضعیت آنها را خوب چک کنید. به آنها دان مقوی سرشار از پروتئین بدهید بهعلاوهی صبح محلول الکترولایت و بعد از ظهر کمی آنتیبیوتیک (تا دو روز) برای از بین بردن عفونتهای احتمالی. بسته به وضع جسمی جوجه، بعد از سه روز میتوانید آنرا به جمع جوجهها منتقل کنید، اما قبل از آن حتماً باید یکبار داروی ضد انگل به آن بخورانید تا از انگلهای احتمالی نیز پاک شود. جوجه تا موقعی که بدن نگرفته است، نباید در تمرینات شرکت داده شود، زیرا استرس تمرینات ضعف را در جوجه تشدید خواهد کرد.
جوجهای که میدود یا خصلتاً چنین است (اگر در نسلهای بعد تکرار شد، چندان کبوتر قابل اتکایی نیست و باید از گردونهی تکثیر خارج شود) و یا بهخاطر رعایتنکردن اصول فنی توسط مربی زیاد زور میزند و تار میشود. در هر دو صورت، بهخاطر استرس شدید بسیاری از املاح و پروتئینها و کلسیم بدن خود را از دست میدهد که باید جبران کرد. نکتهی دیگر اینکه در چنین شرایط پراسترس و ضعف قوای بدنی، انگلهای موجود و مهارشده در بدن امکان رشد پیدا میکنند که برای پیشگیری، بایستی جوجه را از آنها پاک کرد.
سه: اگر از سلامت جوجههای خود مطمئن هستید، در مرحلهی تمرینات از کسی جوجهی تعارفی قبول نکنید، زیرا در این مرحله جوجهها بهشدت زیر استرس هستند و کاملاً مستعد بیمارشدن. هر کبوتر جدید در حکم بمب ساعتی در گنجهی شما عمل خواهد کرد و میتواند ناقل بیماری باشد و اینگونه تمام زحمات شما را برباد بدهد. پس احتیاط شرط عقل است.
چهار: در مراحل تمرینات پروازی، هر دو روز یکبار باید به جوجهها الکترولایت و هر هفته یکبار مولتی ویتامین و هفتهای یکبار پروبیوتیک داد.
نوع و مراحل پرواز جوجهها
جوجهها از ابتدای پرش تا زمانی که بازی قرص کنند و به آمادگی لازم برسند، سه نوع مختلف میپرند:
نخست: پخش میپرند و بیهدف
دوم: تیپ میشوند
سوم: گروهی میپرند و بعد میترکند و پخش میشوند.
تا زمانی که جوجهها پخش میپرند، هنوز استرس و ترس از آسمان و وضعیت خود دارند و نمیشود رویشان حساب کرد. وقتی شروع میکنند به دست هم را گرفتن و تیپشدن، دارند یواشیواش آماده میشوند به بازی افتادن و قرصکردن. وقتی تیپ روی ساعت رفت، جوجه دارد کمکم جا میافتد و بدن میگیرد و تا حدودی ساز میشود.
بسیاری از تیپشدن جوجهها در پروازهای اولیه وحشت دارند، چون علاقمندند که کبوترانشان تک تک بپرند. توجه شود که این تیپشدن اولیه خصلت تکاملی پرنده است و و دلیلش "تقلید از هم" و "ترس از وضعیت" است و هیچ ایرادی ندارد و اگر کبوتر اصالتاً تکپر باشد و درست آموزش ببیند، حتماً تکپر خواهد شد.
قلقها و شگردهای راهانداختن جوجهها
مجموعهی قلقها و شگردهای راهانداختن جوجه به حدی وسیع است که شاید نوشتن یک کتاب نیز کفایت نکند! به هر حال، تا آنجا که بضاعت و وقت این قلم اجازه میدهد، به شماری از آنها میپردازیم.
نیازی به گفتن ندارد که جوجهها اول از همه باید سالم باشند تا بتوانند وارد تمرینات بشوند. پس همیشه آنها را زیر دقت بگیرید و از سلامتیشان مطمئن شوید. جلد شدن جوجه نیز موضوعی مرحلهای است که در طول زمان تحقق مییابد، پس بایستی مراحل آنرا با صبر کافی طی کرد و به جوجهها فرصت داد. نیز به جوجهها در پروازهای اولیه مطلقاً فشار نباید آورد و با ایجاد استرس و تودهنیزدن، بهدنبال ساعتگیری از جوجهها نبود زیرا این کار، به سرعت جوجه را خراب میکند. دقت کنید: همانطور که جوجهها بیش از کبوتران بالغ مستعد بیماری هستند، در مقابل اگر بیماری را درست تشخیص دهیم و راه مداوا را بدانیم، با سرعتی باورنکردنی بهبود مییابند. از لحاظ سیستم آموزشی نیز جوجهها چنیناند: همانقدر که زود جلد میشوند و آموزشها را فرا میگیرند، به دلیل ناواردی مربی نیز خیلی زود خراب میشوند. به همین خاطر، باید حساسیت موضوع را درک کرد و روی تربیت جوجهها وقت و دقت مضاعف گذاشت و قبل از هر چیز، معلومات خود را گسترش داد و به عنوان آدم حرفهای وارد میدان شد.
در چند روز اول پرش که جوجهها پخش میپرند، تمام هدفشان فائقآمدن بر ترس و اکتشاف موقعیت منطقه و شناخت آسمان و بام است. ما به عنوان مربی باید جوجهها را در همین هدف همراهی کنیم. بسته به قوای بدنی، جوجهها در این مرحله هر کدام به نوعی رفتار خواهند کرد: بعضی تا دو سه روز حتا چند دقیقه هم نخواهند پرید، در مقابل ممکن است بعضی از پرزورها زود بالا بکشند و زمان بیاورند. تا هفتهی اول، از رفتار جوجههایی که عقب میمانند دلسرد نشوید و کار تمرینات را مصمم ادامه دهید.
جوجهکبوتر ایرانی بهطور طبیعی بعد از دو سه بار پرش شروع میکند به تیپشدن. وقتی جوجهها تیپ شدند، مربی باید با دقت کامل نوع کتزدن آنها را زیر نظر بگیرد و سبکپرها و سنگینپرها، تیزپرها و نرمپرها را شناسایی کند. در سومین روزی که کبوتران تیپ پریدند، شما باید شناخت کافی از قدرت پروازی تکتک جوجهها پیدا کرده باشید.
توصیه:
اگر تعدادی از جوجههای شما عالی جواب دادند و بهسرعت روی ساعت رفتند، آنها را جدا کنید و یکروز خواب بدهید تا جوجههای عقبمانده از جمع خود را برسانند. بعد از یکروز خواب (خواب جوجه ابداً نباید طولانی شود) ابتدا عقبترها را هوا کنید و وقتی در آسمان جا گرفتند عالیها را بپرانید تا به ردیف بالایی تودهنی بزنند و جمعشان کنند و با خود بهبالا بکشند. سه روز اگر این کار را ادامه دهید، جوجهها کامل خود را نشان خواهند داد. بعد از سه یا چهار روز (بسته به تشخیص مربی از قوای بدنی تیم خود) یکروز خواب بدهید (ترجیحاً همراه با آبتنی) و بعد همه را با هم هوا کنید: اینجا دقیقاً هر جوجه خودش را نشان خواهد داد که "چند مرده حلاج است"!
توضیح:
توجه شود جوجهکبوتر ایرانی اغلب تا به بازی نیافتند و سربالا نشوند، خود را نشان نخواهند داد. البته این فرمول برای همهی کبوترها صادق نیست و کلیت ندارد، اما بخش عمدهای را شامل میشود. پس ما باید تا زمانی که جوجهها به بازی بیافتند آنها را "در شکل تیپ" هوا کنیم تا از همدیگر بازیکردن را بیاموزند و زودتر راه بیافتند. طبیعی است کبوتر تیپ –بهخاطر اتکا به یکدیگر- هنوز خودش را کامل نشان نداده و شناخت دقیق ما از جوجهها در مرحلهای خواهد بود که جوجهها بالا بروند و بعد بترکند.
جوجه وقتی لذت هوای خنک و نسبتاً پاک ارتفاعات را یک یا دوبار چشید، در فصل گرما با سرعت خودش را در مایه جاگیر خواهد کرد. یعنی بهواقع مایهگیرشدن برای جوجه حکم فرار از گرما و لذت از پرواز است. برای همین منظور، بایستی زمانی که جوجهها دیگر تیپ شده بودند، آنها را با مادههایی که ترجیحاً مدتی پایین میپرند و بعد مایهگیر میشوند (تیپپر، نسبتاً آرامپر و بازیدار) همراه کرد. این مادهها نباید از بهترینهای شما باشند، و الا سازشان با جوجهها کوک نخواهد شد و بعد از دقایقی از دسته جدا شده راه خود را خواهند رفت. پس در انتخابتان باید بسیار دقیق باشید.
مثالی بزنیم تا موضوع بهتر جا بیافتد: اگر شما چهل جوجه دارید که در یک یا دو تیپ میپرند، دو تا سه ماده حائز شرایط را انتخاب کنید. اگر جوجهها در گنجهای مستقل زندگی میکنند، مادهها را به آن گنجه منتقل کنید که همدیگر را خوب بشناسند. اینکه این مادهها با جوجهها در یک جا زندگی کنند و با هم آب و دانه بردارند بسیار برای برنامهی آموزش مهم است.
چهل جوجه را به سه دسته تقسیم کنید و هر دسته را به دست یک ماده بدهید و بپرانید. ترجیحاً کبوترانی که کمتر ساعت آوردهاند را اول بپرانید. تیپها بعد از مدتی در هم ادغام خواهند شد و مادهها در چند پرواز آنها را به مایه خواهند کشید. ضمناً جوجهها با دیدن بازیزدن مادهها، زودتر به بازی خواهند افتاد و سربالا خواهند شد.
جوجهها را بعد از هر چهار روز یکبار باید خواب داد تا از نفس نیافتند و قوای بدنیشان تحلیل نرود. در روزی که خواب میدهید، آبتنی فراموش نشود (یکبار در هر دو بار خواب).
دان جوجهها در مرحلهی دوم (تیپشدن) به این شرح است:
هشتاد درصد ارزن، ده درصد جو، پنج درصد ذرت ریز، پنج درصد مابقی گندم، تخم جارو، نخود یا قرماش. خصلت این جیرهی غذایی بهخاطر متوسطبودن انرژی آن این است که هم به جوجهها اجازهی خودنمایی نسبی میدهد و نمیگذارد بدن از دست بدهند، و هم کلاف کنترل آنها را از دست مربی بیرون نمیآورد. در مرحلهی بعدی، نوع دان مقویتر خواهد شد که به آن در جای خود خواهیم پرداخت.
جوجهها بایستی هشت تا ده کول به طور تیپی بپرند. زمان پرواز جوجهها را از ساعت دوازده به عقب برگردانید و به مرور به هشت صبح برسانید. در پروازهای آخر، مجاز هستید که به تیپ خود تا حدی فشار بیاورید و تودهنی بزنید، اما نه زیاد که در جوجه دیگر اثر نکند! اینجا به طور تخمینی، ما در هفتهی چهارم تمرینات هستیم. در پایان این مرحله، بر اساس بالاپریدن و قوای نسبی بدنی کبوترها لیستی تهیه کنید و به آنها امتیاز بدهید. چنانچه جوجههایی دارید که قدرت بالاپریدن را ندارند، سلامت آنها را چک کنید. اگر سالم بودند، این جوجهها با استاندارد کبوتر بلندپرواز ایرانی نمیخوانند و ارزش نگهداری و تکثیر ندارند. توصیه میکنیم بیتوجه به خال و دلبستگی به جوجه، هر جوجهای که نتوانست با استانداردها هماهنگی کند و خودش را برساند از تیم خود حذف کنید و وقتتان را معطوف به کبوترانی نمایید که از بهترینها باشند و سریع نیز راه بیافتند. اینکه کبوتری در سال دوم خودش را نشان بدهد یک نقص ژنتیکی محسوب میشود که در شیوهی کاربردی این ورزش مردود است.
نکته:
معدودی از جوجهها، به محض بازیافتادن بهشدت بازی میزنند و ما را با این شبهه مواجه میکنند که "ممکن است بند شده باشند"! واقعیت این است که سندروم بازیزدن (تامبلینگ سندروم) در بعضی از جوجهها بهیکباره عود میکند و بعد از یکمدت میخوابد و به حالت عادی خود برمیگردد. جوجه در این وضعیت نیاز دارد که بپرد تا بازیزدن پشت سر هم را از سر رد کند. به همین لحاظ، بههیچ وجه نباید به چنین جوجهای خواب داد (بدترین نوع رفتار ممکن) و بایستی مرتب و طبق برنامه آنرا پراند (ترجیحاً در روزهای بادی) و ریتم بازیزدنش را با دقت زیر نظر گرفت. در بیشتر مواقع، بعد از چندین کول پرش به حال طبیعی برمیگردند. شماری نیز واقعاً بند میشوند که بهتکرار، کبوتر بند ابداً ارزش جوجهکشی ندارد. البته چنین کبوترانی بیش از بقیه در معرض بندشدن هستند و بهتر است آنها را در آینده با کبوتران کمبازی یا بیبازی تنکردن که به مرور ژن بازیزدن در آنها ضعیف شود.
مرحلهی سوم: ترکاندن تیپ، تستکردن جوجهها
شما با شناخت دقیق از تیم جوان خود اکنون میدانید که کدامها زودتر به هم میچسبند و تیپ میشوند. جوجهها را به گروههای پنج تا هفتتایی تقسیم کنید و سعی کنید در انتخاب اعضای گروه، شرط اولیه "ناهمخوانی" آنها با هم باشد. موضوع تربیت جوجه با سازکردن برای گرو کاملاً متفاوت است و طبعاً راه و روش آن نیز جداگانه. ما اگر برای گرو کبوترانی را انتخاب میکنیم که از لحاظ خصلت همخوان باشند، برای پخشپریدن جوجهها باید آنها را در دستههای ناهمخوان جای دهیم. لازم است هر دسته را جداگانه و با فاصله بپرانیم: اگر وقت اجازه میدهد، بعد از نشستن یک گروه و جاکردناش، دستهی بعد را بپرانید و الا فاصلهی یکساعت بین هر گروه مناسب است، حتا اگر گروه اول هنوز هوا باشد. بعد از هر پرش، اعضای گروه را عوض کنید. در این مرحله کبوتر سردرگم میشود و در بعضی از مواقع از ساعت پروازش کاسته میشود. اهمیت ندهید و این کار را چند بار تکرار کنید. میتوانید به هر گروه یک تا دو مادهی دیگر نیز اضافه کنید که این سردرگمی تشدید شود. جوجههایی که در این هنگام به بازی افتادهاند، تکپریدن را نیز تجربه خواهند کرد که به آنها استقلال کامل میدهد و برای نژاد بلندپرواز ایرانی، در حکم کلید ساعتآوردن است.
اگر در بین این روزها، یک یا دو روز باد بوزد، به راهافتادن و پخش پریدن جوجهها خیلی کمک خواهد کرد. تعدادی از جوجهها نیز هستند که بهطور خودکار بعد از مدتی از تیپ جدا شده و راه خود را میروند که این شرایط ایدهآل است.
جوجهای که به بازی افتاد را نخوابانید! اجازه بدهید سندروم تحریکشدهی بازیزدن در جوجه تا آنجایی که ممکن است خودش را خالی کند و به وضعیت ثابت و بدون استرس برسد.
وقتی طرز کتزدن و بازیزدن کبوتر هارمونی پیدا کرد و از آن حالت مضطرب جوجهگی بیرون آمد، میتوانید آنرا بخوابانید تا نیرویش حفظ شود: آنها که خوب راه افتادهاند را میشود با کبکیها بیرون آورد و در تیرماه پراند (اگر به آنها اطمینان کافی دارید) و آنها که هنوز کار دارد تا به موقعیت مورد پسند شما برسند را برای پاییز بیرون بیاورید.
بهترین حالت جوجهپرانی تا زمانی است که جوجه بازیاش را قرص کرده، اما اگر کنارش در رفت و هنوز بازی نیافتاده بود، نباید نگران بود چون بعضی از جوجهها خصلتاً دیررس هستند و سال بعد بازی خواهند افتاد (یا در پاییز). بعضی از کبوتران هم هستند که اصلاً بازی ندارند. اینگونه کبوتران همیشه به کار ما میآیند، زیرا میشود آنها را با پربازیها تن کرد و جوجههایی متعادل کشید.
تغذیهی جوجهها در این مرحله
در این مرحله، به مرور بایستی حجم پروتئین سبد غذایی جوجهها افزایش یابد تا به انرژی کافی برای پرواز دست یابند. شاید بزرگترین خطا در کبوترداری فعلی همین موضوع تغذیه باشد که به ارزن اکتفا میکنند. توجه شود که ارزن (ده تا دوازده درصد پروتئین) منبع کافی انرژی برای کبوتر نیست و کبوتری که با این خوراک بپرد، نهتنها به اوج خلاقیت و پرش خودش نخواهد رسید، بلکه زود نیز از نفس میافتد و بیش از چند پرش دوام نمیآورد.
روز موعود: تستکردن جوجهها
برای تستکردن ساعت جوجههایی که دیگر پخش شدهاند یا در حال پخش هستند، روزی مساعد را انتخاب کنید، روزی آفتابی با رطوبت پایین. روز قبل، حدود ساعت چهار تا چهارونیم عصر، به آنها دان بدهید و از روی دان ردشان کنید. دانه شامل شصتدرصد ارزن، بیستدرصد نخود، ده درصد قرماش، پنج درصد کافیشه و مابقی گندم و تخم کتان و تخم جارو باشد. عصر که آب خوردند، آب را از جلویشان بردارید.
گنجه را از همان بعد از ظهر تاریک کنید (یا نیمه تاریک). با اینکار هم جوجه خوب استراحت میکند و هم از لحاظ ذهنی ساعت روز را کوتاه کردهاید و جوجهی تشنهی روشنایی را برای صبح زود آماده ساختهاید. اگر ساعت پرواز را شش صبح مقرر کردید، ساعت پنج و سی دقیقه آب پاک و تازه در اختیار جوجهها قرار دهید و چک کنید که همه بنوشند. هر کدام که آب نخورد، با یک سرنگ، پنج سیسی آب در گلویش بریزید. اهمیت این موضوع حتا از غذاخوردن بهمراتب بیشتر است. جوجهها را باز در چند دسته کنید و با آرامش تمام به بیرون هدایت کرده و هر دسته را با فاصلهی چند دقیقه بپرانید. میتوانید چند مادهی پرشی را نیز قاطی آنها بکنید که خودش در حکم بهترین تودهنی برای جوجههاست. زیر پای جوجهها نباید کبوتر باشد. وقتی که پرانید، بنشینید و از پرواز عالی جوجهها و نتیجهی زحمات خود لذت ببرید.
چنانچه آنروز بر اثر تغییرات جوی یا هر دلیل دیگر به نتیجهی دلخواه خود نرسیدید، همین مرحله را فردا تکرار کنید.
حسن ختام
:: مرحلهی تربیت و آموزش جوجهها چیزی کمتر از چهل روز طول میکشد. دقیقاً پس از این مدتزمان، جوجههای سری بعد رسیدهاند و آمادهی تربیت و تمرین هستند. در این ورزش، داشتن برنامه و جدول زمانبندی، اصلی بیبدیل در تربیت و تمرین جوجهها است.
:: برای اینکه نگاه حرفهای را در خود تولید و تقویت کنید، از تمام مراحل جوجهکشی تا پایان تمرینات جوجهها یادداشت بردارید. برای هر جوجه با ذکر والدیناش صفحهای بگشایید و زمان و مقدار پرواز و دما و رطوبت آن روز را با ذکر تاریخ ثبت کنید. در پایان تمرینات، با مرور این یادداشتها سیر ارتقای هر جوجه را میتوانید بررسی کرده، به سادگی با کیفیتها و ایرادهای جنس جوجهها و کار خود آشنا شوید. کار حرفهای بدون آرشیو معنا ندارد.
:: همیشه و در هر لحظه به فکر سلامت جوجهها باشید. به آنچه در مورد تغذیه و امور بهداشتی گفته شد توجه دقیق نمایید و بهکار بندید. با نگاهی نقاد، زیر و بم رفتاری و حرکات جوجهها و وزن و بدن آنها را زیر ذرهبین داشته باشید و با مشاهدهی کوچکترین ایراد، بی اتلاف وقت چارهاندیشی کنید. کبوتردار حرفهای به تمام زوایای فیزیکی، شخصیتی و ژنتیکی یکایک کبوتران خود شناخت کامل دارد.
:: لازمه و نخستین قدم برای حضور جدی و حرفهای در هر رشتهای، طرز فکر جدی و حرفهای است. آدمی بیخیال و بیبرنامه، در هیچ بخشی از زندگی موفق نخواهد شد. فرق بنیادی کبوترداری حرفهای نیز با کبوترداری از سر تفنن در همین است: انگیزهی قوی، معلومات کافی، برنامهریزی منظم، هدف مشخص و ارادهای آهنین. صرف وقت و هزینهی کافی و کمکگرفتن از پیشکسوتان فن نیز بخش دیگر قضیه است. برای موفقیت در این ورزش مفرح، همهی این موارد را باید از لحاظ روحی در درون خود تولید و تقویت کرد و در میدان عمل دستمایهی کار خود ساخت.
دیگر بخشهای همین جستار:
دوستان گرامی، ضمن تشکر دوباره از مجید عزیز بخاطر گذاشتن وقت و تهیه این گفتار جامع، طبق روال همیشگیمان، اینک شما را به دیدن تصاویر چشمنواز بعضی از کبوتران دوست شفیقمان آقای مهدی فدائی دعوت میکنیم:
با سلام ،آقا حمید ،عزیز دل برادر ،منظور منم همینه که وقتی تلفن هست، چرا نامه نگاری ؟وقتی هواپیما هست ،چرا با ماشین بیام کانادا؟وقتی ما پذیرا و جوابگوی اعمالمان بصورت بحث رو در رو هستیم، چرا منتقدین حاضر به مناظره رو در رو با حفظ حرمت همدیگر نیستند؟ چرا دنبال خنجر زدن از پشت و ترور شخصیت افراد آنهم بصورت علنی هستند ،بیایند و ببینیم از این همه ادعایی که قلم فرسایی میکنند در بحث حضوری هم تاب تحمل جواب و استدلال رو دارند؟نوشتن چهار جمله مخرب بدون هیچگونه سند توسط افراد مغرض و بی منطق و یا آوردن منطقی در حد فهم خود ،کاریست بسیار ساده و ابتدایی ولی دفاع از آنها در مقابل واقعیات آنهم در برابر خیل عظیم افراد حاضر و آگاه در روز گرو موضوعیست که این مغرضین از مواجه شدن با آنها شانه خالی میکنند والا چرا روز گرو قدم رنجه ننمودند و چه خوب میشد همه دوستان مثل حاج یوسف عزیز تشریف میآوردند و خود قضاوت میکردند که آیا آقای تهرانی فقط کبکی نت بازی میکند ،یا در عمل هم مرد میدان هست و در نهایت دست دوستی و مودت به هم میدانند و سعی میکردند یه گوشه کار رو بگیرند نه اینکه سنگ لای چرخ بیندازند و کار شکنی کنند و...که جنابعالی بهتر از هرکسی میدانی انسانی که از منطق و انصاف فرار میکند و از مواجهه با آن واهمه دارد،در دوستی با افراد جامعه از هیچ نامردی و نانجیب گریی ابایی ندارد،بطوریکه نمونه بارز آن فرد معلوم الحالیست که مدتیست در وبلاگهای کبوتر ایجاد تشنج و ناآرامی میکند تا خودی نشان دهد که خوشبختانه همه عملکردش تف سربالایی برای خودش و هم باوراش شده.(بازم تکرار میکنم منتظر بحث رو در روی مدعیان هستیم).بدرود
یعقوب عزیز سلام. یک نکته کلیدی را بدور از هر گونه جانبداری خدمتتان عرض میکنم.دوست گرامی ببینید اینجا بحث سر اسامی افراد نیست. برای مثال خود شما. من چکار دارم که کی هسیتد و در کجا زندگی میکنید. شما به عنوان یک شخصیت که پشت کامپیوتر نشسته و تایپ میکند، در دید من یک شخصیت حقیقی هستید. و نظر شما برای من محترم است. من زمانی جواب نخواهم داد که یک برنامه کامپیوتری بطور اتوماتیک چیزی را بنویسد. مثل تبلیغات. اما این برای بنده فرقی ندارد که شما علی هستید یا یعقوب. شما حرفی برای گفتن دارید و آنرا بیان میکنید پس من باید نظر خودم را بیان کنم و به چالش بگذارم. درصورتیکه هر یک از ما منطقی تر باشیم طرف مقابل باید نظر این شخص را بپذیرد. به این میگویند مناظره آزاد. حال این روش در مورد مسائل جدی تر اجتماعی انجام میشود. مثل رأی گیری. کسی به شما نمیگوید تا شماره تلفن ندهید رأی شما قبول نیست. حال کبوتر بازی که یک سرگرمیست و نسبت به خیلی از مسائل دیگر از درجه دوم و سوم برخوردار است. پیروز باشید.
ببخشید اگر دوباره کام شما تلخ شد امیدوارم با برخورد درست و لحن درخور یک انسان صاحب نام از جانب شما به بحث و گفتگو بنشینم تا من جوان کم تجربه هر چه بیشتر از شما بیاموزم . حمیدجان بنده روی ماه و ندیده شما را می بوسم و از شما معذرت خواهی دوباره دارم ایشان مانند پیام قبلی بنده را مخاطب خود قرار دادند و کلمه بی ربط بزدل را نثار بنده کردند نه شما . ( شما عزیزان درخور و لایق بهترین کلمات و جملات زیبا هستید )
با سلام دوباره به شما اقا حمید و اقا مجید محترم تو رو خدا ما رو ببخشید که منزل شما را برای بحث کردن انتخاب کردیم چون میدونم هیچ صاحب خانه درستی نمی تونه در مقابل بعضی حرفهای بی ربط ساکت و بی تفاوت بمونه حتی اگر بهش ارتباطی هم نداشته باشه ( در صورتیکه کل جامعه کبوتر بهم متصل هستند ) ولی برای شما شهرام و بهرام نداره و همه کسانیکه از این وبلاگ بازدید میکنن خوب میدونن شما در اکثر اوقات سعی در اجرای عدالت دارید و بس و همین باعث گرایش خیلی از دوستان به شما شده قربون معرفت ایرانی و کلاس و دموکراسی خارجیتون
با سلام به اقا یعقوب عزیز . یعقوب جان شما فکر نمیکنید دوره این حرفها خیلی وقته گذشته ؟ شما اگر جوابی یا حرفی داری همین جا بفرمایید ما در خدمت شما هستیم ( با اجازه حمید اقا ) رو در رو حرف بزنیم که اگر شما خوشتان نیامد با هم کشتی بگیریم ؟ شما هر وقت تونستید و یاد گرفتید از طریق اینترنت و .... غیره با دیگران ارتباط بر قرار کنید چشم بروی چشم منهم برای عرض ادب خدمت میرسم !! در ضمن من نگفتم من حقم بلکه خواستم یه تلنگری به شما زده باشم تا کمی هوشیار باشید !! در ضمن بزدل کسی است که از کوچکتر خوش بترسه نه اینکه یک کوچکتر بخاطر داشتن معذورات اخلاقی ... نخواهد خودش رو معرفی کنه یا با کسی رو در رو بشه . لااقل یک اسم جدیدتر انتخاب میکردید اینم که پدر همونه !!!! لحن و ادبیات ابتدایی هم کاملا مشخصه !شما اگر اهل معرفت و جوانمردی و این القاب بزرگی که خیلی دوست دارید هستید پس باید طاقت شنیدن انتقاد را هم داشته باشید . والا این محیط جایی مناسبی برای امثال من که اهل زیر بازاچه شاهپور هستم و می خواهم همه چیز رو با موی سفید و سن زیادم رفع و رجوع و حل کنم نیست عصر عصر ارتباطات و تبادل اندیشه است نه عصر طیب و اقا مرتض تکیه ..........
سلام حمید اقای عزیز و گرامی
خیلی ممنون و متشکر که همیشه به یاد ما هستید . عکسهای ارسالی یکیش باز میشد که بسیار زیبا و دیدنی بود که در وبلاگ قرار دادم و اگر امکان دارد عکس دیگر را مجددا ارسال بفرمایید .
نکته ای که بسیار جالب و درخورتوجه اینکه حتی دورنگهای ایرانی زیباترین و بهترین و نقشترین دورنگهای موجود در دنیا هستند.
بدرود
یعقوب خان دادا نیومده میخوای زود بری ؟؟ شما اول برادریتو ثابت کن و با اسم خودت بیا و یه شماره تماس خصوصی واسه آقایون بذار بعد مردم رو نصیحت کن و شاخ شونه بکش!!
آهان ، اگه کسی نخواست با رئیست تلفنی حرف بزنه بایس کی را ببینه ؟؟
راستی ندیدیم مولایت به کامنتهای مخالف اجازه حرف زدن بده
خلاصه اول یه سوزن به خود بعد یه جوالدوز به دیگرون
بعدشم جمع کنین این دکان بی رونق تون رو و دنبال یه کار آبرومند باشین !!
عزت زیاد !!
با عرض ادب خسته نباشید بخدمت جمیع بزرگان بالاخص جناب آقایان حمید و مجید به امید پیشرفت روزافزون این رشته
اینجانب عرض مختصری داشتم , چنانچه میسر است پیرامون تو لک کبوتر مقاله ای جامع به رشته تحریر در اورید فکر می کنم موضوع فعلی باشد که کبوتر پروران با آن درگیر میباشند
پیشاپیش سپاسگذاری می کنم
عرض دیگری هم دارم خواهشا به این خرده ریزه های کبوترداری که با سو استفاده از اینترنت اسم و رسمی بهم زده اند بی توجهی کامل بفرمایید
باور بنمایید اشارات شما چقدر برای اینها کلاس و وجهه به ارمغان میاورد
جسارت اینجانب را میبخشید و هر امری بود به دیده منت
خداوند یار و پشتیبانتان باد
سلام راستی دوستان از شمیرانی با شعرهای و طنزهای زیباش خبری نیست ؟؟ شمیرانی بیا بیا شمیرانی بیا بیا ............................................
خطاب به آقای علی2
سرزده وارد مشو ،میکده حمام نیست،حرمت پیر مغان بر همگان واجب است!
با سلام به آقایان حمیدض و مجید ز من از همین تریبون خدمت همه منتقدین آقای تهرانی و حاجی و..تقاضا دارم بجای اینکه بیایند و در وبلاگهای مختلف انتقاد واظهار فضل کنند فقط یک شماره به وبلاگ کبوتر شمیران ارسال کنند و لااقل یک بار هم شده توی عمرشان جرات بحث رو در رو را به خودشان بدهند و از پیله ای که دور خودشان تنیدند در بیان تا آنوقت فرق حق و باطل بر همگان معلوم شود.این گوی و این میدان .آقا حمید لطفا" کامنتم را تایید و نمایش دهید در غیر اینصورت شما هم در زمره این افراد بزدل قرار خواهید گرفت .
سلام یعقوب عزیز. فکر نکنم تأیید کردن یا نکردن یک کامنت ربطی به شجاعت یا بزدلی داشته باشه. در این دوره زمانه معیارها برای شجاعت یک کمی تغییر کرده. معیار هایی مثل از جان گذاشتن، از مال گذاشتن و غیره. در ضمن یکی از دلایلی که اینترنت ساخته شده همین تبادل عقاید و نظرات بدون استفاده از تکنولوژی قدیمی تر(تلفن) است. مثل این میماند که من از شما بخواهم برای آمدن و دیدن من از الاغ استفاده کنید نه اتومبیل. پیروز باشید.
فقط جهت اطلاع رسانی. کامنتهای من را ادر وبلاگ شمیران سانسور کردند.
با سلام سه باره. جناب حاج حسن عزیز. شما هم که سانسور فرمودید. مگر حرف بدی زده بودم؟ فقط انتقاد کرده بودم. آیا این خلاف عرف کبوتر شمیران است؟ دست شما درد نکنه. کامنتی را که سانسور کردید در وبلاگهای دیگران نیز گذاشته ام. امید است که جنبه انتقاد را هم بالا ببرید. راستی ساعت کبوترهای خود شما در آن مهمانی چه شد؟ دوستدار همیشگی شما امید.
سلام بر اقا مجید و اقا حمید مقاله جالبی بود . دست و پنجه شما درد نکنه . فقط میخاستم به حاج یوسف هم بگم حاجی به دل نگیر تا فرهنگ صحیح بین کفتربازا جا بیفته باید نظرای این سرباز مهره های شطرنج بازا را تحمل کرد . اگه ناراحتی اینا از قضاوت عادلانه شماست بشما اجازه بده از این ناراحتی دق کنند . علی یارتون .
آرش جان سلام. خوشحالم که از مقاله خوشتون اومد. پیروز باشید.
با سلام مجدد. من این عکس را از سری عکسهای کلوپ کبوتر ایرانی در آمریکا مربوط به گروی آقای وزوایی در آوردم و به دهها عشق باز قدیمی و سنتی نشان دادم همگی گفتند که این کبوتر یا ترکیب شده یا ایرانی نیست. که البته مشکلی هم ندارد. اما وقتی که کسی دم از نژاد برتر شمیران میزند چرا باید کبوتر ناخالص داشته باشد و آنرا در گرو بپرند. البته صاحب این کبوتر بعد از افتادن آبها از آسیاب عکس این کبوتر را ارائه خواهند کرد. با تشکر از الطاف شما. یا حق
دوست عزیز سلام. امید جان، تا زمانیکه عکس واضحی نباشد نمیتوان این را بصورت صد در صد بیان کرد. اما فکر نکنم که پیدا کردن یک چنین خال رایجی در ایران با اصالت ایرانی کار سختی باشد. از طرفی همانطور که میدانید ما همیشه مخالف ترکیب نژادها بوده و هستیم و با فرمایش شما کاملا موافقم. پیروز باشید.
دیگر پیشکسوت اشنا هم اقای اصغر کیهان بودند نه کیهانی که این دو بزرگوار دو شخصیت متفاوت هستند و شما میتوانید از دوستان بهتر و دقیق تر اطلاعات کسب کنید !!! بهرحال از انجایی که ارزش هر کسی ان چیزی است که نیکو انجام دهد و یا مرد را ان بهاست که در دیده اش زیباست بنده هم بخود این جسارت را دادم تا از شما که همیشه بعنوان یک پیشکسوت و بزرگتر یاد میشود انتقادی ( بجا و وارد ) داشته باشم البته شاید نوع نگارش بنده و نقطه نظراتم برای شما کمی تلخ و ناراحت کننده بنظر امده یا بیاید ولی لااقل خطاب به مخالفی از کلمات بی ربطی مانند ملیجک و پسرکم و یاوه گو و ......استفاده نمیکنم . از همه شما دوستان هم تراز و جوینده علم و دانش تقاضا دارم در انتخاب سرلوحه و استاد در هر مقطعی از اموزش و زندگانی بیشتر توجه داشته باشید حضرت علی ع می فرمایند : خاطر جمع شدن بهر کسی پیش از ازمایش از کم خردی است
علی جان سلام. فقط یک نکته را در مورد اینکه گفتید" دوما بهتر نبود شما قبل از اینکه به دعوت دوست و دشمن لبیک بگوید به موضع و جبهه گیری خود( در قبل و حال ) کمی فکر میکردید ؟" بازگو کنم. تا جاییکه من به یاد دارم حاج یوسف طرف هیچ کس را در آن ماجرا نگرفتند و دوست یا دشمن اختیار نکردند بلکه به حقانیت گفتههای سعید عزیز، بهروز جان و محمد جان از آمل و دیگر دوستان شاکی حکم صادر کردند. و از آقای تهرانی درخواست کردند تا جبران بنمایند. به نظر بنده این بدان معنا نیست که ایشان با آقای تهرانی دشمنی دارند بلکه فقط به این معناست که در این مورد ایشان را محکوم کردند. البته شاید من اشتباه میکنم. تشکر از شما.
( با معذرت از علی عمدی در کار نبوده و هم اسم هستیم ) سلام به همگی و متشکرم بخاطر اینکه شرایطی فراهم کردید که امثال من بتونم عرایضم رو عنوان کنم . در اول از شما اقا مجیدز و اقا حمید معذرت خواهی میکنم نه بدلیل اینکه شاید باعث رنجش مخاطب خودم ( حاج یوسف ) شذه باشه بلکه بدلیل مشکلاتی که ناخواسته برای شما بوجود امده . متاسفانه برای اکثر ما اینطور جا افتاده که اگر از پیر یا ریش سفیدی اشتباه یا خطایی سر زد باید انرا نادیده گرفته و زیر سیبلی رد کنیم و خفه خون بگیریم در صورتیکه برای بزرگترها و ریش سفیدها خطا جایز نبوده و حکم دیگری دارد و بنوعی قابل گذشت نیست . حاج یوسف عزیز نظر بنده هنوز برای همگان قابل رویت میباشد . ایا حضرت علی ع فرمودند با کسانی که از شما انتقادی دارند اینگونه باید برخورد کرد ؟ ایا این نوع ادبیات درخور شخصیت انسانی پخته و جوانمرد است که در بیشتر جملات خود از مولایم علی ع یاد کرده و ادعای غلامی ایشان را دارد ؟ خدمت شما پیر زودرنج و تندخو عارضم اولا بنده افتخار فرزندی پدری شریف و بزرگوار را دارم که همیشه مایه افتخار کل خانواده بوده اند دوما بهتر نبود شما قبل از اینکه به دعوت دوست و دشمن لبیک بگوید به موضع و جبهه گیری خود( در قبل و حال ) کمی فکر میکردید ؟ و چاره ای برای بنده می یافتید تا کمی ثبات رفتاری داشته باشم که در نظر دیگران به فردی دم دمی و هرزگاهی یک رنگ تبدیل نشوم !؟ ایا این عمل شما با گفته های امروز و گذشته دارای منافات زیادی نیست ؟ من از استادم اقای تهرانی این گله را هم دارم که شما با معرفی و بزرگ جلوه دادن شخصیت بعضی از اطرافیان و دوستان گمنام و ابتدایی باعث نوعی خودباوری کاذب و دور از واقعیت در ایشان شده اید که متاسفانه هم ذر گذشته و هم در حال شاهد ان بوده و هستیم ! در ضمن حاج یوسف عزیز فکر میکنم چون شما سالها قبل با بزرگان در ارتباط بودید کلا چهره و وجنات این عزیزان را فراموش کرده اید چون عموجهانگیر در ان روز در ان میهمانی تشریف نداشتند !؟؟؟
با سلام. پیغام شخصی که با نام شاهین- مجیدیه پیغام گذاشته بودند را سهواً تأیید کرده و عمدا حذف کردم. بدلیل اینکه این شخص از اسم شاهین عزیز سؤ استفاده نمودند. با پوزش از شاهین عزیز از مجیدیه.
سلام آقا حمید. منتظر نظرات دیگر وبلاگ دارن در مورد این عکس هستم. تشکر از وقتتان که برای پاسخ به این سوال گذاشتید.
امید عزیز سلام. آیا این کبوتر خود شماست؟ اگر نه. این عکس را از کجا آورده اید؟ و هدفتان از بیان این سوال چیست؟ ممنون.
عمران عزیز باز نیز ما را شرمندهی الطاف بیریای خود کردید. سلام و سپاسهایمان نثارتان.
-----------------------
علی آقا سلام. لطف عالی را دنیایی سپاسگوییم. سطح چربی و پروتئین سویا بسیار سنگین است و پیشنهاد نمیشود. اگر دیدید جوجهای رشدش به تعویق افتاده، بعد از سن هشت تا ده روز که بعضی پرها نوک زدند، دانههای پروتئینی مثل قرماش یا نخود را برای ده ساعت خیس کرده و بکوبید و هر صبح و خصوصاً غروب کمی از آن را در دهان جوجه بگذارید، به همراه سه تا پنج سیسی آب. این عمل را سه تا چهار روز تکرار کنید. جوجه خودش را خواهد رساند.
موفق باشید.
سلام شاهین عزیز. دنیایی سپاس بهخاطر اینکه ما را از احوال خود مطلع کردید.
خیلی دوست داشتیم آن ویدئو را ببینم تا از نزدیک با "سیستم نوین سازکردن کبوتر" آشنا بشویم:))
به آقا منصور عزیز از مجیدیه و پیشکسوت ارجمند عمو جهان سلام مخصوص برسانید. به امید دیدار.
با سلام و تشکر از زحماتی که بی دریغ جهت افزایش سطح دانش در میان علاقمندان به این رشته می کشید
به شخصه بی صبرانه منتظر مقاله بعدی شما که گویا در مورد کبک کردن و مضرات آن می باشد هستم
سوالی از خدمتتان داشتم و اینکه اگر بعد از یک هفته که جوجه ها از تخم خارج شدند و به جهت کمک به تغذیه جوجه کوچکتر مخلوطی از سویا و دان پارس (پلیت) را آسیاب کرده و سپس با آب به صورت خمیری در اوریم و شب ها به جوجه مذکور بدهیم تغذیه سالمی در پیش گرفته ایم یا خیر
ضمن تشکر مجدد حیفم آمد خوانندگان محترم وبلاگتان مطلب زیر را نخوانند
واقعیاتی در مورد ببر سفید
(با خودم فکر می کردم که حتما این مسئله ها به نوع دیگری در مورد کبوترها نیز می تواند صدق کند)
http://didan.ir/1391/04/واقعیاتی-در-مورد-ببر-سفید-که-نمی-دانستی/
علی جان سلام. متاسفانه لینک مورد نظر تبلیغاتی است و ارتباطی به ببر سفید ندارد.
حمید آقا و آقا مجید نازنین سلام عرض می کنم خسته نباشید . اخلاق پهلوانی شما بزرگوار سرمشق ما هستش و تشکر بنده را قبول بفرمایید . باز هم خسته نباشید و دم هر چی کبوتر پرور مشتی گرم . یا حق .
حمید خان،آقا مجید گل سلام عرض میکنم
امیدوارم که حالتون خوب باشه و ایام به کامتون شیرین و همچنین خسته نباشد
دیشب اتفاقی ی کلیپ از کفتری آقای وزوایی که آقا درویش زحمات کشیده بودند و گذاشته بودند رو یوتوب رو دیدم که فرشید نامی هم انجا حرف میزد
جایتان خالی کلی خندیدم،۵ یا ۶ نفر رو پشت بوم و هر کدام هم با ی چوبه ۳ ۴ متری تو دستشون دنباله کفتر های زبون بسته،به قول طرف کفترا کوله دووومشون بود،ولی حیوونا پا نمیشدند و اینم دلیلش اینه که تهرانی اونارو میدونه و اونا آماده مسابقه دو با بن جانسون بودند
حیف که این آقا درویش ان کلیپ رو برداشت،البته حق هم داشت اگر نه بنده خدا وزوایی میشد سوژه خنده کل ایران و تهرانی شارلاتان هم دیگه نمیتونه سر مردم کلاه بزاره
حمید خان،آقا مجید بنده مدتی گرفتار بودم،ولی امری بود در خدمتم
حق نگهدارتان
شاهین-مجیدیه
با سلام مجدد.حمید جان امیدوارم سوتفاهم نشه من دوتا نظر با نام علی دادم به عنوان مثال نظرجمعه 23 تیر ماه سال 1391 ساعت 10:57 Pm برای من بود ولی ان علی که به حاج یوسف حرف زده من نبودم که میتونید پیگیری کنید.باتشکر
سلام علی جان. بله میدونم که شما ایشون نیستید. بهرحال دوستانی که کم لطفی میکنند و کامنتهای جنجال برانگیز میگذرند از این حرکتها به نتیجهای نخواهند رسید. بنظر من دوستان باید با مردانگی و جرأت پا پیش بگذارند و هر حرفی که دارند را بدون لفافه بزنند. انتقاد هیچ ایرادی ندارد و بیان نظر حتی اگر بی ربط هم باشد بیان کننده نظر یک شخص است که باید به آن احترام گذشت. احترام گذاشتن با قبول کردن تفاوت دارد. هر کس میتواند در هر موردی نظر بدهد حتی اگر تخصصی هم نداشته باشد. میگویند کسی از یک فیلسوف و جامعه شناس پرسید: "نظر شما در مورد مولکول چیست؟ ایشان گفتند به نظر من چیز بسیار ریزیست." این جمله ساده بیانگر نظر ایشان است. درست یا غلط بودن آن هیچ ارتباطی به خود نظر ندارد. در این صورت است که شخص مورد نقد قرار گرفته باید با شکیبایی نظرات را بشنود و پاسخگو باشد و به قول معروف از کوره در نرود که عصبانیت نشانگر بی منطق بودن است. علی جان از شما مجددا متشکرم.
با سلام. نظرتان در مورد این کبوتر چیست؟ آیا ایرانیست یا تیپلر یا چیز دیگر؟
http://s1.picofile.com/file/7438884943/irani_ya_tipler.jpg
امید جان سلام. این کبوتر در این عکس بخوبی معلوم نیست لطفا یک عکس دیگر با زاویته بهتر بفرستید.ام با جاییکه من روی کبوترهای شناخت دارم این کبوتر یا تیپلر خالص و یا مخلوطی از تیپلر با ایرانیست. کله گرد، چشمان درست و از حدقه در آماده، گردن نازک، بدن کوتاه، پاهای بلند و دم کوتاه از مشخصات بعضی تیپلر هاست. کلا اگر طبق آنچیزی بنده میبینم این کبوتر در صورت ناخالص بودن ارزش نگهداری ندارد. پیروز باشید.
با سلام به خدمت همهی دوستان و پیامگذاران محترم که بر ما منت میگذارند و لحظاتی مجازی با ما همنشین میشوند.
البته بدون اینکه از شخص خاصی اسم ببرم، از پیامگذارانی که با لودگی نام افراد را به مضحکه میگیرند یا با کلامی دور از اخلاق با دیگران برخورد میکنند، به همراه حمید عزیز استدعا میکنیم که ابداً این رویه را ادامه ندهند که تحمل نخواهد شد. ما باید بیاموزیم که میشود در عین مخالفت و نگاهی تیز و نقاد، حرمت افراد را محترم شمرد و پاسدار حیثیتشان بود. به همین لحاظ، با حفظ مواضع شخصی و تفاوت در دیدگاهها، شخصاً از دکتر تهرانی، جناب حاج حسن پرسادمهر و جناب حاج یوسف عذرخواهی میکنیم که از آنها با طعنه نام برده شد.
در باب آداب مسابقه همان بس که از بزرگان سرمشق بگیریم. یادمان نرود که پوریای ولی چرا اینگونه در دلها خانه کرد و نامش سرلوحهی مردانگی شد. در دورهی معاصر نیز دیدیم که جهان پهلوان تختی در مسابقه با الکساندر مدوید، هیچگاه به زانوی آسیبدیدهی او یورش نبرد؛ رفتاری که در چنین مسابقاتی که همه شور برندهشدن را دارند، دور از انتظار است و بس استثنایی. در همین پیامگیر نیز باور قلبی خود را خاطرنشان کردم که اگر کسی با نیت و مرام پاک وارد مسابقه بشود، چه ببرد و چه نتیجه را واگذارد، پیروز واقعی میدان است. همهی ما که دل در گرو این ورزش سالم داریم به نوبهی خود داریم این نگاه را در لایههای جامعه بارور میکنیم تا جامعه نیز در مسیری آرام و ارتقایی روی خوش به علاقمندی ما نشان دهد.
باز نیز، به عنوان عضوی کوچک از خانوادهی کبوترداران، از برادران عزیزی که از روی دلخوری، کلام خود را به تندی آلوده میکنند و با نیش زبان راجعبه افراد نظر میدهند، استدعا میکنم که بزرگواری کرده سطح بحث را پایین نیاورند و حرمت افراد را نشکنند.
موفق باشید و همهایامتان بهکام.
با عرض ادب خدمت عزیزان..مدیران محترم وبلاگ کبوتر ایرانی در کانادا..از اقایان بابت مطالبی که به نگارش در اوردم وانها را به زحمت انداختم پوزش میطلبم..واما با تماش تلفنی که با جناب سعید فلاحی مدیر محترم وبلاگ ارباب خسرو داشتم..متوجه شدم که شخص مجازی دیگری با کامنتی که در این سرا گذارده اند که همه تصور کنند .. ایشان هستند..اول از شما آقایان وسپس از آقای فلاحی بنده حقیر پوزش میطلبم به دلیل شبهه ئی که بوجود آمده بود واز کسانی که با نام وشعن آقایان محترمی بازی میکنند تمنا دارم که این کار را نکنند وبگذارند مدیران محترم وبلاگها به کار اصلی که آموزش جوانان برومند این مرزوبوم است برسند..و وقت خود را در فضا های مجازی دیگری سپری کنند واینقدر اب به آسیاب این عزیزان نریزند که بعد ها خودشان را خواهد برد.. وشخص دیگری راجب حاج اقای یوسف مطالبی به عنوان اینکه ایشون برای فلان کار به متینگ جناب دکتر تشریف اورده بودند که در اینجا بنده از ایشون به خاطر تشریفرمائیشان بسیار تشکر کرده ومیگویم که قدم بر روی چشمان ما گذاشتند وگفته این شخص غرض ورز به هیچ عنولنی صحت ندارد وبا گفته گوئی که با ایشون انخام گرفت شخص ایشون بسیار دلسوخته کبوتر بازان ایزانی واین ورزش مفرح هستند واخلاق بسیار نیکو وپسندیده و نظرات بسیار جامع در جهت پیشرفت علم کبوتر بازی دارند که برای بنده بسیار آموزنده بود وبرای ایشون آرزوی بهترینها را دارم..از اینکه مصدع اوقات شریف شما شدم پوزش میطلبم..متشکرم حسن پرسادمهر
حمید خان این درست نیست که شما پته همه رو میریزی رو آب . مدیر فهیم وبلاگ اگر تهران تشریف آوردید سری بمن بزنید تا در خدمت شما هم باشیم در ضمن یک جفت کبوتر پشت پاک اصیل شمیرانی برای شما به رسم هدیه و یادگاری کنار گذاشته ام که اگر قابل بدانید در خدمت هستم خیال شما راحت و مستدام باشد که دیگر هرگز اونجوری پول نمیگیرم و پشیمان نمیشوم و شما را محکوم به دزدی و خیانت در امانت نمیکنم تازه توی این مدت از چندتا دوست مشتی و محترم یاد گرفتم که مثل خاله ها نباشم و اگر مثلا کسی پیش من یه لیوان آب خورد فردا پشت سرش نگم فلانی عرق خوره . بالاخره بعضی از آدم ها یک سری عقده ها و کمبودهایی در خودشون احساس میکنن که گاهی اوقات با عیب گذاشتن روی دیگران یک مقدار و برای مدت کوتاهی روی اونا سرپوش میگذارن و آروم میشن . آدم اشتباه میکنه مهم اینه که به اشتباه خودش اقرار کنه که من همیشه سعی کردم اینطور باشم در ضمن من کی باشم که روی دیگران اسم بگذارم شما اگر من را دیده باشید خوب میدانید که من سراپا عیب و ایراد هستم . دارم سعی میکنم یکم مردانه تر و مشتی تر رفتار کنم آخه یک عمر این مدلی بودم حالا برام قدری مشکله .ببخشید مسدعی اوقات شما مهربان یاران فهیم شدم جیگر ! آخ بازم یادم رفت من ....نیستم !
سلام دوستان
ضمن عرض خسته نباشید به تمامی عشقبازان علی الخصوص جناب اقای مجید ز، دوستان بنده هم مخالف هر گونه تناقض گویی ویک جانبه نگری وچاپلوسی وبی عدالتی ودروغ گویی ودغل بازی ونامردی هستم در پاسخ به دوست ملیجک علی که در تاریخ 25/4/91کامنتی درارتباط با بنده گذاشته باید عرض کنم پسرکم من هم مثل سایر مدعووین با دعوت قبلی مورخ 11/4/91 ازطرف میزبان به مجلس حاج احمد اقا 17/4/91امدم تا ادب واحترام ومنش وانسانیت رانسبت به درخواست دوستان وبزرگان نشان دهم واین منش وجوانمردی از مولایمان علی برای ما مسلمانان به ارث رسیده وادب ومعرفت اقتضا میکند جواب ادب و دعوت ودرخواست طرف مقابل حتی اگردشمنت باشد بجا وبموقع ادا کنی به قول معروف نمکدان را نشکنی !!دران روز بزرگوارانی چون اصغر کیهانی ، عموجهان و...........حضورداشتندوسایر عزیزان نیز چون حاج حسن پرسادمهر،استاد علیزاده ،فرشید،محمدرضا و........یک ساعتی دورهم نشستیم وکلی صحبت کردیم بنده بدلیل مشغله کاری ومهمانداری در ان روزمثل خود حاج احمد اقا بیشتراززمانبندی که برای این دعوت وقت گذاشته بودم ماندم . به زور دوستان اجازه رخصت دادند علی جان کبوتر برای بنده اخرین الویت سرگرمی ام هست زندگی خیلی بالاتر از این حرفها از ادم انتظار دارد ازمن به شما نصیحت علی اقا ،برو دنبال کار وزندگیت کبوتر بازی به درد تو وامثال تو نمیخورداین رشته از ادم صداقت ومردانگی میخواهد نه رقاصه گی وملیجک بازی وپاچه خواری!!!بنده با هیچ احدی سر جنگ یا درگیری ندارم هر کجا از بنده درخواست حکمیت کردند درحد توان باتبعیت ازعدالت علی داوری کردم ومثل کوه روی حرفهای خودم ایستاده ام بدون اینکه به کسی بی احترامی یا تهمتی بزنم به نظر شما حقیقت را با یاوه گویی اشتباه گرفته ای. حال نمیدانم تو چطور کاسه داغتر از اش شدی !! اقای تهرانی واکثر دوستان شاید بارها باهم ودر کنار هم در مجالس ومحافل باهم گفتگو شب نشینی وسر سفره نشستیم اگر باور نداری از بزرگترت سووال کن تا برایت محرض شودمن هیچ گونه حرف کتمانی از دوستان ندارم لطف کن پایت را ازگلیمت بیشترداراز نکن . یا مولا علی
با سلام و آروزی سلامتی برای آقا حمید و مجید آقای عزیز
سوالی که مطرح میکنم شاید سوال خیلی از عزیزان باشه.
جدیدا ماده پشت زرد کاکلی بسیار زیبای رو خریدم که پس از جفت کردن تخم نکرد از این مسئله بسیار ناراحت شدم چون ماده جوان و سرحال است ولی با این وجود فکر میکنم این ماده زیبا اگه تخم میکرد چرا صاحب قبلی حاضر به فروشش شده این مسئله آزارم میده از شما خواهش میکنم به طور کامل توضیح بدید که من چه مراحل و اقداماتی رو انجام بدم تا بدونم که این ماده واقعا از تخم افتاده یا نه مثلا عفونتی در رحم داشته که باعث شده تخم نکنه خواهش میکنم مرحله به مرحله از نظر رژیم تغذیه ای، دارویی و زمان مداوا و هر مورد دیگه ای که به نظرتون میرسه راهنمایی بفرمایید تا پس از طی این مراحل چنانچه تخم نکرد مطمئن بشم.منت دار شما و همه دوستان عزیز
مهران اردبیل
مهران عزیز سلام. ۱- خیلی به آرامی جناغ پشت کبوتر را لمس کنید. هر دو سر جناغ باید مثل هم باشند. اگر اینطور نیست که جناغ شکسته.۲- این کبوتر را امسال از جوجه کشی معاف کنید. و اگر به عفونت شک دارید برای ۷ روز به آن آنتیبیوتیک بدهید. و مقدار پروتئین و کلسیم را هم بالا ببرید.۳- اگر امکانش هست بپرانیدش تا عضلاتش تقویت گردند. و برای سال آینده آماده شود. ۴- احتمال این هست که کلا نازا باشد که کاری نمیشود کرد. پیروز باشید
ادامه..ولی از طرف شما کم لطفی نصیبم گردید..وچارهای هم نیست اگر به تهیه غذای سالتو خدمت اقای حاج منصوری زیر ملک بنده تشریف بیآورید وبپرسید خواهید دید که حریف امسال بنده ایشون از هوا کردن در نیمه دوم تیر ماه غذر خواهی کرده وخوب ما که از کسی طلبی نداریم وبرای سال اینده قرار گذاشتیم(البته از 15 تیر به بعد)و باز اگر عمری باقی بماند.. در هر حال اگر کسی بخواهد حرفی در بیآورد راحت این کار را میکند واحتیاجی به بهانه جوئی نیست..از مدیران محترم این سرا بسیار پورش میطلبم چون در وبلاگ شما در باره بنده حقیر صحبتی به میان آمده بود وظیفه خود دانستم که از این زبان بسته ها دفاعی شده باشد وگرنه بنده حقیر در این فن هیچ حرفی برای گفتن به اساتید محترم نداشته وندارم جزء احترام به انها..از این بابت از شما عذز زحمت میطلبم..وارزوی بهترینها را برایتان دارم..متشکرم حاج حسن پرسادمهر
ادامه مطلب..دوست عزیز اقا سعید بنده هیچ ادعائی در کبوتر بازی نداشته وندارم..ولی زحمتی در این چند صبای عمر بروی کبوتر بلند پرواز ایرانی کشیدهام که خواستم با دیگران پانها را تقسیم کنم اگر اشتباه راه را میروم بفرمائید انرا اصلاح کنم ..داوطلب شنیدن انتقاد سازنده هستم..واما در روز 23 تیر ماه که خودتان فرمودید که شاهد نمایش کبوترانم بودید که باعث افتخار بنده گردید..باید دیده باشید که ابری همراه با دم شدید هوا که روی بام همه عزیزان مهمان دچار خفکی خاصی شده بودند که انشاالله شما نیز از زیر کولر گازی دارای استاندارد بالا شاهد این مطلب بوده باشید..به هر حال 41 کبوتر را پرواز دادم که 27 عدد انها همان لحظه های اولیه در آسمان در جایگاه مناسبی قرار گرفتند..وچون بنده هیچ وقت کبوتر زیر را از میان کبوترانم نمیگیرم (این استاندارد بنده است) الباقی این وسطها گیر کردند وتعدادی تا ساعت 9 ونیم توانستند بپرند وخودشان را طبق آموزش بنده در اسمان با دم عجیب وغریب نگه دارند..چون مهمانی بود زیاد سحت نگرفتیم وحدود 7تا نشستند والباقی نیز تا 5ساعت را نپریدند نشستند(از آن 14 عدد)واگر خوب ملاخظه میکردید میدیدید که چهار بار پرندگان شکاری به آنها حمله ور شدند که یک ماده غارای سوسکی را از ان بالاها تا پائین مشایعت نموده ونتوانست اون رو شکار کند وسپس تبت یک نر همای تکه پاره ام شد وهمین قضیه بای دوتای دیگر هم اتفاق افتاد وهمان نر بروی ساختمان نیمه سازی که در مجاورت بامم است افتاد وبعد از افتادن ترس دوبازه بلند شد وتا ساعت 15 در اسمان پریدوالباقی نیز نمایش مطلوب ودر استاندارد بنده را دادند..وکاث قهرمانی کسی به بنده نداد...ادامه..
با عرض سلام وادب خدمت مدیران محترم این سرا..بنده حاج حسن پرسادمهر ..مخلص همه عشقبازان راستین ورزش مفرح کبوتر بازی هستم..اول از همه از شما بابت هدفتان که آموزش جوانان بودمند این مرز وبوم است..تشکر لازم را میکنم که میدانم کافی نیست ولی برایتان آرزوی بهترین ها را دارم..اول از کبوتران خود به اقایان یک گزارش کوتاهی بدهم که این زبان بسته ها گیر یک انسان بی رحمی مثل بنده حقیر افتاده اند که خدا بهشان رحم کند..وهمان طور که اقا سعید ملاحظه کرده اند انها را تا خود 23 تیر ماه هوا کرده ام ودر این منطقه بجزئ بنده کسی کبوتر 6 صبحی نداردوپرندگان شکاری حسابی این بیچار ها رو اذیت وآزار کردند..ومیدانم که این زبان بسته ها از پرنده های شکاری بیشتر راضی هستند..تا بنده..واما اقا سعید ای کاش قدم بر روی چشم بنده میگذاشتید وتشریف میاوردید واز نزدیک زیارتتان میکردم وببخشید که قصور از طرف بنده بود که شما رو دعوت نکرده بودم آن هم به علت مشغله زیاد در کبوتر بازیم..وخیلی از عزیزان دیگرنیز به علت کمبود امکانات..نتوانستم از آنها پذیرائی کنم پوزش بنده حقیر را بپذیرید.. که امید دارم در سال آینده فراهم گردد..اگر عمری باقی بماند..ادامه
علی عزیز سلام.
شما که از دیگران خرده میگیرید که چرا از دکتر تهرانی اسم میبرند، چرا خودتان به همین نظر احترام نمیگذارید و نهتنها از حاج یوسف نام میبرید، بلکه به ایشان توهین هم میکنید؟! مرگ خوب است، اما فقط برای همسایه؟!
واقعاً چه احتیاجی هست که ما در آن جلسه حضور داشته باشیم تا بتوانیم در بارهی آن نظر بدهیم؟ یعنی اگر کسی خودش به مریخ نرفته باشد، نباید به اطلاعات ناسا اعتماد کند؟ ما که در دنیای بصری دورهی ناصرالدین شاه زندگی نمیکنیم! دنیای ما، دنیای عینیتگرایی و آمار و تبادل نزدیک اطلاعات است و از روی اطلاعاتی که خود این افراد پخش کردهاند به نتیجهای رسیدهایم که در کامنتهای پیشین میتوانید ملاحظه بفرمایید. ماحصل گفتار اینکه ادعاها و نتیجهی عمل دکتر تهرانی کهکشانی با هم فاصله دارند!
ضمناً بر خلاف عقیدهی یکجانبه و سرکوبگر جنابعالی، تمام تلاش ما این است که این فضا را به تریبون آزاد آرا و عقاید متفاوت بدل کنیم که از قضا موفق هم بودهایم. به هر حال، امیدواریم شما نیز بهخود بیایید و با مقادیری تعقل و خوداندیشی، به حقوق و حوزهی خصوصی افراد احترام بگذارید.
از دوستان سپاسگزاری میکنم.
با عرض پوزش از مدیر وبلاگ
در بد ترین ما انقدر خوبی هست،ودر بهترین ما انقدر بدی هست، که هیچ یک از ما را شایسته نیست ،که از دیگران عیب جویی کنیم .
سلام اقا بازم اومدید کار دکتر رو تجزیه تحلیل مکنید کار ذیگه ای ندارید مگه شما اونجا بودید که اظهارنظر میکنید . کسیکه اقای دکتر رو متهم به هزار کار کرده اونجا بود ( حاج یوسف ) البته برای معذرت خواهی و ....اومده بود که کسی تحویلش نگرفت زود رفت ولی برید از همین حاجی تون بپرسید چه خبر بوده ؟؟؟
برد و باخت تهرانی نتیجه تلاش و یا برعکس بزرگ نمایی بی مورد بوده و هیچ ربطی به امثال بنده نداشته ولی من بعنوان یک عضو کوچک از این دنیای مجازی شدیدا با دروغ پردازی و درج اخبار غلط مخالف هستم تمام نطرات دوستان ایشان گویا از طرف یک معلم دیکته شده که به لحن های متفاوت نگاشته شده اند ؟ خرده ای به این دوستان دلسوز و پایبند به اصول مرام و مسلکی و داد و ستدی نیست ؟! ولی با احترام به همگی پر واضح است نظرات ایشان فقط در جهت لاپوشانی و بزرگنمایی و دور از واقعیت به تصویر در امده والا یک برد شیرین و دلچسب و نمایش انچنانی کبوتران به گفته همه عزیزان هیچ لزومی به این همه مقدمه چینی و ....نداشته .؟ در ضمن دوستان کبوتر دوست و صاحب نظر کبوتری که چهار ساعت و بیست دقیقه ساعت داشته و بارها گله های قوش و دال انها را مورد حمله قرار داده و بیشتر از سی کبوتر هرزی از انها گرفته شده چه نمایشی داشته ؟؟ بنده بعنوان یک کبوتر دوست به تمامی کسانیکه در این ایام متحمل سختی و زحمات کبوتر پرانی شده اند خسته نباشید میگویم خصوصا اقای تهرانی که واقعا خستگی به تنشان مانده و امید ان داریم که ایشان بخواسته قلبی خود رسیده و در سالهای اینده شاهد ارتقا و پیشرفت بدون اما و اگر این زحمتکش که گویا سالهاست در بامی بغیر از بام خود کبوتربازی میکنند باشیم
سلام به اساتید محترم و ممنون از شما بجهت نظر بجا و درست در مورد گرو اقای تهرانی . اگر همگی قدری ازاداندیشی و حقانیت پیشه کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که اقای تهرانی با مساءلی مانند فروش کبوتران معیوب و درجه چندم و انواع و اقسام درگیریها و توهین به وبلاگهای مجاور و مخالف ( چه از نظر علمی و چه از لحاظ اخلاقی و منش ) چهره و شخصیت ناشناخته خود را بیش از بیش زیر سوال برده و !! ایشان با تمام ادعاهای واهی و ....در مورد خود و داشتن اصالت و شخصیت واقعی حتی به نزدیکترین دوستان گذشته خود هیچ رحم و وفایی نکرده ( حتی اگر کبوتری از ایشان به ناحق برده باشند ) و بارها به عناوین مختلف دوستان را مورد توهین و افترا قرار داده ؟؟. بگذریم که اعمال و گفته های اقای تهرانی ( در مورد اداب و اخلاق مردانگی ) دچار تناقص بسیار فاحشی میباشد ولی کبوتری بازی و گرو ایشان چطور ؟ میهمانی پارسال که با اصرار و انکار تهرانی به گرو و مسابقه تبدیل شد !؟ و برنده بدون چون و چرا مثل همیشه خود جناب دکتر بودند !!! گرو امسال هم که گویا زمین و زمان همه بسیج شده بودند تا دکترجان را خراب کنند ؟ هوای 35 درجه ( به گزارش سایت هواشناسی در 17 تیرماه ) که طبعا باید در ان نقطه از شهر دو یا سه درجه خنکتر هم باشد با دما سنج مخصوص تهرانی 41 یک درجه را نشان میداده !؟. قوش و دالهای غولپیکر در ان روز از طرف مخالفان فرستاده شده بودند تا تعداد بیشتر از 10 کبوتر 10 کبوتر را تیکه پاره کنن !! حریف نامرد ( با پوزش ) حدود 30 کبوتر 30 کبوتر سه تا چهار ساعت پریده را صفر کرده !! داور هم که دشمنی داشته ؟؟ و در اخر ایشان با ساعت و نمایش بینظیر ( 20 / 4 ) خلاف رسم و سالهای گذشته سکه ها !! سکه ها و پولها را پس نداده !؟؟ شما که برنده بودید چرا اینطوری ؟
آقا حمید سلام.باز هم متاسفانه دار و دسته دکی قلابی شروع کردن به حمایت کورکورانه از وی که البته تمامی آنها از طریق تماس های تلفنی دکی خط میگیرند و مطلب می نویسند.راستی دیروز هم میهمانی آقای پرسادمهر بود که حتما امروز میان و ادعای یک ساعت بالای 7 را می کنند ولی حمید جون خبر ندارند که من دیروز در نزدیکی محل آنها بودم و کاملا از همه چیز آگاهم.نشون به اون نشونه ای که ساعت 1 بعدظهر یک زاغ رو بوم نیمه ساز بغلی هرز کرده بود.فعلا منتظرم تا ساعتشون را اعلام کنند بعد من با سند و مدرک همه چیزو واسه بچه ها خواهم گفت. حمید جون از اینکه د این وبلاگ فرصتی دادی تا 2 تا مثل من بتونند حرفشان را بزنند ممنونم.
دوستان عزیزی که کبوتربازی رو مثل فوتبال مثال میزنند بدونند شخصی مثل مارادونا که اسطوره فوتبال هست توی جام جهانی خراب کرد و نتونست برای تیم آرژانتین کاری کنه - تیمهایی مثل برزیل ایتالیا فرانسه و... مدعی های قهرمانی نتونستند رکوردهای قبلی خودشون رو توی جام جهانی 2010 کسب کنند. حمید سوریان قهرمان اسطوره ای ایران توی رشته کشتی فرنگی هم همینطور.
کسانیکه نشستن بیرون گود میگن لنگش کن مثل سعید -علی - جلال خداوکیلی کدومتون 3 سال پشت سر هم مسابقه دادید ؟درضمن سعید جون جواب منو ندادی:پرسیده بودم شما چند نفر امسال سر سفرت نشستند- تهرانی نامرد با پول دیگران خرج داده تو مرد باش از جیب خودت خرج کن نمیگم 300 نفر رو خرج بده 25 نفر خوبه ؟
جناب آقای محید خان سلام بنده نه دوست دکتر هستم و نه دوست شما فکر نمیکنی نظر دادن در مورد ادما در فضای وبلاگ درست نباش هر کس هر چی بخواد از شما ، شما پاسخ میدی؟ مگه شما اونجا بودی یا این /اقای دکتر رو دیدی یا ایشون تو سایتشون از شما حرف میزن که تو صراحتا میایی نظر میدی؟ میشه بفرماییی شما کجای کار تشریف دارین؟ برای نقد یک مطلب مثلا نقد یک شاعر باید خودت شاعر باشی و کارنامه مشخصی داشته باشی اگر اینطور هست لطفا ما را هم از کارنامه تون مطلع بفرما ممنون فکر نکنم تایید کنی ولی برای وجدان خودت کمی بیندیش
علی عزیز سلام. همینکه اهل گفتوگو هستید جای سپاس دارد. البته ما و خوانندگان محترم این سرا بیشتر خوشحال میشدیم اگر بدون طعنه، شرط ادب را در گفتار خود بهجا میآوردید که امیدواریم در پیامهای بعدی چنین کنید.
آنطور که در یادها مانده، به اعتراف خود آقای دکتر تهرانی در پیامهای پارسال، ساعت ایشان چیزی کمتر از شش ساعت شد و این در حالی بود که پراندن حیوانها در شکل "میهمانی" برگزار شد نه گرو، که از اعتبار چندانی برخوردار نیست. همهی ما بهتر است بدون هیجان و جانبداریهای کور به قضاوت بنشینیم تا حقی از کسی ضایع نگردد و ضمناً به آگاهی و شعور جامعه نیز خدشهای وارد نشود.
امسال نیز شاهدان معتقد بودند که ساعت ایشان چهار ساعت و بیست دقیقه بوده است. من واقعاً نمیدانم این حریف قدر (!!) چه کسی بوده که به این ساعت باخته! دیگر اینکه ایشان همیشه گفته بودند که گرمای هوا نه تنها عاملی بازدارنده نیست، بلکه ساعت کبوتر را بالاتر نیز میبرد (خطاب به دوستان قمی و کاشانی گفته بودند). اما اینک در کمال ناباوری مخاطبین، اینطور ادعا میکنند که گرمای هوا باعث شده ساعتشان کم بشود! در آخر، حسن اخلاقمداری و کلام پاکیزه ایجاب میکرد که جناب دکتر تهرانی و حلقهی اطرافش به حریف باختهی خود ناسزا نگویند و لااقل حرمت او را نگه دارند و اینقدر او را به نامردی متهم نکنند که بسیار اتهام شنیعی است. شما نیز لابد با حرف اینجانب موافق هستید؟
نکتهی دیگر اینکه کبوتران پرواز داده شده متعلق به حاج احمد وزوایی بودهاند و نتیجهی پنجاه سال تلاش ایشان. من اگر جای حاج احمد بودم، بهجای قدردانی، از دکتر تهرانی گله میکردم که چطور حق کبوترانی که سالها بالای هفت ساعت میآوردهآند را ضایع کرده و از آنها موجوداتی بیخاصیت ساخته است.
و حسن ختام کلام اینکه اگر کسی داعیهی آموزش کبوترداری نوین دارد و لحظهی از منبر ادعا و گندهگویی پایین نمیآید، با این نتیجهی ضعیف و تعداد هرزی و غیره، بهتر است زین پس کمی فروتنی پیشه کند و به شعور اهل فن بیشتر احترام بگذارد. ما نیز برای ایشان و شما دوست محترم بهترینها را آرزومندیم.
با سپاس از همراهیتان.
اقا مجید خدایی حرفت خیلی بچه گانه بود یعنی چون ایشان پارسال 7 ساعت اوردند امسال 5 ساعت معلومات ندارند ؟صد در صد گروبندها ساعت های سال قبل و بعدشان با هم فرق میکرده حتی محمود اهنگر خدابیامرز.این عزیز که نابغه بود هم بعضی سالها ساعت انچنانی نمی اورده.
دوست عزیز شما حرفت خیلی نپخته بود به هر عشقبازی توی ایران بگی خندش میگیره بازم دمشون گرم امسالم بر حریف چیره شدند با این همه ناحریفی و ناداوری که حق کلی کبوتر را خوردند ولی خدا جای حق نشسته جواب همتونو داد یاعلی
سلام حمید جون خیلی میخامت داداش همینطور مجید ز و سعید و علی خلخالی و محمد و جواد قمی رو ،من بالا خواه تک تک تونم ،ایران اومدی از خجالتت در میام،فعلا"
بهروز عزیز سلام. ما هم مخلص شما هستیم. حتما مزاحمتون میشم.
دوستان، عزیزان سلام.
از کامنتهای مخالف و موافق عزیزان پیامگذار بیاندازه مسرور و سپاسگزاریم. امیدواریم ایام دلانگیز تیرماه را تا اینجا، با موفقیت کامل سپری کرده باشید و به نتایج دلخواه دست یافته باشید.
در باب گرو و رکوردگیری از کبوتر، حرف و حدیث بسیار است، ولی بهتر است توجه داشته باشیم که گرو بستن تنها شاخصهی شناخت معلومات یک کبوتردار نیست. بسیاری از قدما و پیشکسوتان این رشته بوده و هستند که هیچگاه پا در میدان مسابقه نگذاشتند و اینکار را دور از شان و مرتبهی خود میدانستند. به هر رو به باور ما، کسی اگر سالم و با اخلاق پهلوانی وارد این میدان بشود، چه ببرد و چه نتیجه را واگذارد، پیروز میدان است. مهم آن منش و مرام و مردانگی و مردمداری است که دنیایی به هر برد و باخت میارزد و این تنها سرمایهی کبوترداری است. ما نیز همگی باید این خصائل انسانی را همهلحظه تمرین کنیم و سرمش خود قرار دهیم.
و اما در باب نظر دوستان دربارهی گرو جناب دکتر تهرانی:
در مدت سه سال گذشته، از لحاظ نشانههایی که در گفتار، نوشتار و دو مسابقهی سال گذشته و امسال ایشان مشهود است، میشود چنین نتیجه گرفت که ایشان معلومات کافی در این رشته ندارند، اما علاقمند جدی این ورزش هستند و در حد توان دارند تلاش میکنند که این تلاش خود بسیار ارزشمند است.
به هر رو، برای هر کس که در این سرگرمی پاکیزه و بیچشمداشت قدم برمیدارد، صمیمانه آرزوی بهروزی داریم.
موفق باشید.
کسی که یک درصد عشقباز باشه و توی گیر و دار گرو باشه میدونه که کفتر قابل پیش بینی نیست و درست مثل فوتبال میمونه پارسال که ایشان کفتر بالای 7 ساعت هوا کردن شما کجا بودی احتمالا داشتی از ناهار ایشان لذت میبردی.
بازم خدارا شکر ایشون بردند تا شما با اتش نشانی در تماس باشی
سلام علی عزیز. گرو مثل فوتبال میمونه. خیر اینطور نیست. تیم فوتبال اگه اول نشه یک دفعه نمیره آخر بشه، دوم یا سوم میشه. البته در لیگهای درست و حسابی. شما اگه رکوردتون به حد جائز نرسه نمیتونید در لیگهای درجه اول بازی کنید. پس این مثال شما درست نیست.
با اقا سعید خیلی موافقم
ادم مدعی 112 زده بالا سی درصدش هرز کرده
به مردمم میخواد درس کفتر پرونی بده :))))
بابا غازتو بچرون قربونت :))))
حمید عزیز و اقا مجید گرامی سلام امیدوارم که ایام به کام باشه و شما هم تیر ماه خوبی رو سپری کرده باشید امسال اینجا که یکی از بهترین تیرماه ها بود از لحاظ اب هوایی و حقیر که تا اینجا از نتیجه راضیم البته تا ایده ال فاصله زیاده ولی خوب لنگان لنگان تو مسیر حرکت میکنیم وچیزی که امسال تجربه کردم اینه که دوست خوب اگر به اندازه ی کبوتر خوب ارزش نداشته باشه کمتر نیست من که به دوستی بااقا حمید ومجید گرامی می بالم که امیدوارم شما هم بنده رو دوست خودتون بدونید در هر صورت هدف از مزاحمت عرض ارادت بود واحوال پرسی و منتظر مطلب بعدی اقا مجید هستم . ارادتمند
عادل جان سلام. اینکه میگن دل به دل راه داره، در اینجا کارگره. ما هم به داشتن یک چنین دوست عزیزی که همواره با فرهنگی بالا و کلاسی خاص در کنار ما بوده میبالیم. پیشرفت شما آرزوی ماست. چرا که اگر روزی ما به ایران برگردیم روی این دوستیهای هر چند راه دور حساب خواهیم کرد. پیروز و مؤید باشید. کوچک شما.
با سلام مجدد . اقا عباس اگه شما نمک گیر ایشون هستید میتونید به هر شکلی که دوست داری تلافی کنی ؟؟ اما من نه نمک ایشون رو خوردم نه بخاطر یک کفتر و یه دعوت بعنوان سیاهی لشکر زیر بار خفت میرم در ضمن خیالت جمع جمع باشه که خیلی بیشتر از اینها از جیب همین بچه ها پول بیرون اورده تازه زمینه سازی فروش کفترهای تخم طلا 4 ساعتی رو هم با همین پیتینگ امسال کرده ( عجب رویی ) تازه این اقا بقول خودش کار و بارش یک عمره همینه اینکه دیگه وجود نمی خواد توی منزل کسی با پولی که از خود مهمونها گرفتی یه نهار بهشون دادی .شما اینو بدون توی این قبری که داری بالا سرش گریه میکنی چیزی ( مرده ) نیست . خودت رو خراب یه خراب دیگه نکن
آقا سعید مسخره کردن دیگران درست نیست . شخصی که شما ازش صحبت میکنید اینقدر وجودش رو داشت نمیگم145 شما بگو 50 کفتر هوا کرد و نمیگم 300 شما بگو 30 غذا هم داد ! شما چی؟ شما کجا هوا کردید ؟ فکر کنم ..... هوا کردید! شما چندتا رفیق امسال سر سفرت نشستند؟
دوستان مجددا سلام.به همه شما عزیزان توصیه میکنم که بروید و ماله کشیهای دکتر تهرانی(قلابی) را در وبلاگ شمیران بخوانید و از خنده ریسه بروید.یارو خودش میگه 122 کفتر هوا کرده که حدود 30 تاش صفر شده یعنی هرزی بودند حالا به داور خودش گیر داده.به حریفش که البته اگه مثل پارسال قلابی و صوری نباشه توهین کرده.4 تا بچه هم که از خود دکی خط میگیرند اومدند نوشتند که جمعیت 300 نفری از میهمانان حضور داشتند و تا ساعت 9 صبح کل کفتر 3 دسته شده بودند و تازه از 9 صبح شروع به جدا شدن و مایه گیر شدن کردن.آخه مرد ناحسابی کفتری که تا 4 ساعت چیزیش نشینه و از 122 تا 68 تاش به ظهر بخوره باید ساعتش 7 هم چربتر بشه.خنده دار اینجاست که یکجوری از حملات دسته های قوچ و شاهین به کبوترها تعریف میکنه که آدم یاد فیلمهای مستند راز بقا میفته)خنده) فکر کنم اگه همینجوری پیش بره دو روز دیگه میگه از بالا عقاب و شاهین به کفترها حمله میکردن از پائین هم شیر و پلنگ چند تن از میهمانان را تکه تکه کردند.عجب دکی بلایی داریم.
از همه اینها خنده دارتر گزارش حسین گیلانی مدیر وزین کلوپ کبوتر ایرانی در لس آنجلس است که به محض بازگشت به دیار کفر اینطور گزارش داده اند که آقای دکتر تهرانی با تعداد 145 کبوتر معدل 6:22 را کسب نمودند.این بنده خدا فکر کنم اشتباهی رفته بوده گروی یک بابای دیگه
حمید خان از اینکه مصدع شدم شرمنده ام.من زیاد اهل حاشیه سازی نیستم ولی با خواندن بعضی ادعاهای واهی این مدعیان احساس میکنم اگه چیزی نگم به شعور خودم و همه توهین شده است.
سلام خدمت اساتید عزیز ،این آدرس وبلاگ جدیدمن درمورد هنر زندگی درشرایط سخت و تله گذاری هست خوشحال میشم نظرات سازنده شما را بدونم .ضمنأ خدا نظر لطفی هم بما کرد 10روز پیش موقع ظهر دیدم 2تا قوش دنبال 1کبوترافتادن که متاسفانه زخمی کردنش و صاف افتاد رو دست بنده ،فعلأ زخمهاش تا حدودی خوب شده اینم بگم اصلأ تادیروزغذا هم نمیخورد که بزور بهش غذا دادم درکل غیر از زخم وفای عجیبی به صاحبش داره دیروز سعی میکردفرار کنه که از بوم افتاداگه صاحبش پیداشد که هیچ وگرنه قصد دارم ببینم جوجه چی میده.ببخشید طولانی شد
دوستان سلام.بالاخره انتظارها بسر آمد و پس از یکسال ادعا و لاف زدن از سوی دکتر تهرانی. بالاخره آقایان اساتید موفق گشتنذ با تعداد 122 عدد رکورد 5 ساعت را کسب کنند.جالب اینجاست که حالا که بهشون میگم میگه ساعت مهم نیست بلکه مهم نمایش کبوتر است.بنظر شما کفتر 5 ساعتی چه نمایشی می تواند داشته باشد؟ ضمنا ساعت دقیق آنها 4:25 شده است.این را از کسیکه آنجا بوده و خاطر جمع هست سوال کردم.